بهار وطن – شعری از مصطفی سپهرنیا
بوی نسیم و سبزه و ریحان گرفته است آمد بهار و نبض وطن جان گرفته است کوهش کشیده بر سر خود، از کلاه برف دشتش گل بنفشه به دامان گرفته است رودش نوای نغمهی خنیای خویش را از شورِ چشمههای خروشان گرفته است حتی صنوبری، که زمستان تکیده بود از نوبهار، مژدهی […]...
ادامه مطلب