آخرین به روز رسانی شنبه, سپتامبر 23, 2023
06 سپتامبر 2013 admin دستهبندی نشده ۰
یکی از مصادیق اولیه و اساسی حقوق هر انسان “امنیت” و مباحث مربوط به آن است. یعنی اگر بخواهیم که از حقوق بشر به عنوان یک اصل سخن بگوییم بی تردید، اولین گام و اولین مبحث، امنیت است.
در طول تاریخ یکی از بارزترین معیارهای حاکمیت مردمی، تامین امنیت شهروندان خود در زمینه های مختلف بوده و هست.
بدون امنیت نمی توان از حقوق شهروندی و مدنی اتباع یک کشور سخن گفت؛ زیرا با عدم وجود شاخص امنیت در یک جامعه ی سیاسی، تمامی شاخص ها و موارد دیگر هم، در سایه قرار گرفته و هیچ ادعایی مبنی بر حقوق شهروندی، بدون تامین امنیت ممکن نیست.
در گذشته امنیت را “حراست از شهروندان در مقابل هر نوع اقدام خودسرانه ی حاکمیت”، تعریف می کردند و مشخصاً منظور از اقدام خودسرانه ی حاکمیت، بازداشت و محاکمه ی غیر قانونی و شکنجه و مباحثی از این قبیل بود. اما رفته رفته با پیشرفت جوامع بشری در همه ی زمینه ها از جمله حقوق مدنی و سیاسی و اعطای امتیازات فراوان از طرف نهاد حاکمیت به شهروندان، خودِ مبحث امنیت و شاخصه ها و مصادیق مربوط به آن هم، طیف وسیع و گسترده ای از تغییرات را شامل شد و امروزه زمانی که از امنیت به عنوان یکی از حقوق شهروندی صحبت می شود، مصادیقی مانند امنیت روانی، امنیت بصری، امنیت شغلی و مانند آن هم مطرح می شود.
همان طور که اشاره شد، اگر امنیت را در معنای خاص و اولیه ی آن “صیانت از شهروندان و حقوق آن ها در مقابل هر نوع اقدام خودسرانه ی حکومت” تلقی کنیم، پس می توان گفت که هر نوع رفتاری که خودسرانه و بدون مجوز قانونی و پشتیبانی فکری و حمایت مردم یک جامعه باشد، به نوعی برهم زننده ی امنیت آن جامعه است. این رفتارهای غیر قانونی می تواند مربوط به حوزه ی تن و جسم باشد مانند بازداشت خودسرانه و یا محاکمه ی غیر قانونی و یا مربوط به حوزه ی روان و روح اعضای جامعه باشد.
شایان ذکر است که در یک جامعه، مفاهیمی روانی وجود دارند که به طور کامل در ارتباط با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی یک ملت بوده و بخشی از شخصیت و غرور ملی آن مردم را، می سازد. مواردی هم چون خاطرات تاریخی مشترک بناهای تاریخی وجود یک مکان که، متجلی یک حادثه ی خاص بوده و یا وجود مواردی مانند یک بنای یادبود و یا درختانی کهنسال یا یک خیابان قدیمی و مسائلی از این قبیل. این موارد در حقیقت روح مشترک ملی را تقویت و یک جامعه را برای میل به اراده ی زیست دسته جمعی هدایت می کند.
حال در مواردی که حاکمیت بخواهد با اقدامی خودسرانه و غیر کارشناسی با هر نوع انگیزه و هدفی یکی از موارد ذکر شده و یا مشابه آن را مورد تعرض قرار دهد، می توان گفت که به گونه ای کاملاً هدفمند و عامدانه و یا بر اساس عدم علم و نا آگاهانه، امنیت شهروندان را خدشه دار نموده و یکی از اساسی ترین و اولین حقوق شهروندی شهروندان خود را نادیده گرفته و یا پایمال کرده است.
بر این اساس اقدام شهرداری تهران در قطع درختان کهنسال خیابان “ولیعصر” تهران، که دارای قدمتی تاریخی بوده و بعضاً ثبت تاریخی شده اند یکی از مصادیق بارز نقض حقوق شهروندی و امنیت شهروندان ایرانی است.
علت این اقدام عجیب، هر چه که باشد، چه بر اساس شنیده ها برای نصب دوربین های امنیتی و یا باز شدن فضای بصری مراکز تجاری و یا آنچه که خود شهرداری تهران اعلام کرده است- یعنی به علت آفت زدگی و بیماری و امکان خطر آفرین بودن-، این رفتار مصداق بارز نقض حقوق مدنی و شهروندی ساکنین تهران و در مقیاسی بزرگتر مردم ایران است زیرا این درختان بخشی از حافظه ی تاریخی و نماد سنتی برای یکی از مهم ترین و قدیمی ترین خیابان های کشور است که در اثر سوء مدیریت شهرداری، دچار بیماری و نابودی شده -که این ادعا البته برای کشوری که داعیه ی فتح فضا را دارد، کمی مضحک است- و یا جهت سود جویی و منافع مادی گروهی خاص قربانی شده اند.
جالب این است که سایت رسمی فضاهای سبز و پارک های شهر تهران هم در بیانیه ای جالب و در نوع خود مضحک به اعلان جزئیات این طرح و دلایل ان پرداخته که مشروح ان به صورت زیر، عیناً بیان می شود:
“کار شناسایی کلیه ی درختان چنار در چهار منطقه ی شهرداری تهران، از میدان تجریش تا میدان راه آهن از تاریخ ۳۰/۸/۸۲ آغاز و در تاریخ ۴/۱۱/۸۲ به پایان رسید و بر این اساس از کل درختان، ۸۹۴۸ اصله درخت در مسیر خیابان ولیعصر (عج) ۷۹۲۲ اصله درخت به رنگ سبز، ۷۷۵ اصله درخت به رنگ زرد و ۲۵۱ اصله درخت به رنگ قرمز مشخص گردید. که در مراحل ابتدایی درختان با شناسنامه ی قرمز قطع گردیدند.
مراحل بعدی شامل موارد ذیل میباشد:
ـ اصلاح تاج پوشش درختان
ـ کاهش تراکم در واحد سطح
ـ جذب آب و مواد غذایی
ـ کودد هی و شخم سطحی
ـ جلوگیری از ورود فاضلاب ها به داخل نهرها
ـ مبارزه با آفات و بیماری ها
در این طرح اقدامات اصلاحی به صورت دستورالعمل با یک برنامه ی زمان بندی شده ی هشت ماهه، از طرف معاونت محترم خدمات شهری شهرداری تهران به مناطق مربوطه ابلاغ گردیده که خلاصه ی آن به شرح ذیل است:
۱- جداسازی نهر خیابان ولیعصر (عج) از مسیر فعلی و تبدیل محل استقرار درختان در سرتاسر خیابان به باغچه
۲- هرس شاخه های خشک و سبک سازی تاج درختان، جهت جلوگیری از خطرات احتمالی ناشی از سنگینی تاج و حذف آن ها
۳- حذف بتن و سنگفرش های موجود به طور کامل از کف نهر خیابان
۴- اصلاح خاک و بسترسازی مناسب آن
۵- اصلاح سیستم آبیاری با دور منظم و ترجیحاً آبیاری قطره ای جهت آبیاری درختان
۶- واکاری در محل درختان از بین رفته با نهال های مسنِ ۵ ساله
۷- حمایت از درختان در برابر صدمات گوناگون
۸- آمار برداری و مدیریت رایانهای درختان خطی
۹ – استفاده از روش های غیر شیمیایی برای مبارزه با آفات و امراض
۱۰ـ “کنده کنی” پس از قطع برای آزاد کردن بستر برای نهال یا گروه نهال های جدید الزامی است مگر در مواردی که استفاده از توان پاجوش دهی امکان پذیر و مطرح باشد.”
معاون خدمات شهری شهرداری تهران که معمولاَ قطع هر درختی را در پایتخت منکر می شد، این بار در مصاحبه ای با “روزنامه ی بهار”، این خبر را تایید کرد و گفت: “کارشناسان دانشکده ی محیطزیست دانشگاه تهران که به عنوان مشاوران طرح نگهداری از درختان ولیعصر از این درختان بازدید کرده بودند، تشخیص دادند که شش درخت در این محدوده خطرساز هستند.” مجتبی عبداللهی ادامه می دهد: “این درختان به دلیل پوسیدگی برای عابران خطرات جانی ایجاد میکرد، بنابراین در اولین فرصت قطع شدند و به زودی درختان دیگری جایگزین آن ها میشوند.” علی محمد مختاری، مدیرعامل سازمان پارکها و فضای سبز تهران هم قطع درختان را قانونی دانست و گفت: “این اقدام با نظر مشاور طرح واکاوی درختان خیابان ولیعصر و صدور رأی از سوی کمیسیون ماده ی ۷ انجام شده است.”
و ده ها نظرات به اصطلاح کارشناسی دیگری که با مروری سطحی به فضای مجازی و روزنامه های کثیرالانتشار کشور که، هر یک به نوعی سعی در توجیه این اقدام دارند؛ اما غافل از اینکه این ادعاها نه تنها کارشناسی نبوده و هیچ وجه علمی و قانونی ندارد، بلکه در حقیقت عذری بدتر از گناه است. زیرا در کشوری که در آن شعار ایستادن بر قله های علمی و فتح مدیریت جهانی و شعارهایی از این دست داده می شود، عجیب به نظر می رسد که سازمان متولی اداره ی پایتختِ آن، با بودجه های کلان و امکانات عریض و طویل، امکان محافظت علمی و تخصصی از چند اصله درخت را که دارای ارزش تاریخی و ملی برای مردم پایتخت و کل ایران هستند، ندارد؟
این مسئله و قطعات دیگری از پازل های اطلاعاتی را که کنار هم می گذاریم، شائبه ی قطع درختان برای نصب دوربین های امنیتی بیش از پیش نمایان شده و ذهن هر ایرانی وطن دوست و هر دوستدار محیط زیست را به خود مشغول می کند.
به هر جهت، این درختان هم قطع شدند و به صورت روزمره حقی دیگر از حقوق شهروندی و مدنی جامعه ی ایرانی پایمال شد که البته با در نظر گرفتن حقوق بسیار و مهم تری که روزانه از ایران و ایرانی گرفته شده و نقض می شود، شاید این اقدام زیاد به چشم نیاید. امیدوارم روزی فرا برسد که مردم ایران و دولت مردان آن، به درجه ای از رشد شخصیت انسانی و ارزش های انسانی و حقوق بشری برسند که، قطع حتی یک نهال گناهی بزرگ در تضییع حقوق شهروندی جامعه ی ایرانی باشد.
23 ژوئن 2014 ۹
9 ماهپیش