حشمت الله طبرزدی: آقای روحانی میخواهد دل دانشجویان را به دست بیاورد/ آذر طاهرآبادی
حشمتالله طبرزدی، روزنامهنگاری ست که خصوصاً با تاسیس جبههی دموکراتیک ایران و مدیر مسئولی نشریاتی چون “پیام دانشجو” و “ندای دانشجو” به چهرهای سرشناس در حوزهی فعالیتهای دانشجویی تبدیل شد. آقای طبرزدی به دلیل فعالیتهای مدنیاش از سال ۱۳۷۴ چند بار به طور موقت بازداشت و از ۱۳۷۹ به بعد به زندانهای طولانی مدت محکوم شد و در مجموع بیش از ۹ سال زندان را در کارنامهی خود دارد.
در این شماره از ماهنامهی خط صلح، با آقای طبرزدی که در حال حاضر در مرخصی به سر میبرد، گفتگویی در خصوص وضعیت جنبش دانشجویی در ایران و بیم و امیدهای این جنبش، ترتیب دادهایم و نظرات ایشان را در این زمینه جویا شدیم.
جناب طبرزدی، در ابتدا میخواهم بپرسم که سیر فراز و فرودهای جنبش دانشجویی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید و اساساً جنبش دانشجویی در کشورمان را تا چه حد در تحولات اجتماعی موثر قلمداد مینمایید؟
ببینید جنبش دانشجویی در ایران به آن معنایی که باید نهادینه نشده است و برای این موضوع هم سببهای بسیاری وجود دارد. به تاریخ که رجوع کنیم از سال 1317 تا سال 1320 که دانشگاه تهران توسط رضا شاه سر و سامان گرفت، این به اصطلاح فعالیتهای دانشجویی یا همان جنبش دانشجویی هم شکل گرفت و آغاز به کار کرد؛ به ویژه در دههی 1330 بسیار خوش درخشید و اوج این فعالیتها در سال 1332 بود که به شهادت آقایان رضوی، بزرگ نیا و قندچی منجر شد. این فعالیتها و در واقع جنبشهای آزادی خواهی در دانشگاه، همچنان افتان و خیزان ادامه داشته تا دوران انقلاب 57. در واقع اگر بخواهیم منصف باشیم، در سال 56 که خود من هم در همان سالها دانشجو بودم، این جنبش دانشجویی بود که همهی امور را به مرحلهی انقلاب و مردم را به کوچه و خیابانها رسانید و به تبعیت از جنبش دانشجویی هم، تشکلها و احزاب و انجیاو ها و غیره به حرکت در آمدند. پس از انقلاب 57 هم به باور من میشد به وضوح جنبش دانشجویی را رصد کرد.
یعنی معتقدید که بعد از انقلاب با آن اتفاقاتی که در سالهای اول رخ داد -منظورم انقلاب فرهنگی و غیره است که خود در جریان آن هستید-، باز هم میتوان گفت که جنبش دانشجویی از فعالیت باز نایستاد؟
در سالهای اول متاسفانه بعد از اعلام شورای عالی انقلاب فرهنگی و دستگیریهای متعدد افراد، احزاب مختلف چپ و دموکرات و اتحادیهها و فعالین دانشجویی و سرکوبها، کمی افت در فعالیتهای جنبش دانشجویی پیش آمد اما این جنبش هرگز از پا نیاستاد. ببینید در قبل و بعد از انقلاب به دلیل سرکوبهایی که از طرف هر دو حاکمیت بود در کار جنبش دانشجویی و اهداف آن موانعی پیش آمد و باعث فراز و فرودهایی در راه آن شد اما هرگز نمیتوان گفت از پا ایستاد و یا در جا زد. بنده معتقدم اگر جنبش دانشجویی با این همه موج سرکوب چه در قبل و چه در بعد از انقلاب مواجه نبود، بسیار بهتر از اینها عمل میکرد.
علیرغم سرکوبهایی که به آن اشاره کردید، فکر نمیکنید که جنبش دانشجویی در مجموع عملکردی آنچنان قوی که از آن انتظار میرود، نداشته؟ حتی برخی صحبت از مرگ جنبش دانشجویی به میان آوردهاند.
ببینید همانطور که گفتم جنبش دانشجویی از ابتدای فعالیتهایش، همیشه با سرکوب مواجه بوده حالا این سرکوبها شدت و ضعف داشته و همین شدتها و گاهی هم آرامش باعث فراز و فرودها در کار جنبش دانشجویی بوده است. اساساً از نظر من جنبش دانشجویی در طول تاریخ حیاتاش دارای هدف بوده و دو خصیصهی مهم داشته. یک: همواره دموکراتیک عمل کرده و دو: همواره به دنبال آزادی خواهی برای تمام سطوح جامعه بوده است. همین دو خصیصه کافی است تا این جنبش همیشه حالت آتش زیر خاکستر داشته باشد و همواره با کوچکترین جرقهای، فرصت زبانه کشیدن و حرم داغ فعالیتهایش نمایان میشود.
به هر حال به نظر من محال است که جنبش دانشجویی بمیرد؛ شاید یک مدت رخوت و یا رکود داشته باشد اما مرگ هرگز. شما دیدید که حتی در دولت احمدی نژاد هم که بدترین دوره برای این جنبش بود و فضا به تمام معنا برای هر نوع فعالیتی دچار خفقان بود و با تمام سرکوبها و مسائلی که برای اکثر دانشجویان فعال به وجود آمد، این جنبش همچنان به کارش ادامه داد. آزادی خواهی در بطن و جزئی از ذات جنبش دانشجویی است و مطمئن باشید این جنبش هرگز نمرده و نمیمیرد.
پس با این حساب شما عملکرد جنبش دانشجویی در طی سالهای اخیر را مثبت ارزیابی میکنید…
ببینید با توجه به سرکوبها و مسائلی که مخصوصاً در دورهی 8 ساله دولت احمدی نژاد، جامعهی ایران با آن دست به گریبان بوده، اگر بخواهیم خوب به ماجرا نگاه کنیم، این دوران بدترین دوران برای جنبش دانشجویی بوده و با توجه به آن همه بگیر و ببند و ستارهدار کردن دانشجویان که در سال 88 به اوج خودش رسید و تا امروز هم دانشجوها با آن مواجه بودند، در حال حاضر جنبش دانشجویی نمیتواند عملکرد چشمگیری داشته باشد. به نظر من در این مقطع تنها میتوان گفت تشکلهای دانشجویی و کلاً جنبش دانشجویی باید حالت آوانگارد داشته باشند و بعد به کمک احزاب و تشکلها و انجیاوها و دیگر روشنفکران اوضاع را مدیریت کند.
صحبت از ستاره دار شدن دانشجوها به میان آمد؛ نام آقای توفیقی که سرپرست وزارت علوم شد، پیش از مراسم تحلیف حسن روحانی، به عنوان وزیر پیشنهادی علوم مطرح شد و قرار بود که به عنوان رئیس این وزارت خانه انتخاب بشود اما در نهایت اینگونه نشد. خب همان طور که میدانید جعفر توفیقی در دومین دورهی ریاست جمهوری آقای خاتمی، مسئولیت ریاست وزارت علوم را پس از مصطفی معین برعهده داشت و برخی دانشجویان هم حامی وی هستند… به نظر شما آیا آقای روحانی به تعهداتش در مقابل دانشجوها پایبند است؟
ببینید دولت آقای روحانی، دولت کارگزاران یا همان کابینهی هاشمی رفسنجانی اما با ورژن به روز هست. اگر خوب دقت کنید وزاری این دولت همانهایی هستند که در کابینهی او بودند. درواقع وزرا پیر و باتجربهاند ولی با رویکردی جدید و دموکراتیک تر. این دولت امتیازش این است که دولت احمدی نژاد نیست. من راستش از اول به این دولت هم امیدی نداشم اما حالا میبینم خبری از آن فضای امنیتی با آن شدت و حدت که در دولت نهم و دهم بود، نیست؛ نه که نیست هست اما کمتر. روحانی به دنبال به دست آوردن دل مردم و حتی دانشجویان است به طوری که به دانشگاه تهران میرود و رو در روی دانشجویان صحبت از آزاد گذاشن آنها میکند و یا در صحن سازمان ملل سخن از صلح جهانی به میان میآورد و خواهان دنیایی عاری از جنگ و فضای امنیتی میشود. پس شرایط طوری پیش آمده که باید آنچه که در داخل از طرف مردم و مطالباتشان به او دیکته میشود، انجام بشود؛ حال این ممکن است خوشایند عدهای نباشد، ولی به هر حال مطالبات مردم و البته جنبش دانشجویی است پس باید به اجرا در بیاید و من فکر میکنم تا حدودی میتواند به سرانجام برسد.
با توجه به چنین شرایطی، آیا شما دید مثبتی به برآورده شدن مطالبات دانشجویی در دولت آقای روحانی دارید؟
از دید من با توجه به مسائل روز ایران و وضعیتی که در داخل و خارج با انتخاب آقای روحانی پیش آمده وقت آن رسیده که این مسئله انجام برسد و جنبش دانشجویی بایستی بر بیمهایش غلبه کند و امیدوار باشد و مطالباتش را به دست بیاورد.
ممنون از فرصتی که در اختیار ماهنامهی خط صلح قرار دادید…
آذر طاهرآبادی حسن روحانی حشمت الله طبرزدی دانشجویان ماهنامه خط صلح ماهنامه شماره ۳۰