آخرین به روز رسانی چهارشنبه, مارس 20, 2024
08 سپتامبر 2013 admin دستهبندی نشده ۰
۱٫پیش گامان صلح پژوهی
قرن هجدهم را بسیاری پایان انحطاط اروپا دانسته اند.همسو با انقلاب صنعتی رشد وسیعی در صنعت ، کشاورزی، تولید و حمل و نقل ایجاد شده بود. همزمان با این پایان انحطاط شاهد آغاز گسترده ی “صلح پژوهی” در این قاره بودیم، که نقطه ابتدایی آن رساله “صلح ماندگار” امانوئل کانت فیلسوف آلمانی بود. کانت در این رساله به زمینه های ایجاد بستری پیرامون اتحاد ملل و تشکیل سازمانی برای برقراری صلح در جهان پرداخت.
اما اجماع ملل و تشکیل این سازمان به هدف صلح در جهان ۱۵۰ سال پس از “صلح ماندگار” به وقوع پیوست و پیش گامی صلح پژوهان اروپایی به جایی نرسید.
صلح پژوهی به معنی پژوهش هایی که هدف آن شناخت و فراهم آوردن زمینه های صلح است ،هیچ گاه با نام اروپا بیگانه نبوده است. ترغیت به تشکیل کنفرانس ها و گردهمایی ها با موضوع صلح و به هدف صلح هرچه بیشتر در جهان-که در بخشی از وصیت نامه آلفرد نوبل در ارتباط با جایزه صلح به آن اشاره شده است-سرتاسر تاریخ اروپا را پر کرده است.
از هانری دونانت ، برنده اولین جایزه صلح و بنیان گذار صلیب سرخ و مبتکر کنوانسیون ژنو تا انجمن میانجی گری فرانسوی که فردریک پاسه طرح آن را داده بود تا سازمان بین المللی کار که به امور کار و کارگران می پرداخت.
۲٫کشمکش های داخلی و صلح پایدار قاره ای
بر خلاف پیشنهاد های صلح آمیز کانت و هوگو مبنی بر اتحاد ملل ، اروپا انحطاط جدیدی را با جنگ های جهانی اول و دوم و لشکرکشی های و جنایت های بسیاری آغاز کرد. اما این نابودی و جنگ های دوره ای اروپا با تشکیل “جامعه اقتصادی اروپا” بین شش کشور و با توافقنامه رم پایان یافت. چارچوب قانونی مستحکم جامعه اقتصادی که بعدها “اتحادیه اروپا”نام گرفت، توسعه و دموکراسی را با رشد عجیبی پیش برد.
واحد پولی مشترک تحت نظارت بانک مرکزی، سیاست های مشترک کشاورزی، سیاست های مشترک تجارت، سیاست های مشترک شیلات، سیاست های مشترک خارجه و امنیت و نقطه عطف تمام این دست آوردها ،”پیمان شنگن” و برداشتن ایست های گمرگی مرزی، نوید صلح و آرامش و توسعه را برای اروپا پس از قرن ها آشفتگی به همراه داشت.
جامعه اقتصادی اروپا که اولین بار پس از جنگ جهانی دوم با دیدی باز و نگرشی صحیح از پیوست اقتصاد و سیاست به خوبی به اهداف خود رسید. اهدافی که جز صلح در منطقه، جلوگیری از احتمال جنگی دیگر و بازسازی اروپا نبود.
کشمکش های سیاسی درون اتحادیه اروپا بین “میان دولت گراها” و “چند ملیت گراها” به خوبی به توازن رسید و این اتحادیه راهی همواری برای صلح در قاره را فراهم آورد.
از خرابی های جنگ های جهانی تا بزرگترین اقتصاد جهان در سال ۲۰۰۷ با ۱/۳ تولید ناخالص داخلی جهان، راهی بس طولانی بود. اما سیاست های مشترک اقتصادی ، ساختار حقوقی مستحکم اتحادیه ، پیمان شنگن و عدم کنترل مرزی این راه طولانی را ممکن ساخت.
۳٫پیامد داخلی و عملکرد خارجی
جهان عصری را به انتظار نشسته است. عصری که با رجعت به یک آرمان آغاز می گردد. آرمانی به نام آزادی که بیش از ۲ قرن پیش ملتی را گرد هم آورد ، که بر مبنای احترام به انسان، خرد و آزادی او جهان جدید را بنیان گذاشتند.
در طول این دو قرن ، مبارزه ای شکوهمند برای دفاع از انسان آغاز شده بود و دشمنان بزرگی مانند دولت های مطلقه اروپایی، فاشیسم و کمونیسم به زانو در آمدند.
اما امروز باری دیگر جهان ۲ قطبی را شاهد هستیم. جهانی که در یک سوی آن مدافعان آزادی و ارزش های انسانی و در سویی دیگر ناقضان حقوق انسانی افراد قرار می گیرند.
وقتی جنگ های دوره ای اروپا با تشکیل جامعه اقتصادی اروپا پایان یافت و انگیزه پیوستن به اتحادیه اروپا برای رسیدن به سیاست های اقتصادی مشترک و جوامع تجاری گسترده تر باعث برپایی دموکراسی در کشورهای پرتغال و یونان و اسپانیا شد، وقتی که چند ملیت گرایی تهدیدی برای حاکمیت ملی و دموکراسی نشد، یعنی خواستگاه آزادی و دفاع از انسان درون مرزهای اتحادیه و به وسیله آن محقق شده است.
-کمک ۴۶ میلیون یورویی به مغرب برای بهبود “طح برابری زن و مرد”
-کمک به افزایش بودجه تاجیکستان در جهت “توسعه نیروی انسانی”
-کمک ۳ میلیون یورویی برای بهبود “بهداشت، معیشت و تحصیل” پناهندگان افغانستان در ایران
-کمک ۴۰ میلیون یورویی برای کشورهای میزبان “پناهجویان سوری”
-کمک به مصر برای “توسعه شبکه آبرسانی به بیش از ۱۵ میلییون شهروند مصر”
-کمک ۸۲ میلیون یورویی با سومالی برای افزایش ۱۷ هزار “صلح بان در جهت ثبات و توسعه”
-کمک ۱۰۰ میلیون یورویی برای “بهبود کیفیت آب و بازیافت زباله” در نوار غزه
این ها تنها گوشه ای از کمک های اتحادیه اروپا ، بیرون از مرزهای اتحادیه بود.
تلاشی برای احترام به انسان و دفاع از آزادی و صلح که نشان از مسئولیت پذیری اتحادیه و مبارزه با ناقضان حقوق بشر و دشمنان آزادی ست.
۴٫صلح و سیاست
در نگاهی به گفتار منتقدان اعطا جایزه صلح نوبل به اتحادیه اروپا ، سیاست جنگ طلبی این اتحادیه به صورت ویژه به چشم می خورد. سیاستی که از اشغال خاورمیانه و جنگ با قذافی تا تحریم های شدید علیه جمهوری اسلامی را شامل می شود.
۲ سوال
اول: آیا برداشت انتزاعی از “صلح” به تنهایی جواب گوی سیاست های صلح طلبانه است؟
دوم:آیا برداشت انتزاعی از “سیاست” جواب گوی سیاست های جنگ طلبانه است؟
صلح و احترام به انسان و دفاع از ارزش های او درهم گره خورده اند و جدایی آنها جز تعابیر خلاف واقع حاصلی نخواهد داشت.همانطور که فرآیند تعریف دوباره مرزهای سیاسی با باز اندیشی مرزهای فرهنگی پیوند دارد.
آن چه مفهوم حقوق بشر به آن اشاره دارد ادعاهای مربوط به ارزش های کلی و جهانی ست که ممکن است با ارزش های فرهنگ های محلی در تضاد واقع شود. و نمی توان با استناد به ارزش های فرهنگی قضاوتی همه جانبه و صحیح در مورد مرزهای سیاسی و سیاست های کلان به دست آورد.
به زعم نگارنده نگاه به سیاست های روز و توصیف سیاسی یک ضعف عمده و گسترده در کلام بسیاری از منتقدان است. نگاه به علوم اجتماعی و سیاسی نباید نگاهی توصیف گرایانه باشد و بررسی وضعیت ایستا بدون در نظر گرفتن زمینه های پویایی و آینده راهگشا نخواهد بود.
نمی توان از این علوم سخن گفت و دغدغه ها، مشکلات، بحران ها و نارسایی های جوامع را در نظر نگرفت و نسبت به این مسائل بی اعتنا بود. در کلام این منتقدان اتخاذ دیدگاه تحلیلی و در عین حال تجویزی برای معضلات سیاسی ضرورت دارد.
طبعا” به کارگیری روشهای عقلانی برای رسیدن به هدفی شخصی و غیر عقلانی یا غیر عمومی آن هدف را عقلانی نمی کند. عقلانی شدن در این تعریف مستلزم دفاع مستدل از آن هدف بر اساس معیارهای عمومی است و طبعا” چنین دفاعی در حضورش از یک ذهن صورت می گیرد. کارگزار تک ذهنی می تواند اهدافی را برگزیند و آنها را معقول تلقی کند و برای دستیابی به آنها بطور عقلانی رفتار کند و ابزارهای کار سودمند را برگزیند، اما تنها وقتی می توان در خصوص عقلانی بودن خواستها و اهداف سخن گفت که کارگزار مورد نظر بتواند از اهداف مختار خود در آستانه ذهن و زبان عموم ذی نفع به شیوه ای مستدل دفاع کند.
۵٫رویا و واقعیت صلح
در نگاه نگارنده جهان در انتظار عصری است که اروپا آن را به چشم می بیند. جامعه ای که در دفاع از انسان ، خرد و آزادی چه درون مرزهای و چه بیرون از مرزهای خود را هدف قرار داده است.
جامعه ای که با صلح پژوهی امانوئل کانت و ویکتور هوگو تلاش خود را آغاز کرد و با ابتکار دونانت در تاسیس صلیب سرخ و کنوانسیون ژنو اولین جایزه صلح نوبل را دریافت کرد و به وسیله ی دهها نفر چون هارتی آهتیساری به حل مناقشات بین المللی پرداخت و امروز اتحادیه اروپا به نمایندگی از قاره صلح جایزه دریافت می کند.
جایزه ای که به قول باروسو متعلق به ۵۰۰ میلیون شهروند آن است.
23 ژوئن 2014 ۹
1 سالپیش