اخرین به روز رسانی:

نوامبر ۲۴, ۲۰۲۴

خصوصی سازی چالش اصلی کارگران؛ در گفتگو با علی نجاتی

Ali-Nejatiچندی پیش، خبرگزاری ایلنا از آزادی تمامی کارگران بازداشت شده “معدن سنگ آهن  بافق” در استان یزد خبر داد. این خبرگزاری نوشت ۶ تن از کارگران بازداشتی “معدن سنگ آهن بافق” در روز چهارشنبه ۱۲ شهریور ماه از زندان “خلد برین” یزد آزاد و راهی شهر خود شده‌اند.

بدین ترتیب با آزادی این شش کارگر، همه‌ی ۹ کارگر معدن سنگ آهن بافق که طی چند هفته‌ی گذشته در پی شکایت کارفرما، توسط پلیس بازداشت شده بودند، از زندان آزاد شده‌اند.

خبرگزاری آنا، ضمن درج خبر از قول معاون سیاسی امنیتی استاندار یزد نوشت: “معدن سنگ آهن بافق کار خود را آغاز کرده است.” محمد علی طالبی گفته است: “تحصن کارگران در مقابل فرمانداری به پایان رسیده و مقدمات شروع به کار معدن سنگ آهن بافق در حال فراهم شدن است.”

این یکی از بزرگ‌ترین اعتصابات کارگری طی یک سال اخیر در ایران به شمار می‌رود که پنج هزار کارگر معدن و خانواده‌هایشان در آن حضور داشتند، حتی این تحصن از سوی امام جمعه‌ی بافق مورد حمایت قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاری ایلنا، نزدیک به ۵۰ روحانی در بافق در نامه‌ای خطاب به رئیس سیاست‌گذاری ائمه‌ی جمعه از مواضع امام جمعه‌ی بافق، حجت ‌الاسلام جواد سلیمانی، در جریان اعتصاب کارگران حمایت کرده‌اند. این عده در نامه‌ی خود نوشته‌اند، با وجود آن‌که بافق از سرمایه‌ی معادن آهن برخوردار است، اما مردم از برخورداری از این سرمایه محروم‌اند.

کارگران اعتراضات خود را از ۲۷ اردی‌بهشت ماه ۱۳۹۳ با تحصن آغاز کردند. این تحصن با لغو موقت خصوصی‌سازی در تاریخ ۴ تیر پایان یافت. کارگران در آن روز دو ماه به دولت مهلت دادند تا سرنوشت نهایی سهام این معدن را مشخص کند.

با آن که این کارگران آزاد شدند، اما مشکلات کارگران به پایان نرسیده است؛ در این شماره خط صلح با علی نجاتی، کارگر اخراجی شرکت نیشکر هفت تپه و عضو سندیکای کارگری به گفت و گو نشستیم که در پی می آید.

آقای نجاتی ضمن تشکر از این که حاضر به گفت و گو با ما شدید، لطفاً بفرمایید خواسته‌ی اصلی کارگران سنگ معدن بافق کرمان چه بود؟

اعتصاب کارگران در اعتراض به خصوصی‌سازی این معدن شکل گرفت. ۷۱ و نیم درصد از سهام شرکت سنگ آهن مرکزی بافق در سال ۹۱ به صندوق بازنشستگی فولاد خوزستان واگذار شده است و کارگران سنگ معدن بافق ابراز نگرانی کرده‌اند که نتیجه‌ی خصوصی‌سازی این معدن، تعدیل نیروی کار و کاهش دستمزد و مزایا باشد.

از جمله مطالبات کارگران در جریان اعتصابشان، آزادی بدون قید و شرط کارگران بازداشتی، استعفای مدیرعامل معدن، لغو واگذاری ۲۸ و نیم درصد از سهام معدن به شرکت فولاد خوزستان و واگذاری ۱۵ درصد از سهام معدن به شهرستان بافق بوده است. این اعتراض به مدت ۲۰ روز ادامه داشت و تعدادی از کارگران که نمایندگان سایر کارگران بودند، بازداشت و روانه‌ی زندان شدند. خوشبختانه اعتراض کارگران با حمایت خانواده‌های آنان همراه بود؛ همسران کارگران بازداشتی و سایر کارگران جلوی فرمانداری کرمان دست به اعتراض گسترده زدند، البته این اعتراض در محوطه‌ی معدن و سطح شهر کرمان ادامه پیدا کرد تا در نهایت کارگران بازداشتی آزاد شدند.

آیا به مطالبات کارگران پاسخ مناسبی داده شد؟

تا جایی که می‌دانم کارگران معترض به خواسته‌ی اصلی خود که واگذار نشدن معدن سنگ بافق به بخش خصوصی بود، دست پیدا کردند و به سر کارشان بازگشتند. اما باید به این موضوع توجه کنیم که نقش حمایت خانواده‌های کارگران بازداشتی در رسیدن آن‌ها به مطالبات شان بسیار موثر بود و این امر جای تقدیر دارد. زمانی که من و برخی از کارگران، در پی اعتراض به تعطیلی کارخانه‌ی نیشکر هفته تپه، دستگیر و راهی زندان شدیم، آن طور که باید از ما حمایت نشد و اتهاماتی به ما وارد شد که اصلاً با موضوع مورد اعتراض ما، همخوانی نداشت. مدیریت شرکت در این موضوع دخیل بود و متاسفانه اتحاد محکمی در آن مقطع بین کارگران نبود. من با این که کارگر اخراجی هستم اما همواره دغدغه‌ی مسایل کارگری با من است .

با توجه به صحبت شما می‌توان گفت که اتحاد و همبستگی کارگران در ایران گسترش یافته است؟

دقیقاً همین طور است، به مرور زمان طی چند سال گذشته اتحاد بین کارگران بیش‌تر شده است و من به شخصه نسبت به افق پیش روی جنبش کارگری در خصوص دستیابی به مطالبات به حق کارگران خوشبین هستم و این چشم انداز امیدوار کننده است.

مهم ترین چالش‌های کارگران چه مواردی است؟

یکی از بحث‌های اصلی خصوصی سازی در بخش صنعت و معدن است که به معضلی برای کارگران تبدیل شده است.

چرا؟

Ali-Nejati2چون وقتی بخش دولتی به بخش خصوصی واگذار می‌شود، متاسفانه کارفرمای جدید یا هیات مدیره‌ی جدید با برنامه‌های جدیدی از راه می‌رسند که معمولاً با تعدیل نیروی کار و قراردادهای جدیدی که به نفع کارگر نیست روبه‌رو می‌شویم. از سوی دیگر با بحث قرار دادها و نبود امنیت شغلی روبه‌رو هستیم که از اساسی‌ترین مشکلاتی است که کارگران با آن روبه‌رو هستند. من خودم به عنوان نماینده‌ی گروهی از کارگران هر بار که به اداره‌ی کار در شهرستان یا استان و حتی تهران مراجعه می‌کنم با کارگران زیادی روبه‌رو می‌شوم که به دلیل مسایل داخلی و مشکلات بیمه‌ی درمانی و عمر و از این قبیل چیزها، به اداره‌ی کار مراجعه می کنند. امروزه کارگران با روی کار آمدن بخش خصوصی (البته هنوز بخش خصوصی به کارخانجات و صنایع بزرگ چندان راه پیدا نکرده است) با مشکلات بیش‌تری روبه‌رو هستند.

از سوی دیگر با بحث دستمزدها روبه‌رو هستیم. کارگران در بدترین وضعیت معیشتی زندگی می کنند. دخل و خرج کارگران با هم همخوانی ندارد. دولت اعلام کرده است تا پایان سال ۱۳۹۳ تورم را به ۲۰ درصد می رساند!

یکی نبودن دخل و خرج کارگران به تورم بر می‌گردد یا به پایین بودن سطح حقوق کارگران؟

در حال حاضر پایه‌ی حقوق کارگر حدود ۶۰۹ هزار تومان از سوی وزارت کار تعیین شده که با مزایا شاید به ۸۰۰ هزار تومان در ماه برسد که متاسفانه همین هم به طور ماهیانه پرداخت نمی‌شود به طوری که گاهی اوقات تا ۴ ماه پرداخت‌ها به تعویق می‌افتد. علاوه بر این حداقل هزینه‌ی یک خانواده‌ی چهار نفره در حال حاضر حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان است که این رقم با میزان دریافتی کارگر حدود ۹۰۰ هزار تومان تفاوت دارد و به همین دلیل است که من می گویم دخل و خرج کارگران با هم یکی نیست و کارگران زیر خط فقر زندگی می کنند.

واقعاً کارگران الان در بدترین شرایط معیشتی هستند.

آیا وزارت کار طرحی برای بهبود وضعیت معیشتی کارگران در دست دارد؟

چندی پیش وزیر کار به مجلس اعلام کرد که آمار بیکاری در کشور به بیش از ۸ میلیون نفر رسیده است و البته متاسفانه با روند روبه رشد تعطیلی صنایع و کارخانجات این آمار رو به رشد است. دولت قول‌هایی برای بهبود وضعیت معیشتی کارگران داده است اما تجربیات گذشته این طور بوده که چندان این وعده‌ها محقق نمی‌شود. البته هنوز نمی‌توان گفت که دولت کاری نمی‌کند چون اگر بخواهد می‌تواند وضعیت موجود زندگی کارگران را عوض کند.

ما در کشور از پتانسیل نیروی کار بالایی برخورداریم و کشوری داریم که از سرمایه‌ی هنگفتی برخوردار است، اما سرمایه‌گذاری درست صورت نمی‌گیرد.

طی دهه‌ی اخیر ما شاهد بسته شدن برخی کارخانه‌ها بودیم که این خود یکی از عواملی است که بر زندگی معیشتی کارگران و همین طور بالا رفتن نرخ رشد بیکاری در کشور تاثیر گذار است. به نظر شما چه‌طور می‌توان از روند رو به رشد ورشکستگی و تعطیلی کارخانه‌ها جلوگیری کرد؟

اجازه بدهید در پاسخ به این سوال شما برگردم به تجربه‌ی عینی خودم در کارخانه‌ی نیشکر هفت تپه: حقوق‌ها پرداخت نمی‌شد و هر بار که اعتراض می‌کردیم، می‌گفتند بر اساس نظر برخی اساتید دانشگاهی این کارخانه فرسوده است و تولید ندارد و از رده خارج شده است، اما این طور نبود!

بسیار طبیعی است که اگر در واحد صنعتی و کشاورزی سرمایه‌گذاری صورت نگیرد سود نیز حاصل نمی‌شود، چرا که کارخانه به لوازم یدکی و جانبی نیاز دارد و در مراحل کاشت و برداشت محصولات کشاورزی هم باید مکانیزم‌ها اصولی صورت گیرد تا محصول نهایی با کیفیت در بازار عرضه شود.

جلسه هم در این خصوص برگزار شد و ما ثابت کردیم که اگر ابزار آلات جدید وارد شود محصولات بیش‌تری راهی بازار می‌شود و تولیدات ما ۱۰ هزار تن، افزایش پیدا کرد. توجه داشته باشید که نمی‌توان گفت که تنها دلیل بسته شدن کارخانه‌ها فرسودگی آنان است فراموش نکنید که دنیای سرمایه‌گذاری بحث خودش را دارد. سرمایه‌گذاری‌ها در داخل کشور صورت نمی‌گیرد و می‌بینیم که قطعات اصلی ایران خودرو هم از خارج از کشور وارد می شود. رانت خواری یکی از عوامل بسته شدن کارخانه‌ها است. من قبول ندارم که کارخانجات ما فرسوده هستند. ابتدا باید جلوی واردات بی رویه را بگیرند. من با بحث اصلی واردات و صادرات مخالف نیستم اما با واردات بی رویه تا مرز ورشکستگی تولیدات داخلی مخالفم.

در این زمینه حرف زیاد است، کافی است سری به گمرک بزنیم، یک عده بدون پرداخت هزینه‌ی گمرکی ابزار الات وارد می کنند و گروهی دیگر باید گمرک بدهند و توان رقابت با آن‌ها را ندارند. تنها خواسته‌ی ما کارگران این است که عدالت اجتماعی و برابری در جامعه باشد نه این که یک گروه از همه‌ی امکانات رفاهی بهره ببرند و گروه دیگر حتی به حداقل‌ها برای گذران زندگی دسترسی نداشته باشند. باید در خاتمه بگویم که تا زمانی که کارگران نتوانند در حول محور خواسته‌ی خود متحد شوند و نماینده‌ی واقعی نداشته باشند، به حداقل رفاه و حقوق به حق خود دست پیدا نمی کنند.

توسط: مدیر
سپتامبر 26, 2014

برچسب ها

ماهنامه شماره ۴۱