اخرین به روز رسانی:

نوامبر ۶, ۲۰۲۴

محيط هاي كاري ايران، به قیمت جان كارگران/ ساموئل بختیاری

Samouel
ساموئل بختیاری

خبر کوتاه و سریع منتشر شد: شهرام محمدی کارگر جوان ایذه‌ای پتروشیمی مارون ماهشهر پس از انتشار گاز خطرناک در سایت پتروشیمی برای نجات جان صدها نفر از همکارانش به سوی محل انتشار گاز شتافت تا فلکه را ببندد که به علت انفجار دچار سوختگی شد و سرانجام پس از یک هفته، درگذشت. این کارگر مجتمع پتروشیمی مارون که دچار سوختگی بیش از ٥٠ درصدی شده بود به دلیل نارسایی اندام حیاتی در بیمارستان شهید چمران تهران درگذشت.

شهرام محمدی نهم تیر امسال در لحظه‌ای که فلکه‌ی شیر خط لاین واحد را باز می‌کرد، از آن‌جایی که حد فاصل شیر بسته شده تا نقطه‌ی انسداد، حاوی گاز حبس شده بود در لحظه‌ی آزاد شدن به علت گرمای هوا و برخی عوامل محیطی، این گاز مشتعل و دچار سوختگی شدید شد.

در این آتش سوزی تجهیزات جزیی کارخانه شامل کابل‌های برق و ابزار دقیق و یک دستگاه جرثقیل نیز دچار آتش سوزی شد. زمانی‌که انتشار گاز هگزان، واحد پلی‌اتیلن سنگین پتروشیمی مارون را در محاصره‌ی کامل خود گرفت، نه‌ تنها نفس کشیدن صدها کارگر را به شماره انداخت، که تنها نیاز به جرقه‌ای کوچک داشت تا انفجاری مهیب را رقم بزند و صدها نفر را به کام مرگ بکشاند.

مرگ، کارگران را در محاصره‌ی خود گرفته بود. شهرام محمدی، از محل حادثه فاصله داشت اما فریاد‌های همکارانش او را به محل کشاند. در یک لحظه، ١٣ سال تجربه‌اش را به کار بست و خود را به شیر فلکه‌ی اصلی انتشار گاز هگزان رساند و به سختی آن را بست.

کارگران فرار کرده بودند. حالا نوبت فرار شهرام محمدی از مخمصه بود اما ناگهان انفجاری رخ داد و او را به گوشه‌ای پرتاب کرد. کارگران او را به بیمارستان نفت منتقل کردند اما شدت جراحات وارده باعث شد تا او از تخت بیمارستان سوانح و سوختگی شهید چمران تهران سردر بیاورد. اعضای حیاتی‌اش دچار سوختگی شدید شده بود. بیش از ٥٠ درصد از ریه و قفسه‌ی سینه‌اش سوخته بود. شهرام محمدی، یکی از سه هزار کارگر پتروشیمی مارون ماهشهر،  پس از ١٠ روز جان خود را از دست داد.

اکنون که روزها از این حادثه می‌گذرد. تصاویر شهرام محمدی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و فداکاری‌اش، غرور را بر فراز آسمان زادگاهش، ایذه نشانده است. خانواده‌اش از یک سو داغ از دست دادن او را تحمل می‌کنند و از سوی دیگر نگاه معنا‌دار خانواده‌ی صدها کارگری که با فداکاری فرزندشان نجات یافتند، آن‌ها را از شادی لبریز می‌کند.

از سوی دیگر جمعی از روزنامه‌نگاران حوزه‌ی نفت نیز در تلاشند تا با ایجاد کمپینی رسانه‌ای، زمینه‌ی حمایت مالی از خانواده‌ی شهرام محمدی و تغییر نام پتروشیمی مارون به نام او را فراهم کنند. تلاش آن‌ها در شبکه‌ی اجتماعی توییتر با بازتاب بالایی همراه شده است، با این حال به نظر می‌رسد این فداکاری تنها از چشم مسئولان پتروشیمی مارون پنهان مانده باشد. آن‌ها از پاسخگویی درباره‌ی جزئیات این حادثه خودداری می‌کنند به نحوی که مدیران این شرکت چهار روز پس از وقوع حادثه به این نتیجه رسیدند تا با رسانه‌ها گفت‌وگو کنند.

سیزدهم تیرماه، اسفندیار صلاحیت‌پور، مدیر روابط عمومی پتروشیمی مارون درباره‌ی حادثه به رسانه‌ها گفت: “علت حادثه واحد پلی‌اتیلن این مجتمع اشتعال گاز هگزان بوده که در داخل لوله لاین محبوس شده بود. گاز هگزان قابل اشتعال و انفجار است و لوله‌ی لاین به دلیل فرآیندهایی که پیش می‌آید به دلیل ترکیبات شیمیایی مسدود می‌شود. در زمان مسدود شدن، شیرهای قبل و بعد از مسیر توسط مسئولان مربوطه بسته می‌شوند و جایی که اتصال دارد، باز شده و انسداد آن رفع می‌شود.”

به گفته‌ی صلاحیت‌پور: “لحظه‌ای که کارگر شیر را باز می‌کرد حد فاصل شیر بسته شده تا نقطه‌ی انسداد، حاوی گاز حبس شده بود که در لحظه‌ی آزاد شدن به علت گرمای هوا عوامل موثر دیگر مشتعل شد. پس از این حادثه تلاش شد جلوی آتش‌سوزی گرفته شود که در این بین یکی از کارگران دچار سوختگی ٥٠ درصدی شد.”

سخنان مدیر روابط عمومی پتروشیمی مارون در حالی است که وخامت شرایط جسمانی شهرام محمدی، هنگام بستری در بیمارستان از دید کسی پنهان نبود با این حال هیچ یک از مسئولان این پتروشیمی را به رسانه‌ای کردن این حادثه و تلاش برای مشخص شدن علت اصلی آن وادار نساخت.

در حالی که مسئولان پتروشیمی مارون این انفجار را حادثه‌ای با خسارات محدود می‌بینند، اما شاهدان عینی نگاه‌شان را به فداکاری شهرام محمدی دوخته‌اند.

یکی از آن‌ها به خط صلح می‌گوید: “در پتروشیمی همیشه ممکن است چنین اتفاقاتی پیش بیاید. دستورالعمل ایمنی هم بستن شیرهای گاز و دور شدن از منطقه است. گاهی واشرهای این لوله‌ها خراب می‌شوند این موضوع یک مسئله‌ی آنی است و نمی‌توان آن را پیش‌بینی کرد. اگر هم اتفاق به انفجار منجر شود، ممکن است لوله‌ها و مخازن دیگر هم منفجر شود. گازی که در هوا منتشر شده پس از انفجار حالتی را به وجود می‌آورد که انگار هوا آتش گرفته است.”

وی روز حادثه را این چنین شرح می‌دهد: “علائم هشدار‌دهنده که به کار افتادند همه فرار کردند. شهرام با فریاد از همکارانش می‌خواست دور شوند، اما خودش به سراغ شیر اصلی رفت و آن را خاموش کرد که ناگهان شیری که نشت کرده بود، منفجر شد و آتش به دست و جانش افتاد و سوخت.”

جدا از موضوع فداکاری این کارگر زحمتکش، عدم توجه به ضوابط ایمنی در محیط های کاری ایران نگران کننده است. تقریباً هر روزه اخباری از جان باختن کارگران ایرانی و صدمات شدید جسمی و نقص عضو آنان مخابره می‌شود.

اما آن‌چه قابل تامل است رخ دادن این حادثه در مجموعه‌ی صنایع نفت و گاز ایران به عنوان مجموعه‌ای عریض و طویل است. در مجموعه‌ی صنعت نفت ایران علاوه بر استاندارد IPS، از برخی استانداردهای دیگر نیز استفاده می‌شود. هدف از اعمال این استانداردها ارتقائ کیفیت کاری و البته افزایش ضریب ایمنی در کار است. اما به راستی این استانداردها رعایت می‌شوند؟ به گفته‌ی برخی از فعالان عرصه‌ی نفت و گاز استفاده از این استانداردها بیش‌تر جنبه‌ی نمایشی دارد و هیچ بهایی به آن‌ها داده نمی‌شود. به ویژه در سال‌های اخیر با افزایش فساد سازمان یافته در نهادهای نظارتی و زد و بندهای مافیایی عملاً توجه به استاندارد، مضحک به نظر می‌رسد. بسیاری از پیمانکاران بخش خصوصی که نیز با داشتن ارتباطات گسترده وارد عرصه‌ی کار شده‌اند، با بهره از همان ارتباطات، استانداردها را دور می‌زنند. این سودجویی در حقیقت امنیت جانی کارگران را به مخاطره افکنده و مفهوم کار را دگرگون ساخته است. هم‌چنین بیش‌تر پیمانکاران برای کاهش هزینه‌های اجرایی خود عطای استفاده از فناوری‌های جدید را به لقای آن بخشیده‌اند.

نبود سندیکاهای کارگری در مجموعه‌ی صنایع نفت و گاز ایران نیز حقوق اولیه‌ی کارگران این مجموعه را مورد آسیب جدی قرار داده است. شوربختانه در کشور ما و به خصوص در صنایع پایین دستى نفت وگاز و یا خودروسازى و غیره، هر چند سیاست‌هاى خصوصى سازى و رها سازى نیروى کار با شدت هر چه تمام‌تر اجرا مى‌شود، اما کارگران از ابتدایى ترین حقوق تشکل یابى محروم هستند. در واقع کارگرانى که تشکل‌هاى صنفى‌شان سابقه‌اى بیش از ۵۰ سال دارد و اعتصابات و اعتراضات آنان در جریان مبارزه با شرکت انگلیسى براى ملى شدن نفت صفحات ارزشمندى از تاریخ معاصر ما را به خود اختصاص مى‌دهد، اکنون فاقد سندیکاهای خود هستند.

در زبان عامیانه، کار به صورت آن‌چه که فرد به عنوان یک شغل انجام می‌دهد تا درآمدی داشته باشد تعریف می‌شود؛ ولی به عبارت دقیق‌تر، کار عبارت است از استفاده از جسم و فکر یک فرد برای انجام یا ساختن چیزی به شرط آن‌که جنبه‌ی استراحت و بازی نداشته باشد. طبیعی است که بشر در انجام هر کاری هدف به دست آوردن نتیجه‌ی بیش‌تر و بهتر و مرغوب‌تر را دنبال می‌کند. وقتی از فکر و جسم انسان به خوبی و به درستی استفاده شود نتیجه‌ی کار بهتر و بیش‌تر و مورد پسندتر خواهد بود. اگر تجهیزات و ابزاری که برای سرعت بخشیدن به انجام کار و ممکن ساختن کار‌های عظیم مورد استفاده‌ی انسان قرار می‌گیرند به خوبی نگهداری شده و همواره آماده‌ی ارائه‌ی خدمات باشند، نتیجه‌ی حاصل از کار را برای زمان‌های طولانی تداوم بخشیده و ازدیاد آن را میسر می‌سازند. دقت در انتخاب و کیفیت مواد و مصالح مورد استفاده در انجام کار و همین طور دقت در کیفیت انجام خودِکار و محصول به دست آمده، درجه‌ی تقاضا و مقبولیت محصول را افزایش می‌دهد. به همین دلیل امروزه مسائل و موضوعات مختلفی چون نیروی کار (شامل انتخاب، دانش، آموزش، مهارت و توانایی‌های جسمی و ذهنی و غیره)، روش‌های کاری (مطالعه و تغییر روش‌ها به منظور دستیابی به روش‌های ساده، ممکن، کارآ و کم هزینه و غیره)، تجهیزات و ابزار کار (شامل طراحی و ساخت مناسب، روش‌های استفاده‌ی بهینه، برنامه‌های تعمیر و نگهداری و غیره) و کیفیت (شامل کیفیت مواد مصرفی، میانی و محصول، کیفیت انجام کار و غیره) بسیار مورد توجه قرار گرفته و به صورت رشته‌های خاص مورد مطالعه‌ی پیوسته انسان می‌باشند.

اما نکته‌ای که قابل ذکر است این‌که وقتی انسان در انجام کار به میزان بسیار ناچیزی از درستی انجام کار دور می‌شود (که در بسیاری از موارد این دور شدن کاملاً غیرعمد و بعضاً به دلایلی اجباری است)، از نتیجه‌ی کار لطمه‌ی بزرگی می‌خورد. یا این‌که وقتی در انتخاب مواد اولیه و کیفیت آن‌ها دقت کافی مبذول نمی‌گردد (که می‌تواند به دلایل اقتصادی، جغرافیایی، سیاسی و غیره باشد) منجر به پایین آمدن کیفیت محصول و نتیجه‌ی کار می‌گردد. مواقعی که ابزار و تجهیزات کار به خوبی نگهداری نشده و به درستی مورد استفاده قرار نگیرند ضمن کوتاه شدن عمر کاری آن‌ها در بعضی مواقع شکستگی، فرسودگی و از کار افتادگی زودرس پیش آمده و باعث لطمه وارد شدن به اهداف انسان می‌گردد. همه‌ی این اتفاقات یعنی پایین آمدن کیفیت محصول و نتیجه‌ی کار و کم شدن آن نسبت به تلاشی که برای انجام کار مبذول شده و از همان ابتدا که بشر شروع به کار نموده وجود داشته است و به همین دلیل یکی دیگر از موضوعاتی که مورد توجه انسان قرار گرفته، ایمنی کار می‌باشد.

موفق ترین سازمان‌‌ها از نظر مسائل اقتصادی نشان داده‌اند که محیط های کاری که بر اساس اصول صحیح ارگونومی، ایمنی و بهداشت حرفه‌ای طراحی شده‌اند، از نظر تولید و بهره‌وری نیز بیش‌ترین پایداری را به خود اختصاص داده‌اند. به طور کلی دستیابی به اقتصادی سالم، کیفیت بالای تولید و ارائه‌ی خدمات و بهره وری طولانی مدت در مواردی که نیروی کار در معرض مخاطرات ایمنی و بهداشتی باشند، مشکل خواهد بود. اصل اول بیانیه‌ی ریو در خصوص محیط و توسعه (کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد محیط و توسعه، ریودوژانیرو-١٩٩٢) می‌گوید انسان محور توسعه‌ی پایدار است و شایسته‌ی داشتن زندگی مولد و سالم و هماهنگ با محیط زیست می‌باشد. توسعه‌ی پایدار به عنوان یک استراتژی برای “رفع نیازهای بشر امروز بدون بروز اثرات سوئ بهداشتی و زیست محیطی و بدون وارد آوردن خسارت به منابع جهانی و در واقع بدون تهدید نسل‌های آینده در رفع نیازهایشان” تعریف می‌شود.

از دیدگاه سلامت شغلی، اصول یاد شده به معنی رفع نیازهای مادی از طریق کار و تولید بدون بروز خطراتی برای سلامت انسان، اکوسیستم و دیگر منابع و هم‌چنین بهداشت جامعه، چه به صورت کوتاه مدت و چه دراز مدت می‌باشد. سلامت شغلی جزئ اساسی ابعاد بهداشتی- اجتماعی در اصول توسعه‌ی پایدار محسوب می‌شود.

سلامت شغلی می‌تواند به عنوان مرکز و محور توسعه‌ی پایدار باشد. پیش‌گیری از حوادث شغلی، صدمات و آسیب‌ها و بیماری‌ها، حفاظت کارگران در مقابل فشارهای روانی و فیزیکی با استفاده‌ی مناسب از منابع و هم‌چنین به حداقل رساندن خسارت‌های جانی و مالی و تبیین اهداف ایمنی و بهداشتی محیط های کار برای استفاده از تکنولوژی به طریق ایمن، با صرف انرژی کم‌تر، تولید و پخش مواد سمی کم‌تر، و تولید کم‌تر مواد زاید (تکنولوژی سبز). در بسیاری از کشورها، مقررات سلامت شغلی استفاده از بهترین روش‌های فنی تولید را الزامی کرده است.

بنابراین موضوع تامین سلامت نیروی کار علاوه بر بعد فردی و نقش به سزایی که در تولید بهره وری و رشد اقتصادی ایفا می‌کند، از نظر اجتماعی نیز بسیار حائز اهمیت بوده به طوری که با ایجاد محیط کار سالم و بهداشتی و تامین حفظ و ارتقائ سلامت نیروی کار که غالباً به عنوان سرپرست خانوار (کوچک‌ترین واحد تشکیل جامعه) نقش ایفا می‌کنند. توجه به این مورد در سلامت اجتماع و دستیابی به رفاه اجتماعی بسیار اثر گذار بوده و در خور توجه می‌باشند و می‌بایست بیش از پیش فکر سیاست مداران و مسئولان کشور خصوصاً دست اندرکاران بخش سلامت را به خود مشغول سازد و کلیه‌ی عوامل تاثیر گذار در بخش مذکور مورد توجه و پیگیری مسئولان و برنامه ریزان قرار بگیرد.

توسط: ساموئل بختیاری
جولای 28, 2015

برچسب ها

پتروشیمی مارون ساموئل بختیاری شهرام محمدی کارگران ماهنامه خط صلح ماهنامه شماره ۵۱