
کشف حجاب؛ کشف ناتوانی ما
نخستین شایعات پیرامون قانون جدید، هنگامی پخش شد که رضاشاه تحت تاثیر اصلاحات دموکراتیک در افغانستان قرار گرفته بود و امان الله خان و ملکه ثریا، شاه و ملکه افغانستان در سال ۱۳۰۸ به ایران آمدند. ملکه افغانستان بی حجاب بود و جنجالی در میان روحانیون ایران برانگیخت. آنان از رضاشاه خواستند ملکه افغانستان را در ایران مجبور به داشتن حجاب کند اما رضاشاه که شیفته این چنین پوشش گشته بود نپذیرفت. در همین زمان شایعاتی درباره تصویب قانون منع حجاب پخش شد. رضا شاه پس از تنها سفر خارج یاش به ترکیه در ۱۲ خرداد ۱۳۱۳ ، تحت تاثیر اقدامات غر بگرایانه آتاتورک قرار گرفت. در این دوره نیز شایعاتی درباره ممنوعیت حجاب در مدرسه های دخترانه پخش شد، ولی قانونی در این راستا تصویب نشد.
نزدیک دو سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زن های آنها را دیدم که پیچه و حجاب را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک می کنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد. اینها بخشی از سخنان رضاشاه در خطاب به یکی از وزرایش است. چندی پس از این گف ت وگو در هفدهم دی ماه سال ۱۳۱۴ ملکه و دخترانش برای اولین بار بدون حجاب به میان عموم آمده و رضا شاه به طور رسمی فرمان کشف حجاب زنان ایرانی را طی یک سخنرانی اعلام نمود. این فرمان چهره زنان ایرانی را متحول کرد و بسیاری از آنان به اجبار حجاب را کنار گذاشتند ، در عین حال موجب شد زنانی که علاقه مند به حضور بی حجاب هستند بتوانند بدون فشار اجتماعی وارد جامعه شوند. اما از تاریک ترین پیامدهای این فرمان خانه نشین شدن تعداد زیادی از زنان ایرانی شد که بدون حجاب علاقه یا توان حضور در مجامع عمومی را نداشتند. بسیاری از زنان نیز حضور اجتماعی خود را کاهش داده و ترجیح دادند – یا از طرف خانواده مجبور شدند – که بیش تر در خانه بمانند. آمار مشخصی در ارتباط با این بخش از زنان وجود ندارد اما تعدد اشارات در منابع مختلف و از جمله خاطرات شفاهی نشان از احتمال وجود تعداد زیادی از این دست زنان میدهد.
کشف حجاب ادعای درمان معضل خان هنشینی زنان را دارد و ما نیز از همین منظر به این فرمان نگاه م یکنیم. پرسش مشخص ما از هدف کشف حجاب برم یخیزد. هدف کشف حجاب در سخنرانی رضاشاه در هفده دی ۱۳۱۴ در جشن فار غالتحصیلی دختران در دانش سرای مقدماتی چنین عنوان می شود: …ز نهای این کشور به واسطه خارج بودن از اجتما ع، نمی توانستند استعداد و لیاقت ذاتی خود را بروز دهند بلکه باید بگویم که نم یتوانستند حق خود را نسبت به کشور و میهن عزیز خود ادا نمایند… . ما نباید از نظر دور بداریم که نصف جمعیت کشور ما به حساب نمیآمد یعنی نصف قوای عامله ی مملکت بیکار بود. هی چوقت احصائیه از زنها برداشته نم یشد مثل اینکه زنها یک افراد دیگری بودند و جزو جمعیت ایران به شمار نم یآمدند، خیلی جای تاسف است که فقط یک مورد ممکن بود احصائیه زنها برداشته شود و آن موقعی بود که وضعیت ارزاق در مضیقه می افتاد و در آن موقع سرشماری می کردند و می خواستند تامین آذوقه نمایند… من معتقدم که برای سعادت و ترقی این مملکت باید همه از صمیم قلب کار کنیم. ولی هیچ نباید غفلت نمایند که مملکت محتاج به فعالیت و کار است و باید روز بروز بیشتر و بهتر برای سعادت و نیک بختی مردم قدم برداشته شود. شما خواهران و دختران من، حالا که وارد اجتماع شده اید و قدم برای سعادت خود و وطن خود بیرون گذارد هاید. بدانید وظیفه ی شماست که باید در راه وطن خود کار کنید، شما تربیت کننده ی نسل آتیه خواهید بود، انتظارمان از شما خانم های دانشمند این است که در زندگی قانع باشید و کار نمائید و از تجمل و اسراف بپرهیزید. سعادت آتیه در دست شماست.
به شهادت تاریخ ورود فعال زن به جامعه تنها و تنها پس از صنعتی شدن ممالک امکا ن پذیر است. نیاز جوامع صنعتی به نیروی کار زنان را از خان ها بیرون کشیده و با اعطای استقلال مالی به ایشان آ نها را قدرتمند می سازد. هیچکدام از تمدن های بشری ٬ حتی دموکراسی های غیرصنعتی مثل یونان باستان یا انگلستان بین رنسانس تا عصر روشنگری از حضور زنان بهرهمند نبودند.
رضاشاه هدف کشف حجاب را ورود زنانب ها جتماع وا ضافه شدنا یشان به نیروی کار می داند ، اما به باور نگارنده کشف حجاب نمی توانسته چنین تحولی را تحقق بخشد. بسیاری از حامیان کشف حجاب نقش کم رنگ زنان در جامعه سنتی را معلول مذهب دانسته و کشف حجاب را عاملی برای درمان این درد م یدانند. فارغ از این که مذهب یا حجاب عامل دور بودن زنان از جامعه است یا خیر ، واقعیت این است که به شهادت تاریخ ورود فعال زن به جامعه تنها و تنها پس از صنعتی شدن ممالک امکان پذیر است. نیاز جوامع صنعتی به نیروی کار زنان را از خان هها بیرون کشیده و با اعطای استقلال مالی به ایشان آ نها را قدرتمند می سازد. هی چکدام از تمد نهای بشری ، حتی دموکراسی های غیرصنعتی مثل یونان باستان یا انگلستان
بین رنسانس تا عصر روشنگری از حضور زنان بهر همند نبودند. اساسا حضور فعال در عرصه اجتماع بیش از هر چیز وابسته به توان و استقلال مالی است و نیروی کار جامعه غیرصنعتی را به سبب محدودیت های خاص این جامع ه، مردان تشکیل م یدهند. این در حالی است که جامعه ایران در ۱۳۱۴ به هیچ وجه مختصات یک جامعه صنعتی را نداشت ، زنان در سال ۱۳۳۴ یعنی بیست سال پس از کشف حجاب ، تنها ۹ درصد مشاغل را در اختیار داشتند این رقم در سال ۱۳۱۴ احتمالا چیزی بسیار کم تر از ۵ درصد بوده است. روی دیگر سکه شکست رضا شاه در تلاش برای ایجاد بهبود دفعی در وضعیت زنان ، شکست جمهوری اسلامی برای عقب نگه داشتن زنان است. انباشت خواس تهای برابری طلبانه ، مدرنیزاسیون پهلوی ، شکل گیری طبقه متوسط فربه ، نقش رسانه و تعداد بالای زنان دانشگاهی سی و سه سال همت مداوم جمهوری اسلامی را در سرکوب مطالبات برابر یخواهانه و درک جامعه از برابری زن و مرد عقیم کرده است. این در حالی است که این خواست جمهوری اسلامی روی سنت های پیشینی ایرانی سوار بوده اما رضا شاه می بایست به تنهایی و به کمک نیروی نظامی هم با سن تهای عق بنگ هدارنده بجنگد و هم با واقعیت های ساختاری جامعه. این دو شکست تاریخی موید این نکته است که وضعیت زنان را در جامعه بیش از هر چیز ساختارهای اجتماعی تعیین م یکنند و کسانی که م یخواهند موقعیت زنان را بهبود بخشند پیش از هر چیز باید شرایط حضور زنان در اجتماع را فراهم آورند ، زنان خود آداب آمدن م یدانند. زن ایرانی مثل زنان هر نقطه دیگر دنیا برای ورود به جامعه به صنعت و کارخانه و دانشگاه و مدرسه نیاز داشته و دارد ، نه آژان و گزمه.
ماهنامه شماره ۲۱