آخرین به روز رسانی چهارشنبه, نوامبر 22, 2023
26 دسامبر 2013 admin دستهبندی نشده ۰
اوایل آذرماه سال جاری، در اقدامی جمعی، بیش از هزار زندانی محکوم به اعدام در زندان قزل حصار کرج دست به اعتصاب غذا زدند؛ این اعتصاب در واکنش به انتقال یازده زندانی به سلولهای انفرادی جهت اجرای حکم اعدام بود.(۱)
این اعتصاب غذا که در اعتراض به موج اعدام های دسته جمعی و احساس خطر احتمالی زندانیان محکوم به اعدام از سرنوشت مشابه نشأت می گیرد، چند روزی بیش تر ادامه نیافت و بی هیچ نتیجه ای به پایان رسید و در میان اخبار گم شد. شاید تکراری بودن موضوع اعدام باعث شد به این خبر آن چنان که باید و شاید پرداخته نشود؛ هرچند که به هر ترتیب، چنین اخبار و اتفاقاتی بهترین فرصت برای ایجاد حساسیت در جامعه نسبت به مجازات اعدام و تلاش برای لغو و کاهش اعدام است.
زندان قزل حصار کرج با حدود ۱۵ هزار زندانی، یکی از بزرگ ترین زندان های خاورمیانه محسوب می شود و مهم تر این که تفکیک و تقسیم بندی زندانیان در واحدهای مختلف این زندان به شکلی است که عمده ی محکومین به اعدام با هم در یکی از واحدهای این زندان محبوس اند؛ واحد ۲ زندان قزل حصار کرج، چیزی حدود ۵ هزار نفر ظرفیت دارد که عمده ی آن ها محکومین به اعدام مرتبط به جرائم مواد مخدر هستند.
این چندمین اعتصاب دسته جمعی زندان قزل حصار کرج بود، به عنوان نمونه قبلاً در خرداد ماه سال ۱۳۹۲، بیش از دو هزار تن از زندانیان واحد ۲ این زندان، در اعتراض به گماردن یکی از زندانبان های پیشین، به ریاست این واحد و هم چنین کمبود امکانات رفاهی و عدم رسیدگی قضایی دست به اعتصاب غذا زده بودند.(۲)
زندانیان حتی از مذاکره با مقامات زندان نیز سر باز زدند و اعلام کردند تا عزل رئیس جدید، دست از اعتصاب نخواهند کشید ولی در نهایت این اعتصاب با انتقال بیش از سی زندانی به انفرادی و تهدید و دروغ های مسئولین زندان پایان یافت.
به گفته ی زندانیان، این زندانبان یک بار قبلاً در زمستان سال ۱۳۸۹ دستور تیراندازی به سوی زندانیان معترض را صادر کرده و خود نیز در تیراندازی و کشته شدن زندانیان نقش مستقیم ایفا کرده بود.
در ۲۵ اسفند ماه سال ۱۳۸۹ گروهی از زندانیان واحد ۲ زندان قزل حصار کرج، برای ساعاتی کنترل بخشی از زندان را به دست گرفتند. طی درگیری میان نیروهای یگان ویژه با زندانیان شورشی، گروهی از آنان کشته و برخی از آنان زخمی شدند.
سازمان زندانها در گزارش خود آورده بود که زندانیان شورشی از افراد شرور و محکوم به اعدام بودهاند. همچنین در آن زمان این سازمان مدعی شد که زندانیان قصد خراب کاری در زندان داشتند و در این هنگام نیروهای ویژه ی زندان وارد عمل شده و با سرکوب شدید، موفق به مهار شورش شدهاند.(۳)
به گزارش منابع حقوق بشری دلیل این شورش، اعتراض به شرایط بد حاکم بر زندان و توقف اجرای حکم اعدام ده نفر از زندانیان بود که حدود سه هزار نفر از زندانیان معترض، ابتدا با اعتصاب و سردادن شعارهایی هم چون “اعدام باید متوقف شود”، دست به اعتراض زدند که گسترش دامنه ی این اعتراضات منجر به شکستن درب بندها شد. زندانیان سپس موفق شدند خود را به محوطه ی زندان رسانده و برای عبور از دیوارهای زندان تلاش کنند.(۴)
منابع حقوق بشری، تعداد کشتهشدگان و مجروحان را “صدها نفر” ذکر کردند و دلیل کشته شدن آنان را شلیک مستقیم گلولههای واقعی برشمرده و فقط تعداد مصدومان ناشی از شلیک گلولههای جنگی را بالغ بر یک صد و پنجاه نفر برآورد کردند.
زندانیان محکوم به اعدام محبوس در زندان قزل حصار، در مبارزه ی خودجوشی که بدون سازمان دهی تشکیلاتی، امکانات و حتی توجه کافی مدافعان حقوق بشر در ایران به پیش می برند، تنها به اعتصاب غذا یا برخوردهای درون زندان بسنده نکردند. به عنوان نمونه ای از تلاش آن ها برای کشاندن این اعتراض و مبارزه به خارج از زندان، سال گذشته در دو نوبت، ده ها تن از خانواده های این افراد به خیابان پاستور و در مقابل بیت رهبری رفتند تا با تجمع مسالمت آمیز خود، صدای اعتراضات و خواست توقع اعدام خود را به گوش مسئولان برسانند. هرچند چون همیشه پیوند شوم دستگاه قضایی و امنیتی، پاسخ آنان را با مشت آهنین و با اعدام دسته جمعی زندانیان داد.
زندانیان محکوم به اعدام قزل حصار علی رغم این که عمدتاً از اقشار محروم و حتی کم سواد جامعه هستند، علاوه بر نامه نگاری های متعدد روزانه با مسئولین و نهادهای حکومتی، امروزه قدرت سازمان ها و نهادهای حقوق بشری را به عنوان یک ابزار قدرتمند در این مبارزه، درک کردند و بنابر اطلاعات موثق، هر روزه سازمان های حقوق بشری، از تمامی طرق ممکن، گیرنده ی تماس های زندانیان قزل حصار و گزارشات و درخواست های آنان هستند.
درباره ی قزل حصار، قلب تپنده ی مبارزه بر علیه اعدام در ایران، هم چنان می توان نوشت اما مختصر فوق، برای درک کیفیت و عزم جدی برای این مبارزه ی بی امان که در آن زندان جاری ست، کفایت می کند؛ درکی که مسئولیت تاریخی مشخصی برای مدافعان حقوق بشر با خود به همراه می آورد. در ایران همواره مبارزه برای لغو اعدام، حداقل در دهه های اخیر، تحت عناوین مختلفی وجود داشته است. با این حال، غفلت و عدم توجه به نیروی قدرتمند زندانیان که چه بر اساس باور، یا از بیم جان، با یکدیگر متحد شده و هزینه ی این مبارزه را با جان خود می دهند، یک اشتباه بزرگ از سوی فعالان حقوق بشر خواهد بود.
ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، به شکلی سنتی و همیشگی در صدر لیست کشورهایی بوده که دارای بالاترین میزان مجازات اعدام در سال اند و از نظر سرانه ی اعدام نسبت به جمعیت، در رده ی اول کشورهای جهان قرار دارد. این در حالیست که با گسترش اعدام ها در سال جاری، تقریبا رکوردی تازه نیز به جای گذاشته است.(۵)
هزاران زندانی محکوم به اعدام در زندان های ایران و زندان مذکور، بالاترین سرمایه و نیروی انسانی ممکن در مبارزه بر علیه اعدام هستند که از حداکثر اراده و جدیت برای مبارزه با توجه به شرایطتشان برخوردارند. این قربانیان که اراده ی نجات خود را به تمام طرق ممکن برای جامعه ی مدنی ایران به تصویر کشیده اند، نیازمند توجه بیش تر رسانه ها، سازمان ها و فعالان حقوق بشر هستند تا در سایه ی اتحاد، انسجام و سازمان دهی تحت حمایت جامعه ی ایران با کاسته شدن از هزینه ی سنگین جانی این مبارزه برای آنان، به الگویی برای سایر قربانیان خاموش این حکم در سراسر کشور تبدیل شوند.
23 ژوئن 2014 ۹
12 ماهپیش