گفتگو با گردانندهی صفحهی واگذاری رایگان حیوانات خانگی در اینستاگرام/ سیاوش خرمگاه
صفحهی واگذاری رایگان حیوانات خانگی در اینستاگرام (chinchila_cinere) بیش از 51 هزار دنبال کننده دارد. این صفحه به دلیل متفاوت بودن در مقایسه با سایر صفحات مشابه در شبکههای اجتماعی پیرامون حمایت از حیوانات توجه ما را به خود جلب کرده است. صفحهی مذکور، در عین سادگی در عمل و ابزار، موفق به کمک رسانی موثر به حیوانات درمانده و تقویت فرهنگ و گفتمان رفتار مناسب با حیوانات شده است؛ در حدی که بعضی از چهرههای اخیر حیوان آزاری در فضای مجازی با کمک همراهان این صفحه شناسایی شدند. بر این اساس خط صلح به سراغ وفا گرک یراق، گردانندهی آن رفته است. از خانم گرک یراق که ساکن شهر اصفهان است، در رابطه با نحوهی فعالیتش در این صفحه و چگونگی دریافت اخبار متعدد مربوط به حیوانات آسیب دیده و نیازمند کمک، انگیزه، اهداف و مواردی از این دست پرسیدیم.
به عنوان اولین سوال، لطفاً بفرمایید چند وقت است که صفحهی کمک به حیوانات را راه اندازی کردید و اساساً انگیزهی شما از فعالیت در این زمینه در ابتدا چه بود؟
من حدود دو سالی میشود که این صفحه را راه اندازی کردم. این صفحه هم در ابتدا مانند سایر صفحات شخصی بود اما کم کم تصمیم گرفتم فعالیتم را هدفمند کنم. در واقع من حدود ده سال است از گربه نگهداری میکنم. فعالیت حمایتیام را از یک گربهی بیمار آغاز کردم؛ دوا و درمانش کردم و جانی دوباره به او دادم و احساس کردم بعد از آن، برکت وارد زندگیم شد و اتفاقات خوبی برایم افتاد که شوکه کننده بود. در این راه مردم هم واقعاً همراهی کردند و خیلی به من لطف داشتند همین شد که صفحه جان گرفت و توانستیم با اطلاع رسانی گسترده، امدادهای زیادی چه برای گربهها و سگها و چه حیوانات دیگر بگیریم.
به همین خاطر خوشبختانه هم وجدانمان راحت است و هم اینکه اطمینان داریم یک فعالیت اجتماعی هدفمند انجام میدهیم. همچنین زندگیمان سرشار از شادی و آرامش شده است. در حال حاضر خود من در خانهام از 24 گربه نگهداری میکنم. همهی گربههایم هم در ابتدا مریض بودند، اما درمان شدند.
آیا این کار برای شما منفعت شخصی و یا مالی هم دارد؟
خیر، من تا به حال هیچ منفعت مالی نداشتم و تمام دوستانی که مرا میشناسند، میتوانند در این خصوص شهادت دهند. حتی یک گربه با نژاد پرشین داشتیم که قیمت بالایی برای خرید آن به من پیشنهاد شد، اما حاضر نشدم آن را بفروشم. مسئلهی مهمی که وجود دارد، این است که ما کلاً با خرید و فروش حیوانات مخالف هستیم و فکر میکنیم. اگر به جای خرید و فروش، واگذاری انجام شود، جلوی دزدیها هم گرفته میشود. ضمن اینکه معتقدیم اصلاً کسی نباید روی یک موجود زنده قیمت بگذارد. تمامی موجودات زنده در چرخهی طبیعت، ارزش بالایی دارند و اساساً زندگی ما آدمها هم به آنها وابسته است؛ پس قیمت گذاری و خرید و فروش معنایی ندارد.
در نتیجه این صفحه نه برای شخص من و نه حامیان آن، تا به حال به هیچ عنوان منفعت شخصی یا سود مالی نداشته. ما واقعا داریم از هزینههای زندگی خودمان میزنیم. همسر من در بهشت زهرای تهران دفن است و حدود سه سال است هر وقت میخواهم به آنجا بروم، به خودم میگویم این کار درستی نیست و بهتر است آن مبلغ را -که مثلاً دویست هزار تومان میشود-، صرف هزینههای درمانی سگی کنم که تصادف کرده. شاید باورتان نشود اما من همیشه به خودم میگویم به جای اینکه یک مانتوی اضافه بخرم -و مثلاً صد هزار تومان هزینه کنم-، باید همین پول را خرج این زبان بستهها کنم که از گرسنگی تلف نشوند یا در فصل سرما توی کوچه و خیابان نمانند. اگر به صفحه توجه کنید، گاهی اوقات تا ساعت دو-سه نیمه شب در حال به روز کردن آن هستم. البته دغدغهی همهی حامیان همین است. در واقع ما از هزینههای اضافی و همین طور خواب، تفریح و مسافرتمان میزنیم.
فعالیتهای شما در آن صفحه به چه نحوی است و چه اهدافی را دنبال میکنید؟
همان طور که گفتم، امداد رسانی و نجات جان حیوانات آسیب دیده، یکی از مهمترین اهداف است. همچنین تعداد زیادی از حیوانات خانگی را واگذار میکنیم؛ چرا که مثلاً افراد زیادی هستند که بعد از زایمان گربههایشان، عاجز میمانند و نمیدانند با بچه گربهها چه کار کنند و به همین خاطر اکثراً آنها در خیابان سرگردان میشوند. ما سعی کردیم که این گربهها را به جای آوارگی و خیابانگردی، در خانهها جا بدهیم. یا اینکه با پیدا کردن کسانی که خانههای بزرگ دارند و نیازمند سگ نگهبان بودند، باعث شدیم سگها کمتر آوارهی کوچه و خیابانها باشند.
ما علاوه بر آن صفحه در اینستاگرام، کانالها و گروههای امداد و نجات مختلفی در تلگرام هم راه اندازی کردیم. مثل کانال ژاندارمری اصفهان که خود من مدیریت آن را بر عهده دارم و در زمینهی فرهنگ سازی فعال است. برخی اخبار حوزهی حیات وحش، محیط زیست یا کشتار سگها را که نمیتوان در اینستاگرام در مورد آنها اطلاع رسانی کرد، توی کانال منتشر میکنم. ما حامیان زیادی داریم که تعدادشان را میتوان حدود پنج هزار نفر برآورد کرد و همه به صورت خودجوش فعالیت میکنند. افرادی که با ما فعالیت میکنند، از طرف هیچ ارگانی حمایت مالی نمیشوند و در واقع تمام هزینههای درمانی حیوانات آسیب دیده، توسط خود حامیان و با دست خالی تامین میشود. البته گاهی دوستان مستاصل میشوند و اخبار مربوط به نیاز کمک مالی میگذارند و مردم هم لطف میکنند و مبالغی را اهدا میکنند اما خود من، تا به حال حتی یک بار هم چنین خبرهایی منتشر نکردهام. غذا رسانیها که توسط خودمان انجام میشود. مثلاً من دو جا مشغول به کار هستم که حقوق حاصل از یکی آنها را به طور کامل به این کار اختصاص دادهام. همچنین ما در اصفهان یک دامپزشک داریم که ایشان در این زمینه فعالیتهای حمایتی بسیاری دارند. در نتیجه ما در اصفهان خودکفا شدیم و زیاد مشکلی نداریم.
شما هر روز اخبار زیادی از حیوانات آسیب دیده و نیازمند کمک منتشر میکنید، چطور این حجم زیاد اطلاعات گردآوری میشود؟
ببینید، کانالهای زیادی مثل کانال محیط زیست، کانال حیوان آزاری و کانال اطلاع رسانی و واگذاری در تلگرام وجود دارد. اما اکثر اخباری که من در اینستاگرام میگذارم، مربوط به مواردی است که توسط خودِ مردم گزارش میشود. در واقع فالوورها، برای من دائم گزارشهایی در مورد اینکه مثلاً فلان جا سگی تصادف کرده، در محلشان گربهای با قلاده پیدا شده(که مشخص است صاحب داشته) و یا اینکه در جایی کشتار انجام میشود، میفرستند. در واقع مردم خودشان خبرنگار شدند، گزارش میدهند و فیلم تهیه میکنند، و این کار را نحو احسن هم انجام میدهند. گاهی اوقات آن قدر تعداد گزارشهایی که میرسد زیاد است که من واقعاً فرصت نهار خوردن هم ندارم.
ممکن است این سوال کمی کلیشهای باشد اما اجازه دهید بپرسیم آیا بهتر نبود این انرژی را صرف کمک به انسانها میکردید؟ چرا به جای استفاده از این ظرفیت برای انسانها، به حیوانات کمک میکنید؟
راستش همیشه این سوال از من میشود؛ یک سری از دوستان شماتت میکنند و یا برایم پیغام میگذارند که چرا به آدمها کمک نمیکنید. در این خصوص باید بگویم که اتفاقاً ما به فکر آدمها هم هستیم و در صفحهی خودم تا به حال چند عکس در رابطه با کودکانی که گم شده بودند، منتشر کردم تا بلکه خانوادههایشان پیدا شوند. کسی که به حیوانات کمک میکند صد در صد به فکر هم نوع خودش و انسانهای نیازمند هم هست… اما به هر حال این صفحه مخصوص حیوانات است و هدف مشخصی(کمک به حیوانات) دارد و در آن زیاد نمیتوان از مشکلات انسانها حرف زد.
به نظر شما وضعیت فرهنگی جامعهی ما در مورد رفتار با حیوانات چطور است؟
در این رابطه از طرفی به خاطر بی توجهیهایی که به حیوانات میشود، میتوانم بگویم خیلی بد است. بگذارید مثالی بزنم. کسانی که در همسایگی من زندگی میکنند، تا به حال به من خیلی کم لطفی کردند. جدا از اینکه با خوراندن سم، تا به حال چند تا از گربههایم را کشتند، حتی مرا به خاطر غذا دادن به گربهها دو مرتبه به دادگاه کشاندند. اتهام من این بود زبالهی خارج از نوبت توی کوچه میگذارم؛ در واقع غذاهایی را که برای گربههای محل تهیه میکنم، به عنوان زبالهی خارج از نوبت عنوان کرده بودند.
من از همسایههایم گذشتم و امید دارم که بشود دیدشان را تغییر داد. اما حامیان خیلی شاکی هستند. مثلاً میگویند که در حین غذارسانی، مردم به آنها بی احترامی میکنند، یا اینکه غذاها را برمیدارند. متاسفانه بعضی از مردم حامیان را آدمهایی دیوانه یا بیکار و علاف فرض میکنند که حتماً خوشی زیر دلشان زده که به حیوانات غذا میدهند! در صورتیکه نمیدانند ما با چه سختی و مشقتی این کار را انجام میدهیم. ما دیوانه و ناقص العقل نیستیم، فقط مهربانیم و حیوانات را دوست داریم. چیزهایی از حیوانات دیدیم که شاید دیگران در زندگیشان ندیده باشند.
از طرف دیگر هم با دیدن گزارشهای روزانهی مردم مثلاً در رابطه با اینکه به فکر گربهای مریض در کوچهشان هستند و یا یک سگ تصادفی را پیدا کردهاند، دلگرم میشوم و میبینم که زحمات ما به هدر نرفته است. اما به هر حال در رابطه با فرهنگ سازی، راه درازی در پیش داریم. مثلاً چند وقت پیش دوتا بچه گربهی سالم را به مهد کودک برده بودم که بچهها با آنها بازی کنند. بچهها از پشت شیشه خوشحالی میکردند ولی مربیهای نامهربانی بودند که هرچه صحبت کردم، نگذاشتند وارد مهد بشوم و بهانهشان این بود که اگر این بچهها مریض شوند، ما باید چه جوابی به خانوادههایشان بدهیم؟ نظر من این است که برای فرهنگ سازی باید کار را از خود بچهها شروع کنیم. اگر در مدارس و مهد کودکها، شرایطی به وجود بیاید که بچهها از طریق حامیان بتوانند با حیوانات دوستی کنند، بخش زیادی از جامعه در آینده حامی حیوانات خواهد شد.
البته من حتی معتقدم که افراد میانسال و یا سالمندان هم که وقت آزاد بیشتری دارند، میتوانند حامیان خوبی برای این حیوانات باشند. در آن سن و سال، وقتی آدم چنین سرگرمی پیدا کند، دلگرم میشود و امید به زندگیاش هم بیشتر میشود. نباید فراموش کرد که حیوانات چه اثرات روانی مثبتی بر انسانها میتوانند داشته باشند. مثلاً چند وقت پیش برای کودکی که به دلیل از دست دادن یکی از دستانش، مبتلا به افسردگی شدید شده بود، خانوادهاش گربهای میگیرند که یک دست نداشته. وقتی این بچه میبیند که آن گربه با داشتن یک دست، مانند سایر گربهها هر کاری انجام میدهد، امید به زندگی پیدا میکند.
برخلاف گروههای کلاسیک حامی حیوانات، شما از امکانات خاصی مثل امکانات اجرایی یا حتی وب سایت هم برخوردار نیستید و صرفاً از شبکههای اجتماعی استفاده میکنید. آیا این سادگی در فعالیت را آگاهانه انتخاب کردید یا صرفاً به خاطر فقدان امکانات به این شیوه فعالیت میکنید؟
واقعیت این است که به خاطر کمبود امکانات به این شکل فعالیت میکنم. من یک زن تنها هستم که یک دختربچه دارم. همسرم نه سال قبل، بر اثر سرطان، فوت شد و من خودم نانآور خانه هستم؛ تا ساعت 7 شب بیرون از خانه سر کار هستم و صرفاً وقت اضافهام را به این کار اختصاص میدهم. هزینههای داشتن وبسایت زیاد است. از طرفی هم ابزارهایی مثل اینستاگرام و تلگرام همیشه در دسترس هستند. مثلاً ممکن است من در بانک باشم و منتظر اینکه نوبتم شود، همان موقع خبری از یک واگذاری میرسد که به راحتی و به وسیلهی تلفن همراهم میتوانم در مورد آن اطلاع رسانی کنم. یا معمولاً حین غذا خوردن، خبرهای مربوط به امداد و نجات را منتشر میکنم. من همیشه باید آنلاین باشم وگرنه ممکن است کمکی که میتوان از طریق اطلاع رسانی به یک سگ در سرما کرد تا یک حامی که در نزدیک ترین محل به آن قرار دارد به سراغش برود، دریغ شود. به هر حال کار با وبسایت نیازمند این است که دائم پای کامپیوتر یا لپ تاپ بنشینی که با توجه به شرایط زندگیام، چنین کاری برایم مقدور نیست.
این یک روش ساده اما موثر است. مثلاً ما یک حامی کوچولوی 10 ساله داریم که همیشه میگوید من دوست دارم وقتی بزرگ شدم، شبیه تو شوم! هرچند که من فکر میکنم او الان هم شبیه من است! همیشه یک موبایل دستش است که تمام امکانات موبایل مرا دارد و از من درخواست کرده که خبرهایی که در اینستاگرام میگذارم، بازنشر کند که من هم با کمال خوشحالی پذیرفتم. در نتیجه همه از این طریق میتوانند فعالیت داشته باشند؛ نه فقط در زمینهی حیوانات که ما نیازمند فعالین محیط زیست، آب و منابع طبیعی و سایر حوزهها هم هستیم. سوالی که همیشه ذهنم را درگیر خودش میکند این است چرا در شرایطی که افراد به سادگی میتوانند چنین فعالیتهایی انجام دهند، صفحات اینستاگرامشان را هدفدار نمیکنند؟ چه دلیلی دارد فقط عکسهای شخصیشان را در این شبکه منتشر کنند که در عین حال مزاحمتهایی هم برایشان ایجاد شود؟ واقعاً باید در زمینهی استفادهی به نحو احسن از اینترنت فرهنگ سازی شود. من این کار را میکنم چون عاشق حیوانات هستم؛ دیگران هم حتماً به مسائلی علاقه مند هستند که میتوانند در آن راستا فعالیت هدفمند داشته باشند.
شیرینترین یا آموزنده ترین خاطرهتان در این چند سالی که برای حیوانات فعالیت میکنید، چه بود؟
یک روز بچه گربهی خوشگلی که مادرش را گم کرده بود، پیدا کردم. این بچه گربه افسردگی گرفته بود و هیچ چیزی نمیخورد. هر چه تلاش کردم و با ویتامین دادن خواستم اشتهایش را باز کنم، فایده نداشت و غذا نمیخورد. توی چشمهایش غم را میدیدم و میدانستم که مادرش را میخواهد. بعد از گذشت چند روز، یک شب او را زیر پیراهنم گذاشتم و سرش را لیس زدم. قصدم از این کار این بود که احساس کند من مادرش هستم و به همین خاطر این نقش را برایش بازی کردم. خوشبختانه نتیجه هم داد و او شروع به غذا خوردن کرد و کم کم صورت ناراحت و غمگینش، خندان شد. این شیرینترین خاطرهی من بود که البته ممکن است خیلیها از شنیدنش چندششان شود اما من این کار را کردم و هیچ مشکلی هم برایم پیش نیامد.
متاسفانه باورهای غلطی وجود دارد مبنی بر اینکه موی گربه برای انسان مشکل ایجاد میکند و مثلاً منجر به نازایی میشود در حالیکه این طور نیست. مگر در موارد نادر که آن هم چرخهای دارد که باید طی شود؛ توکسوپلاسموز فقط هم از گربه نیست، با خوردن میوه و یا سبزیجات نشُسته هم ممکن است چنین مشکلی به وجود بیاید. اما مسئله به این سادگیها نیست و باید این باورهای غلط از بین برود. گربهها بسیار موجودات تمیزی هستند و همان طور که میدانید آن قدر وسواس دارند که حتی توی خاک مخصوص خودشان و یا باغچه ادرار میکنند. یا اینکه میگویند سگ نجس است؛ چطور چنین موجودات بی گناهی میتوانند نجس باشند؟ باور کنید هیچ حیوانی نجس نیست… البته بحث من فضولات حیوانات نیست که اگر این چنین باشد، برای انسان هم نجس است. اما آیا این مسئله دلیلی شده برای اینکه انسانها با هم نامهرمانی کنند!؟
مردم چطور میتوانند به شما و گسترش فعالیتی که انجام میدهید، کمک کنند؟
راههای کمک همیشه باز است. در واقع مواردی که ما اطلاع رسانی میکنیم، اکثراً همراه با شماره تلفن و آدرس است. گاهی هم مردم سوالاتی از ما میپرسند که به آنها با کمال میل جواب میدهیم. مثلاً خیلی وقتها این سوال پرسیده میشود که ما یک بچه گربه پیدا کردیم و چطور باید به آن شیر دهیم؟ من همیشه -تا جایی که در توانم بوده-، وقت گذاشتم و کسانی را که علاقه مند بودند، راهنمایی کردم؛ چون معتقدم خیلی از این افراد ممکن است در آینده خودشان حامی شوند. همچنین افراد میتوانند مطالب صفحهی ما را کپی کنند و خودشان هم آنها را در صفحاتشان بگذارند تا بلکه این موجودات بی گناه هرچه زودتر خانهدار شوند و یا امدادی بهشان برسد. من همیشه مینویسم کپی آزاد است و هر کسی میتواند مطالب را بازنشر کند.
ضمناً ما به تازگی گروهی به نام “انیمال اداپت” هم در تلگرام راه اندازی کردهایم که فعلاً حدود صد عضو دارد و هر کسی که به فعالیت در این زمینه علاقه مند است، میتواند در این گروه فعال باشد. البته تعداد گروههای حمایتی واقعاً زیاد است و اگر کسی علاقه مند بود، میتواند در اینستاگرام به من پیغام بدهد تا او را بهتر راهنمایی کنم و لینک گروهها و صفحات مربوط به شهرهای مختلف را با کمال میل برایش بفرستم.
در رابطه با کمکهای مالی اما، من تاکید دارم کسی که کمک میکند، باید اسم کلینیک، دکتر مربوطه و شماره تلفن یا آدرس محل را قبل از کمک بداند. متاسفانه من نمیتوانم در مورد تک تک این اخبار تحقیق کنم اما با بودن چنین اطلاعاتی، این شرایط فراهم میشود که افرادی که قصد کمک دارند، خودشان بتوانند به راحتی قضیه را پیگیری کنند. باز هم تاکید میکنم در مورد کمکی که میکنید حتماً اطمینان حاصل کنید؛ حتماً با کلینیک تماس بگیرید و مثلاً بپرسید آیا واقعاً چنین سگی آنجاست که ما به آن کمک کنیم؟ همچنین واگذاری نباید به راحتی باشد. باید همراه با فرم و دیدن جا و مکان صورت بگیرد. این توصیهها از این جهت است که متاسفانه به هر حال همه میتوانند به صفحات ما دسترسی داشته باشند و ممکن است برخی بخواهند سوئاستفاده کنند. البته موارد معدود است اما به عنوان مثال ما با افرادی هم مواجه شدیم که واگذاریها را قبول میکردند اما بعد همان حیوانها را میفروختند!
و به عنوان حسن ختام اگر حرف خاصی دارید، لطفاً بیان کنید.
من به آینده امید دارم و فکر میکنم همین فعالیتها و اطلاع رسانیها، در نهایت موثر واقع خواهد شد تا مردم رفتار بهتری با طبیعت و حیوانات داشته باشند و به آنها احترام بگذارند. حتی همین گفتگوی شما میتواند موثر باشد. آرزو دارم روزی را ببینم که دیگر خبر هیچ حیوان آزاری به ما نرسد. در رابطه با طبیعت هم همین طور؛ مثلاً کسانی هستند که برای روشن کردن آتش، درخت میسوزانند. خوب، آن درخت زندهاست و اکسیژن تولید میکند؛ کاری که هیچ جان دار دیگری نمیتواند انجام نمیدهد.
من فکر میکنم ما باید اول خودمان و محیط اطرافمان را دوست داشته باشیم تا بتوانیم برای دیگران هم احترام قائل باشیم. کسانی که به طبیعت، حیوانات یا آدمها آزار میرسانند، در درجهی اول خودشان را دوست ندارند…
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
برچسب ها
اصفهان امداد اینستاگرام تلگرام چینچیلا سینره حقوق حیوانات حمایت از حیوانات حیوان آزاری حیوانات حیوانات آسیب دیده حیوانات خانگی خط صلح ژاندارمری اصفهان سگ سیاوش خرمگاه شبکه های اجتماعی غذا رسانی گربه ماهنامه خط صلح واگذاری حیوانات خانگی وبسایت وفا گرک یراق