اخرین به روز رسانی:

ژانویهٔ ۲۰, ۲۰۲۵

لزوم مشارکت مردان و پسران در مبارزه برای پایان خشونت علیه زنان

شاید احمقانه به نظر بیاید اگر در روز 25 نوامبر، روز بین المللی رفع خشونت علیه زنان، در این مورد خوشبین باشیم. سازمان بهداشت جهانی در این رابطه تاکید دارد از هر سه زن، یک نفر، در معرض خشونت از سوی شریک جنسی مذکر خود قرار دارد. هم‌چنین مطالعه‌ی اخیر از سوی سازمان ملل در شش کشور آسیایی، نشان می‌دهد یک نفر از هر چهار مرد، مرتکب تجاوز شده است. با این حال خوشبینی ما ناشی از یک تغییر فوق العاده در اقصی نقاط دنیاست. مردان بیش‌تر و بیش‌تری نهایتاً با پیوستن به زنان، می‌گویند تمام اشکال خشونت علیه زنان باید پایان یابد. حتی مردان در گوشه و کنار دنیا، انتقادات بیش‌تری از خود می‌کنند و می‌گویند ما باید نقش کلیدی در ساختن آینده‌ای عاری از خشونت علیه زنان ایفا کنیم.

در هند، افریقا و خاورمیانه برای اعتراض به جرایم بسیار شایع علیه زنان، مردان به زنان پیوسته اند. همین طور آنان در امریکا و اروپا به طور فزاینده‌ای بیش‌تر در این مورد حرف می‌زنند. همراه با زنان، ما نیز از دولت‌ها می‌خواهیم که قوانین را در این رابطه مورد حمایت قرار دهند تا آن‌ها را به اجرا بگذارند. خبرها از بریتانیا حاکیست قانون کلر در تمام انگلستان و ولز به اجرا در می‌آید؛ و این نمونه ای از پیروزی ها در این زمینه است. امیدواریم خبرهایی از این دست بیش تر و بیش تر شود.

هم اکنون این چالش قرار است حتی پیش تر هم برود؛ بله، اعتراضات و تظاهرات ها، توجه ها را جلب می کند و بله، بازداشت مردان [ ِ متجاوز] و نگهداشتن آنها در موضع جواب گو و مسئول، بحث کلیدی است اما کافی نیست.

اکنون وقت آن رسیده که به صورت جدی به پیش گیری در این رابطه پرداخته شود، زمان آن است که مردان و پسران را در حل آن سهیم کنیم.

شواهد و قراین جمع آوری شده و در حال فزونی، شامل “تحقیق بین المللی ِ مردان و برابری جنسی”  با شرکت 15000 مرد از10  کشور دنیا، نشان دهنده ی دو عامل کلیدی در پس ِ خشونت است.

نخست، مردانی که در کودکی شاهد خشونت پدر در خانه بوده اند، دو برابر بیش تر از دیگر مردان، تمایل به نشان دادن خشونت علیه شریک جنسی خود دارند.

دوم، در مورد کسانی ست که عمدتاً به مفهموم‌هایی کلیشه‌ای از مردانگی باور دارند که مردان باید بر زنان سلطه داشته باشند و نیز این‌که مردان به بدن زنان حق دارند. همان طور که فعالان و محققان فمنیست عقیده دارند، خشونت علیه زنان، محصول روابط نابرابر قدرت است و همان طور که فعالیت خود ما در سه دهه‌ی گذشته نشان می‌دهد، این خشونت نتیجه ی این است که ما پسران را برای مرد شدن بر اساس خواسته‌های ناممکن کلیشه‌ای مردانگی تربیت می‌کنیم.

پایان دادن به این خشونت ها نیازمند تلاش های بسیار بیش تری از کمپین های ساده مثلاً علیه رانندگی در مستی و سیگار کشیدن است. بایستی به ریشه های این مشکل برسیم.

ما با همکارانمان در بخش‌های زیادی از دنیا،  معلمان را آموزش می‌دهیم تا دلایل و روش‌های پایه‌ای جلوگیری از خشونت را سر کلاس ببرند. ما مربیان را آموزش می‌دهیم تا با پسران در مورد احترام به زنان و دختران حرف بزنند.

از طریق برنامه ی جدید بین المللی مان “مراقبت مردان” در حال آموزش متُد های مثبت والدینی به پدران ِ جدید هستیم که هرگونه تنبیه بدنی را نفی می کند. هم‌چنین به تایید ضمنی این‌که اعمال قدرت و خشونت علیه دیگران قابل پذیرش است، پایان دهند. در عین حال، ما در حال تلاش برای تغییر خط مشی قوانین، از جمله بهتر شدن قانون مرخصی والدینی، (مرخصی با / بدون حقوق که برای والدین شاغل فرصت بیش تری برای در کنار فرزندانشان بودن را ایجاد می کند) هستیم که این امر، منجر به تغییر بهتر نقش پدران خواهد شد.

ما هم‌چنین در حال کار با رهبران مذهبی هم هستیم- هم‌چون تلاش های گروه روبان سفید در پاکستان، کانادا و لبنان- استفاده از عبادت‌گاه‌ها و اماکن مذهبی برای نشان دادن این موضوع که هیچ دینی خشونت علیه زنان را تایید نمی‌کند. ما در حال تعامل با مردان در محل کار نیز هستیم؛ مثلاً در استرالیا، تا این فرهنگ هایی که می گویند در مقابل مردانی که از خشونت استفاده می کنند، ساکت بمانید را تغییر دهیم.

در رواندا و همسایه‌اش جمهوری دموکراتیک کنگو، گروه غیر انتفاعی ما با نام پروموندو، فضاهایی را ایجاد می کنند که در آن مردان و پسران می‌توانند بر خشونتی که تجربه کرده اند، فائق آیند.

در ریو دو ژانیرو (در برزیل)، گروه پروموندو از لیگ‌های فوتبال برای تعامل و گفتمان با مردان در تمام رده‌های سنی برای پایان دادن به خشونت علیه زنان استفاده می کند. بازیکنان در مورد روابط و راه‌های مسالمت آمیز حل اختلافات میان زوج ها بحث می کنند. در روزهای بازی فوتبال، بیانیه ها، پوسترها و برنامه های رادیویی در مورد احترام به زنان و بدون خشونت بودن، به خصوص در مورد پدران، پخش می شود. گزارش ِ شرکت کنندگان در این طرح ها از اعمال خشونت فیزیکی در قبال شریک جنسی شان، از 27 درصد به 7 درصد کاهش یافت.

ترکیبی از برنامه‌های موثر، افزایش آگاهی‌ها، تغییر خط مشی ها و صداهای قوی عمومی، این خشم (از خشونت علیه زنان) را به عمل و سپس به تغییر تبدیل می کند. این اقدام به ما اجازه می دهد تا موقعیت هایی خلق کنیم که خشونت قبل از این که اتفاق بیافتد، متوقف شود.

برای رسیدن به یک “پایانِ ماندگار” برای خشونت علیه زنان، وقت آن است که از برنامه های در مقیاس کوچک که با تلاش های سختِ ان.جی.اُ. ها انجام می شود عبور کرده و این برنامه ها را به برنامه های در مقیاس بزرگ در کل جوامع، مدارس و محل های کار، تبدیل کنیم. خانواده هایمان را تغییر دهیم و آینده ای خلق کنیم که زنان، فرزندان مان و صد البته مردان، به راستی لایق آن هستند.

منبع: گاردین

مدیر
ژانویه 23, 2014

ماهنامه شماره ۳۲