روایت پنهان یک اپیدمی
در ایران به شکل کاملا مشهود، بیماری ایدز از جمله معضلات بهداشتی و اجتماعی است که معمولا با اکراه درباره آن در رسانههای عمومی صحبت میشود. هر چند این بیماری از طرق گوناگونی انتقال مییابد. اما افکار عمومی بیشتر بر روی انتقال از راه رفتارهای جنسی متمرکز شده و شخص مبتلا به این بیماری به محض اطلاع اطرافیان، طرد میشود و حتی در مواردی دیده شده است از محل کار اخراج میشود و حتی اعضای خانوادهاش نیز با او رفتار مناسبی ندارند.
سالهاست در باره کم و کیف چگونگی ابتلا به این بیماری و موارد پیرامون آن بحث و تبادل نظر میشود ولی هر از چند گاهی اعلام آمار مبتلایان به این بیماری در ایران بحثهای داغی را به دنبال دارد که خیلی زود فروکش میکند؛ اما اصل قضیه کماکان دست نخورده باقی میماند و تنها ظرفیتهای دولتی است که کماکان پاسخگوی اقشار صدمه دیده از این بیماری است.
عباس صداقت رئیس اداره پیشگیری از ایدز وزارت بهداشت در مصاحبه با ایسنا درباره بازگشت موج دوم ابتلا به ویروس اچ آی وی در بین معتادان تزریقی هشدار داد. وی دلیل این امر را کمبود اعتبار در اجرای برنامه موسوم به کاهش آسیب در زندانها عنوان کرد و اعلام کرد: طی دهه گذشته با اجرای موفقیت آمیز این برنامه در زندانها تعداد مبتلایان به ایدز در بین زندانیان با کاهش ۴۴/۰ در صدی در حال حاضر به ۷/۱ در صد رسیده است. وی همچنین تاکید کرد: با توجه به موفقیت گذشته نباید غافل شویم و اجازه دهیم موج دوم شیوع ایدز در بین زندانیان از راه مصرف کنندگان تزریقی مواد مخدر به راه افتد.
از نخستین مورد گزارش شده بیمار مبتلا به ایدز در سال ۱۳۶۶ شمسی که کودکی شش ساله مبتلا به هموفیلی بود و بر اثر استفاده از فرآورده آلوده خونی به این بیماری مبتلا شد تا به امروز که بنا بر آمار رسمی 2 درصد مردم ایران یعنی کمی بیش از ۲۲ هزار نفر بدین بیماری مبتلا شدهاند و تا کنون ۳۴۰۹ نفر از این تعداد نیز در گذشتهاند. همواره توجه مقامات مسئول و رسانه جمعی به آمار مبتلایان معطوف بوده است. در ابتدا مقامات دولتی منکر وجود بیمار مبتلا به ایدز میشدند. همان طور که اشاره شد به دلیل راه انتقال این بیماری اشاره به آن را موجب به چالش کشیده شدن اخلاقیات جامعه میدانستند. این طرز تفکر تا به امروز نیز ادامه داشته است. بطوریکه اطلاع رسانی برای آموزش در زمینه راههای پیشگیری از این بیماری نیز گرفته میشود. ولی رفته رفته افزایش تعداد بیماران باعث شد تا مقامات بهداشتی ایران هرچند وقت یکبار آماری از مبتلایان به این بیماری ارائه کنند. با وجود این، بنا بر نظر کارشناسان مستقل و آمارهای سازمان بهداشت جهانی، در بهترین حالت آمار ارائه شده از سوی مقامات تنها یک چهارم تعداد واقعی مبتلایان بدین بیماری است. نکته دیگر در این بین تلاش مقامات مسئول وزارت بهداشت برای محدود کردن بیماران به زندانیان و معتادان تزریقی است و سهم دیگر راههای انتقال بیماری در آمار رسمی بسیار ناچیز شمرده میشود. برای مثال در آمار رسمی تنها ۷ در صد مبتلایان زن هستند که بیشتر آنها این بیماری را از راه روابط جنسی با همسران معتاد خود بصورت ناآگاهانه گرفتهاند. در تمام سالهای گذشته هرگاه دربارهٔ نحوه ابتلای ۹۳ درصد بیماران مرد اعلام شده نیز سوال میشد استفاده از سرنگ مشترک عمده دلیل ابتلا بیان شده است. اما بر خلاف ادعای مسئولان در سالهای گذشته ظاهرا الگوی ابتلا به بیماری در ایران در حال تغییر از معتادان تزریقی به دارندگان روابط پر خطر جنسی است. به عنوان مثال در برنامه تلویزیونی سلامت باشید شبکه سه صدا و سیما یکی از کارشناسان و متخصصان بیماریهای عفونی در این زمینه بر روی آنتن پخش مستقیم برنامه اعلام نظر کرد و جالبتر اینکه این متخصص بیماریهای عفونی بعد از آن برنامه در هیچ برنامه زنده تلویزیونی مربوط به مباحث پزشکی حضور نیافت. سومین نکته درباره بیماری ایدز نرخ رشد بالای اپیدمی این بیماری در ایران است. هر چند که به دلیل ملاحظات مذهبی و اخلاقی جامعه ما در زمینهٔ ابتلا به ایدز از راه روابط جنسی تا حدی مصون مانده است و خوشبختانه تعداد مبتلایان به نسبت کل جمعیت ایران در صد پایینی است ولی تعداد زیاد معتادین به مواد مخدر که در بین آنها در صد بالایی معتادین تزریقی وجود دارند باعث شده تا میزان ابتلا به این بیماری مهلک به سرعت افزایش یابد.
حال به این امر اضافه کنید روابط جنسی که این افراد با همسرانشان دارند و از طرفی کودکانی که از این مادران به دنیا خواهند آمد، آنگاه متوجه خواهید شد که پتانسیل ابتلا به این بیماری در جامعه ایران چقدر بالا است. ضمن اینکه اکثر این افراد نیز از طبقات پایین اجتماعی و دارای سطح سواد پایین هستند و دسترسی مطلوبی به امکانات بهداشتی و رسانههای جمعی ندارند.
نکته آخر در باره نحوه اختصاص بودجه به فعالیتهایی است که بر امر مراقبتهای پزشکی از مبتلایان و اقدامات پیشگیرانه و اطلاع رسانی به عموم متمرکز است. بنا به گفته دکتر مینو محرز رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران در مصاحبه با روزنامه مردمسالاری، در حال حاضر کلیه خدمات درمان سرپایی و مراقبتهای بهداشتی و در مانی از مبتلایان به ایدز به صورت رایگان است و داروی IMOD هم که در داخل تولید میشود به صورت رایگان در اختیار آنهاست. اما در زمینه پیشگیری متاسفانه وضعیت چندان جالب توجه نیست. هر چند شهرداری تهران در محلهای تجمع معتادان دستگاه خودپرداز سرنگ مجانی قرار داده است و در زندانها نیز سرنگ به رایگان در اختیار زندانیان قرار میگیرد ولی خانم محرز در این مصاحبه پیشرفت و اقدامات پزشکی در زمینه جلوگیری از انتقال بیماری از مادر به جنین را ناکافی میداند و از نحوه آموزش و اطلاع رسانی در بین نوجوانان و جوانان ابراز ناخرسندی میکند.
در آخر باید گفت در ایران در بین مقامات دولتی اصطلاحی وجود دارد به نام رسانهای شدن؛ در توضیح این اصطلاح باید گفت هرگاه مسئولی در حوزه مسئولیتش با تنگنا و مشکلی بزرگ مواجه شود، آن مشکل را با رسانههای جمعی در میان میگذارد تا فشار افکار عمومی باعث شود تا مدیران بالاتر فارغ از کاغذ بازیهای رایج اقدام کنند و خارج از نوبت به مشکل رسیدگی شود. از ظواهر امر چنین بر میآید مصاحبه عباس صداقت با ایسنا هم مصداق رسانهای شدن مشکلی باشد که در هیاهوی کشمکشهای سیاسی به فراموشی سپرده شده است مشکلی که برای سالها با محدود شدن به زندانیان معتاد ترزیقی با آن مدارا میشد ولی حالا پاسخ همیشگی راه حل آن نیست. اما سوال اینجاست چرا توانایی خیرین اجتماعی چه به صورت فردی و چه به صورت گروههای مردم نهاد درچنین مواردی نادیده انگاشته میشود؟
ماهنامه شماره ۱۳