انتقال زندانها به خارج از شهرها؛ رنج مضاعف خانوادهها و کودکان/ حامد فرمند
طی هفتههای گذشته رئیس قوهی قضاییه جمهوری اسلامی ایران بر انتقال زندانهای رجایی شهر و قزلحصار به خارج از شهرها مجدداً تاکید کرده است. همچنین استاندار استان البرز وجود چهار زندان «حساس و مهم» در این استان و تجمع خانوادهها در اطراف آنها را به عنوان «آسیب» در این استان شناسایی کرده است. (۱)
زندانها به دلایل مختلف و برای تامین منافع گروههای متفاوتی در اغلب نقاط جهان، خارج از شهرها ساخته میشوند. فارغ از چرایی اصرار حکومتها و سیستمهای قضایی بر ساخت زندانها در خارج از شهرها، این موضوع از منظر حقوق زندانی و خانواده و کودکان افراد زندانی نیز قابل بررسی است. در این یادداشت به موضوع فاصلهی زندان از محل زندگی خانواده زندانی و حقوق و نیازهای کودکان آنها، با اشاره به دلایل مبهم طرح شده توسط مسئولان جمهوری اسلامی برای جابهجایی زندانهای واقع در استان البرز، خواهم پرداخت.
با زندانی شدن فرد، خانوادهی او نیز به شکلهای مختلف تحت فشار قرار خواهد گرفت. کودکان، به عنوان گروه آسیبپذیر، بیشترین فشار را در اثر زندانی شدن والدینشان تحمل خواهند کرد. در معدود موارد مرتبط با کودکآزاری یا خشونت خانگی -اگر منجر به تشکیل پرونده و زندانی شدن فرد شده باشد- یا برخی از موارد قتل، ممکن است بتوان تشخیص داد که زندانی شدن والد با منافع عالیه کودک در ارتباط است. در سایر موارد، تبعات زندانی شدن، میتواند آثار بلند مدت جبران ناپذیری بر کودک بگذارد. متخصصان برای کاهش شدت و طول مدت آثار منفی زندانی شدن والدین بر کودکان، راههای مختلفی را پیشنهاد میکنند. یکی از این راهها، حفظ رابطهی کودک و والد زندانی است، که بهترین شکل آن، ارتباط دیداری، به صورت ملاقات حضوری یا کابینی قلمداد میشود.
اگر این موضوع را به عنوان یک واقعیت علمی بپذیریم، آن وقت میتوان این پرسش را طرح کرد که دور شدن محل قرارگیری زندان از محل زندگی کودک فرد زندانی، چطور بر حفظ ارتباط دیداری کودک-والد اثر خواهد گذاشت؟
در این یادداشت، به سایر عوامل موثر بر کاهش میزان ملاقات کودک-والد زندانی، مانند قواعد داخلی زندان در ایجاد محدودیت، شرایط خاص و استثنایی مانند دوران قرنطینهی کرونا، باورهای غلط خانوادهها یا نداشتن آگاهی نسبت به آثار مثبت ملاقات بر کودک و نداشتن دسترسی به حمایتهای روانی برای کمک به کودک در مواجهه با برانگیختگی روانی قبل و بعد از هر ملاقات و دلایل جانبی دیگر، نمیپردازیم.
نیاز اولیه برای انجام ملاقات حضوری، رفت و آمد به محل زندان است. دور شدن محل زندان از محل زندگی کودک، یعنی تحمیل هزینهی مالی بیشتر بر دوش خانواده برای رفت و آمد. یکی از اولین اثرات زندانی شدن فرد، با در نظر گرفتن اینکه اغلب زندانیان را (حدود ۹۷درصد) مردان تشکیل میدهند (۲)، کاهش درآمد خانواده است. این موضوع با در نظر گرفتن ساختار سنتی بسیاری از خانوادهها در تامین درآمد خانواده توسط مرد و ساختار تبعیضآمیز بازار کار و درآمد پایینتر و توانمندی کمتر زنان در بازار کار است. همچنین به گفتهی مقامات زندانها، بسیاری از زندنیان (بیش از ۷۰درصد) با فقر دست به گریبان هستند. (۳) به این ترتیب بسیاری از خانوادههای زندانیان برای تامین نیازهای اولیهشان نیز با چالش مواجهاند و تحمیل هزینهی اضافی رفت و آمد به زندان، میتواند جزو هزینههای قابل یا لازم به حذف شدن باشد.
همچنین حضور طولانی مدت در مسیر رفت و آمد و در وسایل نقلیهی خصوصی یا عمومی برای کودکان و افراد مسن سختتر است. کودکان، به خصوص کودکان خردسال از بودن در مسیر طولانی کلافه میشوند یا حتی آسیب جسمی میبینند. از طرفی کودکان در سنین خردسالی که از دیدار و تماس مستقیم با والد زندانی محروم میشوند، احتمال بازسازی رابطهشان با والد زندانی سختتر میشود. گرچه در این یادداشت به اثر این اتفاق بر کودک تمرکز میکنیم، اما بد نیست اشاره کنیم که طبق تحقیقات علمی، ناتوانی فرد آزاد شده از زندان در برقراری رابطه با خانوادهاش، میتواند یکی از عوامل ارتکاب مجدد به جرم و بازگشت به زندان باشد. از طرف دیگر کلافگی و خستگی کودک در مسیر رسیدن به محل زندان، میتواند بر کیفیت رابطهی او با والد زندانی اثر منفی بگذارد. در نظر داشته باشیم که معمولاً و برخلاف منافع عالیه کودکان و توصیههای حقوق بشری، زمان ملاقات کودک و والد بسیار کوتاه است. به این ترتیب کودک چندین برابر زمانی را که میتواند با والدش صرف کند، در مسیر رسیدن و بازگشت از زندان سپری میکند. البته بودن زندان داخل شهرها هم تضمینی برای صرف نشدن زمان زیاد برای رفتوآمد به زندان نمیکند. رفت و آمد به زندانها در شهرهای بزرگ، به دلیل ترافیک شهری، همواره میتواند زمان زیادی را از خانوادهها بگیرد. با این حال خارج شدن زندان از شهرها کمکی به این رفتوآمد نمیکند، بلکه معمولاً آن را سختتر خواهد کرد. اگر فرد زندانی به هر دلیلی (قانون، دستور قضایی یا محل موقت یا دائم خانواده)، در محلی غیر از محل زندگی خانوادهاش در زندان باشد، فارغ از داخل یا خارج شهر بودن زندان، کودک فرد زندانی به دلیل فاصلهی جغرافیایی، از دیدار منظم با والد و گاهی به طور کامل از دیدار با او محروم میشود.
به همهی این موارد احتمال بالای تصادف در جادهها را نیز باید به عنوان آسیبهای مرتبط با خارج شدن زندان از شهرها و دور شدن فاصلهی آن از محل زندگی کودک اضافه کنیم. علاوه بر شرایط جادههای ایران و آمار بالای تصادفات جادهای، شرایط روحی خانوادهها در صورتی که خودشان رانندهی خودرو باشند، میتواند احتمال تصادف را بالا ببرد.
در کشورهایی که نهادهای مدنی امکان فعالیت آزادانه دارند، مجموعه امکاناتی از سوی خیرین و جامعهی مدنی، مانند تهیهی وسایل نقلیه برای جابهجایی خانوادهها به زندانها فراهم میشود. گرچه این وسایل، مسیر رفت و آمد را کوتاه نمیکنند، اما میتوانند بخشی از بار مالی تحمیل شده به خانوادهها را جبران کنند. همچنین در برخی از مناطق، امکان ارتباط تصویری با فرد زندانی از سوی نهادهای مدنی و بخشی از نهادهای عمومی مانند کتابخانههای عمومی شهری، فراهم میشود. البته باید توجه داشت که این شکل از ارتباط، نه به عنوان جایگزین رابطهی رو در رو، بلکه برای جبران بخشی از کمبود ارتباط دیداری، طراحی و اجرا میشود.
یکی از مواردی که از سوی مقامات جمهوری اسلامی به عنوان دلیل جابهجایی زندانها به خارج از شهرها اعلام شده، «تجمع خانوادهها» بوده است. از خلاصهی اخبار منتشر شده مشخص نیست که «تجمع خانوادهها» دقیقاً چه مشکلی را برای «اهالی محل» قرارگیری زندان ایجاد کرده است که آن را به عنوان یک آسیب و معضل شهری شناسایی کردهاند. آیا مشکل، نوع نگاه حکومت، جامعه و برخی رسانهها به زندانیان جرایم عمومی و خانوادههایشان و «انگ» پیرامون جرایم عمومی است؟ در این صورت وظیفهی حکومت، نه دامن زدن به این انگ، بلکه انگزدایی از زندان و زندانی، جلوگیری از شرمندهسازی و طرد خانوادهی فرد زندانی و تلاش برای پیوند دادن فرد زندانی و خانوادهاش با جامعه است. در این بین، کودک فرد زندانی با آسیبهای جدیتری دست و پنجه نرم میکند. به خصوص در شهرها و مناطق کوچک، انگ زندان به تجربهی قلدری دیدن و در بسیاری از موارد انزواطلبی یا پرخاشگری کودک (به عنوان دو اثر حداکثری رفتاری در کودک) میانجامد. حتی طبق قانون حمایت از اطفال و نوجوانان جمهوری اسلامی نیز که «زندانی شدن والدین» به عنوان یک عامل خطر تعریف شده، وظیفهی نهادهای حکومتی حمایت از کودک فرد زندانی، نه دور کردن او از محیطی است که میتواند به کاهش ترامایی که تجربه میکند، کمک کند.
اما طی سالهای اخیر، به خصوص طی حدود ۸ماه گذشته (از حدود یک هفته قبل از خیزش «زن، زندگی، آزادی») تجمع خانوادههای متهمان جرایم عادی محکوم به اعدام در مقابل برخی زندانها به خصوص زندانهای استان البرز در خبرها منتشر شده است. همچنان مشخص نیست که منظور مقامات از «تجمع خانوادهها» در مقابل زندانها، چنین تجمعاتی باشد. اگر هم چنین باشد، معلوم نیست «آسیب» تجمع افراد برای جلوگیری از اعدام عزیزانشان برای اهالی محل چه میتواند باشد. اما از منظر اجتماعی چنین تجمعاتی را باید در راستای پیوند خانوادهی افراد زندانی با جامعه، انگزدایی از زندان و جلب همدلی عمومی ارزیابی کرد. نتیجهی این همدلی قرار نیست حمایت از «مجرم» باشد، بلکه قرار است به بالا رفتن خواست عمومی برای لغو احکام سالب حیات (مثل اعدام)، ناقض کرامت انسانی افراد (مثل شلاق) و مطالبهی «دادرسی عادلانه» منجر شود.
به طور خلاصه، اگر دادرسی عادلانه برقرار باشد، تنبیهات جایگزین زندان لحاظ شده باشد، منافع عالیه کودکان در زمان صدور حکم قضایی برای والدین متهم در نظر گرفته شده باشد، و در نهایت چارهای جز زندانی کردن والد نباشد، همچنان حکومتها موظفاند با کمک نهادها و جامعهی مدنی بیشترین ملاحظات را برای تسهیل رفتوآمد کودک به زندان، ایجاد محیط دوستدار کودک در ملاقات کودک با والد زندانی و زمینهسازی بهرهبرداری روانی و عاطفی کودک از ارتباط با والد زندانیاش فراهم کنند. در کشوری که هیچ کدام از این ملاحظات برقرار نیست، نگاه کردن به چنین تصمیماتی از زاویهی کودک میتواند به تقویت کمپینهای مخالفت با تصمیمات غلط یا غیرشفاف و داشتن استدلالهای همهجانبه برای مخالفت با آنها کمک کند.
پانوشتها:
۱- استاندار البرز: مردم استان تقاضای تسریع در انتقال زندان رجایی شهر را دارند، خبرگزاری ایلنا، ۱۷ فروردینماه ۱۴۰۲.
۲- چند درصد از زندانیهای کشور زن هستند؟، همشهری آنلاین، ۲۹ فروردینماه ۱۴۰۱.
۳- فقر و تنگدستی عامل زندانی شدن ۷۳درصد زندانیان است، خبرگزاری مهر، ۱ خردادماه ۱۳۹۷.
برچسب ها
تعطیلی رجایی شهر حامد فرمند خانواده زندانیان خط صلح خط صلح 145 رجائی شهر زندان اوین زندان تهران بزرگ زندان رجایی شهر زندان قزلحصار زندان گوهردشت زندانیان کودکان ماهنامه خط صلح