ایدز و سیاست
اچ آی وی/ ایدز جنسیت، مرگ، اشک و بیماری را به گونهای در هم میآمیزد که میتواند با ساز و کارها یا تعصبها و پیش داوریها و اهداف متفاوت مورد تفسیر قرار بگیرد.
ایدز برای داغ ننگ زدن به گروهها استفاده میشده است (و هنوز هم استفاده میشود). توجهها در این زمینه بر کشفیات و جوابهای تکنولوژیک و علمی متمرکز شده است. ما میخواهیم باور کنیم که راههای سریع تکنیکی برای حل این مسئله وجود دارد. و اگر وجود دارد ما میتوانیم آنها را بخریم؛ از آنها استفاده کنیم و زندگی خود را ادامه دهیم. اما این اشتباه است به خصوص در مورد اچای وی/ ایدز.
قضیه پیچیده و مربوط به توسعهئ پایدار، عدالت و برابری است. ما احتیاج داریم علل نهفته را بفهمیم. به دست آوردن سلامتی با کیفیت کار آسانی نیست و نیازمند دخالتهای سیاسی خواهد بود.
ایدز سیاسی شده است. این مسئله به خصوص دربارهئ آفریقای جنوبی مصداق بیشتری دارد. ایدهئ ایدز به عنوان یک تهدید امنیتی در سال ۲۰۰۰ در کنسول امنیت آمریکا مطرح شد. «امنیتی کردن» این بیماری به خصوص در معنای نظامی آن به اغراق کشیده شد. به هر حال در معنای گستردهئ امنیت انسانی، تاثیر آن زیاد است و برد زیادی دارد.
تاکنون به دلالتهای سیاسی ایدز توجه اندکی شده است. در حالی که این بیماری بر نمایندگی، در فرایندهای انتخابات و پیوندهای سیاسی و تحرکات اجتماعی در پاسخ به اپیدمی تاثیر میگذارد.
تاریخ اولیهئ ایدز با مبالغهئ رسانهها ثبت شد. چند مورد ابتلا به بیماری ایدز وجود داشت؟ این مبتلایان در چه مناطقی بودند؟ چه کسانی آلوده شده بودند و علت آلوده شدن آنها چه بود؟
موردهای اولیه ابتلا به بیماری ایدز در غرب به عنوان گروههایی که رفتار مشترک خاصی داشتند شناخته شده اند؛ مثل مردهای گی و معتادان و ملیتهای خاص مثل هاییتیها در امریکا یا کسانی که محصولات خونی آلوده دریافت کرده بودند.
از بین راههایی که اچ آی وی متنقل میشد، تمرکز بر راههای بود که برای مردم ناشناس مانده بود نه مقولههای شناخته شده.
اطلاعات در مورد راه های انتقال ایدز به طور عامدانه ای، کاملا سیاسی بود. هیچ کشوری نمیخواست به عنوان یک کشور اپیدمیک در زمینه ایدز شناسایی شود.
پر سر و صداترین مثال در این زمینه، دست بردن در آمار در اواخر دههئ ۱۹۸۰ اتفاق افتاد. زیمباوه برای اینکه آمار کشورش از مبتلایان به ایدز از کشور آفریقای جنوبی کمتر باشد، در آمارهای تعداد مبتلایان به این بیماری اطلاعات غلط ارائه داد. زمانی که آفریقای جنوبی تعداد افراد مبتلا به ایدز در کشورش را۱۲۰ نفر اعلام کرد، زیمباوه آمار مبتلایان در کشور خود را ۱۱۹ نفر به سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد.
باید دید در بدترین حالت ممکن چه اتفاقی با ایدز خواهد افتاد؟ در بوتسوانا در سال ۲۰۰۲ پیش بینی شد که در صورت عدم تغییرات رفتاری عمده و پیشرفتهای پزشکی، ۸۰% پسران پانزده ساله از ایدز خواهند مرد- آمار در مورد دختران از این هم بالاتر بود- اما مورد اعلام عمومی قرار نگرفت چون خیلی ناراحت کننده بود.
چگونه ایدز میتواند یک کشور را دچار سقوط کند؟ زیمباوه هنوز وجود دارد، همانطور که مالاوی. آفریقای جنوبی و اوگاندا با وجود اپیدمی ایدز رشد اقتصادی داشتهاند و فرایند ملت سازی را تجربه کردهاند.
ایدز هنوز به عنوان عامل شکست یک کشور قلمداد نشده است چون تاثیر اپیدمی هنوز به طور کامل احساس نشده است، جوامع انعطاف پذیرند؛ در حالی که ارتباط مستقیم بین ایدز و سیاست به سختی قابل شناسایی و اندازه گیری است دلایلی برای نگرانی درباره ارتباط غیر مستقیم بین این دو وجود دارد. دانشمندان علوم اجتماعی سه فاکتور اساسی برای تقویت و محکم کردن حکومت دموکراتیک معرفی میکنند: اول، برای کشورهای فقیرتر نگهداری از دموکراسی دشوارتر است و پیمانهای اقتصادی رشد نابرابری به شدت فرایندهای دموکراتیک را تهدید میکند. دوم اینکه به نهادهای قوی سیاسی شامل خدمات مدنی، قضایی و اجرایی نیاز هست. و سوم مسئلهئ نگرش هاست- مردم باید دموکراسی را بخواهند. ایدز میتواند همهئ این فاکتورها را تحت تاثیر قرار دهد.
ایدز به درستی برای جهان ثروتمند جایی که عموما محدود به هویتهای مشخص و بیشتر جمعیتهای حاشیهای است، تهدید به حساب نمی آید؛ بلکه یک بیماری مزمن قابل کنترل قلمداد شده است. به هرحال اگر تعداد رو به رشدی از افراد آلوده به ایدز به کشورهای توسعه یافته مهاجرت میکنند، این افراد کسانی هستند که در کشورهای خود دسترسی به داروهای مورد نیاز ندارند و این همه چیز را عوض میکند.
در کشورهایی که دسترسی به مراقبتهای بهداشتی یک حق است، پیرامون اینکه چه کسانی باید درمان و مراقبتهای بهداشتی دریافت کند بحث هایی شکل می گیرد. تمرکز سیاستهای جهانی ایدز در کشورهای ثروتمند بر این مسئله و همچنین موضوع سرمایه گذاری خواهد بود.
ماهنامه شماره ۱۳