به بهانه 8 مارس
اساسا موقعیت فرودستی زنان در ایران تنها به دلیل زن بودنشان و بر پایه قوانین تبعیض آمیز نشئت گرفته از قوانین حاکمان، با محدودیتها و محرومیتهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی گستردهای روبرو شده و زندگی خفقان آوری بر آنان تحمیل شده است. آزادی پوشش از زنان سلب و حجاب اجباری جایگزین آن شد، قانون ضد انسانی و تهوع آور چند همسری به نفع مردان مجددا بر قرار گردید، قانون ازدواج و طلاق به نفع مردان باز سازی شد، سرپرستی فرزندان بالاتر از هفت سال از مادران سلب شد، قوانین ضد زن در ارتباط با دیه، ارث و شهادت به تصویب رسید، قانون عصر حجری و ضد بشری سنگسار در مورد زنان دوباره بر قرار شد، از شرکت زنان در بعضی رشتههای ورزشی و همچنین برخی فعالیتهای هنری ممانعت بعمل آمد و کسب برخی موقعیتهای شغلی برای بانوان ممنوع گردید، و… بدینگونه، زنان در جامعه ایران مورد اجحاف و بیحرمتیهای و حق کشیهای بیشمار قرار گرفتهاند.
زنان درایران با مبارزات روزمره و خستگی ناپذیر خود با نمایندگان جهل و خرافه پرستی به ستیز بر خاستند و برای حقوق پایمال شده خود با فداکاری جنگیدند. زنان ایران در تاریخ ۸مارس ۱۹۷۹ با شعار «نه روسری نه توسری» با اقدامات زن ستیز حاکمیت به مقابله بر خاستند، و از آن هنگام تا کنون زنان با حضور مستمر خویش در اعتراضات مدنی در ایران نشان دادند که پرچمدار جنبش مدنیت و عدالت خواهی بوده و علیه ستم و تحقیر و توحش و بربریت بپا خاستهاند. مادران عزاداران بجای نشستن به سوگ عزیزان خویش در کنج خانه و عزلت گزینی، این بار حضور مداوم و مسالمت آمیز خود در میان مردم معترض را برگزیدند، و بجای فرهنگ انتقام جویی فردی، به پیام آوران اجرای عدالت و نماد صلح و آشتی بدل گشتند؛ مگر نه این است که مادر سهراب اعرابی از کشته شدگان جنبش سبز گفت در صورت آزادی همه زندانیان سیاسی و رفع حصر رهبران جنبش سبز، از خون پسرش می گذرد؟
زنان بر اساس ظرفیت هائی که درفرآیند شکل گیری رفتارهای دمکراتیک، در هم اندیشیها و همگرائیها و کمپینها و ایجاد گروهای صلح و دفاع از حقوق بشر زنان، و… که از خود نشان دادهاند، این توانایی را کسب کردهاند که گفتگو در عرصه گوناگون حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را، جایگزین خشونت و بربریت نمایند. خواستههای عمومی زنان ایران حول مطالبات: آزادی سیاسی و عدالت اجتماعی، برابری سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی زنان و مردان در کلیه فعالیتهای انسانی، پایان دادن به آپارتاید جنسی، لغو حجاب اجباری، الغای قوانین زن ستیز خانواده، لغو قانون چند همسری، لغو کلیه احکامی که به تجویز و ترویج خشونت میپردازند در هر شکل و فرمی و به هر بهانهای که باشد، و در کل لغو کلیه احکام قوانینی را که در ایجاد محدودیتها و محرومیتها و ممنوعیتهایی که به صرف زن بودن و در عرصههای شغلی و هنری و فرهنگی و… به زنان ایران تحمیل گردیده است جریان دارد.
روز جهانی زنان هر ساله در ۸ مارس برگزار می شود. این روز، روز بزرگِ برپایی جشن هایی برای زنان در کل جهان است. بسته به مناطق مختلف، تمرکز جشن روی بزرگداشت، قدردانی، ارائهٔ
عشق به زن و برگزاری جشنی برای دستاوردهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی زنان است. این روز در ابتدا به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی آغاز شد، اما بعدها در فرهنگ بسیاری از کشورها آمیخته شد )در درجه اول اروپای شرقی، روسیه و شوروی سابق(. روز جهانی زنان در بسیاری از مناطق رنگ و بوی سیاسی خود را از دست داده و تبدیل به مناسبتی برای مردان شده تا عشق خود را به زنان بیان کنند )چیزی شبیه به روز مادر و روز ولنتاین(. با این حال در مناطقی دیگر )مانند استرالیا(، اصل سیاسی و زمینه حقوق بشری که توسط سازمان ملل متحد تعیین شده، با قدرت اجرا میشود.
مقصودمان این است که تمام تقسیمات موجود بین انسانها ساختگی است. و یقینا در رساندن حقایق مربوط به پایمال شدن حقوق زنان ایران به گوش جهانیان در افشای ستمگریها، اجحاف وحق کشیهایی که نسبت به زنان اعمال میشود، همه ما در این برهه زمان موظفیم چون توده فقط با واقعیات عملی بیدار خواهد شد و با هم بودن و نترسیدن شروع کار است زیرا در پشت این بینوای رنجور حتما آزادیست.
ماهنامه شماره ۲۳