تدوینگران طرح ۱۰ تا ۱۵ سال زندان برای «اظهارنظر انتقادی» چه کسانی هستند؟/ جلال جلالیزاده
وقتی که سیر تاریخی رسیدن ملتها به آزادی مورد بررسی قرار میگیرد و زحمات فلاسفه و اندیشمندان اروپایی در تبیین روشها و نهادهای دمکراتیک برای احقاق حقوق شهروندی در آثار و کتب مطالعه میشود، در مییابیم که بشریت برای رسیدن به آزادی و حقوق شهروندیِ خودش چه هزینههای سنگینی را که متحمل نشده. آزادی چنان گوهر گرانبهایی است که ارزش افکار و اندیشههای هر متفکری با معیار موضعگیری او و یا دفاع از آزادیهای مختلف -به ویژه آزادی بیان- سنجیده میشود. اگر امروز در محافل مختلف نامی از ارسطو و افلاطون و یا روسو، منتسکیو، هابز و یا عمر و علی برده میشود و اظهار نظرهایی دربارهی آنان -چه مثبت یا منفی- میشود، بدون شک براساس اهتمام آنان به آزادی بوده است.
انقلابهای مختلفی که در کشورهای جهان صورت گرفته اولین شعارشان آزادی و رهایی ملت از یوغ مستبدان و ستمگران بوده است.
انقلاب ایران نیز حامل این شعار بود، به گونهای که اگر ضلع آزادی را بردارید، دو ضلع دیگر از حیز انتفاع میافتد و نمیتوانند مفید فایدهای باشند؛ زیرا استقلال بدون آزادی هرگز مفهومی نخواهد داشت و در عمل بهرهای ندارد. کشورهایی که حکومتهایشان استبدادی است و شهروندانشان از نعمت آزادی محرومند، از نعمت استقلال نیز بهرهی کافی نبردهاند و مجبورند به خاطر حفظ حکومت علاوه بر سرکوب مردم به قدرتهای دیگر وابسته شوند. نمونههای زیادی را در دنیا میتوان نام برد؛ کوبا، کره شمالی و کشورهای خاورمیانه نمونهای از اینها هستند. اگر آزادی نباشد، جمهوریت هم معنا پیدا نمیکند، زیرا در جایی که آزادی نباشد اعمال اراده و انتخاب -که حد و فصل انسان از حیوان است- بروز نمیکند. اسلام هم مشخص است؛ دین بدون آزادی هیچ ارزشی ندارد، چون دین اجباری منجر به نفاق و بیاخلاقی و گسستن شیرازهی شخصیت و اعتماد میشود که مهمترین و بزرگترین سرمایهی اجتماعی هر ملتی است.
با ذکر این مقدمه مشخص میشود که طراحانِ طرحی که ۱۰ تا ۱۵ سال زندان برای «اظهارنظر انتقادی» را در پی خواهد داشت، چه کسانی هستند و از چه پیشینهای برخوردارند. اولاً سابقهی خاصی در پیروزی انقلاب و یا مبارزه برای رهایی مردم از یوغ استبداد و دیکتاتوری نداشتهاند. این بهارستاننشینان که با لطف و مرحمت شورای نگهبان و دیگر نهادها بر روی این کرسیها نشستهاند، اگر ارزش آزادی را میدانستند، حاضر به پذیرش این ظلم و ستم نمیشدند و حق دیگران را ضایع نمیکردند. بدون شک از چنین افرادی انتظار نمیرود که با این سابقه و با این طرز تفکر از حقوق مردم دفاع کنند و یا منادی آزادی بیان باشند، زیرا اگر آزادی انتخاب و آزادی بیان وجود داشته باشد، بسیار سخت و کم اتفاق میافتد که چنین اعجوبههایی اساساً به مجلس راه پیدا کنند.
اگر این طراحان میدانستند که در تفکیک قوا و ارکان دموکراسی، مجلس چه جایگاه و نقشی دارد و جایگاه یک نمایندهی مردمی کجاست و او اساساً چه مسئولیتی دارد، هرگز راضی به موافقت با طرح و لایحهای نمیشد که با مطالبات و خواستههای ملت منافات و یا با حقوق آن مباینت دارد. البته از این مجلس انتظاری جز این نمیرود، زیرا خود را متکی به آرای مردم و یا وکیل آنان نمیداند تا از حق آنان دفاع کند. مجلسی که در سه ماه اعتراض، صدایی از آن در دفاع از مردم شنیده نشد و یا راهکاری برای حل معضل ارائه نداد. مجلسی که با دادن شعارهای دهانپرکن حل مشکلات، آغاز به کار کرد و اما نه تنها نتوانست هیچ اقدامی را انجام و گامی در راه رضایت مستضعفان و نیازمندان بردارد، بلکه در مقابل، در پی تصویب طرحهایی است تا دهن افراد و کنشگرانی را ببندند که قلم و زبانشان را در صحنهی دفاع از حقوق ملت میچرخانند و در مقاطع مختلف در تنویر افکار و روشنگری تلاش میکنند. تا مسئولان دست از پا خطا نکنند و مسئولیت خود را به نحو احسن انجام دهند. هرچه انسان به خودش فشار میآورد و سیر فعالیت مجالس و پارلمانها را بررسی میکند، حتی در کشورهای استبدادی چنین طرحی را نمیبیند که در کمال گستاخی و جسارت کسانی که خود را نماینده و وکیل مردم میدانند، شفاف و آشکارا به چنین عمل شنیعی که توهین به شعور مردم و محجور فرض نمودن آنان است، دست یازند. حتی اگر حکومتی مخالف آزادی باشد و سانسور را اعمال کند، شهامت چنین کاری را که نمایندگان انجام میدهند به صورت آشکار ندارد.
این طرح به صورت واضح و روشن خلاف اصول متعدد قانون اساسی و شعارهای اولیهی انقلاب ملت ایران و اعلامیهی جهانی حقوق بشر و دیگر کنوانسیونهای بینالمللی، فطرت انسانی و نصوص قرآن و سنت و کلام ائمه و بزرگان دین است. امید است کنشگران سیاسی و مدنی و دانشگاهیان و عالمان و روشنفکران و اهالی حوزههای انتخابیهی این طراحان در مقابل این بدعت زشت و ضد حقوق شهروندی سکوت نکنند و با نگاشتن مقالات و سخنرانیها و حتی رفتن مقابل مجلس صدای اعتراض خود را به این طرح ننگین بلند کنند و نگذارند کسانی که در سایهی عدم انتخاب آزادانه به مجلس راه یافتهاند و ارزش آزادی بیان را درک نکرده و یا شاید بیشتر به سبب سابقهی نظامیگری و محیطهای نظامی تنها با دستور و امر ارتباط داشتهاند، طرحی را به تصویب برسانند که مایه وهن و آبروریزی و ننگ مجلس و نظام و زیر سوال بردن نظام در دنیا و توهین به شعور ملت فهیم ایران است.
درحالی که نماینده باید بداند که وظیفهاش تقنین و نظارت است، یعنی برای تامین امنیت و رفاه مردم و اعتلا و سربلندی کشورش در دنیا قوانینی را تصویب کند که مترقی و موجب توسعه در ابعاد مختلف باشد و از سوی دیگر باید نظارت کامل بر مدیران و مسئولان کشور داشته باشد که از وظایف خود تخطی نکنند و یا دچار سوئاستفاده از موقعیت خود نشوند، نه اینکه قانونی تصویب کنند که رکن چهارم دموکراسی را تعطیل کنند و یا دست و دهان منتقدان و فعالان سیاسی و مطبوعاتی و مدنی را ببندند.
آری! پارلمان که باید نماد دموکراسی باشد و براساس آزادی و فعالیت احزاب شکل گرفته باشد، اکنون که حزب هیچ نقشی در تشکیل پارلمان ندارد و به صورت سنتی و هیاتی مجلس تشکیل شود و نماینده وظایف خودش را فراموش کند و یا اصلاً فلسفهی مجلس را نداند مانند باغبانی میشود که از سرشاخه ایستاده و بن را میبرد. مشخص است که با چنین مجلسی، کشور به کدام سمت میرود.
برچسب ها
آزادی آزادی احزاب آزادی بیان اظهارنظر انتقادی اظهارنظر کارشناسی پارلمان تشویق اذهان عمومی جلال جلالی زاده خط صلح خط صلح 142 قانون مجازات اسلامی ماهنامه خط صلح مجلس مجلس ششم مجلس شورای اسلامی نظر کارشناسی