
گفتگو با سحر ظهوری و شیوا عاملیراد، دو تن از فعالین صنفی معلمان/ محمد حبیبی
معلمان زن و کُنش صنفی آگاهانه
تجمع هفدهم اردیبهشت ماه، سومین تجمع سراسری معلمان درسال تحصیلی 93 -94 بود که به صورت پرشکوه و هماهنگ در سراسر کشور برگزار شد. نظم تشکیلاتی گسترده و پایبندی معلمان به سکوت در تجمعات اعتراضی اخیر، نمایشی از همدلی و انسجام صنفی بوده است که از یک طرف راه را بر هر گونه سواستفادهی سیاسی جریانات داخلی از اعتراضات معلمان بسته است و از طرفی دیگر بدون اغراق جنبش نوپای معلمان را به پیشتاز حرکتهای مدنی در جامعهی مدنی ایرانی تبدیل کرده است. حتی فشارهای امنیتی و رویکردهای دوگانهی حاکمیت نیز تاثیری بر این انسجام و هماهنگی نداشته است.
دولت تدبیر و امید از یک طرف اعتراضات معلمان را برسمیت می شناسد و از طرف دیگر با فشار بر فعالین صنفی رویکردی متضاد را به نمایش میگذارد. درست یک هفته قبل از برگزاری تجمع هفدهم اردیبهشت، فشارهای امنیتی زیادی از سوی دستگاههای امنیتی بر برخی فعالان صنفی به خصوص تعدادی از اعضای هیات مدیرهی کانون صنفی معلمان تهران وارد شد. احضار و بازجویی و تهدید اعضای موثرکانون تهران به اجرای احکام قضایی ناعادلانهای که از گذشته به دلیل فعالیتهای صنفی داشتهاند، نمونهای از این رویکرد متضاد است؛ تاجایی که برخی از این اعضا وادار به استعفا و درج آن در شبکههای مجازی درست دو روز پیش از برگزاری تجمع شدند. به نظر میرسد این فشارها بیش از هر چیز برای جلوگیری از برگزاری پرشکوه تجمع هفدهم بود. با این همه حضور گستردهی معلمان نشان داد که امروز جنبش معلمان قائم به شخص وگروه مشخصی نیست. اما نکتهی موثر تجمع هفدهم اردیبهشت حضور پررنگ معلمان زن و بعضاً پیشتازی آنها در این تجمع در برخی از استانهای کشور بود. درطول یک سال گذشته که به تدریج فعالیت صنفی معلمان بعد از هشت سال رکود، رشد وگسترش بیشتری یافته است، حضور پررنگ زنان معلم در فعالیتهای صنفی نمود فراوانی داشته است.
به عبارت دیگر برخلاف گذشته امروز حضور معلمان زن در جنبش اعتراضی صرفاً حضوری منفعلانه نیست. بسیاری از زنان معلم درطول یک سال گذشته در برنامه ریزی و سازماندهی تجمعات اعتراضی معلمان حضوری موثر و فعال داشتهاند. درحالیکه ابزار اصلی هماهنگی میان معلمان درتجمعات اخیر شبکههای مجازی به خصوص گروههای تلگرامی و وایبری بوده اند، بسیاری از این گروههای مجازی به وسیلهی معلمان زن پایه ریزی، مدیریت و هدایت میشوند. این کنش موثر و پویای زنان معلم تا جایی بوده است که در برخی استانهای کشور، همچون تهران و کردستان، قطعنامهی پایانی به وسیلهی معلمان زن قرائت شد. سحر ظهوری از فعالان صنفی استان تهران که قرائت کنندهی قطعنامهی پایانی تجمع هفدهم اردیبهشت درمقابل مجلس بود درباره حضور معلمان زن در تجمع هفدهم چنین میگوید:
“حضور بانوان در تجمع اخیر به نسبت تجمعهای قبل بهتر بود. اما با توجه به نسبت ۴ برابری تعداد معلمان زن نسبت به اقایان، بی شک حضور بانوان بسیار کم است. اما روند رو به بهبود است و پذیرش نفس اعتراض و اعلان مواضع شخصی و صنفی همکاران خانم نیز رو به افزایش است.”
شیوا عاملی راد از معلمان و فعالان صنفی کردستان نیز در مقایسه با سالیان گذشته حضور بانوان زن در فعالیتهای صنفی را چشمگیرتر ارزیابی میکند:
“حضور نسبتا بهتر زنان معلم در تجمعات و اعتراضات اخیر، نسبت به دیگر اعتراضات صنفی و اجتماعی در گذشته، جای بسی امیدواری است. معلمان زن به لحاظ کمی، درصد قابل توجهی از جامعهی فرهنگیان را تشکیل میدهند و این میزان در بعضی مناطق مانند تهران بیشتر است تا جایی که بالغ بر 70 درصد از فرهنگیان این کلان شهر را دربردارد. در تجمعات و اعتراضات اخیر اگرچه به نسبت سالیان گذشته در بعضی مناطق مانند کردستان معلمان زن حضوری پر رنگ تر داشتهاند و در هستههای مرکزی تشکلهای صنفی بعضی مناطق مشغول به فعالیت صنفی شدهاند، اما همچنان حضور و مشارکت اجتماعی زنان معلم در مقایسه با جمعیت فراگیرشان محدود است.”
حضور زنان معلم در فعالیتهای صنفی در حالیکه بخش عمدهای از جمعیت فرهنگیان کشور را زنان تشکیل میدهند، نوید بخش تحولات چشمگیر درعرصههای آموزشی هم خواهد بود. چرا که چنین حضوری میتواند ضمن اگاهی بخشی و افزایش سطح کیفی وکمی تواناییهای مشارکتی زنان، زمینه ساز حضور زنان در تصمیم گیریهای کلان آموزشی هم باشد.
سحر ظهوری ضرورت حضور زنان در فعالیت های صنفی را چنین بیان میکند:
“به طور قطع حضور حداکثری بانوان نتایج چشمگیرتری برای فعالیتهای صنفی تشکلهای صنفی به همراه خواهد داشت. نیم بیشتر جامعهی فرهنگیان را بانوان تشکیل دادهاند و همراهی آنان تاثیر به سزایی در پیشبرد اهداف کانونها خواهد داشت و همینطور اعتماد به نفس بانوان را بیشتر خواهد کرد. فعالیت اجتماعی بانوان و حضور آنان در اجتماع موجب میشود نگاهها را به مشکلات این قشر از جامعه متوجه کند. امیدوارم اعتماد به نفس بانوان بیشتر شده و در فعالیتهای صنفی حضور حداکثری داشته باشند.”
شیوا عاملی راد نیز مشارکت زنان معلم در عرصههای اجتماعی را زمینه ساز تحولات فردی و اجتماعی میداند. از نظر وی “مشارکت هرچه بیشتر زنان در فعالیتهای صنفی موجبات خنثی سازی هرچه بیشتر نقشهای سنتی وکلیشهای از پیش تعیین شده برای زنان را فراهم میکند و از این طریق زنان معلم می توانند تواناییهای واقعی و پنهان نگه داشتهی خودشان را برای خودشان و برای اجتماع بیش از پیش بروز دهند. واقعیت این است که هر گام کوچک مشارکت زنان در عرصههای اجتماعی، نه تنها یک قدم در نجات زنان از گرفتاریهای اجتماعی و اقتصادی و جنسیتی موثر است بلکه در نهایت حرکتی هرچند محدود به سوی نجات کل جامعهی بشری از مصایب موجود خواهد بود.”
با این همه همچنان موانع متعدد ساختاری و ذهنی چه در سطح اجتماع و چه در میان معلمان زن وجود دارد که گسترش کمی وکیفی حضور زنان معلم را تحت الشعاع قرار میدهد. بخشی از این موانع و مشکلات مشترک همهی زنان ایرانی برای حضور در عرصههای اجتماعی است و برخی دیگر، ناشی از عدم آگاهی معلمان زن از توانایی تاثیر گذاری خود در ساختار آموزشی کشور است.
سحر ظهوری نیز با اشاره به مسئولیتهای معلمان زن در داخل و خارج از خانه بخشی از این موانع را ناشی از نگرشهای سنتی جامعه و بخشی دیگر را برآمده از فشارهای امنیتی حاکم بر محیطهای اموزشی ارزیابی میکند.
“موانع موجود بر سرراه بانوان ناشی از همان نگرش سنتی جامعه به زنان است .دیدگاهی که شهامت ابراز بیان و عقیده را از بانوان گرفته است و البته ترس از مدیر و اداره و شاید بتوان گفت ترس از حاکمیت است. عدم آگاهی زنان از حق و حقوق واقعیشان و فشارها و تهدیدهایی که در سالهای اخیر از طرف سیستم بر معلمان وارد شده موجب گردیده که بانوان جرات کمتری برای شرکت در فعالیتهای صنفی داشته باشند. این موانع تا حدودی مربوط به سیستم و تا حدی برمیگردد به دیدگاه شخصی بانوان که پیش خود میاندیشند مسئولیت اصلی آنها مادر بودن است و فقط باید خود را وقف خانواده و همسر و فرزند کنند.”
از نظر شیوا عاملی راد نیز ساختار مردسالارانهی جامعهی ایرانی نقش موثری در ایجاد مانع بر سر راه مشارکتهای اجتماعی زنان معلم فراهم میکند:
“شاخص های این عدم مشارکت را باید در ساختارهای مرد سالار و به تبع آن نقشهای جنسیتی تحمیل شدهای دانست که در قالب الگوهای فکری و فرهنگی-اجتماعی نظام بندی شده، نابرابریهای جنسیتی را بازتولید میکند. همان الگوهای نهادمندی شده و عرفهای تبعیض آمیز و پذیرفته شدهای که تعیین سرنوشتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه را امری مردانه تلقی کرده و اینگونه آموزاندهاند که سرنوشت یک جامعه همیشه باید توسط مردان رقم بخورد. تحت تاثیر چنین رهیافتی نقش ویژه، اصلی و مورد قبول زن در جامعه همان کارکردهای کلیشهای جامعهی سنتی، یعنی برعهده گرفتن نقشهای مادری، همسری و غیره در خانواده میباشد.”
دریک جمع بندی کلی همانطور که این فعال صنفی معلمان اشاره میکند:
” محدودیتهای اقتصادی، قانونی، عرفی، فرهنگی، مذهبی و نیز تلقی خود زنان و عواملی نظیر اینها، همگی در کنار هم و در بازتولید و تاثیرگذاری بر هم، نقش زنان در دخالت گری اجتماعی را کمتر میکنند.”
با این همه و با وجود مشکلات متعدد، رشد تدریجی حضور معلمان زن در فعالیتهای صنفی و علاقمندی هر چه بیشتر آنان برای حضور در عرصههای اجتماعی بسیار امید وار کننده بوده است.
همان طور که شیوا عاملی راد میگوید:
” باری محدودیتها وجود دارند اما نباید به آنان به عنوان موانعی که قرار است همیشه سد راه باشند نگاه کرد. به انها باید اندیشید، باید بر آنها غلبه کرد و در این راستا بسیار ضروری است برای برون رفت از وضع موجود، با تغییر بنیادین در نگاه مردسالارانه و بنیانهای فکری جوامع سنتی؛ در راستای ارتقائ آگاهی و ایجاد احساس ضرورت در زنان برای حضور کیفی و کمی در عرصههای اجتماعی آنان گامهای اساسی برداشته شود.”
برچسب ها
17 اردیبهشت تجمع هفدهم اردیبهشت سحر ظهوری شیوا عاملی راد ماهنامه خط صلح ماهنامه شماره ۴۹ محمد حبیبی معلمان