دو سال پس از جنبش «مهسا»؛ آیا جمهوری اسلامی در حال انتقام‌گیری از زنان است؟/ سینا یوسفی

اخرین به روز رسانی:

اکتبر ۲, ۲۰۲۴

دو سال پس از جنبش «مهسا»؛ آیا جمهوری اسلامی در حال انتقام‌گیری از زنان است؟/ سینا یوسفی

یکی از مهم‌ترین تحولات اجتماعی و سیاسی در سال‌های اخیر در ایران، جنبش «زن زندگی ‌آزادی»، موسوم به جنبش «مهسا» است که از اواخر تابستان ۱۴۰۱، هم‌زمان با کشته شدن مهسا امینی توسط پلیس ایران (گشت ارشاد) آغاز شد و تاکنون به اشکال مختلف ادامه یافته و بروز داشته است. خواسته‌‌های معترضان در این جنبش، بازتابی از نارضایتی‌های عمیق و گسترده‌ای است که در طول سال‌ها در جامعه‌ی ایران شکل گرفته است.

آزادی پوشش و لغو حجاب اجباری، خاتمه‌‌دادن به کنترل شدید حکومت بر زندگی خصوصی مردم، اجرای آزادی‌های مدنی و توجه به حقوق بشر، پایان‌دادن به خشونت‌های ساختاری علیه شهروندان و سرکوب شدید توسط نیروهای امنیتی و تغییرات بنیادین در نظام سیاسی، عدالت اجتماعی و اقتصادی، محور مبارزات مردمی در این جنبش را تشکیل می‌دهد. اما پاسخ حکومت به چنین خواسته‌های مشروعی تنها سرکوب و استفاده از خشونت به‌صورت گسترده بوده است. از آغاز اعتراضات، نیروهای امنیتی و نظامی حکومت به شکل گسترده‌ای برای سرکوب اعتراضات به کار گرفته شده‌اند. این نیروها از ابزارهایی مانند گاز اشک‌آور، باتوم و حتی گلوله‌های جنگی برای متفرق‌کردن معترضان استفاده می‌کردند که درنتیجه، صدها نفر کشته و هزاران نفر مجروح شدند.

علاوه بر این، حکومت در این اعتراضات به بازداشت‌ و ناپدید‌سازی قهری گسترده‌ای از معترضان، فعالان سیاسی و مدنی، روزنامه‌نگاران، وکلا و شهروندان عادی دست زده و بسیاری از این شهروندان بدون دادرسی عادلانه به زندان‌های طولانی‌مدت محکوم شده‌اند و برخی نیز تحت شکنجه قرار گرفته‌اند. هم‌چنین شمار زیادی از معترضان و فعالان بازداشت‌شده طی دادگاه‌های نمایشی با اتهامات سنگینی مانند «محاربه» و «افساد فی‌الارض» به مجازات اعدام محکوم شده‌اند و حکومت شماری از آن‌ها را اعدام کرده تا با ایجاد رعب و وحشت مانع از ادامه‌ی اعتراضات شود.

در خلال اعتراضات، حکومت اینترنت بسیاری از مناطق را قطع یا به‌شدت محدود کرد تا ارتباط معترضان را با یکدیگر و دنیای بیرون مختل کند. هم‌چنین این اقدام به‌منظور جلوگیری از انتشار تصاویر و اخبار مربوط به سرکوب‌ها انجام شد. علاوه بر این، حکومت به خانواده‌های قربانیان اعتراضات نیز فشار زیادی وارد آورد تا از صحبت‌کردن با رسانه‌ها و اعلام عمومی جزئیات مربوط به بازداشت، شکنجه و یا مرگ عزیزانشان خودداری کنند. این خانواده‌ها به دستگیری، اعمال فشارهای روانی و اجتماعی و حتی ممنوع‌الخروجی تهدید شدند. همه‌ی این اقدامات در راستای کنترل اوضاع و سرکوب سیستماتیک و هدفمند معترضین صورت گرفت. در واقع، حکومت با اعمال خشونت و سرکوب گسترده تلاش کرد تا اعتراضات را محدود و از گسترش آن به سایر بخش‌های جامعه جلوگیری کند.

زنان نقشی محوری در این اعتراضات ایفا کردند و این جنبش را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها علیه قوانین و سنت‌های جنسیتی حاکم در ایران تبدیل کردند. اعتراضات آن‌ها به نمادی از مقاومت در برابر حجاب اجباری و مطالبات گسترده‌تر برای حقوق زنان تبدیل شد. از منظر حکومت، این اقدام نه‌تنها تهدیدی علیه قوانین و ساختار‌های موجودِ برگرفته از شریعت به شمار می‌رفت، بلکه یک چالش مستقیم به کنترل و اقتدار حکومت بر زنان نیز تلقی می‌شد. به همین دلیل، حکومت با سخت‌گیری‌های بیش‌تر علیه زنان به‌صورت هدفمند و سیستماتیک  تلاش کرد تا آن‌ها را تنبیه کند و نشان دهد که مقاومت در برابر قوانین حکومتی بی‌پاسخ نخواهد ماند.

گزارش‌های متعدد نهادها و سازمان‌های بین‌المللی به‌خصوص «کمیته‌ی حقیقت‌یاب سازمان ملل متحد» نیز موید این مطلب است که سرکوب معترضین به‌ویژه زنان، برای ایجاد ترس و خاموش‌کردن صدای مخالفان انجام گرفته است.

گفتنی است که نقش برجسته‌ی زنان در جنبش اخیر و تداوم مبارزات آنان، حکومت را بر آن داشته که از طریق تصویب قوانینی مانند لایحه‌ی حجاب و عفاف و اجرای طرح‌هایی مانند «طرح نور» –که گفته می‌شود پیوست میدانی و فاز اول از قانون حجاب و عفاف است که هنوز مراحل قانونی‌شدن را طی نکرده است— به کنترل و محدودکردن بیش‌ازپیش آزادی‌های اساسی زنان بپردازد و با تشدید مجازات‌ها نه‌تنها از تکرار چنین اعتراضاتی جلوگیری نماید، بلکه زنان را برای مشارکت در جنبش‌های اعتراضی تنبیه کند. به‌عبارت‌دیگر، تصویب قوانین سختگیرانه و صدور احکام اعدام علیه زنان معترض، بخشی از تلاش‌های حکومت در راستای حفظ قدرت از طریق انتقام‌گیری قلمداد می‌شود که با هدف ایجاد فضای ترس، رعب و وحشت انجام می‌گیرد. با این ‌وجود، می‌توان گفت سرکوب شدید اعتراضات و سیاست انتقام‌گیری با استفاده از ابزار‌های مختلف توسط حاکمیت اگرچه به‌صورت مقطعی منجر به کاهش اعتراضات علنی گردیده، اما نتوانسته جنبش‌ و مقاومت اعتراضی را متوقف کند. با تداوم مبارزات زنان در تمامی عرصه‌ها –حتی در زندان‌ها—، همبستگی و آگاهی آنان نسبت به حقوق خود بیش‌ازپیش شده است. ادامه‌ی این روند، سیاست‌های حاکمیت را با شکست مواجه کرده که در آینده منجر به تغییرات عمیق در ساختار اجتماعی و سیاسی ایران خواهد شد.

توسط: سینا یوسفی
آگوست 22, 2024

برچسب ها

ارعاب اعدام انتقام از زنان جنبش مهسا حجاب اجباری حجاب و عفاف حقوق زنان خط صلح خط صلح 160 زن زندگی آزادی سینا یوسفی طرح نور ماهنامه خط صلح مهسا امینی