رضا صالحینیا

قطعات معلق؛ داستان کوتاه: رضا صالحینیا، نقاشی: صنم صالحی
داستان کوتاه: توانایی دیدن هیچ نوشته رضا صالحینیا داشتم تمام سعیام را میکردم که به پدرم جای دقیقاش را بگویم. با دستم اشاره میکردم که دقیقا کجاست اما پدرم چیزی نمیدید جز آنتنهای تلویزیون و من کم کم داشتم ناامید میشدم. دوستانم با پدرم هم عقیده بودند. همگی میگفتند که فقط چند آنتن جورواجور آنجاست. […]...
ادامه مطلب
توسط:
مدیر
نابودی سیستماتیک اما پنهان آموزش رایگان در کشور/رضا صالحینیا
پس از سال 1991 اتحاد جماهیر شوروی که رهبر کشورهای سوسیالیستی با اقتصاد دولتی بود فروپاشید. چین نیز هشت سال قبلتر به بازارهای جهانی پیوسته بود و در عمل اردوی دول سوسیالیستی را تنها گذاشته بود. اوضاع به شکل عجیبی به پیش از جنگ اول جهانی برگشته است. مبارزه با «امپریالیسم آمریکا» دیگر بیمعنی شده […]...
ادامه مطلب
توسط:
رضا صالحینیا
قطعات معلق؛ داستان کوتاه: رضا صالحینیا، نقاشی: معصومه مصطفیزاده، شعر: نیما صفار سفلایی
داستان کوتاه: ملاقات با دونکیشوت در تهران نوشته رضا صالحینیا پیاده رو تنگ بود و جمعیتِ کمی هم که در رفت و آمد بودند مدام به هم می خوردند. صبح بهاری سر برآورده بود. هوای جنوب شهر گرم و خفه بود. سعی میکردم سرعتِ قدمهایم را افزایش دهم. زنان خانهدار با چادر و زنبیل به […]...
ادامه مطلب
توسط:
مدیر