حق رعایت کردنی است
در زمانی نه چندان دور در آفریقای جنوبی برای نوشتن منشور آزادی، اطلاعیه هایی در شهرک ها و روستاهای تمام کشور منتشر و توزیع شد. در این اطلاعیه آماده بود: اگر می توانستید قانون را شما بنویسید، چه می کردید؟ چگونه می توانید آفریقای جنوبی را به سرزمین خوشبختی برای همه ی مردم آن تبدیل کنید؟ و حالا در ایران می خواهیم متن حقوق شهروندی بنویسیم؛ آیا واقعاً می خواهیم ایران را به سرزمین خوشبختیبرای همه ی مردم ایران -بدون هیچ استثنا و خودی و غیر خودی- تبدیل کنیم؟ فکر می کنم اولین کار، شناسایی نیت مان و روراست بودن با خود است و اگر نیت مان سرزمین خوشبختی برای همه ی مردم ایران نباشد، قانون مان، قانون شهروندی نخواهد بود. چه دوست داشتنی خواهد بود اگر صداقت را به عنوان اولین حق خود و مخاطب در همین مرحله رعایت کنیم.
با فرض این که صادقانه نیت مان شناختن سرزمین خوشبختی برای همه ی مردم ایران باشد، عده ای بر این باوراند که، قوانین موجود کاستی دارد و لازم است اصلاحش کرد و عده ای می گویند مشکل اجرای قوانین است و عده ای هم مشکل را هر دو می دانند؛ در نتیجه در پیوستار قانون مندی یک جامعه، می توان در یک طرف کیفیت قانون و اجرای آن را قرار داد و در طرف دیگر قانون گریزی و قانون شکنی مردم را. یکی از عوامل قانون گریزی قوانین غیرعادلانه و تبعیض آمیز است؛ عده ای بر این باوراند که وقتی انسان “از حق زندگی کردن به شیوه ای که به آن اعتقاد دارد، محروم می شود چاره ی دیگری جز ترد ندارند.” در نتیجه فکر می کنم وارد بحث الویت کیفیت قانون و اجرای آن یا قانون گریزی مردم شدن، وارد بحث مرغ و تخم مرغ شدن است. از همین رو حق را نه دادن نه گرفتن، بلکه رعایت کردن می دانم.
هر فرد، سازمان و حکومتی با رعایت حقوق خود می تواند هم زمان به رعایت حقوق خود و دیگران و سرعت بخشیدن به ساختن سرزمین خوشبختی برای همه ی ایرانیان کمک کند. قبول دارم قانون و اجرای آن یکی از ابزار آموزش و تغییر رفتار جامعه است و شرط کارایی این وسیله، کیفیت قانون است و چه بسا گاه قوانین محرک افزایش عدم صداقت و عدم برابری برای پذیرفته شدن، به دست آوردن امنیت و یا تصاحب امکانی می شود که وجود یک موضوع در جامعه مورد کاهش تبع آن می شود و این یعنی عادی شدن یک رویداد نامعمول و از دست دادن حساسیت و در پی اش پذیرش یا انفعال. به عنوان مثال در کشور ما کارکرد وجود سوال از مذهب افراد، در برگه ی پذیرش بیمارستان چیست؟ آیا این شهادت موجب پذیرش یا عدم پذیرش بیمار و یا دریافت درمانی متفاوت خواهد شد؟ به همین رویه وجود سوال از مذهب در فرم گذرنامه، دانشگاه، استخدام ادارات دولتی و بسیاری از ادارات خصوصی چیست؟ آیا این سوال رایج در اکثر فرم های رسمی کشور با اصل 23 قانون اساسی مبنی بر عدم تفتیش عقاید، هم خوانی دارد؟ آیا این یکی از مواردی نیست که لزوم تغییر، تصریح، تکمیل و یا اصلاح قانون را برای رفع تبعیض و افزایش آزادی عقیده می طلبد؟ و هم زمان هربار هر کدام از ما ایرانیان با هر اعتقادی، فرمی را با سوال از مذهب در آن دیدیم، به چه فکر کردیم؟ چه واکنشی نشان دادیم؟ یا اگر مسئولی بودیم و فردی را دیدیم که پاسخی متفاوت از تصور رایج ذهنی مان به سوال از مذهب داده بود، چه احساس یا فکری می کردیم؟ در واکنش ما چه اثری داشت؟ برای من، همین هم زمانی این دو سر پیوستار یعنی از طرفی کیفیت قانون و از طرف دیگر قانون گریزی و یا همان مسئولیت افراد، گواهی است از رعایت کردن حقوق توسط هر فرد و نهاد و به عبارت دیگر هر کدام از ما ایرانیان در هر کجا با هر حیطه ی مسئولیت فردی و اجتماعی که داریم، از مسئولیت قانون گذاری تا اجرای قانون سعی کنیم قدمی برای ساختن سرزمین خوشبختی برای همه ی مردم ایران برداریم و این حاصل نمی شود مگر یادمان باشد، حق رعایت کردنی است نه دادنی یا گرفتنی.
ماهنامه شماره ۳۴