در اسارت مهر/ مهدی عنبری
امشب نیز ندای اللهم فک کل اسیر را شنیدم و این بار به ناکجا آبادی دیگر رسیدم. به دشت های خرم و با نشاط عشق، محبت، وصلت، زناشویی و پیوند مقدس ازدواج! آری، واژه شیرین ازدواج. کلمه ای که تعریفش یعنی حلاوت وصال در کام یک دختر و پسر. غریب واقعه ای شده است ازدواج و تشکیل خانواده در میان جوانان کشور عزیزم. شاید باز هم باید شاکر باشیم که در همه جنبه ها و کارکردهای فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مذهبی و غیره به یک سو حرکت می کنیم و لااقل پارادوکسی در کار نیست. حالا جهت، اصلاح و شکوفایی است یا دور باطل و سراشیبی انحطاط، من که عاجز مانده ام؛ یکی پیدا کند پرتغال فروش را!
منادی در میان نماز می گفت خدایا قرض بدهکاران را ادا کن و اسیران را آزاد کن… خدایا… خدایا آیا به راستی باید همه امور را به تو سپرد؟ باید فقط از تو مسالت جست؟ آری تو یگانه ترینی در علم و دانایی، تو نورٌ علی کل نوری. اما خدایا ما هیچ نکنیم؟ فکر نکنیم؟ تدبیر نکنیم؟ پیشگیری نکنیم؟ آموزش ندهیم؟ مشورت نکنیم؟ اصلاح نکنیم؟ آینده نگر نباشیم؟ و…
بر اساس گزارش خبرگزاری ایلنا، بیش از 4500 نفر بابت بدهکاری مهریه در حال حاضر در اسارت به سر می برند. به گفته مدیر عامل ستاد دیه کشور، این تازه آمار رسمی کسانی است که کارشان به حکم و زندان کشیده است؛ والا وضعیت دادگاه و موضوع طلاق کشی تلخ تر از این آمار جزئی است. مثل آمارهای رسمی معتادان، سن شیوع مصرف مواد مخدر، ایدز، زنان و مردان خیابانی، فحشا، اختلاس و غیره. همه چیزمان شبیه همه چیزمان است مع الاسف! با این آمار رسمی، چه بسیارند جوانان، میانسالان و حتی سالخوردگانی که در اسارت به سر می برند؛ البته جوان ها بیشتر و همه مرد. همان هایی که زیر دین هستند و اسیر بدهی به عشقشان، پیوندشان و ازدواجشان. اما آن سوی این سیلاب بی سر و صاحب ندانم کاری و تغافل، اسیران دیگری هستند بدون حکم و بند و زندان. جوان، میانسال و حتی سالخورده؛ بازهم جوان ها بیش تر و البته همه زن. همان هایی که در طلب مهر خود هستند و طلبکار ایام عشق و پیوند و ازدواجشان.
قرآن نحله (بخشش) بودن مهریه و پرداخت نقدی را پذیرفته است. روایات متواتری وجود دارد که از یک انگشتر و اکتفا به تعلیم یک سوره از قرآن به عنوان مهریه در سیره مسلمین در زمان معصومین یاد می کند(1). اما مهریه چیست؟ مهریه عبارت است از مال معین یا چیزی که جایگرین مال باشد و زوج مجبور به پرداخت آن می شود. مهریه حق کامل زن بر شوهر است که به تهیه و پرداخت آن مسئولیت دارد. مهریه مالکیت شخصی زن است و هیچ کس حق تصرف در آن را ندارد(2). شاید یکی از خیل همه چیزدانان گرامی بگوید، این مسئله که دیگر قیل و قال ندارد! مهر را کی داده و کی گرفته!؟ اما مهریه مدت ها است که در کشورمان به یک معظل تبدیل شده و مهریه های سنگین و عجیب از بزرگ ترین مشکلات اجتماعی است. در واقع آن چه شیوع دارد و مشکلات بیش تر پدید آورده، مهریه های فی الذمه است که ادای آن ها در توان متعهد نیست(3).
مهریه باید چگونه باشد؟ سکه، طلا، پول نقد، رز سیاه یا 2 کیلو بال مگس!؟ اگرچه در سنت و گفته های پیامبر اسلام آمده است که مهریه هر چه کم تر باشد پسندیده تر است، اما با توجه به شرایط فعلی جامعه و تجربه ای که در ارتباط با افراد مختلف داشته ام باید بگویم مهریه هایی که بین 114 تا 400 سکه اند عموماً مهریه های متناسب تری هستند. مهریه های پایین موجب عدم اطمینان دختران می شود و مهریه های بالا نیز پسران را در موقعیت نا ایمن قرار خواهد داد(4). این جملات از روانشناسی با تالیف ده ها کتاب در خصوص ازدواج و زندگی مشترک است که لااقل یک پیشنهاد نسبی و عملیاتی ارائه کرده است. اما آن چه از جمع بندی نظرات فقهای شیعه و سنی استنتاج می شود، به استناد آیه 20 سوره نسائ و روایات مختلفی از پیامبر اسلام که فرمودند: “بهترین مهریه، کم ترین آن است” یا “با برکت ترین نکاح، کم مهرترین آن است”، بر استحباب کم بودن مهریه تاکید کرده و مهریه های زیاد را مکروه می شمارند(8).
برایم سوال پیش آمد که علت این افزایش مطالبه مهریه چیست؟ پژوهشی یافتم که با جامعه آماری 60 زوج و نمونه ای متشکل از 52 زوج به این نتیجه رسیده است که یکی از مهم ترین عواملی که باعث افزایش مطالبه مهریه از سوی زوجه می شود، اعتیاد زوج است. اعتیاد یک عامل اساسی است که هم منجر به درخواست طلاق و هم منجر به مطالبه مهریه می شود(5). در مطالعه ای که به مرور سه دهه تحقیقات علل طلاق در ایران پرداخته است، سن ازدواج و اختلاف سنی زوجین، عوامل اقتصادی، وضعیت تحصیلات و تعداد فرزند مهم ترین متغیرهایی که بودند که به عنوان عوامل موثر بر طلاق مورد بررسی قرار گرفته اند(15). پیچیدگی زیادی در این میان وجود دارد. به نظر می رسد وقتی مشکلاتی نظیر اعتیاد و انواع اختلافاتی به وجود می آیند که به هیچ وجه رفع و رجوع نمی شوند، طلاق و مطالبه مهریه امری طبیعی است. اما چطور می شود چیزی که اساساً فرع بوده و هست، در روزگار ما به یک اصل آزار دهنده تبدیل شود. صحت این ادعا را اظهار نظر دکتر کاتوزیان تایید می کند که با مداقه در مواد 1069 و 1087 قانون مدنی و نیز بنابر نظر مشهور فقها روشن می گردد که مهر در عقد نکاح دائم جنبه فرعی داشته و شرط صحت عقد نبوده و نیست، بلکه مهر الزامی است قانونی بر عهده شوهر و فرع بر اصل نکاح (12). با این اوصاف، آن چه باید لااقل مورد توجه جامعه علمی کشور قرار گیرد، بررسی چرایی و چگونگی وضعیت فعلی مهریه است. موضوعی که امروزه ابعادی فراتر از مبانی فقهی و قوانین حقوقی یافته است. چه بسیارند پدران و مادرانی که در راهروهای دادگاه های خانواده به دنبال دفاع از حق پایمال شده دخترانشان هستند. چه بسیارند پدران و مادرانی که در حال گرفتن وقت ملاقات برای دیدار پسران خود در زندان هستند یا در تکاپو برای یافتن سند باغ و ملکی که با احتساب همان 110 سکه قانونی و هر سکه با نرخ فعلی حداقل 5 میلیون تومان، باید دستکم 550 میلیون تومان ارزش داشته باشد. چه بسیارند فرزندانی بلاتکلیف و بی سامان که منتظرند پدر و مادرشان ابتدا مسائل مالی خود را حل و فصل کنند و سپس به آن ها بپردازند. و چه بسیار خانواده هایی که اگر در جامعه ای مبتنی بر آگاهی زندگی کرده بودند، امروز بیشتر وقت خود را به تماشای دیوارهای خاکستری دادگاه خانواده سپری نمی کردند و از ترازوی عدل و انصافش متوقع نبودند.
پیشینه و تاریخچه این خار مغیلان چیست؟ مهر با فتح میم در آغاز بهای فروش زن به شمار می رفت. با ظهور ادیان الهی و تدوین قوانین، مهر تغییر یافته و به صورت هدیه یا عطیه الهی درآمده است. در عرف کنونی ایران، مفهوم اسلامی مهریه برای دختران کاملاً متحول شده و دیگر هدیه به حساب نمی آید، بلکه وثیقه نکاح و جریمه طلاق است(6). این هم از ذکر تاریخچه ای مختصر و مفید! البته برخی محققان دینی پیدایش مهریه را به زمان خلقت آدم و حوا نسبت داده اند و گفته اند اولین کابینی که برای مبدائ نسل کنونی بشر -یعنی نکاح آدم و حوا- معین شد، آموزش احکام و حکَم الهی بوده است(7). با نگاهی به تاریخ و تمدن های مختلف روشن می شود که مهریه در ادیان و تمدن های قبل از اسلام نیز به شکل های گوناگون وجود داشته است؛ بنابراین اسلام آن را امضا نموده است نه تاسیس (12).
خوب است در این مقال سراغی هم بگیریم از قانون. قانون در این وانفسا چه می گوید؟ قانون حمایت از خانواده برای اولین بار در سال 1346 تصویب شده است و تا سال 91 سه مرتبه مورد بازنگری قرار گرفته است. علی الظاهر در ماده 22 قانون حمایت از خانواده مصوب 1391 نقطه عطفی پدیدار شد و آن تعیین سقف 110 سکه بهار آزادی برای پرداخت مهریه توسط زوج بود که وصول آن مشمول مقررات و قانون اجرای محکومیت های مالی است (9). به نظر می رسد این قانون هم نتوانست مرحم چندان موثری بر زخم های طلبکاران و بدهکاران مهریه باشد و مهم تر آن که مانند بسیاری از قوانین دیگر منجر به پایه ریزی تغییرات بنیادین نشد و به همان خاصیت مُسکن وار همیشگی قناعت شد. بماند که دقیقا از همان سال تصویب این قانون، خرِ اقتصاد کشور خودش را درازتر از گذشته بست و قیمت مسکوک رایج مهریه سر به فلک گذاشت و دوباره روز از نو…
سوالی که سال ها است ذهنم را مشغول ساخته، این است که چه زمانی قرار است قوانین ما که از نظر کمیت کم هم نیستند، صاحب کیفیت و ژرف اندیشی بیش تری شوند!؟ مثلاً چرا آموزش مهارت های زندگی در مدارس، قانون آموزش های پیش از ازدواج و یا قانون احراز صلاحیت جهت فرزند آوری تصویب نمی شوند!؟
به نظر می رسد نظریات مختلفی که در خصوص مهریه وجود دارد، هیچ یک به طور مطلق درست و کامل نیستند و تنها برخی جنبه های مهریه را لحاظ کرده اند. بنابراین شایسته است مهریه در قالب حقوق خانواده و همراه با نهادهای مرتبط دیگر تفسیر شود و ارائه تفسیری انتزاعی از مهر، مصون از خطا نخواهد بود (10). شاید منطقی ترین مطلبی که در ارتباط با موضوع مهریه یافتم همین مطلب باشد. آری، باید مهریه را همراه با سایر نهاد های فردی و اجتماعی دیگر در نظر گرفت و تحلیل کرد. وجود و وجوب مهریه را عطیه الهی، دلیلی برای جبران کسری سهم الارث زن، وسیله تضمین حقوق زن در مقابل حق طلاق، ارتقای منزلت اجتماعی زن، ما به ازای هزینه های جهزیه، دلیلی بر کمال یابی زن و غیره عنوان کرده اند. فرض کنیم مهریه همه این ها باشد یا نباشد. دقیقاً در همین نقطه یاد کلام گوهرباری از بزرگان فامیل می افتیم در مجلس با شکوه و عظمت مهربُران که: «مهر را کی داده و کی گرفته». در نوع خودش واقعاً جمله گوهرباری است و البته کارکرد هم داشته است و تا همین نسل پدران و مادران خود ما، با همین جمله سر سفره عقد حاضر شده اند، سال ها زندگی کرده اند و خبری هم از اسارت و بگیر و ببند نبوده است.
همه نیک می دانیم که شرایط امروز پیچیده شده است و تکنولوژی، فضای مجازی و غیره همه چیزمان را زیر و رو کرده است. اما چاره مشکل حاضر و وضعیت اسفناک خانواده های درگیر دریافت و پرداخت مهریه در تعریف های علمی و فقهی، قانونگذاری، تشکیل کمپین دفاع از حقوق بانوان طلبکار مهریه، تشکیل کمپین دفاع از حقوق مردان بدهکار و غیره نیست. به نظر می رسد این همان حلقه مفقوده کل جامعه شتاب زده و فست فودی ما است؛ آموزش. امیدوارم که ابر و باد و مه و خورشید و فلک بالاخره یک جایی، یک زمانی دست به دست هم دهند و اوضاع نسل حاضر را بهبود دهند. اما نسل بعدی و فرزندانمان؛ آن ها باید با این حجم از پیشرفت و دسترسی به فناوری های نوین، از آموزش های بهتری برخوردار شوند. آن ها نباید مانند نسل ما با قوانین کشت دیم پرورش یابند. آن ها باید با مهارت های بیش تری وارد عرصه زندگی مشترک شوند. بنابراین از همین امروز باید به فکر آن ها باشیم، چرا که فعلاً سیستم آموزش رسمی و غیر رسمی کشور کارکرد تربیتی و حتی تعلیمی خود را از دست داده و اگر شر نرساند، ما را به خیر آن چندان امیدی نیست. متاسفانه علی رغم میل باطنی ام باید بگویم که ناچاریم از خیر فرایند آموزش از بالا به پایین نیز که اساس فرهنگ سازی در جامعه است، بگذریم و خودمان آستین بالا بزنیم؛ هر چند سخت و طاقت فرسا. البته شکی هم نیست که در هر صورت مسئولیت فردی، هیچ گاه از گردن یکایک افراد جامعه ساقط نخواهد شد.
بر ماست که جدای از دست تقدیر و مشیت الهی و غیره به دلایل و وظایف خود به عنوان پدر و مادر فکر کنیم و آگاهانه قدم در مسیر فرزنددار شدن بگذاریم؛ نه فقط به عنوان ابزار و ادوات تولید مثل. بر ما است که فرزندانمان بتوانند در خانه هایی امن و آرام، توام با عشق و محبت بی دریغ و دور از مادیات رشد کنند. بر ماست که دختران و پسران خود را به عنوان پدران و مادرانی شایسته برای آینده تربیت کنیم.
خلاصه کلام این که مهریه یک واجب شرعی، عرفی و قانونی در جامعه ما است و هر کس در هر یک و یا همه این چارچوب ها ملزم به گردن نهادن بر آن است. اما کیفیت این مسئله قابل نقد و بررسی است و البته تغییر. ما پس از طی طریقی پر از فراز و نشیب، هنوز در مقدمات و تعاریف مشکلات اساسی داریم و تعاریف دقیق، علمی و دارای قابلیت اجرا و ارزیابی در دنیای واقعی و مناسب با نیازهای روز برایمان هم چون کیمیاست. تعریف مفاهیم اصلی چون زن، مرد، بلوغ، ارتباط جنسی، خانواده، ازدواج، خوشبختی و شکوفایی مملو از تناقض و نقصان است؛ چه برسد به یک مفهوم فرعی چون مهریه. اگر از همین حالا دست به کار شویم، شاید نسل بعدی مصون از تجربه چنین اسارتی باشد.
پانوشت ها:
-
موسوی تاکامی، سید صادق، مهریه و رابطه آن با نحوه پرداخت در قرآن و روایات معصومین، ماهنامه پژوهش ملل، 1396: 2 (16)، صص 133-117.
-
توسلی، افسانه؛ فولادی، لیلا؛ امان الهی، مینا، بررسی جامع شناختی نگرش به مهریه در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی، فصلنامه مطالعات اجتماعی و روانشناختی زنان، 1393: 12 (4)، صص 68-43.
-
علی سعیدی، محمد، بررسی اعتبار حقوقی مهریه های سنگین، فصلنامه حقوق، 1387: 40 (101)، صص 127-109.
-
کیهان نیا، اصغر، مهریه مناسب ازدواج، روزنامه شرق، شماره 1119، 2 اردیبهشت ماه 1389
-
جلالی، سید مهدی، نقد و بررسی مهریه در لایحهی حمایت از خانواده. فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان، 1389: 12 (48)، صص 218-183.
-
بیرانوند، رضا؛ صاحبدل نیا، منصوره، علل افزایش مطالبه مهریه از سوی زوجه در سال های 95-96، فصلنامه تحقیقات حقوقی تطبیقی ایران و بین الملل، 1397: 11 (41)، صص 152-127.
-
کلانتری، عبدالحسین؛ روشن فکر، پیام؛ جواهری، جلوه، مرور سه دهه تحقیقات علل طلاق در ایران. فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان، 1390: 14 (53)، صص 162-129.
-
هاشم نژاد، زهرا؛ غلامپور، محمدرضا، ررسی فقهی و حقوقی تعدیل مهریه. فصلنامه علمی-پژوهشی فقه و تاریخ تمدن، 1394: 10 (46)، صص 156-136.
-
امامی نمینی، محمود، ماهیت مهر و نقد مهریه های سنگین. مقالات و بررسی ها، 1386: 10 (86)، صص 44-31.
-
آناهید، فاطمه، بررسی فقهی مهریه زن و فلسفه آن در نظام حقوقی اسلام. مجموعه مقالات همایش منطقه ای زن در نظام حقوقی اسلام، دانشگاه آزاد اسلامی
-
بهمن پوری، عبدالله؛ جعفرپور، سهیلا، جایگاه فقهی و حقوقی مهریه در نظام حقوقی ایران با تاکید بر قانون حمایت خانواده 1931. دوفصلنامه علمی ـ ترویجی فقه و حقوق خانواده، 1391: 22 (67)، صص 125-101.
-
تقی زاده، علی؛ موسوی، سید احمد، ضمانت مهریه. فصلنامه پژوهش حقوق، 1389: 12 (29)، صص86-65.
برچسب ها
ازدواج خط صلح ماهنامه خط صلح مهدی عنبری مهریه