آیا تکرار تراژدی مهسا امینی در راه است؟/ فرشته گلی
«حتی یک مورد هم نداشتیم که نسبت به اجرای طرح نور اعتراضی داشته باشند». اینها سخنان مجید میراحمدی، معاون امنیتی وزیر کشور است.
ندیدن حجم بالای انتقاد و اعتراض به اجرای یک طرح خلقالساعه در حالی است که بخش قابلتوجهی از نقدها نه از سوی جناحهای سیاسی غیر همسو که از دل قشرهای عادی و مذهبی مردم بوده است. ندیدن این حجم از اعتراض بدون شک عامدانه و با برنامه است وگرنه هیچ توجیهی نمیتواند این نابینایی را بپوشاند؛ به خصوص که ابرام و اصرار به ادامهی طرح را نیز باید در همین دایرهی تعمد تحلیل کرد و جز این اگر باشد با هیچ عقل سلیمی قابل جمع نیست.
در این یادداشت شرح و تحلیل خواهد شد که چگونه و با چه اهدافی احتمالی شاهد اجرای مرحله به مرحلهی این طرح با هدف رسیدن به یک نتیجهی کاملاً محتمل هستیم و چگونه یک جریان اقلیت برای رسیدن به نقاط هدفگذاریشدهاش از به آتش کشیدن مملکت هم ابایی ندارد. این جریان با استفاده از بازوهای تبلیغاتی خودش از جمله رسانهی ملی و خردهرسانههای شبکهای، در حال تلاش برای توجیه اجرای طرح است؛ اما نه برای اکثریت خاموش جامعهی ایرانی که فقط برای قشر هوادار و منتقد مذهبی جامعه. با این حال، رصد فضای غیردولتی رسانه و نیز مجازی شکست این پروپاگاندا را نشان میدهد.
از نگاه حقوقی، حقوقدانان بسیاری خودِ طرح و نحوهی اجرای آن را نقد کرده و آن را ناقض اصول قانونی و حقوقی دانستهاند. آنها طرح نور را به دلیل عدم رعایت مادهی ۴۴ قانون آیین دادرسی کیفری و نبود ضرورت قانونی، خلاف قوانین عنوان کرده و آن را ناقض حقوق بشر و سلب آزادی افراد میخوانند. این گروه از حقوقدانان با تاکید بر رعایت قوانین در اجرای چنین طرحهایی و خودداری از اعمال هر نوع فشار یا تنبیه، طرح نور را واجد چنین شروطی نمیبینند و شواهد بسیاری نیز برای موضوع ارائه میشود.
اما چرا بر اجرای طرحی که از هماکنون همه و حتی مدافعان سفت و سخت اجرای طرح میدانند که به چه نتیجهای خواهد رسید، اصرار میشود؟ این در حالی است که معیارهای بدحجابی نیز تغییر کرده و مواردی که در ۱۰ سال گذشته خط قرمز بدحجابی محسوب میشد، امروز کنار گذاشته شده است. به نظر میرسد این طرح بیشتر از آنکه برای راضی کردن دل تندروهای حامی جریان خاص باشد، برای رسیدن به اهدافی بلندمدتتر و مهمتر است. هدفهایی که موضوع حجاب در آن در پایینترین سطح اهمیت قرار میگیرد اما امروز میتواند یک وسیلهی قدرتمند برای حمله به رقیب باشد. هرچند این شمشیر دولبه است و میتواند دست شمشیر به دست را هم از بیخ و بن ببرد؛ آن هم نه یک دست که هر دو دستش را! بماند که در دراز مدت توان انتظامی کشور را هم خسته و مستهلک خواهد کرد. همین نظر عدهای را شاید به این نتیجه میرساند که در آینده از توان بسیج برای کمک به اجرای طرح استفاده خواهد شد که بسیار دور از عقلانیت خواهد بود و تبعات چنین اتفاقی وحشتناک و فیلافکن است (چنانکه نمونهاش را در سال ۱۴۰۱ و در کف خیابانها دیدیم).
اجرای طرح نور یا گشت نور یا هرچه که نام دارد، باید در چند بخش تقسیم و تحلیل شود. این طرح که نتیجهی فشار قشر سوپر مذهبیها یا همان سلفیگران شیعه است، از روزی که آغاز شد و حتی قبلتر از آن –از روزی که از سوی پلیس تاریخ برای اجرای آن تعیین شد—، محل مناقشه و نقدهای فراوان قرار گرفت. از جمله نقدهای وارده زمان آغاز طرح بود. انتظار میرفت با توجه به اجرای عملیات حملهی پهبادی و موشکی ایران به اسرائیل و تمرکز عمومی در داخل کشور بر این عملیات، اجرای طرح نور، دستکم برای مدتی به تعویق بیافتد. اما دقیقاً در زمانی که همهی توجهات بر مناقشات بیسابقه بین ایران و اسرائیل متمرکز بود، پلیس آغاز طرح را اعلام کرد. همانطور که قابل پیشبینی هم بود، این مسئله با واکنش بسیاری در شهرهای بزرگ مواجه شد و در عمل تمرکز افکار عمومی را از روی عملیات وعدهی صادق به سمت برخورد با زنانی که حجاب نداشتند منحرف کرد. این بیتوجهی به انذارها و حتی بیتوجهی به موضوع اول روز و مملکت عجیب بود و قابل تامل. ویدئوهای منتشر شده از برخوردهای ماموران با زنان و دختران این نگرانی را ایجاد کرده بود که تراژدی مهسا امینی دوباره تکرار شود. البته هنوز هم این نگرانی وجود دارد اما گویا برای عدهای نه تنها موضوع بیاهمیتی است که گویا بدشان هم نمیآید که آن فاجعه تکرار شود.
از سوی دیگر این طرح به شکلی دیگر پاک کردن صورت مسئله است؛ همچنان که در طول چهل و پنج سال گذشته بوده است. اگر در کشور بدحجابی و بیحجابی وجود دارد، آیا مسئله این نیست که دستکم بخشی از جامعهی ایران دیگر اعتقادی به حجاب ندارد و با اجبار و فشار نمیشود اعتقاد این افراد را تغییر داد؟
به هر حال قضیه آنقدر بیخ پیدا کرد که برای توجیه، کار به حضور خیابانی کشید و برای این منظور فرماندهی فراجا سفرهای استانیاش را آغاز کرد. از نظامیپوش شدن تعدادی از طلاب در قم تا گریههای سردار در مشهد و تجمعهای خاص در اصفهان و غیره بیشتر از آن که نمایش تایید عملکرد و حمایت باشد، شبیه نمایش قدرت بود اما نه برای مردم که برای یک جریان خاص دیگر که اتفاقاً همسو هم بودند. به هر حال به نظر میرسید با این تقابل آتش ماجرا به تعادل برسد اما اجرای طرح ادامه یافت.
آخرین واکنش را هم دادستان کل کشور داشته که ضمن حمایت از برخورد با بیحجابی بر اجرای طرح مطابق با ضوابط تاکید کرد و گفت دستورالعمل اجرایی این ضوابط هم به زودی ابلاغ خواهد شد. این اتفاق معنی روشنی داشت. به عبارت دیگر فراجا که مجری طرح است باید در چارچوب عمل کنند. البته باید منتظر رونمایی از دستورالعمل اشاره شده ماند اما به نظر میرسد به نوعی تلاش شده تا در برابر تندی طرح سد ایجاد کنند تا از تبعات پیشبینی شده کاسته شود. هرچند به نظر میرسد آنهایی که دستور اجرای طرح را دادهاند، برای رسیدن به نتایج مورد نظر خودشان اعتنایی به هیچ تذکر و دستورالعملی از سوی هر کسی نخواهند کرد و باید منتظر اتفاقهای دیگری بود؛ اتفاقهایی از جنس شهریور صفر یک.
برچسب ها
برهنگی تبعیض جنسیتی حجاب حجاب اجباری حجاب اختیاری خط صلح خط صلح 157 طرح نور فراجا فرشته گلی گشت ارشاد ماهنامه خط صلح