
سلامت جسم و روان دانشآموزان در زمانه کرونا چه میشود؟/مرتضی هامونیان
صبحهای زود مجبور میشدیم از خواب بیدار شویم. پروسهای بود لباس پوشیدن و آماده شدن برای رفتن به مدرسه. چه پیاده، چه با سرویس و چه با هر وسیله دیگری به مدرسه میرسیدیم. کلی اول صبح در حیاط شلوغ میکردیم تا زنگ را بزنند. از جلو نظام. به صف میشدیم و بعد سر کلاس. زنگ تفریحها حیاط مدرسه را روی سرمان میگذاشتیم. زنگ ورزش داشتیم. فوتبالهایی که گاهی آن وسط مصدوم هم میشدیم. همه اینها برای زمانی بود که حضوری به مدرسه میرفتیم. در زمانهی کرونا، صبح که بیدار میشویم، معلوم نیست دست و رو شسته یا خیر، به پشت موبایل یا تبلت یا هر وسیلهی دیگری که با آن با آموزش مجازی ارتباط برقرار میکنیم میرویم. مورد بوده که معلم تنها با والدین دانشآموز روبرو شده و وقتی از آنها پرسیده دانشآموز کجاست؟ مادر دانشآموز پاسخ داده که او خوابیده و مادر باید اول درس را یاد بگیرد تا بعد به دانشآموز یاد بدهد. معلم تنها با مشتی نام در نرم افزار و پشت موبایل، کامپیوتر یا تبلت طرف است. نه زنگ تفریحی که وسط حیاط بدو بدو کنیم، نه زنگ ورزشی که وسط فوتبال با تکل بزنیم پای دوست همکلاسیمان را زخمی کنیم و بعد از ترس به کلاس فرار کنیم تا کتک نخوریم! فعالیتی نیست. از رختخواب به کلاس مجازی و بالعکس. حبس در خانه. آموزش مجازی روزهای کرونایی، این وبای قرن بیست و یکمی و آسیبهایش برای سلامتی دانشآموزان. رویدادی که هم فرصت است و هم تهدید.
میدانیم که زمانهی کروناست. خطر ابتلا به کرونا هم دانشآموزان و هم معلمان و کل کادر آموزشی را تهدید میکند. در بسیاری از مناطق کشور مدارس را تعطیل کردهاند و به آموزش غیر حضوری از طریق فضای مجازی روی آوردهاند. حق هم دارند. کرونا معلم و شاگرد نمیشناسد. تنها در شهرستان باغملک در استان خوزستان 30 معلم و 11 دانشآموز از ابتدای سال کرونا گرفتهاند.(1) در شهرستان ایذه، 23 معلم به کرونا مبتلا شدهاند و 3 معلم هم جانباختهاند.(2) تصور کنید که این معلمان بر سر کلاس، چه تعداد از دانشآموزان را میتوانستند به کرونا مبتلا کنند. در گیلان 35 دانشآموز و 52 نفر از کادر آموزشی مبتلا شدهاند.(3) در بردسکن 15 دانشآموز و 10 معلم کرونایی شدهاند و مدارسی که مبتلا داشتهاند، دستکم به مدت یک هفته تعطیل شدهاند.(4) میتوان به این سیاهه هر کدام از شهرها، شهرستانها، بخشها و … در کشور را افزود. آسمان همه جا تقریبا به یک رنگ است. همهی کشور عموما در وضعیت قرمز قرار دارد. وبای قرن بیست و یکمی امان همه در ایران را بریده است. مدارس تعطیل شدهاند. آموزش مجازی برقرار میشود و البته خودش هم مشکلات خودش را به همراه دارد.
اما آن چه در دوران آموزش مجازی محل تردید میشود، حفظ سلامت جسمانی و روانی دانشآموزان است. دانشآموزی که صبحها به مدرسه میآمد و با همکلاسانش بود و زنگ تفریح و زنگ ورزش داشت و سر کلاس هم شلوغ کردنهای خاص خودش را داشت، حال در چهاردیواری خانهاش حبس شده. نه ورزشی، نه جنب و جوشی و نه حتی دعوایی میان دوستانش! نشستن در خانه هم مساوی است با درگیری مدام با لپتاپ و کامپیوتر خانگی و موبایل و تبلت و … و بازیهای رایانهای. یعنی دانشآموزی که تا دیروز در مدرسه به دنبال همسالانش میدوید و بازی و حتی دعوا میکرد و خلاصه جنب و جوش داشت، در وضعیت فعلی فقط در خانه مینشیند و چشم به صفحهای میدوزد. بدون تحرک. خروجی این وضعیت «بالارفتن قند خون، ابتلا به بیماری دیابت، بالارفتن فشار خون، چربی خون، دیسک کمر، آرتروز زانو، دردهای مچ پا و پاشنه پا و بسیاری از سرطانها»(5) است که بسیاری از آنها هم از عوارض چاقی است. چاقی و افزایش وزنی ناشی از عدم تحرک. فراموش نکنیم که ما در مورد دختران و پسرانی دانشآموزی صحبت میکنیم که در حال رشداند. و بنا بر این نیازمند تحرک بیشتر، تخلیهی انرژی و تحرک برای بهبود وضعیت جسمانیشان هستند.
برای این مسئله، دو مجموعه وظیفه، عمده را دارند. اول خانوادهها. تنظیم ساعت خواب و بیداری دانشآموزان و همچنین توجه به تغذیهی آنها در اینجا وظیفه خانوادههاست. هورمون رشد در این سنین در ساعات خاصی ترشح میشود و کودکانی که دیرتر بخوابند، «از دریافت کافی هورمون رشد محرومند.»(5)
اما تنها خانوادهها در این حوزه وظیفه ندارند. آموزش و پرورش نیز موظف است به این مسئله ورود کرده و وضعیت جسمانی دانشآموزان، حتی در خانهها را چک کرده و بر آنها نظارت کند. تا به حال در هفتهی سلامت، 26 مهر تا دوم آبان طرح کوچ یا کنترل وزن و چاقی دانشآموزان انجام شده است. «این طرح از آن جهت مورد توجه قرار گرفته است که بدانیم در دهههای اخیر بیماریهای زمینهای از قبیل مشکلات قلبی- عروقی در بسیاری از کشورها به شدت افزایش یافته است.»(6) بر اساس مطالعات انجام شده، 21 درصد کودکان و نوجوانان ایران دچار اضافه وزن یا چاقی هستند که قرار بوده با این طرح، تلاش شود تا این مسئله دستکم در میان دانشآموزان تا حد توان کنترل شود. طرحی که برای آن شیوهنامههایی هم طرح و به اجرا درآمده است.
در وضعیت فعلی نمیتوان به ارزیابی این طرح نشست. این طرح در راستای سند بنیادین تحول انجام گرفته که بنا بر اعلام مدیرکل سلامت و تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش، اطلاعات جسمانی 12 میلیون دانشآموز ایرانی ثبت شده است. براساس این آمارها «۲۱.۲ درصد دانشآموزان و ۱۴ درصد نوآموزان»(7) دارای اضافه وزن و چاقی هستند. بر اساس این طرح هم قرار است که «از ۳ آبان تا ۳۰ بهمنماه برنامههایی در زمینهی راهنمایی، حمایت و مشاوره کنترل تغذیه و افزایش تحرک بدنی، برای دانشآموزان اجرایی شود. همچنین از دوم تا هشتم اسفند انجام امور مربوط به غربالگری و ارزیابی ثانویهی دانشآموزان نیز برنامهریزی شده است.»(7) این که نتایج این طرح چه میشود، دستکم تا پایان سال تحصیلی جاری مشخص نخواهد شد اما به نظر میرسد که با توجه به وضعیت خانه نشینی دانشآموزان و سابقهی فرمالیته بودن طرحهای انجام شده، خروجی چندانی از این طرح نیز مشاهده نشود. شاید دستکم این طرح این امکان را به آموزش و پرورش بدهد که با ارزیابی درست از آمارها، به برنامهریزی دقیقی برای سلامت دانشآموزان کشور بنشینند. کرونایی که به سالگرد آن نزدیک میشویم یکی از رویدادهایی است که در جهان جدید احتمال تحقق دارد. قاعدتا سیستم آموزشی باید در برابر مسائل جدید اینچنینی آماده باشد.
اما تنها بحث کنترل وزن و قد دانشآموزان با سلامت جسمانی آنها پیوند ندارد. در مدارس، بالاخص در ابتدای دانشآموز شدن کودکان، به آنها آموزشهایی برای چگونگی زیست اجتماعی و رعایت بهداشت فردی داده میشود. اینکه مثلا در زمان سرفه یا عطسه جلوی دهان و بینی خودشان را بگیرند و یا کجا دستها را باید بشویند و مسائلی اینچنین. بخشی از این وظیفه در شرایط کرونایی به خانوادهها محول شده در واقع وظیفه خانوادهها در این حوزه دو چندان میشود. اما باز هم تنها خانوادهها در این زمینه مسئول نیستند. حاکمیت و دستگاه آموزش و پرورش هم مسئولیت خودشان را دارند. بالاخص که خطر ابتلا به کووید-19 با نشستن دستها و یا عدم گرفتن دستمال یا پوشاندن جلوی صورت در زمان سرفه و عطسه رابطهای مستقیم دارد. آموزش و پرورش البته به این مسئله هم پرداخته است. پروتکلهای بهداشتی، ضد عفونیها و مراقبین بهداشت در مدارس فعال شدهاند. این که نتیجهاش دقیقا چه بوده، باید منتظر پایان سال بود. اما تا امروز هم خبرها گهگاهی متناقض است. مثلا دکتر حیدرزاده، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی گیلان «ضمن تحسین از رعایت پروتکلهای بهداشتی در مدارس استان گیلان خواهان الگوبرداری همهی اقشار جامعه از مدارس در استفاده از ماسک، رعایت فاصله گذاری اجتماعی و رعایت دقیق پروتکلهای بهداشتی» میشود.(8) اما از سوی دیگر در همین استان، چونان که گفته شد، شاهد ابتلای دانشآموزان و کادر آموزشی به بیماری کرونا هستیم.(3) و روند ابتلای دانشآموزان در این استان هم افزایشی است.(9) فعلا که بازار آمار دادنها داغ است. مثلا رئیس دانشگاه علوم پزشکی قزوین میگوید که «میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی در کل استان ۸۱ درصد است.»(10) اما این که در نهایت چند دانشآموز و یا کادر آموزشی به کرونا مبتلا شوند، محل پرسش است. بماند که تازه قرار است تا پایان سال، 180 روستای استان قزوین به اینترنت متصل شود!(11) و این یعنی نقدا فی الحال اینترنتی وجود ندارد که بخواهد آموزش مجازیای در این روستاها شکل بگیرد و پس، تنها آموزش حضوری است با پذیرش خطرات کروناییاش!
خلاصه وضعیت فعلی حوزهی سلامت جسمانی، عرصهی کار کردن حرفها و وعدههاست. نتیجهی عمل را تا آخر سال باید نشست و دید. جوجههای عملکرد آقایان را باید آخر سال تحصیلی شمرد!
اما فقط سلامت جسم دانشآموزان مسئله نیست. بحث پرورش روان فرزندان این مرز و بوم هم مسئلهای اساسی است. این که در ایام کرونا و در این خانه نشینی، به لحاظ روانی هم ایمن باشند. مدیرکل امور تربیتی، مشاوره و مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی در این خصوص هم از 14 هزار مشاور در سطح کشور خبر میدهد. همچنین میگوید که «750 مرکز اکنون به عنوان هسته و مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی در آموزشوپرورش به دانشآموزان خدمت میکنند که 2 هزار و 300 عضو تخصصی در این هستهها و مراکز، خدمات مورد نیاز را به دانشآموزان و خانوادهها، ارائه میکنند. با اجرای طرح صدای مشاور مقرر شد در سراسر کشور مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی فعالیتهای خود را برای تمامی دانشآموزان و اولیا ارائه کنند که ابتدا بر اساس ساعت تخصیص به مرکز مشاوره منطقه، تعداد اعضای تخصصی و ساعات حضور مشخص و سپس بر اساس تعداد مدارس آن منطقه تقسیم وظایف صورت میگیرد و به اطلاع مدارس رسانده میشود.»(12) او همچنین میگوید که سامانه همگام وجود دارد که «اجرای آموزش ارتقایی و پیشگیرانه برای تمامی دانشآموزان مدرسه، اجرای آزمونهای غربالگری پایه، چکلیستها از طریق سامانه همگام، شناسایی (نشانگانمحور و اورژانسی) برای دانشآموزان در معرض خطر در مدرسه (از سوی مشاور یا مربی منتخب)، مداخله مختصر مدرسه برای دانشآموزان شناسایی شده و ارجاع دانشآموزان شناسایی شده به کمیته نماد منطقه برای ارجاع درون دستگاهی (هستههای مشاوره و مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی منطقهای و استانی) و ارجاع برون دستگاهی (دستگاههای همکار مانند وزارت بهداشت، بهزیستی)»(12) از طریق این سامانه انجام می شود. فراموش نکنیم که دانشآموزان در خطر افسردگی به دلیل همه گیری و در خانه ماندنها هستند. «کرونا، شیطنتهای کودکان را به انزوا کشیده و همه از پشت شیشههای سرد و یخی تبلتها و موبایلها همدیگر را به نظاره نشستهاند. دور از انتظار نیست که در این شرایط برخی از دانشآموزان دچار احساس افسردگی، تنهایی و یا ناامیدی شوند. برابر اتفاق نظر پژوهشگران علوم بهداشت روانی – رفتاری، افسردگی شایعترین و اساسیترین بیماری روانی در دو دهه اخیراست.»(13) باز علاوه بر خانوادهها، آموزش و پرورش هم در این زمینه وظیفه جدیای دارد. نتیجهی اهمال در این حوزه هم نه یک سال و دو سال، که دههها بعد، وقتی این بچه ها به نیروی اصلی کار و فعالیت و تصمیم گیری در کشور بدل شدند مشخص می شود. رئیس سازمان نظام روانشناسی کشور میگوید که تائید نمیکند از هر 4 نفر، یک نفر دچار اختلال روانی است، اما بنا به دیدگاه او، «از نظر نشانههای روانشناختی این موضوع صحیح است. نشانههای روانشناختی شامل ترس، استرس، وسواس و… است.»(14) این امای بعد از تائید نمیکنم ایشان، خودش نوعی تائید است! دوران کرونا دوران استرس، وسواس از شستنها و الکل زدنها و …، ترس از ابتلای خود و عزیزان و همچنین افسردگی ناشی از خانه نشستنها و ایزوله شدنهاست. یعنی همین الان، در وضعیت فعلی دستکم یک چهارم مردم کشورمان درگیر «نشانههای روانشناختی» هستند. تصور کنید بعد از دوران کرونا یا دستکم در پایان سال تحصیلی وضعیت به چه صورت میشود، اگر اقدامی عاجل در این حوزه از سوی مقامات مسئول کشوری صورت نگیرد.
زمانهی کروناست. صد سال پس از آنفولانزای اسپانیایی که جان بیش از پنجاه میلیون نفر در سراسر جهان را گرفت. نسل آیندهی کشور اما نمیتواند منتظر بماند و تحصیل و آموزشش را معطل کند که چه زمانی ما به عصر «پسا کرونا» وارد می شویم. برای رد شدن از این دوران سخت، همکاری خود دانشآموزان، والدین و نهادهای حکومتی، به طور مشخص آموزش و پرورش ضروری است. کرونا تمام میشود. اما این که نسل دانشآموزی که میماند، نسلی که قرار است آیندهساز این مملکت بشود، با چه مشکلات جسمی و روانیای دست و پنجه نرم میکند، مسئلهای است که عملکرد امروز نهادهای مربوطه آن را مشخص خواهد کرد. کاشتی امروزین که برداشتش فردا خواهد بود. نشانهها خوب نیست. باید دید تا پایان سال تحصیلی چه میشود و چه میکنند! باید منتظر ماند!
منابع:
1 – ۳۰ معلم و ۱۱ دانشآموز در شهرستان باغملک به کرونا مبتلا شدند ، ایرنا ، 7 آبان 1399
2 – ابتلای ۲۳ معلم شهرستان ایذه به کرونا ؛ ۳ معلم تا کنون جان باختهاند ، خبر آن لاین ، 5 آبان 1399
3 – ابتلای ۳۵ دانشآموز به کرونا در گیلان ، تابناک ، 16 آبان 1399
4 – کرونا ١۶ مدرسه را در بردسکن تعطیل کرد/ ابتلای ١۵ نفر از دانشآموزان شهرستان به کرونا ، ایلنا ، 29 مهر 1399
5 – کرونا و کم تحرکی مضاعف دانشآموزان ، ایرنا ، 24 آبان 1399
6 – طرح کوچ چیست؟ ، تابناک ، 29 مهر 1399
7 – ثبت اطلاعات وضعیت جسمانی ۱۲ میلیون دانشآموز در طرح کوچ ، ایرنا ، 29 آبان 1399
8 – معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی گیلان : در استفاده از ماسک و رعایت پروتکل های بهداشتی، همگان از مدارس الگو بگیرند ، صدای معلم ، 17 آبان 1399
9 – روند افزایشی ابتلا به کرونا بین دانشآموزان و معلمان گلستانی/ استفاده از «شاد» ۳ درصد بیشتر شد ، تسنیم ، 24 آبان 1399
10 – رئیس دانشگاه علوم پزشکی قزوین: میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی در کل استان ۸۱ درصد است ، تسنیم ، 30 مهر 1399
11 – محرومیت دانشآموزان ۲۳۳روستای قزوین از اینترنت و کمبود و گرانی روغن در بازار ، صبح قزوین ، 24 آبان 1399
12 – وضعیت سلامت روان دانشآموزان در دوران کرونا چگونه رصد میشود؟ ، پانا ، 29 مهر 1399
13 – کرونا و افسردگی در دانشآموزان ، خبرگزاری دانشجو ، 26 آبان 1399
14 – آیا ۲۳ درصد مردم ایران اختلال روانی دارند؟ ، الف ، 6 آبان 1399
برچسب ها
آموزش مجازی آموزش و پرورش بحران کرونا خط صلح دانش آموزان سلامت جسم و روان شماره 115 کودکان ماهنامه خط صلح مدرسه کرونا مرتضی هامونیان