
انتخابات پیش رو و چالش حضور زنان در گفتگو با فائزه رفسنجانی/ سیمین روزگرد
فائزه هاشمی رفسنجانی، دومین دختر اکبر هاشمی رفسنجانی، نمایندهی مجلس شورای اسلامی در دورهی پنجم، مدیر مسئول سابق روزنامهی زن، فعال سیاسی و عضو حزب کارگزاران سازندگی است.
با توجه به موضوع پروندهی ویژهی این شماره از ماهنامهی خط صلح، با فائزه هاشمی گفتگویی داشتیم و از وی پیرامون چالش حضور زنان در مجلس پرسیدهایم.
خانم هاشمی در این گفتگو با تاکید بر اینکه “نمیتوانیم بگوییم خانمهایی که در حال حاضر در مجلس هستند، چون مدافع حقوق زنان نیستند یا از طرحها و لوایحی دفاع کردند که به ضرر حقوق زنان بود، باید در مجلس باشند یا نباشند”، میگوید: ” اینکه زنان تعدادشان در مجلس افزایش پیدا کند، فارغ از هر تفکری، بسیار خوب است ولی خب طبیعتاً تلاش ما برای ورود بیشتر زنان اصلاح طلب به مجلس است.”
وی همچنین در رابطه با امکان کسب رای دو گروه جنسیتی زن و مرد برای زنان معتقد است که: “خود خانمها، خودشان را به دلیل کم بودن تعداد خانمهایی که در مجلس و یا مدیریتهای کلان بودند و فرصت پیدا نکردند که عملکرد و تواناییهایشان را به دیگران نشان دهند، کمتر باور دارند. در نتیجه من فکر میکنم که متقاعد کردن خانمها، کار سختتری نسبت به متقاعد کردن آقایان باشد.”
خانم هاشمی بخشی از جنبش زنان ایران برای تصاحب بیشتر کرسیهای نمایندگی در مجلس آتی، در حال تلاش هستند. به نظر شما آیا اساساً وجود بیشتر زنان نماینده در مجلس به معنی طرح بیشتر مطالبات خانوادهها یا دفاع موثرتر از حقوق زنان خواهد بود؟
قطعاً همین طور است. وقتی تعداد نمایندگان زن مجلس کم باشد، در عدم تحقق چنین مطالباتی نیز تاثیرگذار است چرا که مجلس عدد و رای است و نمایندهها برای رای دادن به یک موضوع مشخص لابی هم میکنند. بر این اساس هرچه تعداد بیشتر باشد، چهرهها بیشتر باشد، آرائ و تلاشها در راستای مطالبات بیشتر میشود، و من فکر میکنم که موثر است.
آیا اساساً پتانسیل کافی در جامعهی ما، یعنی شخصیتهایی که بتوانند برای تصاحب کرسی نمایندگی گام بردارند و بتوان به آنها اطمینان داشت، وجود دارد؟ منظور این است که اساساً در سایهی فعالیت کم زنان در سطوح مدیریتهای کلان آیا ما با خلائ زنانی که شانس ورود به مجلس در رقابت با مردان دارند، رو به رو نیستیم؟
ببینید از نظر تعداد، کیفیت، پتانسیل و تواناییهایی که وجود دارد، کاندیداهایی که به خصوص برای تهران و شهرهای بزرگ وجود دارند، قابل قبول است و من فکر میکنم این پتانسل وجود دارد که چندین برابر تعداد نمایندگان زنی که الان در مجلس حضور دارند، وارد مجلس شوند. اینکه بتوانند در جامعهی ما با مردان وارد رقابت شوند، بحث دیگری است چرا که مردان ما به خاطر سمتهایی که دارند، در رسانهها زیاد مطرح هستند، مردم میشناسندشان و با آنها ارتباط دارند در حالی که خانمهای ما این پستهای مدیریتی را ندارند. شما روزنامهها، سایتها و تمامی فضاهای مجازی و غیرمجازی را که نگاه میکنید، میبینید که استاندارها، رئیس جمهور، وزرا و معاونین وزیر، مدیر کلها، رئسای دانشگاهها، سفرا که 99 درصدشان مرد هستند، این یا آن حرف را گفتهاند. در چنین فضایی رقابت مشکل میشود چرا که جامعه معمولاً به آنهایی رای میدهد که میشناسد. در نتیجه باید روی این قضیه زیاد کار شود تا خلائای که از فاصلهای که از نظر شناخت جامعه بین زنان و مردان وجود دارد، پر شود و در واقع این مشکلیست که باید حل شود.
جدا از این مسئله، بحث تبلیغات هم، بحث مهمی است. تبلیغات، خصوصاً با توجه به اینکه خرجها هم در جامعه بالا رفته است، نیاز به پول دارد و به هر حال در جامعهی ما پول و منابع مالی دست زنان کمتر است و کمتر این امکانات در اختیارشان است و بر همین اساس در این زمینه هم به تلاش بیشتری نیاز دارند تا بتوانند با آقایان رقابت کنند.
در حال حاضر نمایندگان زنی در مجلس هستند که خود این افراد یا متهم به کم تحرکی و انفعال در حمایت از قوانین به نفع خانوادهها یا زنان و یا حتی متهم به همراهی و حمایت از این لوایح هستند، آیا بودن یا نبودن این زنان که مدافع حقوق زنان نبودهاند، میتواند در زنانه کردن مجلس و انتظاری که از این ایده داریم ایفای نقش مثبتی کند؟ منظور این است که در تقابل با کاندید مردی که از حقوق زن سخن میگوید و کاندید زنی که به حقوق زن بی اعتنا است، در بحث زنانه کردن مجلس باید به کدام رای داد؟
اینکه بگوییم خانمهایی که در حال حاضر در مجلس هستند، مدافع حقوق زنان نیستند یا از طرحها و لوایحی دفاع کردند که به ضرر حقوق زنان بود، باید در مجلس باشند یا نباشند، درست نیست. عملکرد این خانمها را باید با مردانی که در مجلس هستند، مقایسه کنید؛ مگر مردانی که الان در مجلس هستند، غیر از این عمل میکنند؟ چطور بودن مردان در مجلس با چنین تفکراتی اشکال ندارد ولی بودن این خانمها اشکال دارد؟
پس بنابراین من در وحلهی اول دنبال این هستم که زنها تعدادشان افزایش پیدا کند و پایشان به مجلس باز شود. مسئلهی دوم هم جریان فکری هست. در حال حاضر هم –حالا غیر از اعتدالیون-، دو دسته جریان فکری مشخص داریم؛ اصلاح طلبان و اصولگرایان. طبیعیست که ترجیح ما، به عنوان یک فرد اصلاح طلب این است که تا جایی که میتوانیم تعداد زنان اصلاح طلب مجلس را افزایش دهیم تا بتوانیم از آن افکار و ایدههایی را که داریم از طریق این خانمها پیگیری کنیم تا شرایط تصمیمگیری در مورد آنها فراهم شود. ولی من اعتقاد دارم که خودِ زن بودن هم مهم است. من خیلی قبول ندارم که زنان منفعل هستند. ما در حال حاضر 9 نمایندهی زن و 281 نمایندهی مرد داریم. طبیعیست که ما صدای مردان را بیشتر میشویم. معنی این نیست که زنان منفعل بودند و کم فعالیت کردند، چون تعدادشان کم بوده، کمتر خودشان را نشان دادند. اینکه زنان تعدادشان در مجلس افزایش پیدا کند، فارغ از هر تفکری، بسیار خوب است ولی خب طبیعتاً تلاش ما برای ورود بیشتر زنان اصلاح طلب به مجلس است.
اما خب در شرایطی که انتخاب بین یک مرد حامی حقوق زنان و یک خانم بیتفاوت به این مسئله باشد، من طبیعتاً مردان را انتخاب میکنم؛ در واقع ترجیح با زنان اصلاح طلب و با تفکرات روشنتر است اما اگر قرار باشد زنان غیر اصلاح طلب و یا دگم وارد مجلس شوند، طبیعیست که ما افراد اصلاح طلب را میخواهیم. در واقع تعصب صد در صد هم روی طیف زن نداریم که حالا به هر قیمتی باید فقط زنان به مجلس راه پیدا کنند. اما در مقابل هم این مسئله را داریم که مردان غیر اصلاح طلب و با تفکر بسته به مجلس بروند و یا زنان این گونه بروند که در چنین شرایطی من ترجیح میدهم که زنان به مجلس بروند.
آیا طیف، گروه یا سازمان سیاسی یا مدنی مشخصی از ایدهی زنانه کردن مجلس حمایت میکند یا مثلاً این دیدگاه متعلق به طیف اصلاح طلب است یا این حرکت را کاملاً خودجوش و برآمده از مطالبات جمعی و بدون سازمان دهی مشخصی میدانید؟
در درجهی اول خود خانمها این حرکت را آغاز کردند تا این تفکر را ایجاد بکنند که ضرورت دارد تعداد خانمها در مجلس افزایش پیدا کند. حالا خیلی از این خانمها در احزاب اصلاح طلب هستند -و من فکر میکنم که در طیف اصولگرا هم این اتفاق دارد میافتد-، که طبیعتاً در حال متقاعد کردن حزب خودشان هستند که با آنها همراه بشود؛ چرا که خیلی مهم است که در لیستهایی که احزاب یا گروههای اصلاح طلب میدهند، تعداد زنها افزایش پیدا کند. ما خانمها که در مجمع زنان اصلاح طلب و بخشهای مختلف هستیم، بنا را بر حداقل سی درصد گذاشتهایم. یعنی مطالبهی ما از احزاب این است که باید حداقل سی درصد از لیستهایشان را خانمها تشکیل دهند. احزاب هم در این خصوص مقاومتی نمیکنند. یعنی من در حزب کارگزارانی که خودم هستم و از احزاب دیگر هم خبر دارم، به نظر میآید که یک همراهی خوبی در حال شکل گیری ست. اما بیشترین انتظار و موفقیت میتواند زمانی باشد که احزاب به این قضیه واکنش مثبت نشان دهند.
پس ما در حال حاضر هم خود خانمهای اصلاح طلب را داریم که در این خصوص در حال تلاش هستند و هم احزاب که در شوراها و کمیتههای مرکزیشان حضور خانمها را نسبت به دوران گذشته افزایش دادند و در واقع خانمها الان فعالتر هستند و امیدوارم که این قضیه به همین نحو با واکنش مثبت مواجه شود.
ضمناً علیرغم اینکه من خودم در فضای مجازی فعال نیستم اما در این خصوص باید اشاره کنم که خانمها در فضای مجازی هم از طریق راهاندازی کمپینهای مجازی هم فعال هستند.
شاید کسب آرای زنان به یک نمایندهی زن دشواری خاصی نداشته باشد ولی نظر شما برای جذب آرای مردان با توجه به اینکه این حضور حداقل در تیتر خودش یک حضور جنسیتی است، چیست؟ چطور مردان را قانع میکنید به زنی که به هدف زنانه کردن مجلس، وارد عرصه میشود، رای دهند و چه منافعی را برای آنان تشریح میکنید.
من فکر نمیکنم که متقاعد کردن مردان کار چندان سختی باشد؛ چرا که زنان و مردان جامعه با هم هستند. ما اگر نگاهی به خانوادهها بیندازیم، میبینیم که اعضای خانوادهها با هم، هم نظر هستند و بر اساس لیستی که تهیه میکنند، رای میدهند؛ حالا یا مرد خانواده یا زن خانواده و یا بچهها که مثلاً از دانشجویان و افراد فعال هستند آن لیست را به سایر اعضای خانواده ارائه میدهند. من خودم در مجلس پنجم، بخش عمدهای از رای دهندگانم را مردان تشکیل میدادند و این طور نبود که صرفاً زنان به من رای داده باشند؛ در نتیجه من این مسئله را زیاد به تفکیک نمیبینم.
از طرفی، اگر فقط رای خانمها را هم داشته باشیم، تعداد کمی نخواهد بود. خود آقای هاشمی]اکبر هاشمی رفسنجانی[ میگفت اگر فقط خود خانمها، به خانمها رای دهند، میتواند تمام مجلس را زنان تشکیل دهند. بر این اساس ما بر اساس کمپینی که راه افتاده، در حال تلاش هستیم که حداقل خانمهایی را که در خانواده و جامعه هستند، متقاعد کنیم؛ چرا که خانمها همان طور که گفتم اثر خوبی در خانواده و جامعهی خودشان-بیشتر به عنوان مادر- دارند. همین مسئله، میتواند کار سختتری باشد چرا که خود خانمها، خودشان را به دلیل کم بودن تعداد خانمهایی که در مجلس و یا مدیریتهای کلان بودند و فرصت پیدا نکردند که عملکرد و تواناییهایشان را به دیگران نشان دهند، کمتر باور دارند. در نتیجه من فکر میکنم که متقاعد کردن خانمها، کار سختتری نسبت به متقاعد کردن آقایان باشد.
یعنی به نظر شما زنان خودشان را باور ندارند…
بله باور ندارند و باید تلاش بر این باشد که این خودباوری در خود خانمها ایجاد شود.
با توجه به اینکه وعدههای انتخاباتی کاندیداهای مجلس، به خصوص در شهرهای کوچک، معمولاً حول مطالبات محلی مطرح میشود، مثلاً کاندید وعدهی آسفالت کردن یک منطقه یا تامین آب آشامیدنی و غیره را میدهد، چطور در چنین فضایی یک کاندید زن میتواند بحث حقوق زنان را به رای دهندگان که مطالبات محلی دارند، بقبولاند؟
خانمی که میخواهد به مجلس برود، قرار نیست که فقط در رابطه با موضوع حقوق زنان فعالیت داشته باشد. این خانم، مثل تمامی نمایندگان، تمامی مطالبات را دنبال میکند؛ از جمله حقوق زنان ولو اینکه این مسئله جزو اولویتهایش باشد. در واقع همان وعدههایی که کاندیداهای مرد میتوانند بدهند، کاندیداهای زن هم میتوانند بدهند و باید هم بدهند و نباید خودشان را یک بعدی و یک شخصیتی بکنند که فقط بخواهند در رابطه با حقوق زنان حرف بزنند. یک نمایندهی مجلس تمامی این وظایف را به عهده دارد و خانمهای که توانایی چنین کارهایی را دارند باید وارد عرصه شده و کاندید بشوند.
به طور کلی اینکه، خانمهای نماینده نباید صرفاً بحثهای جنسیتی را مطرح کنند هرچند که میتواند این بحثها در اولویتهایشان قرار داشته باشد. مثلاً من اگر خودم کاندیدا بشوم، در زمان تبلیغات انتخاباتیام، برنامههایی را که اعلام میکنم، تلاش در جهت برابر کردن حقوق مردان و زنان است و اینکه قوانینی را مطرح کنیم که این برابری را ایجاد بکند و برای تصویب آنها تلاش کنیم. با این حال، نمیتواند که همهی برنامهها، شامل این موارد باشد. من در زمانی که نماینده بودم، هر جایی که میرفتم هرگونه مطالبات مردم به من منتقل میشد و من هم تلاش میکردم که به همهی آنها توجه داشته باشم و مثلاً در لواسان و یا اسلام شهر، کارهایی اعم از گازکشی، جاده سازی و ساخت استادیوم را به انجام رساندیم.
به هر ترتیب شما وقتی نماینده باشید، چه زن و چه مرد باشید، اقتدار و جایگاه لازم را در بین مردم به دلیل ارتباطاتی که با وزارت خانهها و ادارات مختلف دارید، به دست خواهید آورد.
من معتقدم که خانمها اگر خودشان را صرفاً به مسائل جنسیتی و حقوق زنان محدودکنند، حتماً شکست خواهند خورد.
آیا شما خودتان تصمیمی مبنی بر اینکه برای انتخابات آتی مجلس کاندید شوید، دارید؟
فعلاً تصمیم قطعی در این خصوص ندارم اما در حال فکر کردن به این مسئله هستم.
در پایان اگر نکتهای هست که مایل به بیان آن هستید، بفرمایید.
نکتهی خاصی نیست اما خواهش من این است که به این موضوع بیشتر بپردازید و این فضا و جو را ایجاد کنید؛ چرا که رسانهها در این خصوص میتوانند بسیار تاثیرگذار باشند.
ممنون از فرصتی که در اختیار ماهنامهی خط صلح قرار دادید.

برچسب ها
سیمین روزگرد فائزه هاشمی ماهنامه خط صلح، ماهنامه شماره ۵۵، مجلس شورای اسلامی، کمپین تغییر چهره مردانه مجلس، فائزه هاشمی رفسنجانی، اکبر هاشمی رفسنجانی، مشارکت سیاسی زنان