بعضی از ترسها در ذهن نهادینه شده؛ در گفتگو با دکتر مجید ابهری مشاور کمیسیون اجتماعی مجلس/گفتگو از علی کلائی
ترس را عاملی میداند که میتواند «هم در بدن نیروی مقاومت ایجاد کند و هم به انسان توانایی فرار و یا عبور از موقعیت خطرناک را بدهد.» وی اما وقتی به ترس از کرونا میرسد، آن را عاملی معرفی می کند که «باعث میشود انسان گاهی دست به اقداماتی بزند که همان اقدامات موجب مرگ وی میشوند.» او که آسیب شناس و رفتارشناس اجتماعی است، میگوید که در مورد کرونا، ترس از آن عامل مرگ نیست، بلکه «نترسیدن در این جا عامل مرگ است.»
مسئلهی ترس از کرونا و اثرات روانشناختی و رفتاری وضعیتی که بیماری کرونا در کشور ایجاد کرده، برای بسیاری این بیم را پدید آورده که جامعهی ایران پس از این مسئله، باید با بحرانهای روانی و رفتاری دست و پنجه نرم کند. ماهنامهی خط صلح با همین موضوع و با بررسی اثرات روانشناختی و رفتاری بیماری کرونا در حوزههای مختلف در این شماره، به سراغ دکتر مجید ابهری رفته است تا با پرسشهایی هم توضیحات او را در این حوزه بشوند و هم از تجربهی او در زمینهی مقابله با اثرات این بیماری بر روان مردم جویا شود.
دکتر ابهری که دکترای خود را در علوم رفتاری از انگلستان گرفته در خصوص قرنطینه و ماندن در خانه، میگوید که این تهدید را میتوان به فرصتهای طلایی بدل کرد. او میگوید که «باید از اضطراب و ایجاد یاس و ترس در دیگران پرهیز کنیم. ولو این که خود ما هم بترسیم، نباید آن را به دیگران منتقل کنیم.» و توصیه میکند که «خندیدن دوای درد است.»
او که بنیان گذاری چندین نهاد اجتماعی و مدنی برای حمایت از کودکان خیابانی و دختران فراری را در کارنامهی خود دارد، در خصوص شبکههای اجتماعی و نقش آن در این بحران، ضمن تشکر از بخش مفید آن به نقد بخش دروغ پراکن آن پرداخته میگوید که «بدون تحقیق، بدون اطمینان از صحت و یا سقم و راست و دروغ یک مطلب، نباید آن را نقل کرد.» او همچنین به طرح حرفهایی در مورد استفاده از روغن بنفشه و عنبر نسارا میپردازد و میگوید که افرادی که این حرفها را میزنند، مردم را «به مسیر غلط و حتی مرگ هدایت میکنند» و باعث «انحراف فکری» آنها میشوند.
او که بنا به سخنش «بیش از چهل سال از عمر خود را در این زمینهها به طور علمی و تجربی گذرانده»، در خصوص دوران قرنطینه، از تمرینهای خودسازی سخن به میان میآورد و مثالهایی از تمرین تمرکز یا خاطرهنویسی میزند و با ذکر مختصر تکنیک آنها میگوید که «ایجاد تمرکز برای فکر بسیار مفید و یاری دهنده است.»
مشروح گفتگوی خط صلح با این آسیب شناس و رفتارشناس اجتماعی را در ذیل میخوانید:
آرامش روانی، دفاع بدن در برابر کرونا را افزایش میدهد. آیا این گزاره را تایید میکنید؟ برای حفظ این آرامش روانی در شرایط موجود چه باید کرد؟
آرامش روان و اعصاب باعث کنترل سیستم عملکرد عکسالعملها، یعنی کنشها و واکنشها میشود. علاوه بر آن از ترشح هورمون کورتیزول جلوگیری میکند. این هورمون در موقع ترس در بدن انسان ترشح میشود. بنابراین خود ترس عاملی است که میتواند هم در بدن نیروی مقاومت ایجاد کند و هم به انسان توانایی فرار و یا عبور از موقعیت خطرناک را بدهد. آرامش روان باعث میشود که بدن در حالت آرامش و سیستم عصبی در همین حالت، بتواند تصمیمات درست بگیرد. ترشحاتی که در مغز انسان و در سلسله اعصاب انسان در این زمان ها ترشح میشود، همانند آدرنالین است که میتواند انسان را وادار به اقدامات مثبت، منطقی و عاقلانه کند.
برای حفظ آرامش روان باید تمرینات مختلفی کرد. اولا دستورات و راهنماییهای بهداشتی و درمانی صادره از نهادهای بهداشتی و پزشکی را کاملا باید مراعات کرد. چه در دوران قرنطینه و چه بعد از آن. دوم باید توجه داشت که حفظ آرامش روان میتواند کمک موثری به سلامت انسان، چه جسمی و چه روحی بکند. برای این که ترس خود را از کرونا کاهش دهیم، باید بدانیم که اگر ما اصول ایمنی و دستورات بهداشتی را رعایت کرده و اعتماد به نفس و توکل خود را تقویت کنیم، کم کم بدن در مقابل این بیماری مقاومت میکند. آن چه که باعث میشود انسان ضعیف و ضعیفتر شود، ترسهای بیمورد و وسواسوار است. چرا که مسئله ترس از کرونا عاملی است که باعث میشود انسان گاهی دست به اقداماتی بزند که همان اقدامات موجب مرگ وی میشوند. برای کاهش ترس باید با ورزش، مطالعه، شرکت در جمع خانواده، دیدن فیلمهای طنز، گوش دادن به آهنگهای شاد و بازیهای خانوادگی فکر را از ترس و کرونا منحرف کرد. البته ترس تا حدودی لازم است. در پارهای از مواقع، ترس موتور ایجاد سلامت و فرار از موقعیت خطرناک است. اگر کسی نترسد، از آتش سوزی فرار نمیکند یا از خطری که اتفاق میافتد، نمیگریزد و خود را به ورطهی خطر میاندازد. بنابراین ترس تا حدودی لازم است که موجب ایمنی و سلامت بدن شود.
مسئله ترس از کرونا خود عاملی مرگ آور است. چه میشود کرد که این ترس را کاهش داد؟ آیا اصلا نباید ترسید؟
در دوران حاضر که به وسیلهی فضای مجازی و اینترنت، انسان به اقیانوسهای علم و دانش و فیلم و آهنگ و خاطرات دسترسی دارد، میتواند بهترین دستورالعملها را در اختیار داشته باشد. بنابراین ترس دیگر در این مورد مفهومی ندارد. ترس تا جایی لازم است که انسان از خطرها بپرهیزد. از نزدیک شدن به افرادی که دچار کرونا هستند خودداری کند. فاصله اجتماعی (Social Distancing) را رعایت کند. همچنین به شستن مرتب دستهای خود اقدام کند. چرا که انواع مایعات ضدعفونی هیچکدام به اندازه آب گرم و صابون موثر نیستند. بعضیها در این گیر و دار الکل میخورند که دستگاه گوارش یا تنفسی خود را ضدعفونی کنند! متاسفانه در کشور ما افرادی بسیاری قربانی این جهل علمی شدهاند. بنابراین ترس از کرونا عامل مرگ نیست. بلکه نترسیدن در این جا عامل مرگ است. وقتی انسان تا اندازهی منطقی از این بیماری، از کسانی که مبتلا به این بیماری هستند و از کارهایی که منجر به آلودگی میشوند بترسد، به سلامت از این مرحله عبور خواهد کرد.
در هر خانواده هستند افرادی که یا کوچکترند و یا سالمندند و دچار ترس و وحشت و فوبیا شدهاند. برای کاستن از این فوبیا که نتایج نامطلوبی در آیندهی نه چندان دور خواهد داشت، باید با آنها صحبت کرد و واقعیت را به آنها گفت. با رعایت بهداشت و اصول بهداشتی، احتمال دچار شدن به کرونا بسیار ضعیف است. بنابراین دیگر ترس در این زمینه موردی ندارد. بلکه بعضی از ترسها در ذهن نهادینه شده و از نظر روانشناختی و رفتاری موجب بروز فوبیا و وسواس فکری و جسمی میشوند.
بسیاری از شهروندان خود را در وضعیت قرنطینه قرار دادهاند. این شرایط چه تاثیراتی را بر روان مردم میتواند به همراه داشته باشد؟ چه باید کرد که شرایط قرنطینه و سلامت روان را تامین کرد؟
انسان از هرچه که منع شود به آن حریص میشود. ممکن است در شرایط معمولی و نرمال، ما چند روز در خانه بمانیم و هیچ گونه ناراحتی و کسالتی نداشته باشیم. اما حالا که موضوع قرنطینه و اقامت اجباری در خانه مطرح شده، بعضی از ما دچار ترس و وحشت یا استرس عصبی شدهایم. چرا که فکر میکنیم در خانه ماندن بسیار دشوار و سخت است. ما میتوانیم این در خانه ماندن را به عنوان تهدید قلمداد کرده و آن را به فرصتهای طلایی تبدیل کنیم. کارهای عقب افتاده خود را انجام دهیم. در تغییر دکوراسیون خانه به خانواده کمک کنیم. کتابخانه خود را مرتب نماییم. به مطالعه بپردازیم. خاطرات گذشته را بنویسیم. بازیهای جدیدی ابداع کرده و با دیگران انجام دهیم. همچنین میتوانیم با نقل لطیفه یا جُک برای دیگران و یا جمع آوری جُکهای مختلف و بیان آن برای اطرافیان و اعضای خانواده محیطی شاد و خوش فراهم کنیم.
برای این که محیط قرنطینه برای ما و همه کسانی که در این شرایط هستند، عادی قلمداد شود، اولا باید بدانیم که اکثریت جمعیت کرهی زمین در اغلب کشورهای جهان در شرایطی مشابه ما هستند. بنابراین ظلم عمومی، عدل است و نباید از این موضوع ناراحت باشیم. چرا که مردم بعضی از کشورها، بسیار به تفریح و شبگردی و میهمانیهای شبانه عادت کرده و حتی به صورت اعتیاد برایشان در آمده است. ماندن در خانه برای آنها دشوارتر از ماست. مثلا کسانی که در آرژانتین یا برزیل هستند که هر روز یک جشن و یک مناسبت دارند، بسیار دشوارتر است که در خانه بمانند و قرنطینه شوند تا مردمی مثل ما. بنابراین ما باید شرایط قرنطینه را به وضعیتی تبدیل نماییم که از آن بهره گیری کنیم. مطالعه، استراحت، انجام کارهای عقب افتاده و همچنین صحبت با دیگران برای آرام کردنشان. باید حرکاتی بکنیم که ما در بعد از قرنطینه بتوانیم آن را ادامه دهیم. یادگرفتن یک زبان خارجی. ورزشهایی که میتوان در محیط خانه انجام داد. برای بهبود شرایط روانی، باید روش طنز و شوخی را پیشه کنیم.
باید از اضطراب و ایجاد یاس و ترس در دیگران پرهیز کنیم. ولو این که خود ما هم بترسیم، نباید آن را به دیگران منتقل کنیم. در این گونه موارد خندیدن دوای درد است. اینجانب به عنوان یک رفتارشناس و مشاور خانواده که بیش از چهل سال از عمر خود را در این زمینهها به طور علمی و تجربی گذراندهام عرض میکنم خنده بر هر درد بی درمان دواست. ما با خندیدن، مسابقه انواع خندهها را گذاشتن، میتوانیم حتی حواس دیگران را از این موضوع پرت کنیم. بیان لطیفه، جُک، بازیهای پانتومیم، مشاعره، بازی اسم و فامیل و بازیهای دیگر سرگرم کننده میتواند موجب سرگرمی ما و اعضای خانواده شود. بنابراین باید اقداماتی انجام دهیم که محیط تبدیل به یک فضای شاد و با نشاط تبدیل شود.
وظیفهی فردی که با بیماران بهبود یافته کرونایی در خانه زندگی میکند در بهتر شدن شرایط روانی او چیست؟ چه اقداماتی را باید انجام دهد و از چه اقداماتی باید دوری کند؟
زندگی با فرد بهبود یافته از کرونا در یک خانه هم دشوار است و هم ساده. دشوار از این جهت که باید شرایط غذایی و روحی و عصبی او فراهم شود. از بیان نکاتی که گذشته را به یاد او بیاورد و تداعی معانی کند، باید بسیار پرهیز کنیم. همچنین باید محیطی شاد و پر نشاط برای وی فراهم نماییم. با دلداری به او و آماده سازیاش برای آیندهی شغلی، تحصیلی و حرفهای او باید به او کمک کنیم تا این مراحل حساس بعد از بهبودی را سپری کند.
وظیفهی دولت و مراجع تصمیم گیری در کمتر کردن تاثیرات ترس از کرونا برای مردم چیست؟
دولت باید برای کاهش ترس و یا وحشت مردم از طریق رسانههای دیداری و شنیداری مانند تلویزیون و وسایل ارتباط جمعی، نشاط و شادی را برای جامعه به ارمغان بیاورد. فیلمهای طنز و کمدی، همچنین برنامههای شاد برای کودکان و نوجوانان میتواند این فضای وهم آلود و ترس آلود را عوض کرده و به محیطی پر از شادی و طنز تبدیل کند. دولت و مراجع تصمیم گیری باید به مردم به مانند یک پدر دلداری دهند. مخصوصا به کسانی که شغل خود را از دست داده یا درآمدشان از دست رفته است، با حمایت های مالی و معنوی، و شاد نمودن آنها اجازه ندهند که آنان در پردهای از خمودگی و خاموشی قرار بگیرند.
نظر شما در خصوص نقش شبکههای اجتماعی و رسانهها در خصوص مسئلهی ترس از کرونا و تاثیرات روانی آن بر مردم چیست؟
شبکههای اجتماعی که در دوران قرنطینه و در زمان کرونا، یکی از ابزار برقراری ارتباط بین مردم بوده و هستند، توانستند به خوبی با برقراری ارتباط تصویری دلتنگیها را تا حدی معقول و منطقی کاهش دهند. در این جا باید از مدیران و گردانندگان حسابهای کاربری و یا کانالهای مفید در این گونه شبکهها صمیمانه تشکر نماییم. اما بعضیها در این شبکهها با بیان و تکرار شایعات و دروغهای شاخدار، موجب افزایش ترس و وحشت مردم میشوند. باید عرض کنم بدون تحقیق بدون اطمینان از صحت و یا سقم و راست و دروغ یک مطلب، نباید آن را نقل کرد. چرا که اصلیترین سرگرمی بسیاری از افراد در دوران قرنطینه و تعطیلی، همین شبکههای مجازی و اجتماعی است که باید با دستورات بهداشتی اساسی و درست و علمی برگرفته از اساتید و مراکز پزشکی و دانش بهداشتی مردم را درست هدایت کنند. نه این که با شایعاتی دروغ باعث انحراف و زیان آنها شوند. مانند حرفهایی که در مورد استفاده از روغن بنفشه یا عنبر نسارا یا امثال اینها زده شد که افراد را به مسیر غلط و حتی مرگ هدایت میکند و باعث انحراف فکری مردم میشود.
به نظر شما با خانوادههایی که عزیزشان را به دلیل بیماری کرونا از دست دادهاند چه باید کرد؟ در فضای مجازی میخوانیم که برخی از اعضای این خانوادهها از بیتوجهی نسبت به این مسئله ناراحت هستند، به دلیل شرایط گاهی خانواده، امکان عزاداری ندارند؛ آیا در این باره اقدامات روانی لازم است؟ شرایط را چگونه باید مدیریت کرد؟
هر چند امکان جمع شدن دور یکدیگر و تسلیت حضوری به کسانی که عزیزان خود را از دست دادهاند، مقدور نیست، اما خوشبختانه همین شبکههای مجازی این امکان را فراهم کردهاند که با جمع آوری دوستان به طور مجازی هم مجلس ترحیم آنلاین انجام شود. یا حتی نشان دادن مراسم تدفین آنلاین برقرار کرد و برای کاهش دردها و آلام شخصی که عزیز خود را از دست داده است، به وی دلداری داد. چرا که این دنیا، دنیایی است فانی و به هر صورت روزی باید از این دنیا برویم. اما باید به کسانی که عزیزان و اقوام خود را از دست دادهاند، ضمن تسلیت بگوییم که عزیز من! این زندگی خدا را شکر که جاویدان نیست و با مقاومت در مقابل غمها و دردها باید خود را برای سختیهای زندگی آبدیده کنیم.
دعوت از خانوادههای عزادار و ارسال مطالب علمی و روان شناختی در دوران قرنطینه برای آنها که در جهت کاهش دردها و سختیهایشان کمک میکند، بسیار ضروری است. حتی صحبت کردن با آنها. خدا را شکر که این وسایل ارتباط جمعی و فضای مجازی این امکان را فراهم کرده که بدون هزینه، ساعتها با دیدن چهره یکدیگر با هم حرف بزنیم. این کمک بزرگی است به ما که با اقوام و دوستان خود که دور از ایران هستند، صحبت میکنیم. همین برای آنها کمک بزرگی است که در تنهایی، غم غربت را فراموش کنند و خود را در میان خانواده، دوستان و اقوام خود احساس کنند.
لطفا کوتاه بفرمایید برای بهبود شرایط روحی و روانی شهروندان در وضعیت قرنطینه، چه تمرینها و کارهایی میتواند موثر باشد؟ در واقع شهروندان در خانه چه میتوانند بکنند تا با سلامت روانی بیشتر این دوران را سپری کنند؟
برای دوران قرنطینه به عنوان یک رفتارشناس، مطالعه، یوگا، یا ورزشهای انفرادی که برای تقویت بدن و ذهن لازم است را توصیه میکنم. همچنین کارهایی چون مشاعره، مطالعهی شعر و تماشای فیلمهای طنز و کمدی، بسیار ضروری است.
برای سپری کردن دوران قرنطینه باید تمرینهای خودسازی را آغاز کنیم. یعنی اگر روزی یک دقیقه بر یک موضوع متمرکز بشویم. مثلا سیب. هر روز یک دقیقه به دقیقه قبلی اضافه کنیم. این تکنیک را من به صدها نفر مراجعان خود در مطب در تهران دادهام و بسیار موثر و مفید بوده است. این یک دقیقه را از امروز شروع کنیم و به یک موضوع یا کلمه مشخص فکر کنیم. فردا یک دقیقه دیگر به آن اضافه کنیم. اجازه ندهیم افکار دیگر وارد مغز ما شود. به همان لغت متمرکز شده و در حول و حوش آن تفکر کنیم. این وقت در حال حاضر برای خود من به حدود پنجاه و چهار دقیقه رسیده است که میتوانم بدون ترمز، به یک مطلب فکر کنم. و یا به یک نقطه خیره شوم. بنابراین ایجاد تمرکز برای فکر بسیار مفید و یاری دهنده است.
همچنین متمرکز شدن بر روی افرادی که نزدیک ما نیستند. ما میتوانیم با تمرکز بر روی اقوام و دوستان و با قدرت روحی از آنها بخواهیم مثلا به ما زنگ بزنند. یا برای ما نامه بنویسند. یا با ما حرف بزنند. بنابراین تمرینهایی که برای تقویت روحی انسان لازم است، باید در این فرصتها انجام شود. همچنین با یوگا و تمرکز میتوانید این فرصتها را به دوران طلایی خودسازی تبدیل کنیم. نباید از قرنطینه و کلمهی آن بترسیم. گاه اتفاق میافتد که انسان بر اثر بیماری یا خدای نکرده مشکلی، به اجبار در جایی توقف میکند. بنابراین فکر کنیم که با اختیار خود در این جا باید بمانیم. ما که چارهی دیگری نداریم. حالا بهتر است که این اقامت اجباری را تبدیل به یک دوران شیرین و پر از خاطره کنیم. به نوشتن خاطرات خود از دوران کودکی مبادرت بورزیم. من همیشه به مراجعانم میگویم، برای این که خاطرات دوران کودکی تا به حال را فراموش نکنید و به مغز خود ورزش بدهید، به گذشته برگردید. از دوران ابتدایی شروع به نوشتن کنید. سعی کنید همه نکات را به یاد بیاورید. اسم معلمتان، نام همکلاسیهایتان، آدرس منزلتان، اتفاقهای جالب و شیرین دوران زندگیتان، همه اینها را به ترتیب در دفتر خاطراتی بنویسید و بعد از دوران قرنطینه ادامه دهید. آن گاه خواهید دید چند جلد کتاب مفید از خاطرات شما درخواهد آمد. و این فرصتها برای شما تبدیل به شیرین کامی و آیندهای روشن خواهد شد.
با سپاس از وقتی که در اختیار خط صلح قرار دادید.
برچسب ها
آسیب های روانشناختی بحران کرونا ترس اجتماعی خط صلح درس های کرونایی درسهای کرونایی شماره 108 علی کلائی قرنطینه کرونا ماهنامه خط صلح مجید ابهری