مولوی عثمان قلندرزهی: وحدت باید در عمل باشد و نه حرف/ بهروز جاوید تهرانی
نوزدهم دی ماه سال جاری، مولوی عبدالحمید، که برای شرکت در کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی در تهران حضور داشت، مقرر شده بود که نمازجمعهی آن هفته را در نمازخانهی مرکزی اهل سنت تهران در محلهی پونک برگزار کند. علیرغم اطلاع رسانیهای گسترده برای اقامهی این نماز جمعه، اما از نخستین ساعات آن روز نیروهای امنیتی با مسدود کردن خیابانهای منتهی به نمازخانه، مانع حضور مولوی عبدالحمید و سایر روحانیون اهل سنت و نمازگزاران در این محل شدند. حدود یک هفته بعد نیز، این نمازخانه، به طور کل پلمب شد.
این اقدامات در حالی صورت گرفته که تنها یک روز قبل از آن و در حاشیهی کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی، عکسی از دیدار مولوی عبدالحمید با رهبر جمهوری اسلامی منتشر شد.
با در نظر گرفتن این اصل که آزادی شعایر و مناسک دینی و مذهبی حق هر انسان در هر نقطه از جهان است، بسیاری معتقداند که برگزاری نماز در تهران توسط مولوی عبدالحمید گامی عملی در راستای ایجاد وحدت میان شیعه و سنی محسوب میشد و اقدامات خلاف آن، با توجه به بحرانهای منطقه، چه بسا که روز به روز کشور را به سمت بحرانهای داخلی سوق دهد.
در این شماره از ماهنامهی خط صلح، گفتگویی با “مولوی محمد عثمان قلندرزهی”، مدیر مدرسهی دینی مدینه العلوم خاش، امام جمعهی مسجد الخلیل این شهرستان و از علمای برجستهی اهل سنت در ایران پیرامون چرایی ممانعت از برگزاری نماز جمعهی اهل سنت در تهران و همچنین چگونگی به وحدت رسیدن شیعه و سنی، صورت گرفته است…
جناب قلندرزهی، چرا علی رغم اینکه به دفعات صحبت از وحدت و عدم اختلاف میان دو گروه شیعه و سنی توسط مسئولان میشود، اما در عمل حتی از برگزاری نماز جمعهی اهلسنت به امامت مولوی عبدالحمید در منطقهی پونک تهران جلوگیری شد؟
ما هم علتش را نمیدانیم و همچنان از دلیل آن بی خبر هستیم. علت این اتفاق را باید از افرادی پرسید که عامل آن بودند.
واقعیت این است که این سوال برای خود ما هم مطرح است که چرا برخوردی دوگانه در گفتار و عمل به وجود آمده است؛ در صورتی که مسئولین عالی رتبه نظیر رهبر و رئیس جمهور با تحکم از وحدت صحبت میکنند ولی برخوردی که از ناحیهی یک سری نیروهای امنیتی و انتظامی میشود، متفاوت با این سخنان است و ما منتظر شفاف سازی در مورد این مسئله هستیم تا بدانیم مشکل از کجا هست.
چه ارگانی مانع برگزاری این نماز جمعه شد؟ آیا هیچ حکم کتبی ارائه شد؟
هنوز برای ما هم محرز نیست که این اقدام توسط نیروهای انتظامی صورت گرفته است یا نیروهای امنیتی لباس شخصی. به اضافه که اگر هر کدام از این موارد باشد، بایستی تحت حمایت یک ناحیه و یا ارگانی فرستاده شده باشند. هیچ حکم کتبی هم نه آن روز و نه تاکنون به ما ارائه نشده است. این را هم شنیدهایم که از شب قبل برخی متولیان نمازخانه، تماسهایی تلفنی مبنی بر عدم حق برگزاری نماز در آن هفته را دریافت کرده بودند.
آیا خطبههای نمازهای جمعهی اهل تسنن مضمونی سیاسی دارند که مسئولان آن را حساسیت برانگیز میخوانند؟
خیر، ما در نماز جمعه هیچگونه مسئلهی سیاسی نداریم. ما در نماز جمعه دو خطبه داریم که اولی به فارسی و در مورد مسائل روز است و دومین خطبه هم که خطبهی اصلی محسوب میشود، فقط حاوی آیات و احادیث و دعا است و بُعد معنوی و دینی دارد.
جناب قلندرزهی، به نظر شما چنین مسائلی تا چه حد میتواند کشور را درگیر بحرانهای داخلی کند؟
به هر حال اینها مسائلی هستند که مردم را رنجور و دلچرکین میکند و موجب اختلاف و فاصله و کدورت برای همهی مسلمانان و خصوصاً اهل سنت میشوند. این در حالیست که هر دو به مقدسات یکدیگر اعتقاد دارند. فقط باید این را در نظر داشت که اهل سنت به صحابه عقیدهی خاصی دارند و در واقع بعد از پیغمبر، شخصیتهای محترم در دین اسلام صحابه هستند.
در مقابل، دیدار مولوی عبدالحمید با رهبر جمهوری اسلامی، به زعم شما چقدر در ایجاد وحدت میان شیعه و سنی توانست موثر واقع شود؟
دیدار مولانا عبدالحمید با رهبر خوشحال کننده بود. به هر حال چیزی که باعث محبت و دوستی باشد، برای مردم خوشحال کننده است. ملت دوست دارند که اختلافات برداشته شود و وحدت و اتحاد به وجود بیاید. البته این ملاقات بسیار کوتاه و در حاشیهی کنفرانس بود و ما دوست داشتیم که علمای سرشناس هم همراه مولانا بودند و با رهبر ملاقات میکردند و این ملاقات، ملاقات مفصلی میشد. اما متاسفانه ممانعت از برگزاری نماز جمعه، که همان طور که گفتم عامل آن همچنان مجهول مانده است، تاثیر آن ملاقات را بسیار کم کرد.
لطفاً مختصراً بفرمایید که در کنفرانس وحدت اسلامی که در تهران برگزار شد، چه مسائلی مورد تاکید قرار گرفتند؟
ببینید، در این کنفرانس، چون اکثر میهمانان خارجی بودند، در مورد مسائل چندان جدیدی صحبت نشد و بیشتر مباحث تکراری بودند. مثلاً در مورد مشکلات مساجد اهل سنت در تهران بحثی به میان نیامد. اما در مصوبات به هر حال مطالبی را گنجانده بودند که به مقدسات یکدیگر بی احترامی کردن، طبق فتوای رهبر حرام است. خب این مصوبه، خوب بود؛ به شرطی که عملی شود. همان طور که مستحضر هستید، در عمل همواره چیزهای دیگری میشنویم. وقتی به صحابه به اشکال مختلف، توهین میشود، یعنی اینکه این مشکل مرتفع نشده و کماکان به قوت خود باقی ست. مثلاً روزنامهی کیهان صحابه را به فتنه گران تشبیه کرده است. به هر ترتیب این مسئله، عملاً پا برجاست و ما فکر میکنیم که تغییری در دیدگاهها به وجود نیامده است. زمانی این تغییر در دیدگاهها به وجود میآید که وحدت عملی شود و از توهین به مقدسات، خصوصاً در رسانههای چه داخلی و چه خارجی، خودداری شود نه اینکه فقط در حد حرف باشد.
به عنوان آخرین سوال بفرمایید که شما آیندهی رابطهی اهل سنت و تشیع را در ایران چه طور ارزیابی میکنید؟
در ایران برداشت عمومی این است که اگر قدمهای عملی برداشته شود، به وجود آمدن وحدت عملی است. مردم دنبال اختلاف نیستند، دنبال جنگ و ناامنی و خشونت، به مانند سایر نقاط خاورمیانه و کشورهای اسلامی، نیستند و همواره خواستار امنیت هستند. مسلمانان نباید همدیگر را تکفیر کنند و باید به قرآن و آن اخلاقی که پیامبر تعلیم داده است، برگردند. این را هم بگویم که شیعه و سنی، در مسائل مذهبی، هر یک به مذهب خود عمل میکند و در مسائل مذهبی و اعتقادی قاعدتاً چون مسائل تعیین شده هستند، نمیشود تغییری به وجود بیاید که بخواهیم بگوییم وحدت در این زمینه باید حاصل شود؛ وحدت باید در بُعد سیاسی و اجتماعی و توسط اقدامات موثر مسئولان حاصل شود و تفاهم و نزدیکی در این ابعاد ممکن است.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ماهنامهی خط صلح قرار دادید.
برچسب ها
بهروز جاوید تهرانی مولوی عبدالحمید مولوی عثمان قلندرزهی