بیتعهدی سازمان ملل و دولت ترکیه در قبال پناهندگان؛ در گفتگو با سهند آذرترک/ سیمین روزگرد
سهند آذرترک فربختی، فارق التحصیل دانشکدهی حقوق قاضی آنکارا و عضو کانون وکلای آنکارا و کانون وکلای مرکز(کل ترکیه) است. وی علاوه بر اینکه سابقهی حضور در دادگستری آنکارا تحت عنوان کارشناس را دارد، تا سال 2012 در حدود 6 سال هم کارمند کمیساریای عالی پناهندگان(یوان) در ترکیه بوده و مدتی هم در آسام به صورت داوطلبانه در رابطه با امور پناهندگان فعالیت داشته است.
به بهانهی موضوع پروندهی ویژهی این شماره از ماهنامهی خط صلح، گفتگویی با ایشان در رابطه با وضعیت پناهجویان و پناهندگان در ترکیه، داشتهایم. در این گفتگو تلاش کردیم که از سویی با توجه به قانون جدید اتباع خارجی و حمایت بین المللی که از اپریل 2013 تصویب و از اپریل 2014 به اجرا درآمده است، و همچنین افزایش تصاعدی میزان پناهندگان در ترکیه طی سالهای اخیر، دریابیم وضعیت پناهجویان و پناهندگان ایرانی ساکن ترکیه، با چه تغییرات منفی و مثبتی همراه شده است…
جناب آذرترک، به عنوان اولین سوال بفرمایید که آیا آماری مبنی بر اینکه در حال حاضر چه تعداد پناهجوی ایرانی در ترکیه هستند، در اختیار دارید؟
در این رابطه آمار دقیقی در اختیار نیست اما در حال حاضر حدود 100 هزار پروندهی باز(غیر از سایرین که به طور قانونی ثبت نشدند و یا پروندههایشان بسته است) نزد سازمان ملل قرار دارد که مشخص هم نیست چه تعداد از این پروندهها مربوط به ایرانیان است و معمولاً همزمان با آمارهایی که سازمان ملل در پایان هر سال ارائه میدهد، مشخص میشود.
این را هم باید در نظر بگیریم که در طی سالهای اخیر، هرچه به جلو میرویم، آمار پناهندگان در ترکیه افزایش یافته است.
در دهههای اخیر، در چه سالهایی و اکثراً به چه دلیل، ایرانیان بیشتری در کشور ترکیه اعلام پناهندگی کردند؟
ببینید متاسفانه در این خصوص هم آمار دقیقی در اختیار نیست و حتی خودِ یوان هم آماری ارائه نداده است اما معمولاً بعد از حوادث سیاسی-اجتماعی مهم که در ایران اتفاق میافتد، مثلاً حوادث پس از انتخابات سال 88 در ایران، تعداد مراجعت کنندگان ایرانی به سازمان ملل تحت عنوان پناهندهی سیاسی، به طور آنی بالا میرود و سپس میزان این مراجعت کنندگان کم کم به حالت عادی بازمیگردد. در مقاطع دیگر زمانی و خصوصاً در این اواخر، تعداد پناهندگان دینی و عقیدتی در ردهی اول قرار دارند.
اخیراً و با توجه به قوانین جدید در ترکیه، حقوقی اعم از حق درمان رایگان و یا حق کار و تحصیل برای پناهجویان در نظر گرفته شده که مشکلات آنان را نسبت به گذشته تا میزان قابل تاملی کاهش داده است؛ در خصوص این قوانین و چرایی به وجود آمدنشان لطفاً کمی توضیح دهید.
بله، طبق قانون جدید، تمام پناهندگانی که کارت هویت و یا همان کیملیک دارند، میتوانند از بیمهی درمانی استفاده کنند. این بیمه، تقریباً همهی نیازهای درمانی را پوشش میدهد و محدودیتی ندارد؛ غیر از مسائلی که جزو بیماریهای جدی به حساب نمیآیند مثل کاشتن دندان که آن را در بسیاری از کشورهای اروپایی هم بیمهی درمانی پوشش نمیدهند.
در رابطه با تحصیل باید اشاره شود که قبلاً هم این حق برای پناهندگان وجود داشت اما در قانون به آن اشارهای نشده بود.
از لحاظ حق کار، اگر ما به قانون جدید نگاه کنیم-غیر از آن محدودیتهایی که برای همهی اتباع خارجی هست و در برخی حیطهها اجازهی کار ندارند-مثل اینکه اتباع خارجی نمیتوانند وکالت بکنند-، محدودیت خاصی در مورد کار کردن وجود ندارد اما مشکلی که در این بین وجود دارد این است که اگر یکی از شهروندان ترک بخواهند به یک پناهنده کار بدهد، باید به ادارهی کار و امور اجتماعی مراجعت کند و اگر این اداره با کار کردن شخص پناهنده در آن جایگاه موافقت کند، میتواند شخص شروع به کار کند. همچنین کارفرما ملزم به پرداخت حداقل حقوق و مبلغی بابت بیمه است که متاسفانه اکثر کارفرماها، زیر بار این مسائل نمیروند. در واقع هم مراحل اداریاش طولانی هست و هم از جهت مالی به منفعشان نیست. البته در حال حاضر اکثر پناهندگان کار میکنند، اما به شکل غیرقانونی و سیاه و به همین خاطر از بسیاری از حقوق خودشان محروم هستند.
در رابطه با این قانون، باید گفت که یوان با دولت ترکیه لابی کرده و صحبتهای مفصلی داشته است اما دلیل اصلی ایجاد آن، همسانسازی قوانین کشور ترکیه با اتحادیهی اروپا است. ترکیه در خصوص پناهندگان پیشتر قوانین به خصوصی نداشت و قوانین مربوط به پناهندگان، قوانینی پراکنده و سطحی بودند که دولت ترکیه با توجه به تعهداتی که در قبال اتحادیهی اروپا داشت، مجبور شد که چنین قانونی را هم تصویب کند.
تا همین چند سال پیش، پناهجویان در ترکیه شرایط سخت تری داشتند؛ اعم از اینکه حتی باید به دولت ترکیه، پول خاک پرداخت میکردند…
بله، متاسفانه در گذشته و خصوصاً تا قبل از این قانون جدید، چون قانون منسجمی در رابطه با پناهندگان وجود نداشت، پناهندگان هم به مانند سایر اتباع خارجی در مراجعه به ادارات دولتی، مجبور بودند که پول بدهند و مسئلهی پول خاک هم وجود داشت.
پس از زلزلهی وان که موجب شد دفتر کمیساریای عالی پناهندگان در این شهر موقتاً تعطیل شود، پناهجویان ایرانی ساکن این شهر دچار چه مشکلاتی شدند؟ به علاوه وجود دو دفتر فعال یوان در ترکیه چه مزایا و چه معایبی برای پناهجویان داشت؟
بعد از زلزلهی وان، پناهندگان واقعاً با مشکل مواجه شدند و در آن موقع احتیاج ضروری به کمک داشتند و جدا از اینکه امکانات یوان محدود بود که نتوانست به سرعت وارد عمل بشود، امکانات دولت ترکیه هم محدود بود کما اینکه به خود اهالی وان هم بعد از چند روز توانستند کمکهای اولیه را برسانند. بعد از آن هم مشکلی که پناهندگان با آن روبهرو شدند این بود که یوان میگفت آشنا یا فامیلی در شهر دیگری معرفی کنید تا شما را به آنجا بفرستیم؛ این در شرایطی بود که الزاماً پناهندگان در شهرهای دیگر آشنا یا فامیلی نداشتند و از طرفی هم با توجه به اینکه مدتی از اقامت آنها در شهر وان میگذشت، برای خودشان یک محل سکونت و کاری دست و پا کرده بودند که بعد از آن مجبور شدند که همه چیز را از صفر شروع کنند و بعد هم که دفتر وان هم بسته شد، دیگر محلی که از پناهندگان حمایت کند در این شهر وجود نداشت و این هم مسئلهای بود که برای کسانی که خود را به صورت غیرقانونی و یا حتی قانونی به این شهر میرساندند، مشکل به وجود آورد.
تاسیس دفتر یوان در وان، به این خاطر بود که کسانی که به صورت قاچاق وارد ترکیه میشوند، با توجه به اینکه مدرکی ندارند، احتمال اینکه تا خودشان را به آنکارا برسانند، خطر بارداشت و دیپورت تهدیدشان کند، زیاد بود؛ در نتیجه همین که خودشان را به اولین شهر مرزی ترکیه میرساندند سازمان ملل آنها ثبت نام میکرد و سپس هم به دولت ترکیه هدایت میشدند تا وضعیت حقوقیشان شکل قانونی به خود بگیرد؛ این مزیت زیادی بود.
یکی از معایبی هم که میتوان برای آن برشمرد این است که با توجه به اینکه دفتر وان با دفتر مرکز که در آنکارا قرار داشت، فاصله داشت، برای پناهندگان ارتباط با مرکز و رساندن مشکلات خودشان به مرکز، کمی سخت بود. با این حال اما به نظر من مزیت آن از معایبش بیشتر است.
البته پس از زلزلهی وان هم علیرغم اینکه هیچ کس از مسئولان رده بالای سازمان ملل، در یوان وان نماند و همه به آنکارا رفتند، این دفتر به طور کلی بسته نشد و مامورانی در سطح پایین بودند که ارتباط را با آنکارا برقرار میکردند. در حال حاضر هم دفتر وان فعالتر شده و پناهندگانی که خودشان را به وان میرسانند، به جاهای مرتبط هدایت میکنند اما تا جایی که بنده اطلاع دارم، دیگر مصاحبههای یوان در آن دفتر انجام نمیشود.
همچنین یوان یک دفتر هم در استانبول دارد که علیرغم اینکه از همان اول فعال بوده اما به دفتر مرکز وابسته و تقریباً هیچ مصاحبهای در آن انجام نمیشود و این در شرایطی است که در دفتر وان قبل از اینکه به حالت نیمه فعال دربیاید، مصاحبه انجام میشد و تمام تصمیمات، در ردههای بالا هم، در آن گرفته میشد. دفتر استانبول هم به این خاطر تاسیس شده است که این شهر از طرف اروپا، شهری مرزی محسوب میشود و همان طور که خودتان هم مستحضر هستید، در این شهر هم، پناهنده زیاد هست و خصوصاً که پناهندگان قاچاقی از استانبول به اروپا میروند. اما همان طور که اشاره کردم، وابستگی دفتر استانبول نسبت به وان، به آنکارا بیشتر بود و در حال حاضر هم که همه چیز در مرکز که همان آنکارا باشد، انجام میشود.
تقریباً همهی وکلای سازمان ملل که با پناهجویان ایرانی مصاحبه میکنند، ایرانی نیستند. این افراد چقدر با شرایط ایران و خصوصاً شرایط سیاسی این کشور آشنا هستند؟ آیا دلیل خاصی وجود دارد که آنها ایرانی نباشند؟
در حال حاضر میتوان گفت وکلای یوان که با ایرانیان مصاحبه میکنند، صد در صد غیرایرانی هستند. تا چهار-پنج سال پیش، یکی-دو فرد ایرانی الاصل بودند که با ایرانیان هم مصاحبه میکردند که در مورد هویتشان همان طور که خودتان هم مستحضر هستید، ذاتاً نمیتوانیم صحبت کنیم.
اینکه تا چه حد نسبت به شرایط سیاسی ایران آگاهی دارند، البته که صد در صد آگاهی دارند. کسانی که وارد این بخش یوان میشوند قبل از ورود، آموزشهای لازم را میببیند و اطلاعات لازم در مورد ایران به آنها داده میشود و با در نظر گرفتن همین مسائل، با پناهندگان مصاحبه و تصمیم گیری میکنند. با این حال ممکن است که از تمامی جزئیات و قضایا آگاه نباشند اما در بانک اطلاعاتی یوان اطلاعات دقیقی در رابطه با وضعیت سیاسی، دینی و بافت اجتماعی ایران، وجود دارد. تمام جوابهای قبولی و یا ردی هم که داده میشود، با استناد به آن بانک اطلاعاتی و البته صحبتهای خود پناهندگان است.
پروندهی برخی از پناهندگانی که از سازمان ملل نیز قبولی دریافت کردهاند، هیچ کشوری نمیپذیرد. در این خصوص تقریباً شاهد هستیم که سازمان ملل هیچگونه اقدام موثری انجام نمیدهد و این افراد، که اکثراً هم قاچاقی از ایران خارج شدند، به همان دلیلی که از ایران خارج شدند، به واقع امکان برگشت هم ندارند و سالها در شرایط بلاتکلیف در ترکیه میمانند… در این خصوص چه نظری دارید؟ آیا سازمان ملل، نباید نسبت به این پروندهها، حساسیت و پیگیری بیشتری داشته باشد و یا دولت ترکیه نمیتواند به ایشان اقامت دائم بدهد؟
اکثریت این کیسهای سیاسی که میفرمایید، یعنی کیسهایی که قبول میشوند اما تعیین کشور نمیشوند، مربوط به کسانی است که با سازمانهای سیاسی مسلح ارتباط ارگانی و یا دستکم ارتباط غیرمستقیم داشتند. این سازمانها هم اکثراً در مقاطع زمانی مختلف در لیستهای تروریستی کشورهای اروپایی یا امریکا و کانادا قرار داشتند و حتی ممکن است که برخی هنوز هم باشند؛ به همین خاطر کشوری آنها را نمیپذیرد.
در رابطه با یوان، اگر طبق قانون به وظایف کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل نگاه کنیم، تعیین کشور، از وظایف آنها به شمار نمیرود و به کسی تعهدی ندارند. وظیفهی آنها این است که امنیت افرادی را که به هر دلیلی به دفاتر یوان مراجعت میکنند، با کمک کشوری که در آن هستند، برقرار کنند و همچنین وضعیت حقوقی آنها را معلوم کند و به آنها قبولی و یا ردی را بدهد. باید گفت یوان، با اینکه دستش تاحدی در خصوص فرستادن پناهندگان به کشور سوم باز هست، اما در مورد این افراد کار خاصی نمیتواند بکند؛ هرچند که بعضاً لابی میکند و جلساتی دارد که این افراد را بتواند به کشورهای سوم بفرستد.
در مورد اینکه دولت ترکیه به این افراد اقامت طولانی مدت یا دائم بدهد، باید گفت که قوانین جاری ترکیه این اجازه را نمیدهد. کسانی که میخواهند اقامت بگیرند، در درجهی اول باید پاسپورت داشته باشند و اکثریت این افراد پاسپورت ندارند. غیر از این مسئله، کسانی که در ترکیه پناهنده هستند، اگر بخواهند نوع اقامت خودشان را عوض بکنند، مثلاً از پناهندگی در بیایند و اقامت دیگری بگیرند، باید ابتدا از پناهندگی خودشان انصراف بدهند. انصراف که دادند، باید در عمل خاک ترکیه را ترک کنند، ویزای اقامتی جدیدی بگیرند و بعد مجدداً وارد ترکیه شوند. اما این افراد در صورت انصراف، همان طور که شما هم فرمودید، ذاتاً نمیتوانند به کشور خودشان بروند که ویزایی جدید بگیرند. جدا از این مسائل، وقتی فردی با چنین شرایطی خاک ترکیه را ترک میکند، از یک سال تا پنج سال و حتی مادامالعمر به ترکیه ممنوع الورود میشود. در نتیجه این افراد نمیتوانند اقامت ترکیه را بگیرند بلکه موارد بسیار بسیار محدودی که در شرایط خاص و با مشکلات بسیار حاصل شود؛ که آن هم به شخصه شاهد چنین موردی نبودم.
باید گفت، دولت ترکیه علیرغم اینکه این مسئله را به طور رسمی اعلام نمیکند اما واقعیت این است که معتقد است، آن زمانی که معاهدهی 1951 ژنو را امضا کرده، با گذاشتن شرط محدودیت جغرافیایی، آن را امضا کرده است. این محدودهی جغرافیایی هم به این معنا است که کسانی که از کشورهای شرق ترکیه به ترکیه میآیند، این کشور آنها را به عنوان “پناهنده” قبول ندارد و تنها به عنوان “پناهجو” قبول دارد که در قانون جدید هم اسم آن را عوض کردهاند و به آن “پناهندهی مشروط” میگویند. یعنی تحت همین عنوان پناهندهی مشروط آنها را میپذیرد و میگوید که در قبال آنها مسئولیت تام ندارد. سازمان ملل هم با علم و پذیرش همین موضوع، در خاک ترکیه اقدام به تاسیس دفاتر خود کرد و در واقع دولت ترکیه، میگوید که ما به قوانین خودمان استناد میکنیم و وظیفهی سازمان ملل است که مشکل این افراد را حل کند.
از طرف دیگر هم سازمان ملل، همان طور که اشاره شد، میگوید از لحاظ اینکه این افراد را صد در صد به کشور سوم بفرستم، تعهدی ندارم؛ صرفاً تشخیص میدهم که این فرد محق استفاده از حق پناهندگی هست و یا نیست.
در رابطه با کشورها هم، همان طور که خودتان میدانید، افراد در سفارت خانهها مصاحبه میشوند که این مصاحبه نسبت به قبل خیلی سختتر و مفصلتر شده و در واقع مصاحبهی تکمیلی است. کشورها هم باز این حق را دارند که علیرغم پذیرش فرد توسط سازمان ملل، بگوید که ما شما را به عنوان پناهنده قبول نداریم و البته بحث قوانین داخلی خودشان هم که جداست و اینکه آن را بپذیرند و یا نپذیرند.
در نتیجه افراد مورد اشاره، متاسفانه میان این قوانین، گیر افتادهاند و در ترکیه وضعیت معلقی دارند…
در حال حاضر چه کشورهایی از ترکیه پناهنده میپذیرند و چه میزان سهمیه دارند؟
در حال حاضر سه کشور اساسی داریم که از ترکیه پناهنده میپذیرند که به ترتیب کشور ایالات متحدهی امریکا، کانادا و استرالیا هستند و کشورهای اروپایی هم تقریباً –جز در موارد خاص- هیچ پناهندهای را از ترکیه نمیبرند. آن سه کشور هم سالیانه برای خودشان سهمیههای مشخص در نظر میگیرند؛ البته استثنائاتی هم وجود دارد که یکی از آنها، حوادث اخیر سوریه است که برخی از کشورها درهای خودشان را برای این پناهندگان باز کردند…
این نکته را هم بگویم که با توجه به همین مسئلهی پناهندگان سوری، آمار پذیرش ایرانیان توسط کشورهای مورد اشاره، نسبت به قبل کاهش داشته است.
به عنوان آخرین سوال در رابطه با “آسام” و سازمان “هلسینکی” نیز برای مخاطبان ما توضیح بدهید. مثلاً اینکه آسام تا چه حد در تسریع امور پناهجویان موثر است و چه کمکهایی به آنان میکند؟
آسام و سازمان هلسینکی هر دو انجیاو هستند و جزو سازمانهای غیرانتفاعی به حساب میآیند که از سوی سازمانهای مختلف و برخی کشورهای غربی، تامین مالی میشوند.
در حال حاضر میتوان گفت که وظیفهی اصلی آسام این است که در همان وحلهی اول، ثبت نام پناهندگان را بدون اینکه فرقی بین قانونی و یا قاچاق وارد ترکیه شدن افراد بگذارد، انجام و برگهای به آنها دهد که اثبات کنندهی هویتشان است تا رفت و آمد این افراد از لحاظ قانونی با مشکلی مواجه نشود؛ قبلاً یوان این کار را انجام میداد اما همان طور که گفتم تعداد مراجعت کنندگان به یوان بسیار زیاد شده و این سازمان نمیتواند خودش این کار را انجام بدهد.
از وظایف دیگر آسام هم این است که ارتباط پناهنده با سازمان ملل را برقرار بکند و یا مشکلاتی را که بین پناهنده و ادارات دولت ترکیه به وجود میآید، تا جایی که میتواند، برطرف کند. همچنین سعی میکند که دیگر مشکلات پناهندگان را رفع کند: به عنوان مثال، مثلاً ما افرادی را میشناسیم که وضعیت مالیشان بسیار بد است و آسام با برقراری تماس با استانداریها و فرمانداریها، هرچند به صورت محدود، برای آنها کمک مالی میگیرد.
دفتر مرکزی آسام، در شهر آنکارا ست و اگر نه در همه، اما در اکثریت شهرهای محل اقامت پناهندگان، خصوصاً شهرهایی که از قدیمالایام پذیرای پناهندگان بودند، اعم از نوشهیر، کایسری، کیرشهیر و شهرهای اطراف آنکارا، دفتر دارد.
سازمان هلسینکی هم، با توجه به آن تفاهم نامهای که با سازمان ملل دارد، در حال حاضر کارش این است که به پروندههای پناهندهها کمک حقوقی کند. البته قدرت این سازمان و همچنین تعداد کارمندانش محدود است و مثلاً این سازمان، بعد از هفت-هشت ماه میتواند به افرادی که پروندهشان را به هلسینکی میفرستند، تازه نوبت صحبت کردن بدهد.
اگر در پایان نکتهی خاصی مد نظرتان است، بفرمایید…
متاسفانه اخیراً و خصوصاً با توجه به تعداد بالای پناهندگان، افرادی در شهرهای مختلف ترکیه تحت عنوان وکیل و امثالهم، آنها را گول میزنند و هزاران دلار، بدون اینکه کاری انجام بدهند، میگیرند و به پناهندگان اطلاعات اشتباه هم میدهند؛ اعم از اینکه میگویند، شما از نظر قوانین سازمان ملل، حق وکیل گرفتن ندارید. در واقع باید گفت با توجه به اینکه نیرو و توان سازمان ملل جوابگوی این تعداد متقاضی پناهندگی که در حال حاضر در ترکیه هستند، نیست، پناهندگان با مشکلات زیادی در برقراری ارتباط با یوان مواجه میشوند و در این بین افراد سودجو از این وضعیت سواستفاده میکنند.
نکتهی آخر هم اینکه پناهندگان لطفاً به هر مرجع دولتی و اداری که مراجعه میکنند و به آنها گفته میشود که شما فلان حق را ندارید، صراحتاً از آن مرجع بپرسند که بر اساس کدام قانون من چنین حقی ندارم؟ بر اساس کدام قانون مثلاً من حق کار ندارم؟ در واقع پناهندگان در این خصوص نباید بترسند؛ چون دنبال حق خودشان هستند، آن شخصی هم که با او وارد بحث میشوند، به تنهایی نمیتواند حق و حقوق آنها پایمال کند و یا مثلاً دیپورتشان کند. در واقع مطلقاً نترسند و خودشان حق و حقوق خودشان را بگیرند.
ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
برچسب ها
اقامت پناهجو پناهنده پناهنده مشروط ترکیه سازمان ملل سهند آذر ترک فربختی سهند آذرترک سیمین روزگرد قانون جدید اتباع خارجی ماهنامه خط صلح ماهنامه شماره ۵۳ یوان