اخرین به روز رسانی:

مارس ۳, ۲۰۲۵

به اهواز، آلوده ترین شهر جهان خوش آمدید!

Ahwaz“اهواز آلوده ترین شهر جهان است.” این سر تیتر خبری بود که ماه گذشته روی تمام خبرگزاری ها رفت. گزارش کاملی از سوی سازمان بهداشت جهانی از ده شهر برتر آلوده ی دنیا که، در آن سهم ایران چهار شهر بود: اهواز، سنندج، کرمانشاه و یاسوج.

دیدن قطره های باران پشت پنجره و راه رفتن زیر آن، از آن اتفاق هایی است که زیاد در اهواز تکرار نمی شود. بر اساس گزارش سازمان هواشناسی کشور میانگین بارش سالانه در خوزستان، کمتر از 250 میلی متر است؛ یعنی با احتساب جمعیت چهار و نیم میلیون نفری خوزستان، سهم هر شهروند خوزستانی از باران سالی دو دهم ثانیه است و این همراه می شود با آلودگی شدید هوای ناشی از شهرک های صنعتی و پالایشگاه های نفت اهواز و آبادان و پتروشیمی های گاز ماهشهر و بندر امام.

در این چند سال اخیر ریزغبارات سمی، رادیواکتیو و کشنده ای  هم از صحرای عراق و عربستان به استان های غرب ایران سرازیر می شود. کریم دحیمی، فعال حقوق بشر در رابطه با این که امریکا در جنگ امریکا و عراق، در فلوجه و بغداد از اورانیوم خفیف شده استفاده کرده به بی بی سی فارسی می گوید: “گرد و غبار مسئله ی تازه‌ای نیست، اما پیش از این مشکلات این چنینی ایجاد نمی‌شد، دلیلش هم هور العظیم و دیگر مرداب‌هایی بود که در این محدوده وجود داشت، اما با طرح انتقال آب کارون به زاینده رود تفریباً اکثر آن ها خشک شده است.”

مقامات محیط زیست و نمایندگان مجلس ایران بارها در مورد ریزگردهای عراق و ورود آن به ایران سخن گفته‌اند اما غسان عاشور چندی پیش در گفت و گو با بی‌بی‌سی فارسی احتمال ورود ریزگرد از عراق به ایران را چندان درست ندانست و مسئله را فرامنطقه ای خواند و گفت: “اکثراً شنیده می‌شودکه ریزگردها و گرد و غبار از عراق به ایران وارد می‌شود، اما این درست نیست. دو سال است که با افزایش بارندگی در عراق، ریزگردها به نحو چشم‌گیری کاهش یافته، در ضمن در منطقه ی مرزی بصره و مهران بادی نمی‌وزد که انتقال دهنده ی ریز گردها باشد.”

این همه در حالیست که در روزهای پایانی آبان ماه امسال، در اهوازِ همیشه خشک و داغ باران بارید و مردم با شور به خیابان ها ریختند، دست ها را بالا گرفتند و بعد از مدت ها به گمان هوای پاک، نفسی عمیق کشیدند؛ ولی غافل از ذرات آمونیاک و قطرات باران اسیدی. تا آخر شب بیش از دو هزار نفر از مردم اهواز به دلیل تنگی نفس عازم بیمارستان ها شدند و این رقم تا پایان ظهر فردا به پنج هزار نفر و تا پایان هفته به بیش از ده هزار نفر رسیده بود.

شکرخدا موسوی، نماینده ی اهواز در مجلس ایران در خصوص آخرین آمار بیماران تنفسی استان خوزستان می گوید نزدیک به ۱۹ هزار نفر در ۲۰ روز گذشته به دلیل مشکلات تنفسی بستری شده‌اند. آقای موسوی با اشاره به این که هنوز گزارش دقیقی در این خصوص ارائه نشده، گفت: “مساله ای که وجود دارد این است که این عارضه ی تنفسی در آینده نیز در این افراد باقی می‌ماند.”

اما موضع استانداری خوزستان به این موضوع جور دیگری بود. اسدلله موسوی رئیس فوریت‌های پزشکی استان خوزستان، در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد که بر اساس یکی از مصوبات استانداری خوزستان، اعلام تعداد مراجعه‌کنندگان به مراکز فوریت‌های پزشکی در این استان بر اثر ناراحتی‌های ناشی از بارش باران، ممنوع است. به گفته ی وی این تصمیم مصوب جلسه‌ای است که روز چهارشنبه، ۲۹ آبان، در استانداری خوزستان برگزار شد.

امیر دانشجوی کارشناسی صنایع دانشگاه اهواز در مصاحبه با خط صلح می گوید: “سه شنبه، 28 آبان ماه، بعد از باران پنجره ها را باز کردیم تا کمی هوای خنک به داخل خانه بیاید. بعد از چند ساعت مادرم احساس خفگی کرد تا جایی که گفت دیگر نمی تواند نفس بکشد. سریعاً با کمک خانواده، او را به بیمارستان گلستان منتقل کردیم و در آن جا سیل آدم هایی را دیدیم که آن ها هم با این مشکل مواجه شده بودند. مسئولان بیمارستان اصلاً آمادگی سرویس دهی به این حجم بیمار را نداشتند و بعد از حدود یک ساعت که نوبت ما شد و تخت خالی و کپسول اکسیژن به ما دادند، مدیر بیمارستان به ملاقات بیماران آمد و اعلام کرد که موضوع جدی نیست و به زودی رفع می شود و جای نگرانی وجود ندارد؛ اما از فردای آن روز فهمیدیم که این موضوع ادامه پیدا کرده و الان هم استانداری بخش نامه کرده که آمار بیماران آلودگی هوا در اهواز، اعلام نشود.”

او هم چنین در رابطه با تمهیدات دولت و سازمان ها برای مقابله با این موضوع به ما گفت: “فعلاً که هیچ خبری نیست. هوای تهران دو دقیقه مه می گیرد، کل شهر را دو روز تعطیل می کنند و این جا مردم دارند از نفس تنگی می میرند و هیچ کس اصلاً برایش مهم نیست. ما به این رفتارها عادت کرده ایم. مردم خوزستان خیلی سال است فهمیده اند سهم شان از دولت و این چیزها فقط یک قبرستان مُرده، یادگار از جنگ است که سالی یک بار روز آزادسازی خرمشهر یادش می افتند و بشکه های نفت که پولش می رود در شهرهای دیگر برج و ساختمان و دانشگاه می شود و آلودگی اش برای ما می ماند.”

در همین رابطه ناصر کرمی دکترای اقلیم شناسی با حضور در مناظره ی شبکه ی اول سیمای ملی ایران اظهار کرده: “در همان سال های ابتدای جنگ هم تا زمانی که خوزستان زیر بمباران بود هیچ کس کاری انجام نداد تا این بمب به شهر تهران افتاد. اکنون نیز برای مردم خوزستان هیچ کاری انجام نمی‌شود.”

وی ادامه داد: “بارها از آلودگی هوای شهرهای تهران، اراک و مشهد که شاید در برخی مواقع به دو برابر حد استاندارد رسیده باشد سخن گفته‌ایم اما در استان خوزستان در 30 درصد روزهای سال آلودگی هوا 50 برابر حد مجاز است.” این کارشناس محیط زیست اضافه کرد:” اکنون 97 درصد مردم اهواز مایل اند از این شهر مهاجرت کنند؛ چرا که آن را یک جای نامناسب و غیرقابل سکونت تشخیص می‌دهند.”

این همه در حالیست که احمد شهید، گزارشگر ویژه ی سازمان ملل نیز در بخشی از آخرین گزارش خود، به وضعیت آب و هوای آلوده در استان خوزستان، اشاره داشته است. وی در بخشی از گزارش خود آورده است: ” زیر ساخت ضعیف استان خوزستان، هم چنان یکی از دلایل دسترسی محدود به آب آشامیدنی در بسیاری از محله های واقع شده در این استان می باشد. تصفیه خانه های آب اهواز که مطابق گزارشات، برای نیازهای جمعیتی در حدود 2222 نفر ساخته شده بودند، در حال حاضر از جمعیتی در حدود یک میلیون و نیم نفر پشتیبانی می کند. گزارش شده بود که کیفیت آب این منطقه به قدری نامناسب است که حتی برای شست و شو نیز غیر قابل مصرف است و نمایندگان این منطقه در مجلس ابراز نگرانی کرده و تقاضای اقدام کرده اند. پس از این که شرکت آب و فاضلاب اهواز به سکنه ی منطقه اعلام نکرد که به دلیل بارش باران زیاد تصفیه خانه ی فاضلاب را خاموش کرده و یا این که نتوانسته آب را به اندازه ی کافی تصفیه کند، مشترکین بدون این که بدانند، آب آلوده را مصرف کردند.”

حالا معلوم نیست چه کسی قرار است جواب گوی نفس های تنگ مادران و پدران خوزستانی باشد. نفس های تنگ جوانانی که می خواهند زندگی خود را میان بوی آمونیاک و منظره ی دود و نامهربانی های همیشگی دولت ها بسازند.  خوزستانی که همیشه بیش ترین ها را داده و کم ترین ها را گرفته است. خوزستانی که بر اساس اعلام گزارش دولت ایران در سال 91، بیش از 68 درصد از درآمد خالص کشور را تولید می کند و خودش حتی سهمش از باران هم چیزی نیست جز نفس های گرفته و آلوده و کارخانجاتی که هر روز بدون هرگونه نظارت درست در یک گوشه از شهر سر بلند می کنند و نتیجه شان برای مردم جز تنگ تر شدن نفس هایشان نیست و خوزستانی که هنوز بعد از جنگ هم، هر روز زیر بمباران آلاینده های شیمیایی جان می دهد.

مدیر
ژانویه 23, 2014

ماهنامه شماره ۳۲