محمود امیریمقدم: اعتراف کردند که اعدام شیوهی درست مبارزه با مواد مخدر نیست/ فرناز کمالی
دکتر محمود امیری مقدم، متولد سال 1350 در کرمان و استاد دانشکدهی پزشکی اسلو نروژ است که رسالهی دکترای وی در رشتهی مغز و اعصاب به عنوان بهترین تحقیق در رشتهی پزشکی شناخته شده و به همین دلیل از پادشاه نروژ جایزه گرفته است.
دکتر امیری مقدم بنیان گذار سازمان حقوق بشر ایران است که تاکنون تلاشهای گستردهای در خصوص ارتقای حقوق بشر در ایران و خاصه مسئلهی مبارزه با اعدامها انجام داده است.
در این شماره از خط صلح، علاوه بر مرور آمار اعدامهای جرایم مربوط به مواد مخدر در ایران و میزان بازدارندگی چنین مجازاتی در عمل، از وی پرسیدهایم با توجه به اینکه مجازات اعدام، عملاً از تعداد مواد مخدر، قاچاق و مصرف آن کم نکرده است، چطور کماکان بر وجود چنین مجازاتی، پافشاری میشود و آیا میتوان امید داشت با توجه به اظهارات اخیر محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوهی قضاییهی جمهوری اسلامی، طرح حذف اعدامهای چنین جرایمی در کشور، عملی شود؟
جناب امیری مقدم، اساساً چند درصد از اعدامها در ایران، مربوط به جرایم مواد مخدر است؟
طبق گزارشهای سالانهی اعدام سازمان حقوق بشر ایران در پنج سال گذشته، بین ۵۰ تا ۸۰ در صد اعدامهای سالانه به دلیل اتهامات مربوط به مواد مخدر بوده است. درسال ۲۰۱۱ این حدود ۸۰ درصد از ۶۷۶ اعدام و در سال ۲۰۱۴ میلادی ۳۶۲ نفر از ۷۵۳ فرد اعدام شده یعنی حدود ۵۰ درصد از اعدامها مربوط به کسانی بود که به اتهام جرائم مربوط به مواد مخدر به مجازات مرگ محکوم شده بودند. میتوان گفت که سالانه چند صد نفر در ایران بر اساس این اتهامات اعدام میشوند و این بالاترین تعداد اعدام مربوط به جرائم مربوط به مواد مخدر در جهان میباشد.
آمارهای موجود در این زمینه را که اکثراً به واسطهی تلاشهای سازمانها و نهادهای حقوق بشری ارائه میشود، تا چه حد میتوان جامع و کامل ارزیابی کرد؟ منظور این است که احتمال اینکه اعدامهایی هم به صورت مخفیانه صورت بگیرد، چقدر است؟
به طور میانگین بین ۴۰ و ۶۰ در صد اعدامهای گزارش شده توسط سازمانهای حقوق بشری، توسط منابع رسمی اعلام میشوند و نیمهی دیگر اعدامها توسط منابع غیر رسمی تایید و گزارش میشوند سال گذشته در بیش از ۱۸ زندان مختلف اعدامهایی صورت گرفت که توسط منابع رسمی اعلام نشد. با توجه به دشواریهایی که گزارشگران حقوق بشر در ایران با آن مواجه هستند و محدودیتهایی که وجود دارد میتوان تخمین زد که تعداد واقعی اعدامها بسیار بالاتر از آمار گزارش شده توسط سازمانهای حقوق بشری است.
به نظر شما تا چه میزان میتوان امید داشت که طرح حذف اعدام جرایم مربوط به مواد مخدر که تقریباً اولین بار به طور جدی از سوی محمدجواد لاریجانی مطرح شد، با توجه به اینکه بسیاری از مسئولین با آن علناً مخالفت کردهاند، عملی شود؟
صحبتهای جواد لاریجانی در ماه دسامبر ۲۰۱۴ مبنی بر ناراحتی حکومت از تعداد بالای اعدامهای مربوط به مواد مخدر و نیاز به تغییر در قانون، کاملاً با صحبتهای 9 ماه قبل ایشان متفاوت است. در ماه مارس ۲۰۱۴ جواد لاریجانی با اشاره به اعدامهای مربوط به مواد مخدر گفته بود: “ما انتظار داریم جهان برای خدمت عظیمی که به بشریت کردهایم، سپاسگزار باشد. متاسفانه سازمانهای بینالمللی به جای خشنودی و تشویق ایران فقط از افزایش آمار اعدام در ایران، که ناشی از رویارویی قاطعانه با جرایم مواد مخدر است، به عنوان موتوری برای حملههای حقوق بشری به جمهوری اسلامی ایران استفاده میکنند.” حال صحبتهای جدید ایشان فقط یک مانور سیاسی بوده یا اینکه واقعاً نشانی از تغییر رویهی حکومت جمهوری اسلامی است، هنوز مشخص نیست. در این چند ماه ما کاهشی در تعداد این اعدامها مشاهده نکردهایم. از طرفی دیگر وزیر کشور اخیراً گفته است که قوهی قضاییه نباید به “قاچاقچیان مواد مخدر رحم کند” و ستاد مبارزه با مواد مخدر هم صحبتهای آقای لاریجانی را به نحوی رد کرده؛ ولی با این وجود، اینکه یک مقام رسمی جمهوری اسلامی صحبت از تغییر قانون برای کم کردن اعداهای مربوط به مواد مخدر میکند، مثبت است. میتوان گفت که جمهوری اسلامی برای اولین بار “اعتراف” کرده است که اعدام شیوهی درست مبارزه با قاچاق مواد مخدر نیست. و در عین حال این صحبتها نشان میدهند که انتقاد از سیاست اعدام برای مبارزه با مواد مخدر از خطوط قرمز نظام به شمار نمیآید و وکلا ، خانوادههای زندانیان و نهادهای جامعهی مدنی، میتوانند این گفتمان را ادامه دهند.
اعدام در چنین جرایمی، تا چه حد میتواند نقش بازدارنده داشته باشد؟
در این ۳۰ سال که حکومت، سیاست اعدام برای اتهامات مربوط به مواد مخدر را پیش برده است، هیچگونه مدرکی ناشی از تاثیر پیشگیرندهی مجازات اعدام بر جرائم مربوط به مواد مخدر وجود ندارد. هم قاچاق مواد مخدر بیشتر شده و هم تعداد معتادین به مواد مخدر رو به افزایش است…
وقتی مجازات اعدام، عملاً از تعداد مواد مخدر، قاچاق و مصرف آن کم نکرده است، چطور کماکان بر وجود چنین مجازاتی، پافشاری میشود؟
به عقیدهی من هدف اصلی حکومت از اعدام، مبارزه با جرم نیست. حکومت ایران از اعدام به عنوان یکی از مهمترین ابزارش برای ایجاد رعب و وحشت بین مردم استفاده میکند.
بررسی اعدامهای ۱۰ سال گذشته توسط سازمان حقوق بشر ایران نشان میدهد که، یک ارتباط معنی دار بین تعداد اعدامها و تحولات سیاسی وجود دارد؛ وقتی که حکومت نیازش به ایجاد ترس در جامعه بیشتر میشود، تعداد اعدامها هم بالا میرود، ولی وقتی که توجه جامعهی جهانی به مسائل داخل ایران است و حکومت نیاز به مشارکت مردم دارد، مثل دو هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری، تعداد اعدامها کاهش مییابد. به نظر میرسد که اعدام بیش از اینکه ابزاری برای مقابله و پیشگیری از جرم باشد، وسیلهای برای ادامهی بقای حکومت است.
در صورت عملی شدن این طرح، به نظر میرسد که مجازاتهای جایگزین برای متهمان در نظر گرفته شود؛ کما اینکه برخی مسئولان قضایی در ایران هم، در این خصوص اظهار نظر کردهاند. شما فکر میکنید مجازاتهای جایگزین، چه نوع مجازاتهایی خواهند بود؟
خب من امیدوارم که حکومت در سیاست اعدام تجدید نظر کند و برای جرائم مربوط به مواد مخدر مجازات جایگزن در نظر گیرد؛ هر چند که ایران هیچ یک از توصیههای مربوط به اعدام را در بررسی ادواری حقوق بشر (یو پی آر) نپذیرفت. ولی اگر حکومت ایران واقعاً اراده به تغییر سیاست خود در قبال اعدام کند و این طرح عملی شود تجربیات زیادی مبنی بر استفاده از مجازات جایگزین در کشورهای دیگر وجود دارد که ایران میتواند از آنها استفاده کند…
به نظر خود شما، اساساً چه مجازاتهایی را میتوان در رابطه با جرایم مربوط به مواد مخدر در نظر گرفت که علاوه بر اینکه نقض حقوق بشر به حساب نیاید و انسانی باشد، نقش بازدارندگی بالایی هم داشته باشد و اینکه کشورهای دیگر، در این رابطه چه قوانینی دارند؟
به نظر من راه حل مسئلهی قاچاق مواد مخدر ریشهای و طولانی مدت است. کسانی که به اتهام قاچاق مواد مخدر اعدام میشوند، اغلب از بین ضعیفترین اقشار جامعه هستند که به دلیل فقر دست به چنین کارهایی میزنند. به همین دلیل همراه با مجازات جایگزین برای مجرمین مواد مخدر، دولت باید در فکر حل مسائل اقتصادی مردم باشد که این خود یک موضوع بزرگ و مهم است. اینجا صحبت را فقط به مجازات محدود میکنیم. هدف اصلی از مجازات، پیشگیری از تکرار جرم توسط فرد مجرم، آموزش به جامعه و اصلاح مجرم و بازگرداندن او به عنوان فردی مفید به جامعه باید باشد. به نظر من حبس و آموزش و کار آموزی در دوران حبس در زندان در کشورهای پیشرفته نتایج مثبتی داشته است و تجارب این کشورها باید به عنوان الگو استفاده شوند. بعضیها فکر میکنند که زندان برای این مجرمین مجازات آسانی است، در حالی که حبس و سلب آزادی یکی از دشوارترین مجازات هاست. مجازات که حتماً قرار نیست غیر انسانی باشد که تاثیر پیشگیرانه داشته باشد؛ بر عکس در کشورهایی که از مجازاتهای خشن و غیر انسانی مثل اعدام استفاده میکنند، میزان جرم پایینتر از کشور هایی که مجازات اعدام را لغو کرده اند نیست، بلکه در بسیاری موارد حتی بالاتر است.
جناب دکتر، در پایان اگر نکتهی دیگری در این خصوص مد نظرتان است، بفرمایید…
در پایان من فکر میکنم حال که مقامات رسمی حکومت پذیرفتهاند که اعدام جوابگوی مسئلهی مواد مخدر نیست و صحبت از تغییر قانون به میان آوردهاند، مردم، خانوادهها و گروههای جامعهی مدنی نباید اجازه دهند که این موضوع به همینجا خاتمه یابد. باید این صحبت را در مطبوعات، خیابانها، دانشگاهها، شبکهها و دیگر ملائ اجتماعی ادامه دهند و از طریق راهاندازی کمپینها و فعالیتهای دیگر گفتمان اعدام را به یکی از گفتمانهای اصلی در جامعه تبدیل کنند.
مردم عادی نباید تاثیر کارهای خود را دستکم بگیرند. تغییرات بنیادین فقط در صورتی که همهی مردم مشارکت کنند، به وجود میآید.
ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
برچسب ها
اعدام حق حیات دکتر امیری مقدم فرناز کمالی ماهنامه خط صلح ماهنامه شماره ۴۸ محمود امیری مقدم مواد مخدر