بهار
توسط:
مدیر
بهار وطن – شعری از مصطفی سپهرنیا
بوی نسیم و سبزه و ریحان گرفته است آمد بهار و نبض وطن جان گرفته است کوهش کشیده بر سر خود، از کلاه برف دشتش گل بنفشه به دامان گرفته است رودش نوای نغمهی خنیای خویش را از شورِ چشمههای خروشان گرفته است حتی صنوبری، که زمستان تکیده بود از نوبهار، مژدهی […]...
ادامه مطلب
توسط:
مدیر
بهار – شعری از رضا اکوانیان
باید از کدام کوچه عبور کنیم که سبز بهار را ببینیم و خون سرخ خوشبختی بر پیادهرو جا نماند! اینکه سال از پی سال بگذرد خبر آمدن سال تازه برایت اتفاق تازهای نباشد و آنجا که باید، نشانی شادی را فراموش کنی و رنگ خوشبختی را که یک روز دستت را گرفت، با خود به […]...
ادامه مطلب
توسط:
مدیر
