اخرین به روز رسانی:

نوامبر ۲۴, ۲۰۲۴

مریم خاوازی: زنان باید متحد شوند و روی مواضع خود بایستند/ مرتضی هامونیان

می‌گوید که «ما باید از حاکمان بخواهیم، هرچند که با در بسته مواجه شویم و یا سیلی بخوریم.» موضوع بحث مربوط به لایحه‌ی «عفاف و حجاب» است که پس از تغییراتی توسط کمیسیون قضایی مجلس منتشر شده و در دستور کار مجلس است تا روند تصویب خود را طی کند.

در خصوص این لایحه و مسئله‌ی حجاب اجباری در ایران، به سراغ «مریم خاوازی»، از جمله زنان کارآفرین، موفق و فعال ایرانی رفتیم. خانم خاوازی که سوابقی چون ریاست هیات مدیره‌ی زنان کارآفرین و مدیریت اداری سازمان زیباسازی شهرداری تهران را نیز در کارنامه‌ی خود دارد، در گفتگو با ماهنامه‌ی خط صلح گفت که خود او نیز هدف پیامک‌های حجاب قرار گرفته‌. این زن کارآفرین در آغاز این گفتگو و پیش از طرح پرسش‌ها، صراحتاً به خط صلح گفت: «بر این باورم که در کشور ما حجاب باید اختیاری شود. مسئله‌ی حجاب در ایران فراز و نشیب‌های زیادی داشته و هر دو طرف نیز برای این مسئله هزینه‌ی سنگینی پرداخت کرده‌اند؛ هرچند که نسل جوان هزینه‌ی بیش‌تری پرداخته. ما در ایران با چالش‌های زیادی از قبیل چالش‌های اقتصادی و اجتماعی مواجه هستیم و به جای این‌که در خصوص مسئله‌ی حجاب با هم بحث کنیم، بهتر است که به چالش‌های جدی‌تر در کشور بپردازیم. من معتقدم که برای بیرون بودن دو تار مو، نباید وقت قوه‌ی قضاییه و مجلس گرفته شود و زمان باید برای موضوعاتی صرف شود که در کشور ناهنجاری‌های زیادی را تولید کرده ‌است.»

مشروح گفتگوی ماهنامه‌ی خط صلح با مریم خاوازی، را در ذیل می‌خوانید.

فکر می‌کنید چرا چنین لایحه‌ای در این دوران طرح شده ‌است؟

امروز سکان کشور به دست افرادی افتاده که تعصباتشان اجازه‌ی گرفتن تصمیمات درست را به آن‌ها نمی‌دهد. خداوند همه‌ی بندگانش را آزاد و با اختیار آفریده. این آقایان و مسئولان جای خدا که نیستند. من دوست دارم که اشتباه کنم و از اشتباه خودم درس بگیرم. من می‌خواهم بی‌حجاب باشم و بعد بروم و مانند آن خانم اروپایی که نشان می‌دهند که حجاب را انتخاب می‌کند، حجاب را انتخاب کنم. من می‌خواهم که حداقل حق انتخاب و حق آزادی انتخاب حجاب داده شود تا به عنوان یک شهروند به آن انتخاب آزاد برسم؛ نه این‌که با زور و جبر و قانون و جریمه بخواهند مسئله را حل کنند. از این جبر و زور چیزی در نمی‌آید و نتیجه‌ی آن را هم در این چهل سال دیده‌ایم.

من متولد دهه‌ی چهل هستم. در زمان انقلاب هم بودم و در آن نقش داشتم. به ما گفته بودند که باید روسری سرتان کنید. ما به مدرسه می‌رفتیم و روسری سرمان می‌کردیم و از مدرسه که بیرون می‌آمدیم، روسری را در می‌آوردیم. بعد حجاب در خیابان‌ها هم اجباری شد. ما هم پذیرفتیم. بیش از چهل سال از آن دوران گذشته و من امروز در سن شصت‌ سالگی معتقدم که آن روز هم دیگران تصمیم می‌گرفتند و ما اطاعت می‌کردیم و انجام می‌دادیم، اما نکته این‌جاست که با نسل امروز نمی‌شود مانند ما برخورد کرد. در همین جریانات هم جوان‌های مملکت از دو طرف کشته شدند و فرقی نمی‌کند که فرد از دست رفته چه دین و آیین و نظری داشته باشد. کشته از هر دو طرف—چه نیروی انتظامی چه مردم—، هر دو انسان‌اند. من خودم نمی‌توانم درک کنم که به جای پرداختن به موضوعات مهم‌تر، چرا باید به این موضوع پرداخته شود.

فکر می‌کنید چقدر این لایحه و بحث‌های مربوط به آن با مباحث مطروحه در قانون اساسی و بحث‌های مربوط به حقوق شهروندی سازگار است؟

تا جایی که من می دانم سازگار نیست. اوایل وقتی که می‌خواستیم با مدیر بانکی جلسه داشته باشیم، قبل از جلسه به ما چادر می‌دادند و فقط در صورت سر کردن آن چادر بود که به ما اجازه‌ی حضور در آن جلسه را می‌دادند. بعد از ده سال گفتند که خوب، حالا می‌توانید با مانتو، شلوار و مقنعه به جلساتی این چنین بروید. می‌خواهم بگویم که این شیوه در طول این چهل سال جواب نداده ‌و چون جواب نداده متر و معیارها را هم بعضاً تغییر داده‌اند. طبق قانون اساسی هم من فکر نمی‌کنم که بتوانند این همه فشار و زورگویی داشته باشند.

به نظر شما این لایحه و مباحثی این‌چنین، با توجه به فضای اجتماعی امروز ایران که شما شاهد آن هستید، قابل اجراست؟

شما همین الان نتایج چنین رفتارهایی را در جامعه می‌بینید. من قبلاً در خیابان‌ها تعداد افراد بیش‌تری را می‌دیدم که حجاب دارند. اما الان کسانی که حجاب داشته باشند، خیلی کم‌تر شده‌ است. البته الان جریمه‌هایی مانند پیامک توقیف ماشین گذاشته‌اند که شامل حال من هم شده و برای من هم چنین پیامکی آمده. چندی پیش به نمایشگاه الکترونیک، کامپیوتر و تجارت الکترونیک یا همان الکامپ رفتیم تا مبلغی را جمع کنیم و کسانی را که جرایم غیرعمد دارند، آزاد کنیم. مجموعه‌ی ما هم مبلغی را کمک کرد. در همین کارها بودیم که یکی از دوستان، سر حجاب به من تذکر داد. گفتم که پیش‌تر به من تذکر داده‌اند که چون آقای قالیباف دارد می‌آید، حجابتان را رعایت کنید. من هم گفتم که به خاطر آقای قالیباف حجابم را رعایت نمی‌کنم. ولی اگر شما به عنوان یک همکار و کسی که در این مجموعه ممکن است مشکلی برایتان ایجاد شود می‌گویید، من حجابم را سرم می‌کنم. در همین وضعیت دیدم که رئیس حراست سازمان صداوسیما هم آمد. به او گفتم آقای فلانی! چرا اذیت می‌کنید؟ ما واقعاً خودمان را هم گُم کردیم و نمی‌دانیم چه هویتی داریم. جایی حجاب سر می‌کنیم و جایی سر نمی‌کنیم. می‌خواهم بگویم که تاثیرات این برخوردها بر روی ما همین الان مشخص است. اتفاقاً بهشان گفتم که بنا بر حکم قرآن هم ما که سنمان بالاست، می‌توانیم حجاب نداشته باشیم. ایشان هم گفتند که خانم شما حجابتان را رعایت نکردید هم مشکلی نیست. من هم همان‌جا جلوی ایشان شالِ روی سرم را درآوردم. گفتم که پس ما در مراسم هم می‌توانیم حجاب سر نداشته باشیم.

می‌خواهم بگویم که همین هم جو رعب و وحشت ایجاد می‌کند، بالاخص برای ماهایی که می‌ترسیم کار و فعالیت اقتصادی‌مان با مشکل مواجه شود؛ ترس از این‌که با وجود این همه مشکل اقتصادی، باید به قوه‌ی قضاییه و دادگاه‌ها هم برویم و وقت بگذاریم. این وضعیت دشواری را برایمان ایجاد کرده ‌است. ما از سویی می‌خواهیم روی مطالبه‌گری در خصوص حقوقی که جامعه باید داشته باشد، بایستیم و از سویی دیگر هم این شرایط و فشارها اجازه‌ی این مطالبه‌گری را نمی‌دهد.

یعنی هرچه فشارها بیش‌تر شود، مردم مجبور می‌شوند برای این‌که شغل‌شان را از دست ندهند و مجوز کارشان باطل نشود، تبعیت بکنند؛ وگرنه از زندگی ساقط می‌شوند. می‌گویند که من که مثلاً من که چهل سال حجاب سرم کرده‌ام، بقیه‌اش را هم سرم می‌کنم. اما مشخصاً این زورگویی‌ است.

ما قبلاً سابقه‌ی قوانین مربوط به ماهواره را هم داشته‌ایم و سرنوشتش را دیدیم. به نظر شما امکان دارد که مسیر این‌گونه قوانین هم به سرنوشت قوانین مربوط به ماهواره ختم شود؟

این وابسته به عملکرد زنان جامعه است و نمی‌شود پیش‌بینی قاطعی کرد. مسئله این است که زنان متحد بشوند و روی مواضع خود بایستند. یا جاهایی که به ما آسیب نمی‌خورد بایستیم و یا آن آسیب را هم با آغوش باز بپذیریم و هزینه بدهیم. البته نمی‌توان توقع داشت که همه‌ی اقشار جامعه با آغوش باز آسیب خوردن را بپذیرند. مسئله این است که این جسم ما، بدن ما و موی ماست و ما می‌خواهیم اختیار جسم و مو و بدن خودمان را داشته باشیم. ما می‌خواهیم شرایط متعادلی برایمان فراهم شود. این‌ها هم گرفتنی است. اگر زنان جامعه بتوانند در این شرایط دوام بیاورند و آقایان هم از آنان حمایت کنند، می‌شود. همان‌طور که برخی از آقایان با شلوارک بیرون آمده‌اند و من شنیده‌ام که برای آن‌ها جریمه تعیین شده‌ است.

بله؛ در این لایحه، دیده شدن بالای ساق پای مردان هم مصداق بدپوششی حساب شده و برای آن جریمه در نظر گرفته شده ‌است.

بله. من نمی‌دانم چرا ما با دیدن این چیزها دچار مشکل نمی‌شویم و این دوستان با دیدن ساق پای مردان و موی خانم‌ها دچار مشکل می‌شوند. پسر من به من می‌گوید که موی شما برای من با موی آن خانم در خیابان هیچ فرقی ندارد. من نمی‌فهمم چرا باید آن مو مسئله برانگیز باشد. من هم به او گفتم که مادر جان، من هم نمی‌فهمم!

شما از تجربیات خودتان در مواجه با این مسئله گفتید. حس شما به عنوان یک زن فعال اجتماعی و کارآفرین که سعی می‌کنید در جامعه موثر باشید، نسبت به این لایحه و مباحثی که در خصوص آن مطرح می‌شود چیست؟ آیا برای شما مانع‌تراشی می‌کند؟

حتماً مانع‌ تراشی می‌کند. ما همین الان گفتگو می‌کنیم که بتوانیم در صورت امکان، مطالبه‌ای در خصوص این لایحه داشته باشیم، مکاتبه‌ای بکنیم و یا بیانیه‌ای بدهیم. گفتم که این مسئله کار جمعی می‌طلبد. ولی ممکن است انجمنی بگوید خیر و انجمنی بگوید آری. این موضوعی است که ما باید از حاکمان بخواهیم، هرچند که با در بسته مواجه شویم و یا سیلی بخوریم. از سوی دیگر هم به کسانی که به این اجبار تن می‌دهند، نمی‌توانیم ایراد بگیریم. این موضوعات به هم متصل است. مثلاً خانمی علاقه دارد که به خاطر دغدغه‌های اجتماعی‌اش، داوطلبانه در جایی کار کند. وقتی می‌بیند که کار و زندگی اجتماعی و اقتصادی‌اش دارد تحت‌الشعاع و مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد، خوب از مواضعش پایین می‌آید. البته خوشبختانه بسیاری و به خصوص جوان‌ها روی مواضعشان ایستاده‌اند. به نظر من نیاز به همراهی دارد.

یعنی شما فکر می‌کنید که راه حل جامعه در برابر این تصمیمات همانی است که می‌توان نام آن را مقاومت مدنی گذاشت؟

بله. باید این اتفاق بیافتد. در میان مسئولان هم باید حتماً کسانی باشند که قدرت تجزیه و تحلیل مسئله را داشته باشند و بفهمند که پس از چهل‌وچهار سال، باید آن‌چه که مردم می‌خواهند وهم‌صدا می‌گویند را بپذیریم. من در شهرستان‌ها حجاب اختیاری را دیده‌ام. یعنی در سرتاسر ایران، زنان نسبت به این موضوع عکس‌العمل نشان داده‌اند. ما نیز به امید زنده‌ایم و امیدوارم این اتفاق بیفتد و کنشگری زنان ما نیز بیش‌تر شود و دچار تبعیت از هم صنفی‌ها و پذیرش اجبارها نشوند.

با سپاس از وقتی که در اختیار ماهنامه‌ی خط صلح قرار دادید.

توسط:
آگوست 23, 2023

برچسب ها

بدحجابی بی حجابی تبعیض جنسیتی حجاب حجاب اجباری حقوق شهروندی خط صلح خط صلح 148 زن زندگی آزادی لایحه عفاف و حجاب ماهنامه خط صلح مرتضی هامونیان مریم خاوازی مهسا امینی