اخرین به روز رسانی:

نوامبر ۲۴, ۲۰۲۴

مرئی‌شدن کودکان در اعتراضات خیابانی/ حامد فرمند

قتل مهسا امینی، زن جوان کرد به دست ماموران «پلیس امنیت اخلاقی» در اواخر شهریور ۱۴۰۱ به اعتراضات گسترده‌ای علیه جمهوری اسلامی دامن زد. در این اعتراضات کودکان، به خصوص کودکان نوجوان نقش محوری ایفا می‌کنند، اما شاید مهم‌تر از نقش آن‌ها در این اعتراضات مرئی‌شدن کودکان در جریان جنبش‌های اعتراضی باشد. از حدود ده روز قبل از آغاز اعتراضات سراسری گروه دیگری از کودکان به صورت گسترده در اعتراضی خیابانی دیده شدند: کودکان افراد زیر حکم اعدام در زندان مرکزی کرج.

در این مطلب کوتاه حضور کودکان در تجمع خانواده‌ی افراد زیر حکم اعدام را تحلیل می‌کنیم و هرجا که نیاز بود، آن را با حضور کودکان در اعتراضات سراسری در واکنش به قتل مهسا امینی مقایسه خواهیم کرد.

کودکان در اعتراضات: حق کودک یا استفاده‌ی ابزاری

موارد اخیر حضور خیابانی کودکان برای اولین‌بار اتفاق نیفتاده است، اما بر اساس شواهد و نوع کنشگری کودکان می‌توان چنین برداشت کرد که ما وارد مرحله‌ی تازه‌ای شده‌ایم. پیش از این و در تجمعات مختلف مانند اعتراضات صنفی یا حتی تجمعات علیه حکم اعدام کودکان، به خصوص کودکان خردسال را با پلاکادرهایی در دست دیده‌ایم؛ کودکانی که لزوماً درکی از نوشته‌ای که حمل می‌کنند، ندارند؛ حضورشان هم بیش‌تر از جلب ترحم با انتشار عکس‌ و تصویرشان در فضای مجازی نبوده است. هرچند نوع کنشگری کودکان در جریان اعترضات علیه جمهوری اسلامی و نحوه‌ی حضور کودکان در تجمع خانواده‌ی زندانیان محکوم به اعدام تفاوت‌هایی دارد، اما تا حد زیادی در این امر اشتراک دارند که کودکان به صورت پررنگی فضا را اشغال کرده‌اند و حق خودشان را مطالبه می‌کنند.

البته اطلاعات ما از خانواده‌ی زندانیان محکوم به اعدام چندان زیاد نیست و تمام تحلیل ما مبتنی بر مشاهدات و تصویر و نوشته‌های منتشرشده است. بر اساس این اطلاعات کودکانی در سنین مختلف خواستار توقف حکم اعدام پدرانشان بودند. برخی از این کودکان پلاکاردهایی در دست داشتند و برخی دیگر دور و بر سایر کودکان و بزرگسالان می‌چرخیدند. این تصاویر گوشه‌ای از مطالبه‌گری کودکانی را نشان می‌دهد که حق بودن با والدین، حق بر سلامتی روان و حق رشد و بقایشان نادیده گرفته یا نقض شده است.

اما آن‌چه حضور این کودکان را با کودکانی که در اعتراضات بعد از قتل مهسا امینی حضور یافتند، متفاوت می‌کند، آشکاربودن گروه اجتماعی است که خانواده‌های افراد زیر حکم اعدام به آن تعلق دارند. اعضای زندانی این گروه از خانواده‌ها با اتهام مواد مخدر در زندان بودند و آن‌ها همیشه با انگ اجتماعی مرتبط با این اتهامات و جرایم زندگی کرده‌اند. مرئی‌شدن حضور این افراد و کودکانشان قدم مهمی بود در مسیر انگ‌زدایی و جلب هم‌دلی اجتماعی با خانواده‌ی زندانیان. کودکان آن‌ها نماینده‌ی هزاران کودکی‌اند که به دلیل زندانی‌شدن والدینشان علاوه بر تمام آسیب‌های روانی، رفتاری و جسمی انگ اجتماعی را هم با خود حمل می‌کنند.

در چنین موقعیتی است که حضور کودکان در اعتراضات حق اساسی شنیده‌شدن را به ما یادآوری می‌کند و از ما به عنوان اعضای جامعه می‌خواهد تا این حق را مراعات کنیم.

هرچند جامعه هنوز آماده‌ی دیدن کودکان در فضاهایی که همیشه توسط بزرگسالان اشغال شده، نیست، اما حوادث بعد از قتل مهسا امینی نشان داد که کودکان برای این‌که ما حضور آن‌ها را جدی بگیریم و محیط را برای فعالیت امن آن‌ها مهیا کنیم، صبر نخواهند کرد.

کودکان در تجمعات: آسیب‌ها و چالش‌ها

این که کودکان پیش از آن‌که محیط فعالیت اجتماعی و اعترضات مدنی «دوستدار کودک» باشد، در این فضاها حضور دارند، به معنای بی‌نیازی ما به ایجاد امنیت و حمایت از آن‌ها نیست، بلکه معنایش این است که برای ایجاد امنیت برای کودکان فرصت زیادی نداریم؛ البته فراموش نکرده‌ایم که در نظام جمهوری اسلامی ایران خشونت علیه کودکان، از جمله کودکانی که در اعتراضات حضور دارند، امری عادی و سیستماتیک است، اما این موضوع نیز از بار مسئولیت ما، جامعه‌ی بزرگسالان کم نمی‌کند.

یکی از نکات مهم ضرورت همراهی با کودکان در جریان اعتراضات و تجمعات است. بر اساس تصاویر منتشرشده از تجمع خانواده‌ی افراد زیر حکم اعدام -‌احتمالاً بیش‌تر به دلیل موقعیت روانی خانواده‌ها و نگرانی شدید از اعدام عزیزانشان- در موارد زیادی کودکان تک‌افتاده و تنها بودند یا در شرایط پرتنش احساسی بزرگسالی اطراف آن‌ها نبود. گرچه قضاوت بر اساس تصویر محدود منتشرشده نمی‌تواند مبنای تحلیل یک رویداد باشد، اما بر اساس شواهد و تجربه‌ی نگارنده در مواجهه با خانواده‌ی افراد زندانی و دیدن تصاویر کودکان محصلی که در جریان تظاهرات علیه جمهوری اسلامی به تنهایی در خیابان‌ها حضور داشتند، بی‌توجهی به نیازهای روانی و احساسی کودکان امری معمول است. در چنین شرایطی فعالان مدنی و گروه‌های مردمی می‌توانند نقش محوری ایفا کنند. آن‌ها می‌توانند از موقعیت احساسی خانواده‌ها فاصله بگیرند و تمرکز خود را بر نیاز کودکان بگذارند. کودکان خردسال و بزرگسال هرکدام نیازهای ویژه‌ای دارند که آگاهی از آن لازمه‌ی مداخله‌ی سالم برای حمایت از این کودکان است.

اما به همان اندازه که امنیت کودکان در اعتراضات و تجمعات اهمیت دارد، شنیده‌شدن صدای خود کودک نیز مهم است. این که کودکان نماینده‌ی خواست‌ها و نیازهای خودشان باشند و نه تکرارکننده‌ی درخواست‌های بزرگسالان یکی از چالش‌های بزرگ محقق‌شدن حق کودکان بر شنیده‌شدن است. جامعه‌ی بزرگسال نیاز دارد تا شنیدن کودکان را تمرین کند؛ شنیدن بدون قضاوت که کودک بتواند بدون القای خواست بزرگسال دغدغه‌های خودش را کشف و با زبان خودش بیان کند. شاید تحلیل درست حضور کودکان در اعتراضات بعد از قتل مهسا امینی و به‌چالش‌کشیدن توانایی ما در شنیدن کودکان بتواند راه را برای شنیدن تمام کودکان، از جمله کودکان افراد زندانی، زندانیان زیر حکم اعدام و افراد اعدام‌شده باز کند.

توسط: حامد فرمند
اکتبر 23, 2022

برچسب ها

اعتراضات سراسری اعدام تجمع خانواده زندانیان محکوم به اعدام حامد فرمند حجاب حجاب اجباری حق حیات خط صلح خط صلح 138 کودکان ماهنامه خط صلح مهسا امینی نه به اعدام