اخرین به روز رسانی:

آوریل ۲۱, ۲۰۲۵

“روسپیگری” شرح حال است!

زنان “روسپی”! این واژه‌ای‌ست که به مراتب آن را شنیده‌ایم. همه‌ی ما ممکن است در گوشه و کنار این شهر، بالا یا پایین فرقی نمی‌کند، در هر محله‌ای آنان را دیده باشیم؛ وقتی که مثل سایه تعقیب می‌شوند، پیشنهادات را می‌شنوند و حتی بر سر قیمت بلند بلند چانه می‌زنند؛ آنجاست که می‌فهمی در نزدیکی تو، در همین شهر کسانی هستند که آزادانه امنیت اجتماعی را به خطر می‌اندازند!

و اما آیا براستی با وجود و حضور و فعالیت این گروه، امنیت اجتماعی ما به خطر می‌افتد؟ روسپی کیست و روسپیگری چیست؟ آیا فرد روسپی مجرم و یا بیمار است و روسپیگری جرم و یا بیماری؟

روسپی در زبان فارسی به معنای زن فاحشه و بدکاره و نابکار استعمال می‌گردد و معرّب آن روسبی می‌باشد که در عصر صحابه و تابعین نیز  به کار می‌رفته است. روسپی در واقع مخفّف روسپید است که از باب “تسمیه الشیئ باسم ضده” بر زنان هرزه‌ی روسیاه به عنوان طعنه و تمسخر اطلاق شده است.

پژوهشگران اما ترجیح می‌دهند تا به جای کلمه‌ی “روسپی” از کلمه‌ی “تن‎فروش” و یا دیگر تعاریف استفاده شود، به این دلیل که کلماتی مانند روسپی، فاحشه، زنان خیابانی و … دارای بار توهین آمیز و منفی است. بر همین اساس به عنوان جایگزین، بیشتر از واژه‌ی تن فروش استفاده می‌کنند که صرفاً توصیف شرایط کاری این دسته از زنان می‌باشد.

واژه‌ی روسپی در عالم حقوق و جرم شناسی نیز دارای تعریف خاصی می باشد که به سه تعریف اشاره می‌گردد:

الف)- “روسپی به زنانی اطلاق می شود که از راه خود فروشی امرار معاش می‌کنند و جز این، پیشه‌ای ندارند و تحت نظامات خاص این شغل، به کار خود ادامه می‌دهند.”

ب)- “تن فروشی یعنی ایجاد رابط‌ی موقت جنسی با کسی که به قصد ارضائ جنسی برای این رابطه پول می پردازد.”به عبارت دیگر ملاک اصلی در این رابطه، ارضائ جنسی خریدار است.

ج)- “روسپی کسی است که به دیگری خدمات جنسی می‌دهد و در ازای آن پول دریافت می کند.”

139یبه گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال 2001، کارگریِ جنسی یا روسپیگری، یکی از پرخطرترین حرفه هاست. روسپیگری به عنوان مبادله‌ی خدمات جنسی در قبال پول یا کالای مادی تعریف شده است و هم‌چنین روسپیگری به طور کلی مفهومی است که معادل تن فروشی و خود را از لحاظ جنسی در اختیار دیگری قرار دادن است که در آن لذت جنسی در مرتبه‌ی بعدی اهمیت قرار می‌گیرد.

 گستره‌ی تقریباً بی حد و حصر مفاهیم مرتبط با روسپیگری در جهان، پرداختن به این پدیده را مشکل کرده است. زیرا تن فروشی مستقیماً با پدیده‌هایی هم‌چون فقر، آموزش، خشونت خانگی و غیر خانگی، بیماری های مقاربتی، مشکلات خانوادگی، اعتیاد، مهاجرت، قاچاق انسان، ایدز، حقوق بشر، مباحث سیاست‌گذاری اجتماعی و بسیاری از مفاهیم دیگر در ارتباط است.

و هم‌چنین به علت زیرزمینی بودن این پدیده در اغلب نقاط جهان و پنهان بودن ناشی از طرد اجتماعی افراد درگیر در آن در دیگر نقاط، امکان انجام پژوهش‌های دقیق و همه جانبه در مورد این پدیده یا وجود نداشته و یا با مشکلات فراوانی همراه است؛ به خصوص در بخش‌هایی از مساله هم‌چون روسپیگری کودکان، مردم حتی از پذیرش وجود چنین مساله‌ای در جامعه سر باز می‌زنند.

از سوی دیگر، پرداختن به این مساله ظرافت‌هایی دارد که نباید از نظر دور بماند به طور مثال: سعید مدنی (1389، برگرفته از سایت کانون زنان ایرانی) به بار منفی کلمه‌ی روسپیگری اشاره کرده و اظهار می‌کند، در مواردی که مصاحبه‌گران به اشتباه از این کلمه استفاده کرده‌اند، مصاحبه شوندگان رنجیده شده‌اند و این کلمه را شایسته‌ی مشتریان خود دانسته‌اند. استفاده از لفظ کارگر جنسی یا “Sex Worker” نیز با مشروعیت بخشی به این پدیده و ایدئولوژی‌های لیبرتریانیستی مرتبط دانسته شده و مورد انتقاد قرار گرفته است. کار کردن در مورد پدیده‌ای که حتی نامیدن آن تا این حد بحث برانگیز است ولی در عین حال از سابقه‌ای تقریباً برابر عمر جوامع انسانی بهره مند است، قطعاً پیچیدگی های خاص خود را دارد. از سوی دیگر خود پدیده نیز در نقاط مختلف، هرگز به یک شکل ظهور و بروز نمی‌یابد.

به باور اکثر کارشناسان اجتماعی مسئله‌ی کسب درآمد، نیازهای جنسی، فقر، تنوع‌طلبی و ازدواج‌های اجباری از مهم‌ترین دلایل این ناهنجاری اجتماعی به شمار می‌آید، معضلی که متاسفانه زنان متاهل را هم با خود همراه کرده است به گونه‌ای که بر اساس آمار موجود که مدیرکل امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی اعلام کرده، بیش از ۵۰ درصد کارگران جنسی زنان متاهل هستند که اغلب هم جزو طبقه‌ی متوسط جامعه محسوب می‌شوند.

بر این اساس می‌توان گفت روسپیگری که بی هیچ مهاری به شکل رها شده و بدون نظارت اجتماعی، فرهنگی ، بهداشتی، اخلاقی و حتی اقتصادی در سایر سازمان‌ها و نهادهای اجتماعی رسمی رخنه کرده است؛ در  هر محلی که بارقه‌ها و علایمی از تقاضای این خدمت بروز می‌یابد، عرضه‌ی آن نیز صورت می‌گیرد.

هم‌چنین به موازات پیچیده‌تر شدن زندگی انسان و اجتماعات بشری در قرون معاصر، این پدیده نیز دستخوش تحولاتی شده و اشکال جدیدتری از آن در اجتماع ظاهر شده است.

با این وجود با قاطعیت می‌توان گفت که فرد روسپی نه مجرم است نه بیمار بلکه یک قربانی بی‌سامانی اجتماعی است. زیرا اگر در میان خودفروشان یک پژوهش رفتاری انجام شود ملاحظه می‌کنیم که تن فروشان سه گروه هستند:

یک گروه که در ردیف دختران فراری و زنانی هستند که به هر دلیل از خانه و کاشانه‌ی خود گریخته و در دام باندهای مافیای فرهنگی گرفتار شده‌ و از طریق آنها به کارگران جنسی تبدیل گردیده‌اند.

گروه دوم نیز شامل زنانی است که به دلیل نیاز مالی اقدام به این کار می‌کنند، هر چند بیان نیاز مالی و فقر به عنوان دلیل روسپیگری از نظر آسیب‌شناسی اجتماعی پذیرش عمومی ندارد.

و سرانجام گروه سوم، مشمول زنانی‌ست که اشباع ‌ناپذیر جنسی هستند و به خاطر بیماری جنسی به خودفروشی مشغول می‌شوند، زیرا این‌ گروه نیز  قربانیان فرهنگی هستند.

این پدیده اجتماعی در برخی از کشورهای جهان به عنوان یک شغل محسوب می‌شود اما در ایران به دلیل شرایط فرهنگی- مذهبی، به عنوان جرم شناخته شده است. برخی از جامعه شناسان و تحلیل‌گران اجتماعی برخلاف نظام حقوقی ایران این پدیده را در زمره آسیب‌های اجتماعی معرفی می‌نمایند و خواهان آسیب شناسی جدی آن هستند.

با این وجود تاکنون هیچ آمار رسمی و گزارش دقیقی، درباره‌ی اشکال نمودار شدن روسپیگری در ایران منتشر نشده است. چندی پیش مدیرکل دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در کنفرانس خبری خود با اذعان به این مطلب گفت: “دسترسی به زنان روسپی با هیچ روشی برای ما میسر نیست و هیچ‌کجا آماری هم در این ارتباط وجود ندارد.”

به طور کلی، اظهار نظر درباره‌ی میزان رواج روسپیگری در ایران و شکل‌های بروز این پدیده با توجه به حساسیت‌های حول این محور، بررسی این پدیده‌ی پنهان اجتماعی را نیز سخت‌تر می‌نماید. شاید بتوان گفت آخرین آمار و بررسی پژوهشی درباره‌ی میزان رواج این مسئله در تیر ماه سال 1391 منتشر شد که در آن مقطع، سید کاظم رسول‌زاده طباطبایی، مدیر گروه روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس گفت: “در دهه‌ی 60 و 70، سن روسپیگری بالای 30 سال بود اما اکنون سن روسپیگری از 15 سال به بالا رسیده است.”

این آمار‌ در آن مقطع زمانی در شرایطی منتشر شد که برخی‌ از پژوهشگران معتقد بودند که سن روسپیگری به 12 و یا حتی 10 سال رسیده است. در این میان سعید مدنی پژوهشگر اجتماعی نیز آمار دیگری را مد نظر دارد؛ وی معتقد است “شایع ترین سن روسپی گری در ایران ۱۸ تا ۲۵ سال است.” که در سال‌های اخیر این سن به مراتب رو به کاهش قرار گرفته است.

بایستی گفت که این پدیده‌ای ست که کماکان تمامی کشورهای دنیا با آن دست  و پنجه نرم کرده و راه حل‌های گوناگون و متفاوتی را برای آن بر اساس هنجارهای جامعه‌ی خود، در جهت مدیریت،کاهش و یا پیشگیری از آن اتخاذ می‌کنند و از آن‌جا که هنجارهای هر جامعه‌ای با توجه به آداب و رسوم، سنت، آیین و عرف حاکم بر همان جامعه تعریف می‌گردد، لذا چه بسا یک پدیده‌ی اجتماعی که در جامعه‌ای هنجار محسوب گردد، در جامعه‌ای دیگر ناهنجار تلقی شود؛ چنانچه در برخی از جوامع پذیرش عمومی یافته و به عنوان یک ضرورت انکار ناپذیر نهادینه و مدیریت شده است و در برخی دیگر به شدت تقبیح گردیده و با آن مبارزه می‌شود.

سعید مدنی
ژوئن 7, 2024

ماهنامه شماره ٢٧