آخرین به روز رسانی سهشنبه, فوریه 20, 2024
در زندانهای بیداد
اکنون
از خونِ کدامین جوان
میشکوفد
هزاران گلِ ارغوان؟
شعلههای تازیانه
بر پیکر کدامین دلاور
آتش میزند؟
که خون میچکد
اکنون
از جدارِ زخمهای دیرین.
آن گلزخمها
با شرارههای آتش
میرویند
تا ستارگانِ سحر،
در شبِ خونین
بر آیند.
بگذار
تا فریادِ عاشقان
از کرانههای دور
بگذرد.
خون سروقدان
ریخت
بر خاکِ تیرباران .
این بانگِ آزادی
نمیماند در بند؛
از هر سوی این حصار
میکشد فریاد.
23 ژوئن 2014 ۹
1 سالپیش