
دکتر وحید جهانمیری نژاد؛ معضل اصلی ایدز در ایران بیماریابی است/گفتگو از نرگس سرلک
جهت کسب اطلاع از وضعیت کنونی ایدز در ایران و پرس و جو در خصوص نحوهی پیشرفت برنامهی موسوم به 90.90.90 سراغ دکتر وحید جهانمیری نژاد فعال حوزهی ایدز، مدیر عامل باشگاه سلامت نوجوانان مهر و مشاور اداره ایدز وزارت بهداشت رفتیم. دکتر جهانمیری نژاد معضل اصلی را در تحقق 90 اول یعنی بیماریابی میداند و علت عدم تحقق بیماریابی قابل قبول را مسائل فرهنگی عنوان میکند. وی خدمات دهی به بیماران تشخیص داده شده را در سطح مطلوب ارزیابی کرده هر چند اذعان میکند انگ و تبعیض همچنان بیماران مبتلا به اچ.آی.وی را آزار میدهد. گفتگوی خط صلح با دکتر وحید جهانمیری نژاد در ادامه میآید:
یکی از مشکلات مربوط به ایدز در ایران به بیماریابی مربوط میشود؟ چه مشکلاتی در این زمینه وجود دارد و آیا پیشرفتهایی داشتهایم؟
در مورد بیماریابی در وهلهی اول اشاره کنم به اهمیت این امر. هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی بیماریابی اچ.آی.وی یک مسئله خیلی مهم است. چون عفونت بدون علامت است وقتی فرد بیماریاش تشخیض داده نمیشود طبیعتا بدون این که خودش متوجه باشد سیستم ایمنیاش تحلیل رفته، گلبولهای سفیدش کم شده و آهسته آهسته به سمت مرحله ایدز گام برمیدارد. مرحله ایدز مرحلهایست که میشود بدن را تشبیه کرد به یک کشور بیدفاع که دیگر نه نیروهای نظامی و نه نیروهای امنیتی دارد و در مقابل هجوم بیگانگان بسیار آسیبپذیر است. در مقابل مسائل داخلی هم آسیبپذیر است که اگر مصداق عینیاش را بخواهیم بگوییم انواع عفونتهای فرصتطلب از خارج و انواع سرطانها از داخل میتواند بدن را در مرحلهی ایدز درگیر کند. این یک پدیدهی کاملا قابل پیشگیریست و با تشخیص به موقع بیماری و درمان آن میشود جلوی این سیر را گرفت، گلبولهای سفید دوباره تعدادشون بالا میرود و ویروسها در خون به صفر میرسند، فرد زندگی کاملا عادی خواهد داشت و هرگز وارد مرحله ایدز نمیشود. در حال حاضر به جز عوارض دارویی که به هر حال هر دارویی عارضه دارد دیگر هیچ مشکلی متوجه فرد نخواهد بود. یک شعار نویدبخشی هست راجع به ایدز تحت عنوان U=U (UNDETECTABLE=UNTRANSMITTABLE)، در واقع وقتی که به مرحلهی UNDETECTABLE میرسیم یعنی اینکه بار ویروسی در خون به صفر میرسد ثابت شده است که این بیماری دیگر توسط شخصی که پس از درمان به این مرحله رسیده است به اشخاص دیگر خصوصا از نظر جنسی منتقل (UNTRANSMITTABLE) نمیشود. در واقع اکنون در مورد اچ.آی.وی میگویند که درمان به مثابه پیشگیری است(Treatment as Prevention).
بازگردیم به اهمیت بیماریابی از بعد اجتماعی که به همین شعار U=U نیز مربوط میشود. وقتی که فرد بیماریاش تشخیص داده نشود، ناخواسته و نادانسته این عفونت را به همسر یا شرکای جنسیاش منتقل میکند و قابل حدس است که به هر حال در طول زمانی که آن فرد در مرحلهی بدون علامت است و میانگین این مرجله معمولا تا ده سال طول میکشد ممکن است کاملا نادانسته افراد متعددی درگیر عفونت شوند و این روند در واقع با یک تصاعد هندسی به سرعت ادامه پیدا میکند و تعداد مبتلایان در جامعه میتواند تبدیل به یک عدد بسیار بالا بشود. پس در بعد اجتماعی بیماریابی این مزیت را ایجاد میکند نه تنها بیماری فرد کنترل شده بلکه جلوی انتقال این عفونت به دیگران هم گرفته شود. در واقع این طور بگویم الان یکی از شعارهایی که درمورد اچ.آی.وی وجود دارد این است که درمان به مثابه پیشگیری. شاید در کمتر بیماریای این گونه باشد که درمان مبتلایان خودش بهترین پیشگیری باشد. مثلا ما بیایم دیابت افراد دیابتی را درمان کنیم یا فشار خون افراد داری این عارضه را رفع کنیم ربطی به پیشگیری از بیماری در بقیه جامعه ندارد یا حتی در خیلی از بیماریهای واگیردار نیز همین طور است مثلا اگر بخواهیم جلوی سالک یا مالاریا را بگیریم درمان مبتلایان نقش زیادی در این مسئله ندارد اما در مورد اچ.آی.وی درمان مبتلایان یکی از مهمترین اصول پیشگیری از انتقال در جامعه است.
به طور خلاصه بیماریابی در بعد فردی و تشخیص زود هنگام باعث یک زندگی عادی برای فرد مبتلا شده و در بعد اجتماعی باعث پیشگیری از انتقال عفونت به دیگران میشود به این شرط که پس از تشخیص درمان مناسب هم انجام شود.
چه گروههایی بیشتر در معرض این بیماری هستند؟ طبق استانداردهای جهانی چطور میتوان این اقشار را تحت مراقبت قرار داد؟
باید تاکید کنم که اچ.آی.وی ویژهی هیچ گروه، مذهب، نژاد یا ملیت خاصی نیست. میزبان اصلی اچ.آی.وی گلبولهای سفید هستند، همهی انسانها گلبول سفید دارند و بنابراین همهی انسانها میتوانند به این بیماری عفونی مبتلا شوند. اما طبیعیست کسانی که رفتارهای جنسی خطرناک یا شرکای جنسی متعدد داشته باشند یا کسانی که به نوعی وضعیتی دارند که باید دائما خون دریافت کنند یا معتادانی که تزریق میکنند و از سرنگ مشترک استفاده میکنند یا کسانی که احیانا از تیغ مشترک استفاده میکنند ممکن است بیشتر در معرض این عفونت باشند. البته در مورد انتقال خون باید بگویم سالهای سال است خون و فرآوردههای خونی که به بیماران تزریق میشود به شدت و دقت مورد ارزیابی آزمایش قرار میگیرد، این مسئله کنترل شده و دیگر راه انتقال نیست. بنابراین میماند روابط جنسی کنترل نشده و تزریقهایی که به صورت آلوده با سرنگ یا وسایل تزریق مشترک انجام میگیرد. برای جمع بندی باید بگویم همه انسانها فارغ از هر نوع تفاوتی مانند دین، مذهب، نژاد، ملیت و قومیت میتوانند در معرض این عفونت قرار بگیرند طبیعی است که در میان گروههایی که رفتار پرخطر جنسی یا تزریق مواد بیشتر باشد این عفونت بیشتر دیده میشود.
با توجه به این که در حیطهی کودکان و مراقبتهای مربوط به آنان در مقابل ایدز کار کردهاید، وضعیت این قشر را چگونه میبینید؟ آیا در کشور ما اقداماتی که لازم است تدارک دیده شده است؟ مشکلات این حوزه را لطفا شرح دهید.
در مورد کودکان کار و خیابان طبیعی است که آنها بیشتر در معرض انواع آسیبها هستند از جمله کودکآزاری جنسی و موارد آن هم کم نیست و مدام گزارش میشود و طبیعی است که ضمن اینکه ما همه باید تلاش کنیم که با این پدیدهی شوم مبارزه شود ولی برای کم شدن آسیبهای آن باز باید تلاشهایی کرد. گاهی وقتها میگوییم زورمان نمیرسد به ریشهکن کردن یک پدیده. مثلا زورمان نمیرسد که اعتیاد را ریشهکن کنیم ولی میتوانیم آسیبهای آن را کم کنیم که به این کار میگوییم «کاهش آسیب». در مورد پدیدهی کودکان کار و خیابان هم اگر واقعا نمیتوانیم آن را کنترل کنیم لااقل باید آسیبهای آن را کم کنیم. یکی از کارهایی که ضروری است این است که به این کودکان آموزشهای لازم توسط NGO هایی که با آنها کار میکنند یا فعالین این حوزه، داده شود تا آنها بدانند حتی میتوانند از خودشان دفاع کنند، به اورژانس اجتماعی زنگ بزنند. به آنها یاد بدهیم که فریب افرادی که ممکن است تمایلات کودکآزارانه داشته باشند، نخورند. به هر حال این یک دانش است که چگونه این کار را انجام بدهیم و احتیاج به مهارت و تخصص ویژه دارد.
افراد و موسساتی هم در این زمینه تلاشهایی کردهاند اما فکر میکنم وقتی در قیاس با تعداد بسیار زیاد این کودکان بخواهیم نظر بدهیم مطمئنم این آموزشهای ارایه داده شده بسیار ناچیز بوده است و حتما باید بیماریابی کرد که اگر به بیماریهایی مثل اچ.آی.وی مبتلا شدند آنها را سریعا تحت درمان قرار بدهیم. خود ما در مجموعه این کار را به کمک خیریههای مختلف و جمعیتهایی که فعال حوزهی کودکان کار هستند انجام دادیم از حدود هشتصد تستی که از این عزیزان گرفتیم حتی یک مورد هم مثبت پیدا نکردیم. آماری قبلا منتشر شده بود که عدد خیلی بالایی را نشان میداد ولی به نظر میرسد آن عدد بسیار بالا خطای آماری بوده که شاید اچ.آی.وی در این کودکان را نزدیک به صد برابر عموم مردم نشان میداد. به نظر میرسد این آمار خطا بود چون بهزیستی هم که تست اچ.آی.وی را روی چند هزار کودک انجام داده باز هم به یک عدد انگشت شمار رسیده که از عموم مردم و سایر بچهها بالاتر است اما نه این که دیگر صد برابر عموم مردم باشد.
یکی از وجههای این بیماری به مسائل فرهنگی گره میخورد. ترس از «انگ» چگونه مسائل ایدز در کشورمان را پیچیدهتر کرده است و چگونه و با چه ابزارهایی میتوانیم این فاکتور منفی را خنثی کنیم؟
اولا بد نیست که ما یک تعریف کلی داشته باشیم؛ وقتی از انگ صحبت میکنیم منظورمان نگرش منفی نسبت به افراد است، آن قضاوتهای بیجایی که میکنیم و آن داغ ننگی که در مورد مسائل مختلف به پیشانی افراد میچسبانیم. در طول تاریخ بیماریهای زیادی همراه با انگ بوده؛ مثلا در گذشته و حتی امروز هم شنیده میشود که بعضی از اوقات افرادی را که دچار بیماری صرع هستند شیطان زده میپندارند و رفتارهای عجیب و غریبی میکردند یا حتی الان طیفی بسیار بزرگ وجود دارد که افراد درگیر با بیماریهای روحی و روانی را بعضا با انگ «روانی» به عنوان یک دشنام خطاب میکنند. در حالی که آن هم یک بیماری است و خیلی خوب است که آن فرد بیمار بداند که این مشکل را دارد و به مطب درمانگر مراجعه کند. میدانیم که برای افراد زیادی مراجعه به مطب روان درمانگرها گاهی توام با خجالت است چون به آنها انگ دیوانگی و جنون میزنند و در هر صورت یکی از بیماریهای هم که از همان ابتدا انگ(Stigma) به همراه داشت و نگاههای منفی روی آن بود، ایدز است. شاید دلیل آن این بود که از ابتدا در میان همجنسگراهای آمریکا دیده شد و انگی که این رفتار اجتماعی در جوامع مختلف داشت به نوعی روی این بیماری هم نشست. اگر فیلم Dallas Buyers Club را دیده باشید به خوبی این نگاه تاریخی را نشان میدهد، به شخصیت اصلی فیلم این انگ زده میشود که تو حتما همجنسگرا هستی که این ویروس را گرفتی و نگاه منفیای که نسبت به این قضیه وجود داشته تبدیل میشود به انگی نسبت به اچ.آی.وی، این از انگ، اما تبعیض چیست؟ قوانینی که ممکن است علیه فردی که دارای هر نوع تفاوتی با افراد پیرامونش باشد، اعمال شود. پس انگ یک نگاه و نگرش منفی است اما تبعیض کاری است که انجام میدهیم، قانونی است که اعمال میکنیم، یعنی تبعیض یک مرحله از انگ جلوتر رفته و به فعالیت در میآید.
متاسفانه تبعیض هم در مورد این بیماران همیشه بوده و باز هم اگر بخواهم به سینما اشاره کنیم در فیلم فیلادلفیا(Philadelphia) که تام هنکس(Tom Hanks) بازی کرده و اسکار بازیگری را هم گرفت به زندگی فردی که به خاطر اچ.آی.وی از کارش قرار است اخراج شود اشاره میشود و شاهد تلاشهای خود فرد و وکیلش برای مبارزه با این تبعیض هستیم. متاسفانه این انگ و تبعیضها در کشور ما هم دیده میشود به طوری که این افراد ممکن است حتی از طرف خانوادههایشان طرد شوند، گاه دیده میشود که برای برخی مشاغل درخواست آزمایش اچ.آی.وی داده میشود، برای کسانی که متقاضی درخواست فرزند هستند آزمایش اچ.آی.وی لازم دانسته میشود. در حالی که میدانیم اگر همراه این عفونت تشخیص و درمان اتفاق بیفتد میتوان زندگی طبیعی داشت و هیچ لزومی ندارد که ما بخواهیم این آزمایشات را بالاجبار از افراد بخواهیم و قاعدتا آزمایش اجباری اچ.آی.وی غیر قانونی، تبعیضآمیز و غلط است. این تست حتما باید با مشاوره، توضیحات لازم و دواطلبانه صورت بگیرد.
باید اضافه کنم اثرات این انگ و تبعیضها در دامن زدن به اپیدمی اچ.آی.وی غیرقابل انکار است. طبیعتا وقتی این نگاه منفی وجود دارد، من نوعی اگر رفتار پرخطری هم داشته باشم برای اینکه آن برچسب به من نخورد و آن انگ و تبعیضها شامل حالم نشود اصلا به دنبال تشخیص بیماری نمیروم! و این قضیه مسئلهی مهم بیماریابی را پیچیدهتر میکند. و این که چگونه میتوانیم این اثر را خنثی کنیم، با دادن آموزش و آگاه کردن جامعه در این زمینه و اینکه یاد بگیریم حق نداریم فردی را قضاوت کنیم و این مستلزم یک کار طولانی مدت فرهنگی و اساسی است. اولا اینکه همه به ضرورت این امر پی ببرند و ثانیا به درستی این کار انجام شود که شاهد وضعیت بهتری در آینده باشیم.
ایدز به عنوان یکی از بیماریهای خاص، پروسهی درمانی طولانی و پر هزینه دارد. آیا بیماران در این زمینه حمایتهای لازم را از نظر بیمههای درمانی دارا هستند؟
خوشبختانه یکی از نقاط قوت برنامهی ما دسترسی خیلی خوب به خدمات تشخیصی، مشاورهای و درمانی کسانی است که با اچ.آی.وی زندگی میکنند. بیش از 250 مرکز در کشور ما کاملا رایگان و محرمانه با حفظ رازداری، خدمات را به عزیزان مبتلا ارایه میدهند. در این مراکز که تحت عنوان «مراکز مشاورهای بیماریهای رفتاری» کار میکنند همه افراد میتوانند مشاوره بگیرند. همهی افراد بدون نیاز به ارائهی کارت شناسایی و هر گونه مدرک هویتی میتوانند در مورد اچ.آی.وی و هر گونه بیماری آمیزشی مشاوره بگیرند و اگر هم لازم باشد به صورت رایگان از آنها آزمایش اچ.آی.وی گرفته میشود اگر نتیجه مثبت و قطعی شد هم انواع خدمات مانند واکسیناسیون رایگان در مورد واکسنهایی که باید بزنند، مشاورههای رایگان توسط روانشناسان حرفهای این زمینه که آموزشهای خاص دیدهاند، پزشک عمومی و پزشک متخصص عفونی هم باز رایگان است و آنها را ویزیت میکنند و داروهایی که بسیار گران قیمت هستند و همین الان در جهان 12 میلیون و 600 هزار نفر دسترسی به این داروها ندارند در ایران به صورت کاملا رایگان به این افراد داده میشود و باز در ادامه خدماتی که مجددا لازم دارند یا آزمایشهای تکمیلی مورد نیاز مانند پی.سی.آر ویروس که البته خدماتی هزینهبر است رایگان ارایه میشود. قرار بود طبق برنامهی 90 90 90 تا پایان همین سال 2020 کشورها متعهد شوند به سه هدف دست یابند، هدف اول این بود که 90 درصد از کسانی را که تخمین میزنیم با اچ.آی.وی زندگی میکنند و اطلاعی از آن ندارند شناسایی کنیم بگذریم که این تخمینها به چه شکل انجام میشود، مدلهای ریاضی دقیقی وجود دارد به این نحو که دانشمندان حوزههای مختلف جمع شده و به این مدلها رسیده اند و بر اساس آن با یک سری دادهها می توان تخمین زد در هر کشوری چند نفر احتمالا با این بیماری زندگی میکنند. پس هدف اول یا اصطلاحا 90 اول این بود که نود درصد از افرادی را که تخمین میزنیم اچ.آی.وی دارند، شناسایی کنیم.
در خصوص بیماریابی که پیشتر به آن اشاره کردم مجموعا خیلی ضعیف عمل کردیم چون نیازمند همکاریهای بینابخشی بوده، نیازمند این بوده که همهی دستگاههای فرهنگی و سازمانهایی که وظیفهی آموزش و اطلاع رسانی را به عهده دارند همکاری و همراهی کنند، چون نیازمند این بوده که انگ این بیماری را کم کنیم، نگرشمان را نسبت به آن بهبود ببخشیم و بدانیم که ایدز یک بیماری کاملا قابل کنترل است و این کار را متاسفانه به درستی انجام ندادیم و باعث شد بیماریابی در کشور ما ضعیف باشد و به جای 90 درصد، 40 درصد شناسایی شدهها تا سال 2020 تحت درمان قرار بگیرند. امر درمان تا حدی بهتر از 90 اول پیش رفته و کسانی که به مراکزی که گفتم مراجعه کردند به صورت قطعی تحت درمان قرار گرفتند و مسئله ما این است که خیلی از افرادی که تشخیص داده شدند از گروههایی بودند که اصطلاحا به آنها گروههای سخت در دسترس میگوییم و در حومهها زندگی میکنند و در واقع گروههایی که ممکن است برخی از آنها کارتن خواب بوده باشند و برای دریافت خدمات مراجعه نکردند اما قطعا به همهی کسانی که مراجعه کردند خدمات رایگان ارائه داده شده است. پس ما در 90 دوم هم با هدف تعیین شده فاصله داریم اما وضعیت بهتر از 90 اول است، منتها در مورد 90 سوم که به سوال شما بر میگردد این که افرادی تحت درمان قرار میگیرند 90 درصد آنها به بار ویروس صفر برسند یعنی از موفقیت درمان مطمئن شویم که در صحبتهای قبلی به شعار U=U اشاره کردم وقتی این افراد بار ویروسیشان به صفر میرسد علاوه بر اینکه متوجه میشویم ویروس دیگر در خون آنها نیست و سیستم ایمنی آنها به حالت عادی بازگشته و زندگی طبیعی خواهند داشت. Uی دوم در این شعار انتقال بیماری به دیگران است یعنی مطمئن شویم که به دیگران هم انتقال پیدا نمیکند و از بعد اجتماعی در خصوص پیشگیری از گسترش بیماری، برای ما اهمیت دارد. کشور ما در 90 سوم موفق عمل کرده و الان 97 درصد کسانی که تحت درمان اچ.آی.وی هستند با داروهای اصطلاحا «ضد رتروویروسی» به بار ویروسی صفر رسیدهاند و این خبر بسیار خوشحال کنندهای است.
وضعیت دسترسی به دارو و امکانات پزشکی برای بیماران مبتلا به ایدز را در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهیم اهداف برنامهی 90 90 90 را مرور کنیم. 90 اول که بیماریابی مناسب و حداکثری است چون به کار فرهنگی و بینابخشی خیلی گستردهای نیاز دارد متاسفانه ما در آن خیلی ضعیف عمل کردیم. و 90 سوم که فقط به عهدهی وزارت بهداشت بود 97 درصد اجرا شده و در آن موفق بودیم که این نشان دهندهی این است که باید در این قضیه کار کرد و با وزارت بهداشت همکاری کرد، آموزش و پرورش، صدا و سیما و همهی ارگانها دست به دست هم بدهند که این وضعیت را به جایی برسانیم که در 90 اول هم بتوانیم افرادی را که بدون اطلاع با اچ.آی.وی زندگی میکنند شناسایی کنیم و تحت درمان قرار دهیم تا به جایی نرسیم که آن قدر تعداد مبتلایان زیاد شود که احیانا بعدها برای درمان هم مشکل داشته باشیم و چه بسا امکانات ما در این شرایط که تحریم هم هستیم به ما اجازه ندهد و باید این زنگ خطر به صدا درآید که تعدادی که ما اکنون به آنها داروی رایگان میدهیم 15 هزار نفر است و میدانیم که کمی بیش از 60 هزار نفر با اچ.آی.وی زندگی میکنند و باید آنها را شناسایی و تحت درمان قرار دهیم. اگر هم اکنون این 60 هزار نفر تشخیص داده شوند یعنی 45 هزار نفر دیگر را باید داروی رایگان بدهیم و توانایی آن را داریم ولی اگر این تعداد 3 الی 4 برابر شود چون نمیدانند و بیماری را منتقل میکنند آیا کشور ما میتواند چند صد هزار نفر را خدمات رایگان دهد؟
این است که واقعا باید خیلی سریع به کار کردن در این حوزه شروع کرد و آموزش داد و جلوی تبدیل شدن این اپیدمی را به اپیدمی عمومی گرفت. ما الان در مرحلهی «اپیدمی متمرکز» هستیم یعنی به جز گروههای پرخطری مانند معتادان تزریقی که در آنها شیوع بالایی دارد این عفونت در بین مردم شیوع پایینی دارد ولی اگر آموزش ندهیم و بیماریابی نکنیم به سمت مرحله «اپیدمی عمومی» میرویم و ممکن است همهی جامعه درگیر میشود.
در دوره پاندمی کرونا چه تدابیری برای حمایت از مبتلایان به ایدز به علت آسیبپذیرتر بودن آنها انجام شده و این بیماران با توجه آسیبپذیر بودن سیستم ایمنیشان بهتر است که چه رویهی زیستیای در پیش بگیرند؟
برخلاف تصور که همهی ما شاید فکر میکردیم این بیماران خیلی بیشتر در معرض کرونا قرار میگیرند و شاید موارد بیماری شدید و مرگ و میر خیلی بیشتری بین این افراد گزارش شود به هیچ وجه این گونه نبود و پژوهشها نشان داد افرادی که اچ.آی.وی دارند و تحت درمان هستند چون همانطور که گفتم بار ویروس به صفر میرسد و سیستم ایمنی به حالت عادی بر میگردد، خطر کرونا تقریبا مانند افراد عادی جامعه برای آنها بود منتهی سختی کار این بود که ما باید دسترسی مناسب این افراد به دارو را فراهم میکردیم. در این ایام و با توجه به همهی مسائل و مشکلاتی که وجود داشت مانند دور کاریها و توصیه به قرنطینه و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی ممکن بود این افراد از نظر دسترسی به درمان دچار مشکل شوند که تمهیداتی اندیشیدیم و خوشبختانه مشکل دسترسی در کشور ما این اتفاق نیفتاد و داروها به خوبی تامین شد. بدون اغراق بگویم درمان و خدمت رسانی به شهروندان مبتلا به اچ.آی.وی بسیار خوب است. در کشورهای منطقه کمتر کشوری با این خدمات داریم. ما حتی هیچ فرقی برایمان ندارد که قومیت، ملیت و یا دین بیمار چیست هرکسی که در ایران زندگی میکند حتی بعضی از مهاجرینی که هنوز مسائل قانونی اقامت آنها مشکل دارد اگر به مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری مراجعه کنند خدمات به صورت رایگان در اختیار آنها قرار میگیرد و در این زمینه نگاهی انسانی وجود دارد. حتی سال گذشته در سیل شدیدی که آمد بعضی از افرادی که دچار سیل گرفتگی شده بودند و راهها و معابر دسترسی به آنها در غرب کشور دچار مشکل شده بود، پرسنل مراکز مشاورهای رفتاری دل به سیل زده و با مشقت بسیار خودشان را به آن مناطق رساندند که مصرف داروی این افراد حتی یک روز هم به تاخیر نیفتد. در مجموع باید بگویم که در مورد کرونا مشکل خاصی وجود نداشت. منتهی باز میگردیم به صحبتهایی که در اول بحث داشتیم. وقتی میگوییم در 90 اول آن قدر عقب هستیم و بیماریابی صورت نگرفته است. قاعدتا تا افراد زیادی هستند که اچ.آی.وی دارند و از آن اطلاع ندارند سیستم ایمنی آنها آرام آرم تخریب میشود و آنها بیشتر در معرض کرونا هستند. چه بسا خیلی از آنها هم کرونا گرفته و فوت کرده باشند و کسی هم متوجه تشخیص اچ.آی.وی در آنها نشده باشد. به دلیل این که این بیماری بدون علامت است و اساسا هم در آن شرایط که افراد با علایم حاد تنفسی مراجعه میکنند پرسنل درمانی هم تمرکزشان روی کمک کردن به آنها از نظر درمان «کووید 19» بوده نه این که به فکر تست اچ.آی.وی باشند. این است که این هم هشداری است که اگر میخواهیم سیستم ایمنی سالم و کارآمدی داشته باشیم حتما آزمایش اچ.آی.وی را انجام بدهیم که در صورت ابتلا تحت درمان قرار بگیریم و نگذاریم زمان به کمک این ویروس بیاید و سیستم ایمنی ما را به سمت مرحله ای ببرد که دیگر توانایی دفاع از بدن در برابر هیچ میکروبی را نداشته باشد.
در نهایت وضعیت برنامههای پیشگیری و درمان ایدز در کشور ما در قیاس با کشورهای دیگر خصوصا آنها که وضعیت اقتصادی و توان مشابه دارند چگونه است و آیا میتوان گفت موفق بودهایم؟
قبلا اشاره کردم که خدمات ما، امکانات تشخیصی، درمانی رایگان، خدمات مشاورهای و … که برای این افراد در نظر گرفته شده بسیار خوب است. در مورد کاهش آسیب مواد مخدر و اعتیاد تزریقی هم آن قدر خوب عمل شد که در واقع درصد اچ.آی.وی در گروه معتادان تزریقی در یک دهه به شدت پایین آمد، به دلیل کار بینابخشی خوبی که انجام شد و مورد تقدیر سازمان های بینالمللی قرار گرفت. چیزی که در آن خیلی مشکل داریم کارهای فرهنگی است که باید انجام شود. برای آموزش و اطلاع رسانی به خصوص به جوانان و نوجوانان و یکی دیگر از مواردی که در آن خوب عمل نکردیم جلوگیری از تبعیض است که علاوه بر این که مستلزم این است که انگ بیماری کم شود و طبیعتا نیاز به آموزش و کار فرهنگی دارد به قانونگذاری هم نیاز دارد. این امر تازه در حال وقوع است و این جریان وضع قوانین ضد تبعیض خیلی وقت است که حقوقدانها پیگیر آن هستند و همکاری بین وزارت بهداشت و وزارت دادگستری در این زمینه در جریان است اما بسیار طول کشیده که به مرحله اجرا برسد و اخیرا تا جایی که اطلاع دارم بستر تصویب قوانین فراهم شده است. چون تا زمانی که بخواهیم آزمایش اجباری اچ.آی.وی داشته باشیم و کسانی باشند که به دلیل داشتن این بیماری بخواهند از یک سری خدمات محروم بمانند وضعیت از خیلی لحاظ تغییر چندانی صورت نخواهد گرفت.
در پایان اگر نکتهای هست که لازم میدانید گفته شود، بفرمایید.
خطاب به مردم عزیزمان خصوصا جوانان و نوجوانان عرض کنم اولا بدانیم که اچ.آی.وی یکی از دهها بیماری آمیزشی است بیماریها و میکروبهای خیلی زیادی وجود دارد و روند هم در کشور ما بیانگر این است که سن ابتلا به این بیماریها پایین میآید و تعداد بالا میرود. از جمله اچ.پی.وی یا زگیل تناسلی یا سوزاک ساده که فکر کنیم بیماری شناخته شدهای ست اما چون روابط جنسی بدون کاندوم زیاد است و آموزش در این زمینه کم است و از طرفی خیلی از افراد از گرفتن کاندوم خجالت دارند تا از این بیماریها پیشگیری کنند و در مرحله بعد اگر مبتلا یا مشکوک شدند با دیدن علایمی در خودشان برای رفتن به پزشک خجالت میکشند و خود درمانی میکنند و این موضوع روز به روز عواقب و عوارض بیماریها را بیشتر میکند. شاید باور نکنید اما یک سوزاک ساده تبدیل شده به بیماریای که گاه منجر به عقیم شدن و عفونتهای منتشر شده که حتی به نوزاد انتقال پیدا میکند. یا فرد آن قدر دیر به پزشک مراجعه میکند که در مورد چیزی که اگر فرد زود مراجعه میکرد با یک تک دوز آنتی بیوتیک قابل درمان بود مقاومت در درمان به وجود میآید و نیازمند درمانهای طولانی مدت و پیچیده میشود. پس خواهش میکنم که این مسائل را جدی بگیرید و بدانید که ورود به روابط متعدد و مصرف الکل و مواد محرک قبل از رابطه خطر ابتلا به این عفونتها را چند برابر میکند. در وهلهی بعد باید بدانیم که باید پیشگیری کنیم و در روابطمان باید از کاندوم استفاده کنیم. در مرحلهی بعد به توصیهی سازمان بهداشت جهانی همهی افراد لااقل یک بار آزمایش اچ.آی.وی را انجام بدهند و همهی زنان باردار در ایران در دو مرحله این تست را انجام دهند و دواطلبانه خود افراد به مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری مراجعه کنند در صورت ابتلا مطمئن باشند که با حفظ اسرار و حریم خصوصی آنها خدمات رایگان حمایتی و درمانی در اختیار آنها قرار خواهد گرفت.
با سپاس از وقتی که در اختیار خط صلح قرار دادید.
برچسب ها
ایاچوی ایدز خط صلح شماره 116 ماهنامه خط صلح نرگس سرلک وحید جهانمیری وحید جهانمیری نژاد