بکتاش آبتین

نقبی به تقابل سانسور و نویسندگان در ایران/ بنیامین عباسی
«سانسور»، کابوس هر هنرمند، نویسنده و فرد صاحب اندیشهای است. این کابوس در حوزهی «ادبیات» و بخشی از تقابل نویسندگان ایرانی با آن، سوژهی این نوشته است. در کشور ما از دیرباز و به ویژه بعد از به قدرت رسیدن حکومت جمهوری اسلامی در ایران امر سانسور و حذف و تحریف آثار هنرمندان و اندیشمندان […]...
ادامه مطلب
توسط:
بنیامین عباسی
سرم را سگ برده – شعری از پارسا گلشنی
سرم را سگ برده با تمام کِرمهای متفکرش که وول میخورند و گاز میگیرند آری! تو را ای هزار ساله جامهی زنگار گرفته به طاق کوبیدند سودای بیپایان شبهای ناکوکات را به خورشید سپردند تا سایهاش در عمق تاریکیهایت، همخوابهی نور باشد آنهنگام که خروشِ خاموشِ تو را با حکم تیتر تاخت زدند، […]...
ادامه مطلب
توسط:
مدیر
قطعات معلق؛ داستان کوتاه: مهران حمیدی، نقاشی: پگاه سلیمی، شعر: …!
داستان کوتاه: چهرهی درهم یه آیینه نوشته رامین حمیدی توی تمام زندگیم هیچ وقت این حس رهایی وآزادی رو تجربه نکرده بودم. خیلی خوشحال بودم که خودمو شناختم و دیگه مجبور نیستم از چیزایی که نمیدونم بترسم، انگاری توی مسابقهی دو اول شدم، خوشحال بودم و کل مسیر تا خونه رو که با موتور میرفتیم، […]...
ادامه مطلب
توسط:
مدیر
قطعات معلق؛ داستان کوتاه: حمید کریمیفر، نقاشی: فرزانه فرجی، شعر: بکتاش آبتین
داستان کوتاه: فرار از محفل نوشته حمید کریمیفر آقای بشارت با یک سبیل، یک اورکت سبز و یک عینک کائوچویی و قبل از همه تشریف آورده بود، سر همین اصل به خودش حق میداد اول از همه کتش را دربیاورد، اول از همه عرق بخورد، قبل از همه سرش کمی گرم شود و طبیعتا قبل […]...
ادامه مطلب
توسط:
مدیر
چهار شعر برای صلح سلاخی شده – بکتاش آبتین
1 پیچیدگی پیچیده است مرز پیچیده است جغرافیا جهان سومِ مظلوم، فقیر، خشن! پیچیده است خودکشی دستهجمعی نهنگها در ساحل ساده است اما پاسپورتهای خفه شدهی مهاجر در قایقها جهان سومِ قربانی! ارزان است نان و مرگ در تو ای کاش تلسکوپها به جای مریخ به کشف تو بر میخاستند جهان سومِ زخمی، غمگین، […]...
ادامه مطلب
توسط:
مدیر