سیمای ملی و جهانی معلم

اخرین به روز رسانی:

اکتبر ۲, ۲۰۲۴

سیمای ملی و جهانی معلم

وقتی صحبت از معلم می‌شود، شرایط معلمین در کشور و مشکلات آن‌ها و سیر تغییر و تحولات و فراز و نشیب های آموزش و یادگیری و امکانات و هم‌چنین نگاه‌های مختلف در زمان‌ها و دولت‌های گوناگون به این گروه گسیل می‌شود؛ اما در آستانه‌ی روز جهانی معلم نگاهمان ناخواسته به سوی معلمین در نقاط مختلف جهان و شرایط تفاوت آن‌ها و جایگاه اجتماعی ِ تاثیر گذارترین قشر اجتماع نیز می‌چرخد و ذهنمان خود به خود به بررسی و مقایسه‌ی جهانی این صنف نیز روی می آورد.

از این رو شرایط و وضعیت معلمان را در دو عرصه می‌توان بررسی کرد:

الف) وضعیت فعلی معلمین در ایران

در بخش اول این نوشته به بررسی اجمالی و فهرست وار وضعیت معلمان و کارِ آموزش در داخل کشور می‌پردازیم؛ چرا که این موضوع بارها به شکل‌های مختلف و از زبان بسیاری از افراد از جمله پیشکسوتانِمان بیان گردیده است:

1- به نظر می‌رسد اگر این روزهای دولت جدید را که بوی تغییر -اگرچه جزیی- در آن استشمام می‌شود (هرچند که هنوز برای قضاوت زود است و فقط امید داریم که حقوق اولیه‌ی معلمین بازگردانده شود)، در نظر نگیریم؛ به راحتی می توانیم بگوییم سیاه ترین روزهای فرهنگ و آموزش را در چند سال اخیر تجربه کردیم!

احکام قضایی و اداری سرسام آور علیه متصدیان آموزش و اعضای کانون‌های صنفی آموزش و پرورش که با مجوز قانونی فعالیت می‌کردند، از عجیب ترین و متناقض ترین رفتاری بود که از یک جریان حاکم می‌توانستیم مشاهده کنیم.

رئیس جمهور جدید ایران، در روز اول مهر در حالی سخن “به کار نبردن خشونت علیه دانش آموزان” را مطرح می‌کند، که تعدادی از معلمان جامعه، قربانی خشونت و تبعیض و برخوردهای ناشایست دولتی شده و تعدادی نیز احکام قضایی مختلف خود را در دست داشته و آماده برای احضار و اجرای آن هستند.

24– یکی از مهم‌ترین مسائلی که در عرصه‌ی آموزش و تربیت، دارای تاثیر گسترده‌ای می‌باشد، استفاده از نیروهای با تجربه، با برنامه،  با سابقه و دارای راهکارهای آموزشی برای عرصه‌ی مدیریت در سطح کلان و جزئ، می‌باشد؛ که متاسفانه آموزش و پرورش ایران در قدم اول دولت جدید، از داشتن چنین مدیری برای این وزارتخانه توسط مجلس کشور محروم شد.

3- داشتن کانون های شکیل و دارای اساسنامه و هدفِ مشخص، از دیگر نیازهای نظام آموزشی است که متاسفانه جای آن در کشورمان به شدت خالی است و نه تنها محدودیت فعالیت برای این گروه‌ها، ما را از رسیدن به هدف باز می‌دارد، بلکه همان‌طور که مشاهده شد، مجوز کانون صنفی معلمان در روزهای آخر دولت قبلی تمدید نشد و این کانون از حالت قانونی خارج شد.

4- شرایط معیشتی و امکانات رفاهی هم‌چنان مانند گذشته، سیر نزولی خود را طی می‌کند و عدم توازن افزایش حقوق با تورم روز به روز شرایط را سخت تر و تنگ تر می‌نماید.

5- معلمین از حیث جایگاه و شان کاری، که موثرترین موضوع در عرصه ی کاری‌شان می‌باشد، روزهای خوبی را سپری نمی کنند؛ چرا که به شکل های مختلف از جانب حاکمیت مورد بی مهری قرار گرفتند و می توان گفت در بخشی، این امور نهادینه شده و یا به سمت نهادینه شدن پیش می‌رود.

از جمله  پاسخ حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر قبلی آموزش و پرورش،  به خبرنگاران درباره‌ی حقوق آن‌ها بسیار قابل توجه است که با عصبانیت می گوید: “به کسی ربطی ندارد که معلمان چقدر حقوق می‌گیرند و چرا کم می‌گیرند! مگر ما از شما سوال می‌کنیم که شما چقدر حقوق می‌گیرید!؟” و این در حالیست که کشورهای مختلف، بر اساس آمار موجود، میزان حقوق و درآمدهای معلمین خود را، به طور رسمی اعلام می‌کنند.

ب) شرایط معلمین در عرصه‌ی جهانی

با یک مقایسه‌ی ساده از وضعیت معیشتی و اقتصادی معلمان در سایر نقاط دنیا، می‌توانیم جایگاه خود را در جهان در خصوص میزان اهمیت به نظام آموزش و پرورش، بیابیم: مثلاً میزان حقوق یک معلم در ایران حدود چهل برابر از همتای خود در انگلستان کمتر است!

وقتی در تمامی کشورهای توسعه یافته نظام آموزشی محور توسعه قرار گرفته و همواره در زمینه‌ی تخصیص اعتبارات، امکانات و تامین شرایط زندگی مطلوب، این فرهنگیان و کادر نیروی انسانی بوده که در اولویت قرار داشته است؛ به طوری که درآمد متوسط یک معلم مقطع ابتدایی در انگلستان سالانه به 180 هزار پوند نیز می رسد که از حقوق دریافتی سالانه‌ی کارمندان پایه‌ی متوسط دولتی، حدود 20 تا 30 درصد بیش‌تر است؛ می توان توقع داشت که کشور بر اساس شاخصه‌های استاندارد پیش برود. (1)

به عنوان مثال میزان حقوق در امریکا، بنا به ایالات مختلف، متفاوت است. مثلاً در ایالت واشنگتن حقوق یک معلم از پایه‌ی 36 هزار دلار در سال شروع می‌شود و تا حدود 52 هزار دلار  می‌رود؛ در حالی که در نیویورک، بالاترین میزان حقوق، حدود 72 هزار دلار است. میزان حقوق، بنا به مقاطع مختلف هم متفاوت است اما در حال حاضر می‌توان رقم 50 هزار دلار را به عنوان میانگین حقوق معلمان در امریکا در نظر گرفت. (2)

و این‌ها در شرایطی است که اگر خوشبینانه بنگریم به طور متوسط حقوق معلمین در ایران حدود 3 هزار دلار در سال می‌باشد!

در پایان می توان به راحتی نقش نظام آموزشی را در پیشرفت کشورهای مختلف یادآور شد و علت عقب ماندگی کشورها را نیز در این ارگان جستجو کرد.

1-      میزان حقوق معلمان در ایران و انگلستان، وبسایت جهان نیوز، 20 مهر 1389
2-      مقایسه‌ی حقوق معلمان ایرانی و هم صنفان خارجی‌شان، خبرگزاری فارس، 17 اردی‌بهشت 1392
مدیر
نوامبر 25, 2013

ماهنامه شماره ۳۰