ورزش زنان میدان مبارزه برای حقوق برابر زنان در ایران / مصطفی عزیزی
خط صلح- دههی دوم قرن بیستم و یکم میلادی دارد به نیمه میرسد و جهان دچار دگرگونیها و البته عدمتوازنهای بسیاری است اما به هر حال قرن اخیر هر عقبگردی که داشته باشد در زمینهی برابری زنان در بخشهای وسیعی از جهان پیشرفتهای زیادی صورت گرفته است؛ هر چند در بخشی از جهان و بهویژه در ایران پسرفتها و عقبگردهای باورنکردنی اتفاق افتاده است. یکی از شاخصهای برابری زنان در برابری آنان در فعالیتهای ورزشی ست. امروز هیچ رشتهی ورزشی نیست که زنان در آن فعال نباشند و از سوی دیگر هیچ رشتهی ورزشی نیست که فقط اختصاص به زنان داشته باشد. هر چند فراوانی حضور زنان و مردان در رشتههای مختلف ورزشی متفاوت است اما محدودیت و ممنوعیت قانونی وجود ندارد.
اولین حضور زنان ایرانی در المپیک به پنجاه سال پیش و المپیک 1964 توکیو برمیگردد. ایران با تحولات موسوم به “انقلاب سفید” داشت از فرماسیون فئودالی فاصله میگرفت و زنان نقش موثرتری در جامعه پیدا میکردند. زنان ورزشکار ایرانی در رشتههای دومیدانی با حضور نازلی بیات ماکو و در پرش ارتفاع و ژولیت گفرکف در پرتاب دیسک و سیمین صفامهردر دو 100 متر و پرش طول و در ژیمناستیک جمیله سروری حضور پیدا کردند. هر چند این حضور موقتی بود و در رقابتهای بعدی المپیک حضوری نداشتند تا ۱۹۷۶ مونترآل که باز حضور پیدا کردند، گیرم تنها در رشتهی شمشیربازی.
پس از انقلاب بهمن 57(۱۹۷۹) با این که زنان نقش موثری در پیروزی انقلاب داشتند اما جریان حاکم و ایدئولوژی ضد زن آن، در بسیاری از عرصهها عرصه را بر زنان تنگ کرد. تنها ۲۰ سال بعد در المپیک آتلانتیک با حضور لیدا فریمان در رشتهی تیراندازی با تفنگ بادی و در دورههای بعد نیز تنها در همین تک رشته آنها نه با دریافت سهمیه که با مجوز ویژه موسوم به “وایلد کارت” حضور پیدا کردند. در المپیک ۲۰۰۸ پکن تعداد رشتههایی که چند ورزشکار زن ایرانی شرکت کرده بودند به سه رشته افزایش پیدا کرد و در رشتههای قایقرانی و تکواندو و تیروکمان حضور پیدا کردند. در آخرین المپیکی که تاکنون برگزار شده است در ۲۰۱۲ لندن برای اولین بار حضور زنان ایرانی بدون “وایلد کارت” و از طریق سهمیه بوده است و در چندین رشته حضور داشتند.(۱)
این کارنامهی بسیار ضعیف برای زنان ایرانی که فعالیت گستردهی اجتماعی دارند، عجیب نیست زیرا مبانی فکری حاکمان اساساً بر حذف زنان است و اینها بیشتر به دلیل اجبارهای جهانی و جهت حفظ ظاهر بوده؛ وگرنه در کشوری که زنان حتی در تحصیل و انتخاب رشتههای دانشگاهی دچار محدودیت هستند دور از انتظار نیست که در ورزش محدودیتهای بیشتری داشته باشند.
زنان بهخودی خود به دلیل عقبنگهداشته شدن تاریخی باید بر دشواریهای زیادی غلبه کنند تا بتوانند سهمی برابر با مردان در عرصهی ورزش داشته باشند زنان در بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله در ایران با محدودیت مضاعفی که مسئلهی پوشش باشد، روبهرو هستند. پوشش حداقل در ورزش متناسب با نوع حرکت ورزشی متفاوت است اما قانون شرعی که فقط صورت و دست تا مچ زنان را برای پوشش نداشتن مجاز میداند و لباس چسبان را هم نمیپذیرد، عملاً انجام بسیار و قریب به اتفاق ورزشها را برای زنان غیرممکن میکند. راهحل میانهای که پیدا کردهاند این است که زنان تنها در حضور زنان ورزش کنند؛ راهحلی که طبیعتاً مانع حضور زنان در رقابتهای جهانی میشود و فقط رقابتهای بومی یا حداکثر در سطح کشورهای اسلامی را میسر میکند و این اولین زیانش این است که زنان را از بهرهگیری از تجارب مردان محروم میکند.
در دوران موسوم به سازندگی، در سال ۱۳۶۹ خانم فائزهی هاشمی، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی، که نائب رئیس کمیتهی ملی المپیک در ایران بود شورای همبستگی ورزش بانوان را (فدراسیون اسلامی ورزش زنان) با موافقت ریاست کمیتهی بینالمللی المپیک(IOC)، آقای خوان آنتونیو سامارانش و ریاست شورای المپیک آسیا (OCA)، آقای شیخ احمد الفهد الصباح تشکیل داد.(۲) این موافقت بینالمللی نه در جهت حمایت از ورزش زنان در ایران که موجب سرپوش گذاشتن بر ظلم مضاعفی که به زنان ایرانی میشد، بود. عملاً این مسابقات تنها حکم مسکن را داشت و نقش چندانی در گسترش ورزش زنان در ایران نداشت و تنها با اخذ بودجههای کلان و با تبلیغاتی برای آن که این اجحاف و تهاجم به حقوق زنان را با “تفاوت فرهنگی” توجیه کنند، چند دوره برگزار شد.
چالش دیگری که زنان ایرانی در عرصهی مسابقات ورزشی با آن روبهرو هستند این است که اجازهی حضور در ورزشگاههایی که مسابقات مردان برگزار میشود، ندارند و این هم به ورزش زنان صدمه میزند هم به ورزش مردان؛ زیرا مردان نیز نیمی از هواداران بالقوهی خود را از دست میدهند.
زنان علاقهمند به حضور در ورزشگاهها به شیوههای مختلف مانند پوشیدن لباس مردانه در سالهای گذشته خود را به ورزشگاهها رساندند که این موضوع موجب دستگیری و آزار و اذیت زنان و دستمایهی جعفر پناهی برای ساختن فیلم “آفساید” در سال ۱۳۸۴ شد که متاسفانه این فیلم اجازهی نمایش پیدا نکرد و از راهیابی به اسکار ۲۰۰۷ محروم شد. از سال ۱۳۸۳ فعالین حقوق زنان تلاشهای مداومی را برای حضور در ورزشگاهها سازمان دادند و ستاد “دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاهها” و “روسری سفیدها” توانست تجمعات مختلفی را برگزار کند و با رفتن به محل در ورودی ورزشگاهها، اقدام به ورود به ورزشگاهها را داشته باشند که همواره موجب ضرب و شتم و بازداشت شرکتکنندگان شده است. در آخرین مورد این اقدامات با فراخوان ستاد روسری سفیدها در روز ۳۰ خرداد ۱۳۹۳، گروهی از فعالین حقوق زنان برای تماشای بازی والیبال ایران-ایتالیا به استادیوم آزادی تهران رفتند که موجب دستگیری تعدادی از آنان شد که همه آزاد شدند اما چند روز بعد غنچه قوامی که تابعیت دوگانهی ایرانی-بریتانیایی دارد، زندانی شد.(۳)
مسئولین حکومت ایران از جمله جواد لاریجانی قصد داشتند دوباره با شرح مسائلی مانند “تفاوت فرهنگی” موضوع را توجیه کنند اما خوشبختانه این بار جهان زیر بار چنین حرفهای بیاساسی که قصد داشت مسابقات بینالمللی والیبال را بدون حضور زنان در ایران برگزار کند، نرفت و روی این ظلم مضاعف سرپوش نگذاشت و این البته به واسطهی فداکاری زنانی که به ورزشگاه رفتند و از حضور آنان جلوگیری شد و در پی آن خانم غنچه قوامی بازداشت و زندانی شد و توجه جهانیان به ورزش زنان در ایران جلب شد و واکنشهای جهانی را موجب شد؛ بود. با تصویب فدراسیون والیبال ایتالیا هم، در تمام بازیهای والیبال سوپر لیگ در این کشور، دو تیم با شعار “غنچه قوامی را آزاد کنید” وارد زمین بازی شدند و این شعار روی محلهای تبلیغات اطرف زمین تیمهای سوپر لیگ ایتالیا درج شد و در پخش مستقیم تلویزیونی دیده شد و آگاهی رسانی جهانی نسبت به این موضوع صورت گرفت.
هر چند فدراسیون جهانی والیبال تاکید کرده که قصد دخالت در قوانین و فرهنگ یک کشور را ندارد اما با “خاص” خواندن موضوع ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه “توجه ویژه” به آن را الزامی دانست و سرانجام سخنگوی فدراسیون جهانی والیبال در گفتگویی با خبرگزاری فرانسه گفت: “ایران تا زمانی که زنان اجازهی حضور در وزرشگاهها را پیدا نکنند، حق میزبانی مسابقاتی که تحت نظارت مستقیم فدراسیون جهانی والیبال است، مانند رقابتهای قهرمانی جهان به ویژه مسابقات نوجوان و نونهالان را، نخواهد داشت.”(۴)
به هر حال هنوز غنچه قوامی در زندان است اما رباب شهریان، معاون ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان اعلام کرده است برای این که ایران میزبانی مسابقات جهانی والیبال نوجوانان را از دست ندهد، قسمتهایی از ورزشگاه را به زنان اختصاص میدهند.(۵) واضح است این یک عقبنشینی تاکتیکی است که احتمالا با در اختیار قرار دادن بلیطها به افراد خاص عملاً تنها برای سرپوش گذاشتن بر واقعیتهای ورزش زنان در ایران اقداماتی انجام خواهند داد.
تجربهی اخیر نشان داد اگر زنان ایرانی بر حق خود پای بفشارند و اگر فشارهای بینالمللی به حکومت ایران وارد شود، مجبور به عقبنشینی هستند؛ هر چند با وجود تفکرات ضد زنِ مبنایی موجود، بعید است با هیچ اصلاحی وضعیت مطلوب و قابل قبولی برای ورزش زنان در ایران میسر باشد.
مصطفی عزیزی
تهیه کننده و کارگردان
منابع
۱- زنان ایرانی در المپیک؛ از گذشته تا امروز، پایگاه تحلیل خبری خانواده و زنان، ۳۱ مردادماه ۱۳۹۱
۲- وبسایت فدراسیون بازیهای بانوان کشورهای اسلامی
۳- درخواست سازمان عفو بینالملل برای آزادی غنچه قوامی، 20 شهریور ماه 1393
۴) فدراسیون جهانی والیبال؛ ایران هیچ وقت بهعنوان میزبان رقابتهای نوجوانان جهان معرفی نشده بود، بیبیسی فارسی
۵) گفتگو با رباب شهریان، خبرگزاری ایسنا، ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۳
برچسب ها
برابری جنسی تبعیض جنسیتی خط صلح آذرماه خط صلح شماره 43 زنان ماهنامه خط صلح شماره 43 مصطفی عزیزی