اخرین به روز رسانی:

ژانویهٔ ۲۸, ۲۰۲۵

آیا مجازات در ملاءعام در کاهش جرم موثر است؟/ امیر رزاقی

Amir-Razzaghi
امیر رزاقی

سال‌هاست جامعه شاهد مجازات افرادی در ملائعام می‌باشد که در دادگاه‌های قضایی حکم بر محکومیت آن‌ها صادرشده است. فارغ از این‌که آیا برخی از احکام به درستی صادر شده است یا خیر -که بایستی در این خصوص متخصصان و کارشناسان علم حقوق اظهار نظر نمایند-، سوالی مطرح می‌گردد و آن‌که آیا اجرای برخی احکام  چون اعدام کردن، شلاق زدن و گرداندن در سطح شهر و محلات در انظار عمومی در کاهش میزان جرایم و بزه‌ها موثراست؟ در این خصوص 3 پاسخ و یا به عبارتی 3 دیدگاه  وجود دارد. برخی معتقدند که مجازات در ملائعام سبب می‌گردد تا کسانی که مستعد انجام جرم و بزه‌ای هستند، هراس کرده و از انجام آن دوری کنند و درس عبرتی شود برای دیگران. هم‌چنین مجازات در ملائعام احساس امنیت و آرامش را به جامعه می‌دهد. اما دیدگاه دیگر که بسیاری از جامعه شناسان، روانشناسان و مددکاران اجتماعی به آن باور دارند، معتقدند که مجازات در ملائعام تاثیر و پیامدهای منفی از خود در جامعه به جای می‌گذارد که از آن جمله می‌توان به گسترش روحیه‌ی افسردگی در جامعه، وارد آمدن آسیب‌های روحی و روانی بر کودکان در کوتاه مدت و بلند مدت، از بین رفتن روحیه‌ی گذشت، از بین رفتن قبح جرم در نزد مردم و مجرمان و عادی شدن جرم، تقویت و ترویج روحیه‌ی خشونت طلبانه و پرخاشگری، قساوت، انتقام و نفرت در جامعه اشاره نمود. معتقدان به دیگاه سوم می‌گویند، اگرچه مجازات در ملائعام در عامل بازدارندگی موثر است اما با توجه به کوتاه و موقت بودن اثر آن، پس از مدت کمی از اذهان جامعه به فراموشی سپرده می‌شود و تاثیرات منفی آن به جای می‌ماند و نمی‌تواند نقش بازدارندگی موثری را ایفائ نماید چرا که اگر چنین بود بایستی شاهد کاهش جرایم و بزه‌ها در سطح جامعه می‌بودیم. باورمندان دیدگاه سوم، تاثیرات و پیامدهای منفی مجازات در ملائعام را بسیار پر رنگ‌تر و حساس‌تر از تاثیرات و پیامدهای مثبت آن -که همان عامل بازدارندگی است-، می‌دانند.

متاسفانه در ایران در خصوص مجازات در ملائعام، تحقیقات جامعی از سوی جامعه‌شناسان و روانشناسان صورت نگرفته است که بتوان دقیقاً نوع و جهت کارکردی این نوع مجازات را مورد بررسی و تمامی اثرات و پیامدهای آن را مشخص نمود. بخشی عمده‌ی این ضعف را باید ناشی از کم توجهی دستگاه‌ قضایی و اجرایی کشور دانست که کار کارشناسی انجام نداده‌ و به دنبال ادله‌های علمی نبوده‌اند. درکشورهای توسعه یافته جامعه شناسان، روانشناسان، جرم شناسان و غیره به عنوان مشاوران آگاه مورد توجه نظام‌های حاکم و مراکز مدیریتی و اجرایی قرار می‌گیرند و به دور از هرگونه تفکر ایدئولوژیکی، به آن‌ها اجازه داده می‌شود تا آزادانه در فضاهای علمی و رسانه‌ای موضوعات و عملکردها را از دیدگاه علمی مورد بررسی قرار داده و از سوی کلیه‌ی دستگاه‌ها و نهادها به آرائ و نظرات آنان احترام گذاشته  و نظرات و راهکارهای ارایه شده توسط آنان را به کار می‌بندند.

از آنجا که جامعه ترکیبی از عناصر ساختاری و ساختارهای اجتماعی است و بسیار در هم تنیده می‌باشد، لذا یک‌سویه نگاه کردن به عملکردها و اقدامات اجرا شده در جامعه امر نادرستی است. در ایران، امروز شاهد کاهش سلامت در تمامی سطوح اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و غیره می‌باشیم؛ در چنین جامعه‌ای مجازات در ملائ‌عام خود عامل کاهش این سلامت است. جامعه‌ای که آمار جرایم و بزه‌های اجتماعی در آن بالاست، اعمال چنین مجازات‌هایی در ملائ‌عام نه تنها از میزان جرایم و بزه‌های اجتماعی نمی‌کاهد، بلکه بر میزان آن‌ها نیز می‌افزاید. آمارهای منتشره از سوی مراکز دولتی و کاربدستان، خود می‌تواند گویای این موضوع باشد که اگر این نوع مجازات‌ها موثر بود، بایستی ما شاهد کاهش جرایم و بزه‌های اجتماعی می‌بودیم؛ در صورتی که شاهد افزایش آن می‌باشیم.

به گفته‌ی میشل فوکو ” اثرگذاری تنبیه محصول حتمیت آن تلقی می‌شود نه شدت قابل دیدن بودن آن. آن‌چه باید از ارتکاب جرم جلوگیری کند نه نمایش نفرت‌انگیز مجازات در ملائعام، بلکه قطعی بودن تنبیه و مجازات است”.

الیوت ارنسون می‌گوید: “در پژوهش‌های که انجام شده است به این نتیجه رسیده‌اند که دیدن صحنه‌های خشن و پرخاشگرانه، منجر به افزایش پرخاشگری می‌شود. دیدن فیلم‌هایی با محتوای پرخاشگری، گرایش افراد به پرخاشگر بودن را افزایش می‌دهد. این کار تقویت روحیه‌ی قساوت، انتقام، نفرت و حتی گرایش به ارتکاب جرم است” .

وقتی در جامعه‌ای افرادی اعمال مجرمانه (از نوع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و غیره) انجام می‌دهند، و قانون در خصوص آن‌ها اعمال نمی‌گردد و یا در ضعیف‌ترین شکل خود اعمال می‌شود، در جمع مردمی که برای دیدن صحنه‌ی مجازات فردی در ملائعام جمع شده‌اند قرار می‌گیریم نه تنها حس القائ امنیت را از سوی این عملکرد مشاهده نمی‌کنیم، بلکه بالعکس یک حس دلسوزی و بعضاً باور به مورد ظلم قرار گرفتن فرد مجازات شده را مشاهده می‌نماییم و نجواهایی را می‌شنویم که قانون را به زیر سوال می‌برد.

زمانی که فردی به خاطر انجام جرمی که با تدبیر و سیاستی مناسب امکان اصلاح او وجود دارد در ملائعام مجازات می‌شود در نزد دوستان و آشنایان و همشهریان یا هم محله‌ای‌های او جایگاه و هویت اجتماعی یک منحرف به او داده می‌شود و او این جایگاه را می‌پذیرد و امکان اصلاح او یا دیگر مقدور نیست و یا به سختی صورت می‌گیرد، به عبارتی سیستم مجرمی را می آفریند که امکان انجام جرم‌های خطرناک‌تر از او وجود دارد.

در پایان،  کوتان سخن آن‌که با اعمال چنین مجازات‌هایی، جامعه سلامت خود را  باز نمی‌یابد؛ مگر آن‌که کار بدستان عزم آن نمایند و با اصلاح زیر ساخت‌های اجتماعی، اقتصادی و غیره بر پایه‌ی عدالت-سلامت را به جامعه بازگردانند و همواره از مشاوره و تحقیقات متخصصان و آگاهان خود را بهره‌مند گردانند.

در حوزه‌ی قضایی لازم است با تحقیق و نظر متخصصان حقوق، جامعه‌شناس، روان‌شناس، جرم شناس و غیره بازنگری جدی در قوانین صورت گیرد و در قوانین تشخیص داه شده به اصلاح، اصلاحات لازم به عمل آید و کاربدستان این حوزه در اجرای درست و عادلانه‌ی قوانین کوشا باشند و نقش خود را در بازگرداندن سلامت به جامعه به نحو مطلوب ایفائ نمایند.

توسط: امیر رزاقی
ژوئن 22, 2016

برچسب ها

ارازل و اوباش امیر رزاقی تحقیر تنبیه خط صلح شلاق کرامت انسانی ماهنامه خط صلح متهم مجرم ملاءعام