اخرین به روز رسانی:

مارس ۳, ۲۰۲۵

بازی «همستر کامبت» و رویای ثروتمند شدن/ مهدی عنبری

پس از عرضه‌ی موفق و پرسروصدای («نات‌کوین» Notcoin)، بازی‌های زیادی به سبک («تَپ‌ تو ‌اِرن» Tap to Earn) با الهام از این پروژه راه‌اندازی شدند. یکی از بازی‌های این سبکی که در روزهای اخیر محبوب و پرطرفدار شده، بازی «همستر کامبت» (Hamster Kombat) است. با در نظر گرفتن این فرض که هیچ شکستی در این بازی وجود ندارد، به اضافه‌ی تجربه‌ی موفق نات‌کوین و امید به کسب درآمد دلاری، از منظر روانشناختی چند خطی به رشته‌ی تحریر درآمده است.

با در نظر گرفتن مفروضات فوق آسیب‌های روانی و فردی می‌تواند بر این ماجرای پول‌سازی مترتب باشد. افرادی که وارد این بازی می‌شوند، احتمالاً افرادی هستند که تجربیات مشابه داشته و یا حداقل اهل بازی‌های دیجیتال بوده‌اند و یعنی زمینه‌ی اعتیاد به بازی را به نوعی داشته‌اند. اما حالا یک عامل تقویت‌کننده‌ی بیرونی که خود بازی و مشوق آن است و یک انگیزه‌ی درونی که همانا ثروتمندشدن است می‌تواند کار را پیچیده‌تر کند. رفتار اعتیادگونه به بازی از قبل وجود داشته و حالا این دو عامل تقویت‌کننده و انگیزه‌بخش، سهم مهمی در پیشبرد بازی و بازیگران خواهند داشت. نباید از نظر دور داشت که برخی با تاخیر زیاد به این قافله‌ی پررونق کسب درآمد دلاری رسیده‌اند و البته برای ثروتمند شدن عجله‌ی بیش‌تری هم دارند. در این میان عده‌ی کثیری هستند که روزگار استفاده‌شان از تلگرام به دو عهد «پیش از فیلترینگ» و «پس از همستر کامبت» تقسیم شده است. طبیعتاً بازار وی‌پی‌ان فروشی هم داغ‌تر شده و بر تعداد مشتاقان کسب رزق تخصصی و پر زحمت فشاردادن و سکه‌دارشدن نیز افزوده شده است. با این فرآیند، ساختار مغزی و منطقی فرد خیلی زود به این مدل تلاش-پاداش خو گرفته و بالای سرش مملو از ابرهای پول و ثروت می‌شود. اما امان از روزی که مشکلی در این فرآیند پیش بیاید و مثلاً بازی از دسترس بازیکن خارج شود، سکه‌ها در صرافی ایندکس نشوند، تبدیل به دلار نشوند و کلاً همه‌چیز توخالی باشد. بنابراین باید کمی نگران این سرخوردگی روانی بود.

حالا افرادی را تصور کنید که بر شکم خوابیده‌اند و در حال فشاردادن همستر پول‌ساز هستند و از قضا پول هم می‌سازند و پول‌دار می‌شوند. این دوستان تازه پولدارشده را جامعه باید کجای دلش بگذارد!؟ تازه خودشان هم احتمالاً مات و مبهوت خواهند بود. آیا این افراد، نزدیکان آن‌ها، زیرشاخه‌های آن‌ها و جامعه خواهند توانست با این حجم و مدل کسب ثروت تطبیق پیدا کنند؟ در نظر داشته باشید که این اتفاقات در جامعه‌ای رخ می‌دهد که منحنی نرمال آن به شکلی غریب در حال تغییر است؛ جامعه‌ای که دو سر منحنی آن هر روز پول‌دار و بی‌پول‌تر می‌شوند و بخش بزرگ زیر منحنی زنگوله‌ای هر روز کوچک و کوچک‌تر می‌شود و متاسفانه تعداد بیش‌تری به کفه‌ی بدبختی و فلاکت فرو می‌افتند.

سوال اساسی این‌جا است که آیا باید به علل و ریشه‌های چنین رویدادی پرداخت و تحلیل کرد و یا این‌که مانند اوایل مواجهه با کرونا، دست به دامان انواع واکنش‌های سریع و مسکن‌وار و بی‌منطق شد؟

با رویکرد مواجهه‌ی مستقیم، شاید بی‌خطرترین اقدام توصیه‌های افراد خوشبین باشد که می‌گویند: خیلی وقت‌‎گیر نیست، ساده است، فقط تلگرام می‌خواهد و فیلترشکن، چیزی از دست نمی‌دهی ‌و خلاصه سنگ مفت و گنجشک مفت. اما با رویکرد تحلیلی، اگر همین نوع مواجهه و نگاه به افراد دیگر و کل جامعه تعمیم و تسری یابد، چه نتایجی به بار خواهد آورد؟ این عادی‌‎سازی و ترویج چنین مدل‌های کسب درآمدی در سال‌های اخیر از طریق سایر پلتفرم‌ها و پیام‌رسان‌ها ترویج شده است. افراد زیادی فالوور جمع کرده‌اند و در کانال‌های خود هزینه‌های چندین میلیونی برای رپرتاژ آگهی دریافت کرده‌اند و پول‎دار هم شده‌اند. چرا بقیه نتوانند؟ اگر برخی توانسته‌اند، پس سایرین هم می‌توانند. بنابراین بازار دوره‌های تامین محتوا و ادمینی و کارورزی اینفلوئنسری هم رایج شد. خلاصه که همه به دنبال اینفلوئنسری و فریلنسری و غیره هستند و ظاهراً بازار کسب و کارهای سنتی از رونق افتاده است. در واقع موج روش‌های پول‌سازی و ثروت‌اندوزی نوین به گونه‌ای فراگیر شده است که گویی تمام مراحل بنیادین و تحلیل را پشت سر گذاشته و حالا باید به سمت هر چه ساده‌تر و عمومی‌تر شدن پیش رود.

در بازی همستر افراد فقط با فشردن صفحه‌ی موبایل خود به پول می‌رسند. آرزوی داشتن شغلی راحت و درآمدی بی حد و حساب، رویای هر روز جوانان و نوجوانان است و آن‌ها را از قبول پیشنهادات کاری معمول و مرسوم و شاید سنتی بر حذر می‌دارد، به گونه‌ای که شیوه‌های کسب درآمد سنتی و کار و تلاش در فضاهای کارمندی و کارگری و غیره، بیگاری و باربری و حمالی خوانده می‌شود. بنابراین این جوانان و نوجوانان بیش‌تر جذب چنین بازی‌های اینترنتی می‌شوند تا هرچه زودتر رویاهای خود را محقق کنند. مدل‌های دیگر مانند قرعه‌کشی‌ها و یا همان قمار نیز بر همین مبنا رونق گرفته‌اند و تحت عناوین و اسامی مختلف در حال جذب افراد نخبه در حوزه‌ی تنبلی و تن‌پروری و فانتزی‌بافی هستند.

بنابراین کسب پول و درآمد به مسیری منحرف می‌شود که هیچ مبنا و منطق فردی، اجتماعی و اقتصادی ندارد و نحوه‌ی بازدهی آن در بهترین حالت، یعنی کسب سود، منجر به شکل‌گیری این الگوی ناسالم و بی‌اساس برای کسب درآمد می‌شود و به نظر می‌رسد که به زودی به یک سبک زندگی نیز تبدیل خواهد شد. اگر سبک زندگی درست و اصولی نباشد انسان دچار مشکلات فراوان جسمی، روحی و روانی می‌شود. رویای داشتن درآمد زیاد از طریق بازی‌های اینترنتی، باعث ایجاد وابستگی شدید در میان استفاده‌کنندگانش می‌شود و این احساس در جوانان و نوجوانان به حدی زیاد است که تا زمان رسیدن به موفقیت، دست از کار برندارند و تمام وقت‌شان را صرف آن می‌کنند. این افراد به مرور زمان تنبل، بی‌حال و بی‌رمق می‌شوند. شاید بتوان گفت سیستم مغزی آن‌ها فقط وقتی دوپامین ترشح می‌کند و پاداش می‌دهد که راه کسب و کار و کسب درآمد خیلی ساده و بی‌دردسر انجام شود. این‌گونه است که یک رفتار اعتیادی به سبک زندگی تبدیل می‌شود و می‌تواند در آینده بسیار آسیب‌زا باشد.

البته در این میان باید به خیلی‌ها حق داد تا راه‌های آسان کسب درآمد را انتخاب کنند. به آن‌هایی که حق‌شان پایمال شده، به آن‌هایی که پارتی نداشته‌اند، به آن‌هایی که کسب و کارشان زمین خورده، به آن‌هایی که بی‌ثباتی کمرشان را شکسته، به آن‌هایی که کسبشان فیلتر شده، به آن‌هایی که امید خود را از دست داده‌اند و به همه‌ی آن‌هایی که هر روز شاهد و شنونده‌ی انواع دزدی و اختلاس هستند، باید حق داد. وقتی نوجوانان و جوانان امروزی به وفور شاهد ثروتمندشدن و ثروت‌اندوزی اقلیتی هستند که تا دیروز ثروتمند نبودند، چرا آن‌ها (نسل جدید) که در ادبیات عامه باهوش‌تر هستند و همه‌چیزدان، نباید پول‌دار شوند؟! مگر جامعه به طور کلی و نهادهای مختلف مانند مدرسه، دانشگاه، رسانه‌ی ملی و غیره چه محتوایی را به خورد بچه‌های ما می‌دهند که از آن‌ها توقع کار و تلاش و کسب رزق و روزی حلال داشته باشیم.

نوجوانی که ترجیح می‌دهد تنها باشد و در اتاق خودش تنها بماند، در یکی از بهترین حالات ممکن دست به بازی همستر می‌زند و سکه روی سکه می‌گذارد و هر شب برای پدرش که از خروس‌خوان تا بوق سگ مشغول کار است تاسف می خورد. انزوا و پارادوکسی که پشت نقاب کسب و کار مخفی می‌شود و خدا می‌داند وقتی این پرده برافتد، چه نتایجی به بار خواهد آمد. نوجوانی که زمان ورودش به جامعه، تجربه‌اندوزی، کسب مهارت و برقراری روابط سازنده با خانواده و همسالان و محیط با فشردن اسکیرین موبایل مصادف شده است، چگونه خواهد توانست پازل زندگی خود را بچیند؟

بررسی‌های مقدماتی برخی روانشناسان نشان می‌دهد کسانی که همستر بازی می‌کنند، فعالیت بدنی خیلی کمی دارند. در این بازی افرادی که سکه‌ی بیش‌تری جمع کنند ممکن است پول بیش‌تری را هم کسب کنند. بنابراین یک حس رقابت میان بازیکنان آن ایجاد می‌شود. برای این‌که از یکدیگر عقب نمانند بیش‌تر تلاش کرده و زمان کم‌تری را با دوستان و خانوادشان سپری می‌کنند. این افراد به شدت مستعد افسردگی بوده و احتمال گوشه‌گیر شدن آن‌ها نیز در آینده بسیار زیاد است. کسب درآمد از راه‌های راحت که نیازی به فکر، عقل و فعالیت بدنی ندارند موجب راحت‌طلب شدن افراد می‌شود. نوجوان و جوانی که به بازی و درآمدزایی از طریق آن عادت کرده‌ است، در آینده برای ورود به بازار کار با مشکلات فراوانی روبه‌رو می‌شود. اگر این افراد در بازار کار کمی سختی بکشند، سریعاً میدان را ترک کرده و به دنبال شغلی راحت می‌روند. در نهایت دل بستن زیاد به بازی‌های اینترنتی مانند همستر می‌تواند سرخوردگی افراد را به دنبال داشته باشد، زیرا اگر رویای آن‌ها محقق نشود، شکستی بزرگ برایشان محسوب می‌شود.

رویای یک شبه پولدار شدن –آن هم فقط با ضربه‌زدن بر روی اسکرین موبایل—، به گونه‌ای است که نوجوانان و جوانان ما را کاملاً از واقعیت زندگی دور می‌کند. اگرچه شانس دست‌یابی به پول و ثروت در چنین مسیرهایی صفر نیست اما خطر آن‌جاست که یک سرگرمی و یا یک حاشیه، تبدیل به شغل و اصل زندگی شود.

متاسفانه شرایط به گونه‌ای است که بسیاری از نوجوانان و جوانان و حتی بزرگسالان روزنه‌ی امیدی نمی‌بینند و تلاش‌های خود را در مسابقه با نرخ تورم و کاهش ارزش پول و قدرت خرید و غیره بی‌ثمر ارزیابی می‌کنند. وقتی انسان در دنیای واقعی به آرزوهای خود دست پیدا نکند، دست به دامان رویاها و فانتزی‌های ذهنی خود می‌شود. مع‌الاسف این روزها و در ایامی که فقط یک سال تا افق ۱۴۰۴ فاصله داریم، به جای رونق بازار کسب و کار و تلاش و امید و پیشرفت و آینده‌نگری و غیره بازار رویافروشی و خیال‌پردازی ناشی از یاس و ناکامی و گرانی و اختلاس و غیره در میان نوجوانان و جوانان و حتی بزرگسالان رواج یافته است.

توسط: مهدی عنبری
جولای 22, 2024

برچسب ها

بازار کسب و کار تلگرام تن پروری ثروتمند شدن خط صلح خط صلح 159 رویافروشی سکه فعالیت بدنی مهدی عنبری همستر همستر کامبت