کارن هورنای و شخصیت در چرخه ی خشونت خانگی/ اندیشه جعفری
کارن دانیلسن هورنای در 16 سپتامبر 1885 در دهکدهی کوچکی در نزدیکی هامبورگ در شمال آلمان به دنیا آمد. او فرزند دوم خانواده بود. وی در سال 1906، یعنی درست شش سال بعد از اینکه زنان مجاز به تحصیل در رشتهی پزشکی شدند، وارد دانشکدهی پزشکی دانشگاه فرایبورگ گردید.کارن هورنای از سال 1932 تا 1952 عضو هیات علمی موسسههای روان کاوی شیکاگو و نیویورک بود. او بنیان گذار “انجمن پیشبرد روان کاوی” و “موسسهی آمریکایی روان کاوی” و در عین حال معلم، نویسنده و درمانگری پرکار بود و در طی همین سالها نظریهی شخصیت خود را در امریکا تدوین نمود.
او اوایل قرن بیستم، فضای بسیار پیچیدهی کشور آلمان را دید. فضایی که در آن یکسان بودن و مانند دیگران اندیشیدن توصیه و تجویز و حتی تحمیل میشد. کارن هورنای بر این باور بود که بسیاری از ” تو بایدها…” که درون ما صدا میکنند، از جنس همین تجویز و تحمیلاند و در فضای مسموم جوامع، اگر بتوانیم به صورت مستقل و مرتبط با واقعیات مشاهده و فکر کنیم، شاید به نتایج تجویز شدهای که جامعه برای ما در نظر گرفته، نرسیم.
کارن هورنای بر خلاف فروید، بر نقش محیط بر تکوین شخصیت انسان تاکید داشت. هورنای که در دوران تحصیل در رشتهی پزشکی، محدودیتهایی را که جامعه در راه رشد خلاقیت زنان ایجاد میکرد، تجربه کرد، بعدها توانست یکی از دلایل روان شناختی ایجاد و ادامهی چرخهی “خشونت خانگی” را در راستای تعریف تیپهای شخصیتی تبیین کند.
کارن هورنای، برای هر فرد در یک زمان دو “خود” قائل بود: “خود واقعی” یا real self و “خود آرمانی” یا Ideal self. “خود واقعی” انعطاف پذیر و پویاست و همهی نیرو و تلاش درونی فرد برای جستجو و کسب نیازهای واقعی اوست. این تصور نه تنها منعکس کنندهی تواناییها، رشد و آگاهی تازهی فرد است، بلکه وی را به تلاش بیشتر برای رسیدن به خودپندارهی واقعی وا میدارد. در عوض “خود آرمانی”، ایستا، بدون انعطاف و بی حاصل است. این خودپنداره همانند یک حاکم مطلق عمل کرده و نه تنها هدفی را دنبال نمیکند، بلکه به صورت یک عقیدهی جزمی مانع رشد فرد نیز میشود. در واقع دیکتاتوری است که تسلیم محض و تجویزهای خود را میطلبد.
کارن هورنای میگوید: زنانی که بنا به خود انگارههای آرمانی تحمیل شده از سوی جامعه، خود را مرعوب نقشهایی که جامعه به آنها تحمیل کرده می بینند، در اینجا وارد یک معامله میشوند؛ آنها تصمیم میگیرند از قواعد بیرونی و ارزشهای بیرونی تبعیت کنند، به امید آنکه بتوانند کنترل بیشتری بر دنیای اطراف خود، جامعهی خود و در یک کلام، محیط بیرونی داشته باشند.
کارن هورنای در ادامه بر روندهایی که روان رنجوری را نه تنها برتافته، که پذیرنده شده و به آن پر و بال میدهند، به سنخ شخصیت “تسلیم گر” رسید. شخصیت تسلیمگر به اتکای به دست آوردن محبت و حمایت فرد نزدیک (معمولاً همسر یا شریک عاطفی) پیوسته رفتاری از خود بروز میدهد تا به “خود آرمانی” تحمیل شده از سوی اجتماع نزدیک شود. خود آرمانی که منفعل و پذیرنده است و مسیر انگارههای اجتماعی تحمیل شده مانند، وفاداری و پذیرش بی چون و چرای شرایط را “فداکاری” مینامد و پیوسته آن را تقدیس میکند.
در چنین شرایطی زنی که همسرش او را آزار میدهد، فکر میکند شاید اگر به خواستههایش توجه داشته باشد و بیشتر مطابق میل او راه برود، نه تنها کمتر آزار میبیند، بلکه مورد حمایت او قرار میگیرد و بدین صورت باوری عمیق که ناشی از یک روان رنجوری اساسی و به تعبیر دیگر شروع سیکل “درماندگی آموخته” شده است، شکل میگیرد.
در این زمان خود واقعی ممکن است، کمتر فرصت بروز بیابد و در نتیجه خود انگاره آرمانی شروع به تخریب خود واقعی کرده، استقلال عمل را از فرد آسیب دیده میگیرد و او را در چرخهی خشونت ایجاد شده تنها میگذارد.
در مقابل سنخ شخصیت “پرخاشگر” قرار میگیرد که فکر میکند حیلهگر ترین مردم در دنیا زنده میمانند. دنیا همانند جنگلی است که در آن برتری، قدرت و درنده خویی فضیلتهای غالباند. کسانی که هیچ ترسی از طردشدن ندارند و پیوسته با طرد و اعمال خشونت بر افراد تسلیمگر، بقای خود را تضمین میکنند. در این دو طیف گاهی افراد دچار گسستگی شده و به لحاظ عاطفی از افراد جامعه فاصله میگیرند و سعی میکنند خود کفا و چاره اندیش شوند؛ چاره اندیشی که در تعارض با افراد دوسنخ دیگر دچار روان رنجوری میشود، چرا که در این زمان هیچ حمایتی از سمت جامعهی تحمیل کننده دریافت نمیکنند.
هورنای معتقد است، فرد سالم با توسل به “خود واقعی” میتواند در هیچ کدام از سنخهای زیر گیر نیافتاده و از آن عبور کند، به آن شرط که جامعه همواره بتواند زنان و مردان را در کفهای از تعادل قرار داده و فرصت خود کاوی را به هر دو جنس بدهد.
منابع:
-
نظریههای شخصیت، دوان شولتز، ترجمه یوسف کریمی و دیگران، نشر ارسباران
-
درآمدی بر نظریههای فمنیستی، رزمری تانگ، ترجمهی منیژه نجم عراقی
-
3.www.motamem.org (محل توسعههای مهارتهای من)
برچسب ها
اندیشه جعفری ماهنامه خط صلح