دکتر ناصر زرافشان: در بر همان پاشنه‌ی قبلی می‌چرخد

اخرین به روز رسانی:

اکتبر ۲, ۲۰۲۴

دکتر ناصر زرافشان: در بر همان پاشنه‌ی قبلی می‌چرخد

اقتراحی در باب حقوق بشر و انقلاب بهمن ۵۷

با توجه به محکومیت شاه و گزارش سازمان صلیب سرخ جهانی مبنی بر اعمال شکنجه بر زندانیان سیاسی از سوی ساواک در زندان‌ها به عنوان نمونه‌ای از نقض حقوق بشر، موازین و مولفه‌های حقوق بشری تا چه حد دغدغه‌های خودِ انقلاب و انقلابیون بود؟ شعارهای انقلاب تا چه حد به مفاهیمِ حقوق بشری اشاره داشت؟ از حیثِ حقوق بشر و آزادی بیان، ایرانِ قبل از انقلاب بهمن 57، در چه وضعیتی قرار داشت و بعد از آن در چه وضعیتی قرار گرفت؟ عمده دلایل اعتراضات مردم چه بود؟ عده‌ای بر این باورند که انقلاب فی النفسه نمی‌تواند عاری از خشونت باشد؛ اما چه چیزی به واقع خشونت محسوب می‌شود؟ آیا شما امروز خودتان را یک انقلابی می‌دانید یا کسی که بیش‌تر به موازین حقوق بشری پایبند است؟

این‌ها سوالاتی‌ست که خواسته‌ایم پاسخ‌ دیدگاه‌های مختلف در خصوص آن را بیابیم تا شاید در نهایت بتوان به نتیجه گیری واحدی هم رسید. از این رو، به سراغ جمعی از فعالین سیاسی-اجتماعی بنام رفته‌ایم که هر یک به نوعی درگیر وقایع و تحولات سیاسی-اجتماعی ایران در اواخر دهه‌ی پنجاه بودند؛ عموم این افراد به نحوی خود نیز از قربانیان نقض حقوق بشر در قبل و بعد از انقلاب بهمن 57 به شمار می‌روند.

دکتر ناصر زرافشان، نویسنده، مترجم، حقوقدان و وکیل دادگستری، یکی از افرادی‌ست که در این اقتراح به سوالات ما پاسخ داده است و از او به پاس همکاری‌اش، قدردانی می‌شود…

حقوق بشر به طور جدی دغدغه‌ی حرکتی نبود که در آن سال‌ها در ایران صورت گرفت و چنین مقوله‌ای در شعارهای آن هم منعکس نشد. اگر شما برگردید و به عقب نگاه بکنید، ساخت و بافت نیروهای سیاسی که در این قضیه درگیر بودند، خود نشان دهنده‌ی این است که خط فکری و مواضع آن نیروها چیزی سوای این مسایل بود؛ الالخصوص آن‌هایی که بعد از تب و تاب‌های اولیه بر مسند قدرت سوار شدند، اصلاً چنین دغدغه‌هایی نداشتند و در تفکرشان هم نبود.

آزادی یک بلوک واحد است و نمی‌توان تفسیر کرد که شمول آن کجا و در چه عرصه‌هایی ست. اما در یک کلام کوتاه، آن‌چه محرز هست، این است که آن بحران سیاسی که در آن سال‌ها به وجود آمد و رشد کرد، نمی‌توانست خود به خود، منجر به زیر و زبر شدن نظام سیاسی حاکم شود. از دیدگاه من، آن صرفاً یک بحران بود و عوامل دیگری از بیرون و درون(نظیر شرایط اقتصادی-اجتماعی خاص) وجود داشتند که به تغییر رژیم منجر شد. به هر حال نسل گذشته بلوغ و توانمندی مبارزه‌کردن را داشت و به نیروی خود برای تغییر زندگی و محیا کردن شرایطی بهتر هم باور داشت و به همین دلیل هم به این مبارزه دست زد؛ حال اسم چنین خواستی الزاماً نمی‌تواند دفاع از حقوق بشر باشد. ضمن این‌که در رابطه با آن‌چه در ایران اتفاق افتاد و این‌که اساساً آن حرکت انقلاب بود یا خیر، دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد و بحثی مفصل را می‌طلبد.

ایران قبل و بعد از آن حرکت در بهمن 57، کم و بیش، هر دو وضعیت مشابهی را از حیث نقض حقوق بشر دارند. مسائل حقوق بشری در آن زمان رعایت نمی‌شد و حالا هم نمی‌شود. البته بازشدن فضای آزادی‌های اجتماعی در جامعه در ماه‌های اولیه‌ی بعد از انقلاب، امری غیرقابل انکار بود که دلیل آن، نیاز به موشکافی مسئله و تفصیل بیش‌تر دارد ولی آن‌چه که مسلم است، این است که بعد از فروکش کردن تب و تاب‌های اولیه، در بر همان پاشنه‌ای چرخید که در واقع قبلاً می‌چرخید.

سوای این مسائل، در هر نظام سیاسی، کسانی که صاحب منفعت هستند، تمام ابزارهای موجود و از جمله ابزارهای اعمال خشونت را برای حفظ موقعیت خودشان به وجود آورده‌اند. دولت، تشکل سیاسی آن کسانی‌ست که صاحب منفعت و مزیت هستند و همین افراد، تمامی ابزارهای لازم را هم برای حفظ همین موقعیت خودشان به وجود آورده‌اند. منطق بسیار روشن و ساده به ما می‌گوید که از بین بردن این ابزارها، جز با ابزارهایی از جنس خود همان‌ها، امکان پذیر نیست. بنابراین، آن تحول اساسی را (حال چه اسم آن را انقلاب بگذاریم و چه نگذاریم)، در سینی نقره به کسی پیشکش نمی‌کنند و ایجاد آن، ناگزیر یک جاهایی هم به قهر نیاز پیدا می‌کند. مردم و حرکت‌های مردمی، هیچ وقت خواهان اعمال قهر نیستند و همیشه چنین قهری از بالا به ایشان تحمیل می‌شود. هرگاه رژیم‌های حاکم، تمامی راه‌ها را برای انعکاس اراده‌ی مردم و به سوی مردم بسته بودند، مردم برای نیز درهم شکستن آن وضع ناگزیر هستند که به قهر متوسل بشوند. ضمن این‌که اصلاح نظام‌های سیاسی که اساساً برای اراده‌ی مردم و انعکاس اراده‌ی مردم، ارزشی قائل نیستند، از درون، توهمی بیش نیست. البته باز هم تاکید می‌کنم اسم چنین مقوله‌ای قهر است و نه خشونت. خشونت بحث رابطه‌ی دو شهروند در سطح همدیگر است و قهر مقوله‌ای تاریخی‌ست که به رابطه‌ی حاکمیت و مردم تحت حاکمیت ارتباط پیدا می‌کند.

توسط: مدیر
فوریه 24, 2015

برچسب ها

انقلاب بهمن ۵۷ دکتر ناصر زرافشان سیمین روزگرد ماهنامه خط صلح ماهنامه شماره ۴۶