ترک سرزمین مادری؛ چرایی و گستره
ایران از نظر تنوع قومیتی و مذهبی کشوری رنگارنگ محسوب میشود که ساختار سیاسی و اقتصادی متمرکز و متکی بر ایدئولوژی دینی آن، تاثیر بهسزایی بر کیفیت زندگی شهروندانش داشته است؛ یهودیان ایران یکی از این اقلیتها هستند که در طول حضور چند هزار ساله در کشور، با فراز و نشیبهای فراوانی روبهرو شدهاند و تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی تاریخ ایران تاثیر قابل توجهی بر کیفیت و تامین امنیت زندگی آنان بر جای گذاشته است.
تاریخ ورود یهودیان به خاک ایران، که به کلیمیان مشهور هستند، به پیش از میلاد مسیح باز میگردد؛ بنا به روایت اسناد تاریخی و روایتهای موجود برای اولین بار در حدود 8 قرن پیش از میلاد مسیح، شصت هزار یهودی که توسط پادشاه آشور اسیر شده بودند، به مناطق غربی و شمال غربی فلات ایران و در واقع جلعاد (دماوند امروزی) کوچانده شدند.(1) در حقیقت سکونت یهودیان در ایران سابقهای نزدیک به سه هزار سال دارد و در طول این سه هزار سال زندگی آنان با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بوده است؛ از زندگی در آرامش و امنیت تا تجربه ناامنی و کوچ اجباری.
زندگی پر فراز و نشیب یهودیان در ایران
در زمان خشایارشاه که از پادشاهان هخامنشی بود، یهودیان ایران از کشتاری وسیع که برای آنان تدارک دیده شده بود، جستند که در تاریخ یهودیان با نام “واقعهی پوریم” از آن نام برده میشود. واقعهای که بنابر روایتهای موجود، موجب کشتار تعداد بسیاری از طراحان نقشهی مرگ یهودیان در زمان خشایارشاه شده است.
اکنون آرامگاه برخی از شخصیتهای دینی قوم یهود نیز در شهرهایی مانند کاشان، شوش، همدان و تویسرکان واقع شده است؛ اگر چه مرز میان واقعیت و افسانه در داستانهای تاریخی روشن نیست، اما شواهد تاریخی موید حضور مستمر یهودیان در برخی از مناطق ایران بودهاند. با این وجود، تحولات سیاسی همواره موجب بیثباتی وضعیت یهودیان در ایران شده است. به عنوان مثال پس از مرگ خشایارشاه یهودیان ناچار به مهاجرت از شوش به همدان شدند.
از سوی دیگر استقرار حکومتهای مذهبی در تاریخ ایران عامل موثری بر کیفیت زندگی یهودیان بوده است. به غیر از فشارهایی که یهودیان در زمان حکومت ساسانیان که دین رسمیِ حکومت در دوران آنان زرتشتی بود، تحمل کردند، پس از آن نیز فشارهای زیادی بر آنان وارد شد،(2) در دوران اسلام، یهودیان نیز مانند زرتشتیان ایران برای ادامهی زندگی عادی خود با دشواریهای بسیاری مواجه شدند. اگر چه تصورات منفی موجود در میان اعراب مسلمان از یهودیان،(3) میتوانست مشکلات یهودیان ایران را تشدید کند، اما این مسائل موجب ترک ایران توسط یهودیان نشد؛ شاید به دلیل آنکه ایرانیان و یهودیان در طول تاریخ اسلام همواره به عنوان معارضان خلافت و حکومت اعراب شناخته میشدند و از این حیث اشتراکات فراوانی داشتند. علاوه بر این در دوران صدر اسلام یهودیان با پرداخت مالیات به رهبری سیاسی یهودیان که با عنوان “راس جالوت” شناخته میشد و مورد تایید دستگاه خلافت بود، توانستند در برابر تشدید مشکلات خود ایستادگی کنند. پرداخت به موقع مالیات از جانب یهودیان در طول تاریخ ایران همواره یکی از دلایل برخورداری نسبی آنان از امنیت بوده است. این مسئله علاوه بر دوران خلافت امویان و عباسیان، در زمان ساسانیان نیز کمک فراوانی به تامین امنیت یهودیان در ایران میکرد. شاید همین مسئله بود که تمایل یهودیان برای برخورداری از مشاغل معاملاتی و صنعتی را افزایش میداد و موجب مهاجرت آنان از روستاها به شهرها میشد.
این وضعیت در دوران غزنویان و سلجوقیان نیز ادامه داشت و برخی از یهودیان توانستند به مشاغل مهم دولتی در ایران دست یابند که خود نشانهای از پذیرش تامین امنیت یهودیان توسط حکومتهای وقت در ایران است. با حملهی مغولان و از میان رفتن مرزهای دینی و جغرافیاییِ فتح شده توسط مهاجمان، این فرصت برای یهودیان فراهم شد که با توجه به تجربیات و امکانات اقتصادی خود، مشارکت فعالانهتری در امور حکومتی ایران داشته باشند.
پس از این دوره و زمانی که با ظهور صفویان، مذهب تشیع به عنوان عامل همگرایی ایرانیان توسط این سلسله به عنوان مذهب رسمی کشور برگزیده شد و دین دوباره در راس امور سیاسی کشور قرار گرفت، مشکلات یهودیان مجدداً آغاز شد(4) و آزار و اذیت ایشان تا زمان فرا رسیدن حکومت نادر شاه افشار ادامه یافت. در این زمان آزار و اذیت یهودیان به حدی شدید بود که بسیاری از آنان را وادار به ترک ایران به مقصد امپراطوری عثمانی کرد. در آن زمان یهودیان اجازه نداشتند که در زمان بارش باران از منزل خارج شوند یا به شکل عادی در جامعه رفت و آمد کنند.
این وضعیت با روی کار آمدن سلسلهی قاجاریه نیز ادامه داشت(5) و در این دوره بسیاری از یهودیان برای تغییر دین تحت فشار حکومت قرار گرفتند. در این زمان اکثر یهودیان در مشاغل مرتبط با تجارت و دلالی مشغول به کار بودند و از اقشار متمول جامعهی ایران محسوب میشدند. طبق آمارهای موجود جمعیت یهودیان ایران در اوایل قرن 13 هجری خورشیدی در حدود 45 هزار نفر بوده است. اما با انقراض سلسله قاجاریه و استقرار حکومت رضاشاه، وضعیت یهودیان در ایران با بهبود نسبی مواجه شد. یکی از مهمترین اقدامات در دوره رضا شاه لغو قانونی بود که بر اساس آن یهودیان نجس شمرده میشدند و برای زندگی در محیط مسلمانان باید شرایط سخت و حقارت باری را تجربه میکردند. همچنین او در یک اقدام دیگر تغییر دین اجباری یهودیان به اسلام را ممنوع اعلام کرد. برای اولین بار در همین دوره بود که آموزش زبان عبری و امکان برگزاری مراسم مذهبی و فعالیتهای مذهبی آزاد شد، روزنامهها و کتابهای یهودی و عبری چاپ شدند که البته این اقدامات، با متمایل شدن حکومت به آلمان نازی متوقف شد.
پس از کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت مصدق و روی کار آمدن محمدرضا شاه، یهودیان طلاییترین دوران زندگی خود در ایران را تجربه کردند به گونهای که در دهه هفتاد میلادی بیش از 90 درصد ایشان جزو اقشار مرفه کشور بودند. در سال 1357، دو عضو از ۱۸ عضو آکادمی علوم ایران، ۸۰ نفر از ۴ هزار استاد دانشگاه و ۶۰۰ نفر از ۱۰ هزار پزشک ایران یهودی بودند. قبل از وقوع انقلاب در ایران، حدود 100 هزار نفر از جمعیت شهروندان را یهودیان تشکیل میدادند که این تعداد عموماً و به ترتیبِ جمعیت در شهرهای تهران، شیراز، کرمانشاه، اصفهان و همینطور شهرهای خوزستان، کاشان، تبریز و همدان زندگی میکردند.
اما عامل دیگری که زندگی یهودیان را در دوران پهلوی هم دچار کشمکش کرد، تشکیل دولت اسرائیل و مخالفت مراجع مسلمان با آن دولت بود که متعاقب آن احساسات ضد اسرائیلی با احساسات ضد یهودی عجین شد و مشکلاتی را برای آنان به وجود آورد .
کاهش شدید جمعیت یهودیان ایران
با پیروزی انقلاب اسلامی روند مهاجرت یهودیان شکلی گروهی و وسیع به خود گرفت، تا جایی که امروزه جمعیت یهودیان ایران از 100 هزار نفر تا قبل از انقلاب، در حدود 20 هزار نفر و یا حتی کمتر از آن تخمین زده میشود و بسیاری از یهودیان در طول این سالها به کشورهایی مانند اسرائیل، امریکا و برخی از کشورهای اروپایی مهاجرت کردهاند. مسئلهای که میتواند تحت تاثیر مجموعهای از دلائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته باشد. اکنون اکثر جمعیت یهودیان ایران در شهرهای تهران، شیراز، اصفهان، یزد، همدان و کرمانشاه زندگی میکنند.
مسئلهی اختلاف شدید و بنیادی حکومت اسلامی ایران و حکومت اسرائیل موجب آن شده که یهودیان ایران برای برقراری رابطه با همکیشان خود که در سایر نقاط جهان زندگی میکنند، با دشواریهای بسیاری روبهرو شوند، چرا که ایجاد هرگونه ظن نسبت به حمایت و رابطه آنان با دولت اسرائیل میتواند امنیت آنان را به مخاطره اندازد.
منابع:
1- لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، جلد3، صفحهی 192
2- وحیدمنش، پروانه، حکایت یهود ایران در دوران باستان، وبسایت انجمن کلیمیان ایران، اسفندماه 1386
3- انوری، مسطفی، یهود در صدر اسلام، راسخون، شهریورماه 1389
4- خسروشاهی، سید هادی، ایران و رژیم صهیونیستی در دورهی پهلوی دوم، وبسایت سیدهادی خسروشاهی
5- نقویان، حسین، یهودیان در سرزمینهای اسلامی، فصلنامهی معرفت ادیان، شمارهی 5
ماهنامه شماره ۳۱