فرهنگ ما واقعیه یا کیکه؟/ مهدی عنبری
در مفهوم جامعهشناختی، قومیت یکی از مولفههای بنیادین در فهم مفهوم ملیت در بستر معاصر محسوب میگردد. بنابراین گروه قومی عبارت است از مردمی که در نتیجهی میراث فرهنگی مشترک خود، از نظر اجتماعی متمایز محسوب میشوند.
فرهنگ و میراث فرهنگی را میتوان یکی از مهمترین منابع هویت انسانها دانست. افراد و گروهها با توسل به اجزائ و عناصر فرهنگی هویت مییابند؛ زیرا این اجزا و عناصر، توانایی چشمگیری در تامین نیاز انسانها به ممتاز بودن از دیگران و ادغام شدن در جمع خودی را دارند. برخورداری از هویتی منسجم سبب میشود تا فرد موضع واحدی را نسبت به وقایع و حوادث اطراف خود، با در دست داشتن معیارهای واحد، در پیش بگیرد.
با این مقدمهی کوتاه سوالاتی در ذهن نقش میبندد؛ هویت چه نقشی در انسجام ملی و قومی ایران داشته است؟ آیا یک جامعهی چند قومیتی نمیتواند هویت فرهنگی و اجتماعی متحد، نافذ و اثربخش داشته باشد؟ آیا شکلگیری هویت یک روند صرفاً تدریجی و تاریخی است که نیاز به مداخله و برنامهریزی ندارد؟
عوامل مختلفی در شکلگیری هویت دخیل هستند؛ همچون فرهنگ، آداب و رسوم، جنسیت و زبان. مهمترین عامل در این زمینه بدون شک زبان است که به مثابه نه تنها ابزار ارتباط اصلی، بلکه ابزار اجتماعی شدن افراد و ابزار اصلی اندیشیدن و مرکز پردازش دادههای دریافتی از جهان بیرونی و به مادیت درآوردن آنها از طریق نظام شناختی عمل میکند.
واژهی هویت فرهنگی به ادراک فرد از خودش گفته میشود که با عضویت رسمی و غیررسمی در گروههایی به دست میآید که به انتقال و تلقین دانش، عقاید، ارزشها، نگرشها، سنتها و روشهای زندگی میپردازد. در حقیقت هویت فرهنگی شامل چشماندازهای تاریخی با تمرکز بر انتقال دانش و ارزشها بین نسلهای متفاوت است.
از دیگر سو، شکلگیری هویت فردی و نقش و اهمیت آن در میان روانشناسان و به خصوص اریکسون مورد تاکید قرار گرفته است. چنین به نظر میرسد که هویت فرهنگی در امتداد هویت فردی شکل میگیرد. به گونهای که اریکسون در تعریف هویت میگوید، هویت یک اصل سازماندهی اساسی است که به طور منظم و مداوم در طول عمر رشد و توسعه پیدا میکند. هویت شامل تجربیات ما، روابط ما با دیگران، اعتقادات ما و ارزشهایی که برای خود تعریف میکنیم و خاطرات ما است و همهی این موارد احساس ذهنی ما را در مورد خودمان تشکیل میدهد. هویت به ایجاد یک تصویر دائمی از «خود» کمک میکند و حتی اگر جنبههای جدیدی از «خود» در طول زمان رشد پیدا کند یا تقویت شود، نسبتاً ثابت باقی میماند.
پس از بررسی اجمالی در خصوص هویت و انواع آن، مسئلهی اساسی که فقدان آن به شدت در شئون مختلف آموزشی و فرهنگی کشور –در سطوح اجرایی و سیاستگذاری— به چشم میخورد همین مفهوم هویت است. هویت به معنای شکلگیری مفهوم فردی منِ ایرانی به عنوان جزئی از ما –ایران— که با یکدیگر دارای تعامل نیز هستند. چگونگی و ابزار ساخت هویت فردی و فرهنگی عمدتاً از خلال فرایندهای آموزش غیررسمی (خانواده و جامعه) و رسمی (نظام آموزشی) انجام میگیرد. در طول این فرایند، مجموعهی گستردهای از نظامهای زبانشناختی، شناختی، نمادها و بازنماییها وارد عمل میشوند.
اما با نگاه به هویت فرهنگی از منظر جامعهشناسی، گروههای قومی با دارا بودن هویتهای فرهنگی خاص در ابعاد زمینهای و جمعی در تکوین و پایداری قومیتشان اثرگذارند. در مجموع، هشت شاخص نیاکان واقعی مشترک یا باور به نیاکان اسطورهای، پیشینهی تاریخی مشترک، سرزمین مشترک، زبان و مذهب مشترک، فضاهای زیست مشترک، آداب و رسوم مشترک، ارزشهای مشترک، احساس تعلق به یک گروه واحد به عنوان معیار تعیین گروه قومی قلمداد میشوند.
ایرانیت به عنوان عنصری متکثر از اقوام مختلف فهم میشود که این اقوام همچون فرش ایرانی از قطعات کوچکی تشکیل یافته و در طراحی موزون همدیگر را تکمیل میکنند. ایران موطن اقوام گوناگون است. در طول قرون متمادی در کنار زبان فارسی –که زبان ادبی و اداری کل سرزمین ایران بوده—، همواره گویشهای متنوعی در مناطق مختلف کشور به کار میرفته است.
با توجه به تفاوتهای بینظیر و اصیلی که در میان فرهنگهای مختلف ایران وجود دارد، گاهی این فرصت ناب و طلایی چند فرهنگی به یک تهدید و یا حداقل یک تحقیر قومیتی منجر میشود. چه بسیار مواردی از این دست که از سیمای ملی سر زده و منجر به عذرخواهی عوامل آن از یکی از اقوام یا گویشهای ایرانی گردیده است. یا همین مورد اخیر نوجوان آذری (ترک) زبان و نوع لهجه و تلفظش که منجر به وایرال شدن آن ویدئو در شبکههای اجتماعی و ساخت هزاران میم شد. وقتی از صداوسیمای ملی –که از ارکان اصلی ایجاد و حفظ هویت جمعی و انسجام و وحدت ملی است— اشتباهات و بیتدبیریهای مکرر سر میزند، دیگر چه توقعی از شبکههای اجتماعی که اساس کارشان بر آزادی و نشر حداکثری قرار داده شده است؟
در دنیای امروز، رسانههای جمعی نقش بسیار مهمی در فرایند برساخته شدن هویتهای اجتماعی ایفا میکنند. با جهانی شدن پخش رسانهای به زبانهای گوناگون و از دست رفتن جایگاه سابق زمان و مکان، حتی میتوان از جهانی شدن فرایند هویتسازی سخن گفت. تصاویر رسانهای فرصتهای زیادی را برای همانندسازی هویتهای اجتماعی به دست میدهند. از سوی دیگر، تصویری که از گروههای قومی به نمایش درمیآید، بر نگرشهای دیگران و شکلگیری تصورات قالبی آنان از گروههای مذکور تاثیرگذار است. یکی از مصادیق تصاویر قومیتی که از گذشتههای دور بر شکلگیری تصورات قالبی نادرست منجر شده است، تمسخر و شوخیهای قومیتی است که غالباً جنبههای زبانی و کلامی دارند.
برخی محققین بر این باورند که در عصر حاضر شبکههای اجتماعی، بسیاری ظهور پیدا کردهاند که در آنها میزان تعاملی و دوطرفه بودن ارتباط بسیار بالاست و در موارد متعددی مصرفکننده خود به تولیدکننده تبدیل میشود. همین امر بر جذابیت فضای مجازی و خصوصاً شبکههای اجتماعی موجود افزوده است. این حد از آزادی و ارتباط دوسویه برای نوع بشر یک نعمت محسوب میشود. نعمتی که تا همین چند سال پیش از آن محروم بودیم. اما این، همهی داستان نیست. این شبکههای اجتماعی مجازی مخاطرات خود را نیز دارند. همانطور که زمانی انتقال پیام از میان خطوط تلگراف تهدید محسوب میشد و پلیس ایالتی آمریکا (اواخر قرن نوزدهم) آن را سبب افزایش جرم و جنایت تشخیص داد.
آری! شبکهی اجتماعی، مفهومی نیست که به پدیدهی تازهای اشاره داشته باشد. انسانها از بدو شکلگیری گروههای اجتماعی کوچک و بزرگ، در شبکههای اجتماعی گوناگونی شرکت داشتهاند. این شبکهها در هر اندازهای به مثابه یک ساختار اجتماعی، افراد را در مجموعهای از ارتباطات و تعاملات میان فردی درگیر میساختند. با توسعه جوامع و گسترش ارتباطات در اجتماعات و جوامع گوناگون، ساختارهای این جوامع و نتایج حاصل از این ساختارها نیز دگرگون شده و به سوی پیچیدگی سوق پیدا کردند.
شبکههای اجتماعی با گسترش ارتباطات میانفرهنگی و تبدیل کردن آن به امری روزمره، میتوانند به نزدیکی بیشتر فرهنگهای مختلف و اخذ جنبههای مثبت و ایجاد همنوایی بیشتر بیانجامد و از طرفی دیگر، میتوانند باعث برجسته شدن اختلافات و تفاوتها و حتی کینه و نفرت شوند. بنابراین به دلیل فقدان یک رویکرد نظری منسجم، در ارزیابی ارتباطات میان فرهنگی قومی در تعامل با شبکههای اجتماعی مجازی، به نظر میرسد که بررسی روابط بین قومی در ایران تحت تاثیر گسترش شبکههای اجتماعی مجازی نه تنها باید به عنوان یک اولویت پژوهشی شناخته شود که خودمان به مثابه فرد فرد مردم، باید آستین بالا زده و اقدامی برای حفظ خودمان و هویتمان انجام دهیم؛ اقدامی فراتر از اجبار به عذرخواهی و ایجاد کمپین و هشتگ «من و فارسی» و غیره.
تمسخر دیگران از روی ناآشنایی با فرهنگهای مختلف صورت میگیرد. در حالی که با نگاهی جامع به گستردگی فرهنگ اقوام مختلف، متوجه میشویم تفاوتهای موجود، نه تنها باعث مسخره کردن نمیشود بلکه زمینهای مناسب را فراهم میآورد تا افراد از ابعاد گستردهتری از ظرفیتهای فرهنگی اقوام مختلف بهره بگیرند. مسخره کردن ابعاد بسیاری دارد، اما یکی از مهمترین آنها مربوط به بعد فرهنگی است. چرا که در بسیاری از موارد دیده میشود شخصی که دیگران را مسخره میکند، همواره در زندگی خود با کمبودهایی روبهرو بوده و برای سرپوش گذاشتن بر این کمبودها و همچنین برای اینکه با قرار گرفتن در جمعی از افراد، حرفی برای گفتن داشته باشد، از ویژگیهای متعلق به انسانهای دیگر جهت تمسخر آنها استفاده میکند. از بعد فرهنگی، در بسیاری از موارد، ریشهی مسخره کردن را میتوان در فرهنگ گذشتهی یک جامعه دنبال کرد؛ به گونهای که اگر نسلهای پیشین یک فرد به دلیل کمبودهایشان همواره درصدد کوچک شماردن ویژگیهای ممتاز افراد دیگر بوده باشند، چنین خصوصیتی را به مرور زمان به فرزندان و نسلهای پس از خود انتقال میدهند.
آلبرت رپ معتقد است که شوخی و طنز نوعی مبارزهی ذهنی و از جدیدترین اشکال مبارزهی کلامی در دنیای مدرن محسوب میشوند. به عقیدهی او، با تکامل جامعه نوع روابط افراد و گروههای اجتماعی نیز متحوّل میگردد و در این راستا، مبارزهی فیزیکی تغییر یافته و تبدیل به مبارزهی زبانی میشود. به تعبیر او، شوخی در دنیای امروزی همانند دوئل عمل میکند. او این دوئل را دوئل مهارت ذهنی خواند که خنده، برنده را مشخص میکند و فرد مورد تمسخر، بازندهی این نبرد است.
حقیقت امر این است که شخصاً از تشخیص برندهها و بازندهها عاجز ماندهام. چرا که عدهای بر این باورند که پسر نوجوان آذری (ترک) برندهی این بازی بود. چرا که او بود که یک شبه ره صد ساله را طی کرد و فیلمش دیده شد! در این بازار پر طمطراق هزلگویی و هجواندیشی و جوکپراکنی، گم شدهایم و شاید بر اساس تئوریهای روانشناسان زرد قرار است فقط بخندیم و سخت نگیریم و البته دنیا را جدی نگیریم. این بیتفاوتی قطعاً و یقیناً به سود ما و ایران نخواهد بود. این بازی برد-برد نیست و فقط یک بازنده دارد و آن ایران است. ایرانی که خسته از همه چیز است. آنها که باید و میتوانستند کاری کنند یا از دنیا رفتهاند و یا در کنجی خزیدهاند. آنها که باید سیاستگذاری کنند و تصمیمسازی، اینقدر سوراخهای باز مدیریتی و فردی و اخلاقی و خانوادگی و اختلاسی و غیره دارند که واقعاً وقتی برای این امور جزئی و بی اهمیت ندارند!
هر کشوری به دنبال این است که ملتی متحد، منسجم، یکپارچه و وفادار به هویت ملی خود داشته باشد. اما رشد نامتوازن در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، برخوردهای سلیقهای و بدون رعایت سیاستگذاری تعیینشده با اقوام، عدم اجرا یا نقص در اجرای سیاستهای قومی و غیره از عوامل شکست سیاستهای قومی در ایران است.
اما به عنوان یک مسئولیت فردی و اجتماعی، بر فرد فرد ما است که ضمن افزایش دانش، آگاهی و مهارتهای اجتماعی خود، احترام به زبانها، آداب و رسوم و فرهنگهای تمام اقوام ایرانی را در تمام شئون فردی و اجتماعی مد نظر قرار داده و با هر رفتاری که در تضاد با اصل اتحاد و انسجام ملی است، مقابله نماییم.
پانوشتها:
۱- رضی پور، پرنیا، ترکمان، فرح، و رحمانی فیروزجاه، علی، بررسی جامعهشناختی جوکهای مرتبط با روابط گروههای اجتماعی در ایران (با تاکید بر جوکهای تلگرامی سال۹۷)، فصلنامهی علوم اجتماعی، دورهی ۲۷، شمارهی ۸۹، تیر ۱۳۹۹، صص ۲۰۱-۲۳۲.
۲- سلطان پور اشتبینی، اکرم، عربستانی، مهرداد، و ساروخانی، باقر، تحلیل عناصر هویت فرهنگی فردی-زمینهای در تکوین و پایداری هویت قوم ترکهای آذربایجان ایرانی، نشریهی جامعه پژوهی فرهنگی، دورهی ۱۳، شمارهی ۳، سال ۱۴۰۱، صص ۸۳-۱۱۰.
۳- سیدامامی، کاووس، ادراک گروههای قومی از تصاویر رسانهای خود، فصلنامهی تحقیقات فرهنگی، سال اول، شمارهی ۴، زمستان ۱۳۸۷، صص ۷۸-۱۱۹.
۴- توکلیراد، مهرداد، و غفاری، غلامرضا، جوکهای سیاه، تعاملهای اجتماعی و پیامدهای غیرسازندهی آن. مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، دورهی پنجم، شمارهی ۴ (پیاپی ۲۰)، زمستان ۱۳۹۵، صص ۵۹۳-۶۱۵.
۵- زندیه، زهره، خانیکی، هادی، و کیا، علیاصغر، طراحی و ارزیابی الگوی کارکردهای متنوع شبکههای اجتماعی مجازی در ارتباطات میان فرهنگی قومی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاههای تهران)، نشریهی جهانی رسانه، دورهی ۱۴، شمارهی ۲ (پیاپی ۲۸)، سال ۱۳۹۸، صص۷۷-۱۰۵.
۶- کریمی، خسرو، ابطحی، مصطفی، و مطلبی، مسعود، مدیریت مسائل قومی در جمهوری اسلامی ایران و تاثیر آن بر کاهش منازعات قومی و ارتقائ انسجام ملی، ماهنامهی جامعهشناسی ایران، دورهی ۳، شمارهی ۴ (پیاپی ۱۲)، بهمن ۱۳۹۹، صص ۲۲۷۰-۲۲۸۷.
برچسب ها
ترکی تمسخر جوک قومیتی خط صلح خط صلح 151 رسانه شبکه های اجتماعی صدا و سیما لهجه ماهنامه خط صلح مبارزه کلامی مسخره کردن مهدی عنبری میم نوجوانان هشتگ واقعیه یا کیکه