
ده اسفند،گامی به پیش درجهت اتحاد صنفی/ محمد حبیبی
سال 93 برای جنبش نوپای معلمان، سال خروج از سکوت بعد از نزدیک به هشت سال رکود و انفعال و آغاز اعتراضات مدنی بود. هنوز در ماههای اولیهی سال جدید بودیم که سیلی از نامههایی سرگشاده از طرف معلمان خطاب به مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس در رسانهها منتشر میشد. پس از آن بود که طومارهای اعتراضی با امضای معلمان در اعتراض به وضعیت بد معیشتی از استانهای مختلف، یک به یک روانهی پایتخت میشد. به نیمهی سال نرسیده بودیم که مربیان پیش دبستانی در اعتراض به وضعیت بلاتکلیف خود در شهریور ماه در مقابل مجلس به اعتراض نشستند. آغاز سال تحصیلی هم بهانهای بود برای انتشار بیانیههای اعتراضی به مناسبت بازگشایی مدارس که از سوی تشکلها و فعالان صنفی مستقل انتشار مییافت. هستهی مشترک همهی نامههای سرگشاده، طومارهای اعتراضی و بیانیهها، اعتراض به وضعیت اسفناک معیشتی معلمان و درخواست برای رفع تبعیض بود. همهی اینها خبر از شروع جدیدی میداد. استفادهی معلمان از شبکههای مجازی و ابزارهای ارتباطی نوین نظیر وایبر ،تلگرام و واتساپ برای ایجاد ارتباطهای مجازی، منجر به هماهنگیهای گستردهی کشوری میان معلمان شد. نتیجهی چنین هماهنگیهای گستردهای، ،شکل گیری دو تحصن نسبتاً موفقیت آمیز در بهمن واسفند 93 بود. تحصنهایی که بدون متولی مشخص و صرفاً براساس ارتباطات مجازی شکل گرفت. این تحصنهای بدون متولی در تاریخ اعتراضات مدنی معلمان در طول دو دههی اخیر بی سابقه بود؛ چرا که پیش از آن و به خصوص درسالهای دههی هشتاد، همواره اعتراضات و تحصنها، در نتیجهی فراخوان تشکلهای صنفی و از جمله کانون صنفی معلمان شکل میگرفت. پس از آن بود که کانون صنفی معلمان به عنوان یکی از تشکلهای فراگیر درخواست برگزاری تجمع برای دهم اسفند را روانهی وزارت کشور کرد. تجمع دهم اسفند با وجود مخالفت مسئولان دولتی و وزارت اموزش و پرورش، به صورت فراگیر در سراسر کشور انجام شد و به نقطهی عطفی در اعتراضات مدنی معلمان درسالهای اخیر تبدیل شد. آنچه که بیش از همه در این اعتراضات مشهود بود، اتحاد صنفی و گستردگی جغرافیایی آن بود.
گستردگی تجمع ده اسفند
بازتاب رسانهای گستردهی تجمعات دهم اسفند معلمان، بیش از هر چیز ناشی از فراگیری تجمعات در سراسر کشور بود. در بیش از هجده استان کشور، معلمان در مراکز استان به صورت همزمان دست به تجمع زدند. در بیشتر این استانها، علاوه بر مراکز استان، ،شهرهای دیگر استان هم شاهد تجمعات مشابه بود. چنین تجمع فراگیری نه تنها در طول دو دهه مبارزات صنفی اخیر معلمان بیسابقه بود که به جرات میتوان گفت در میان گروههای صنفی فعال در داخل کشور، مشابهی نمیتوان یافت. اقبال گستردهی معلمان به فراخوان کانون صنفی، بیش از هر چیز ناشی از وضعیت معیشتی و مشکلات اقتصادی است که در شرایط کنونی به صورت مطلق در زیر خط فقر-اعلام شده ازسوی مراجع رسمی- زندگی میکنند. درحالیکه میانگین خط فقر یک خانوار چهار نفره در مراکز شهری بین دو میلیون و چهارصد تا سه میلیون تومان اعلام شده است، میانگین دریافتی یک معلم با بیست سال سابقهی کاری، حداکثر یک میلیون و دویست هزار تومان است. بودجهی آموزش و پرورش در سال 94 هم نشانی از ترمیم این شکاف حقوق دریافتی/خط فقر ندارد. در نتیجه اعتراضات معلمان، بیش از هر چیز، به شرایط زیستی آنان بر میگردد و اگرچه موارد دیگری همچون اعتراض به کمبود امکانات در مدارس و وضعیت پایین کیفیت آموزشی را هم شامل میشود، مشکل معیشت در این میان در راس خواستهها قرار دارد.
دستاوردهای تجمع دهم اسفند
بلوغ مدنی، انسجام جمعی و سازماندهی خودجوش با بهره گیری از شبکههای مجازی، از ویژگیهای موثر این تحرک جمعی بود. گستردگی این اعتراضات در سراسر کشور به گونهای بود که به حق میتوان جنبش معلمان را، پیشتاز اعتراضات مدنی در جامعهی کنونی ایران تلقی کرد .فضای امنیتی سالهای بعد از 88 و ارعاب تشکلهای صنفی در این سالها، موجی از رکود و نخوت را در فعالیتهای صنفی ایجاد کرده بود اما تجمع ده اسفند، موجبات شکست این فضای سنگین را فراهم کرد؛ تا جاییکه حتی رسانههای داخلی هم با وجود فشارها، به انعکاس خبرهای آن پرداختند. بسیاری از فعالان صنفی تا یک روز پیش از برگزاری تجمع، امید چندانی به برگزاری موفقیت آمیز آن نداشتند و نگرانی از برخوردهای امنیتی همچنان وجود داشت. اما گستردگی حضور معلمان و انسجام مدنی آنان در پایبندی به تجمع سکوت، امکان برخوردهای امنیتی را به حداقل رساند. در چنین شرایطی است که حتی در روزهای پایانی اسفند 93 -24 و25 اسفند- و بدون مشارکت کانون صنفی معلمان، فرهنگیان در شهرهای یزد، شهرکرد، اردبیل و شیراز در مقابل مراکز استانداری دست به تجمعات اعتراضی زدند. بدون شک شکست فضای ارعاب ورکود حاکم بر فعالیتهای صنفی، از دستاوردهای مهم تجمع دهم اسفند است. علاوه بر این، صدور بیانیه از سوی دیگر گروههای صنفی و برخی فعالان روشنفکری، همچون کانون نویسندگان، در دفاع از تجمع مدنی معلمان و حضور برخی دانشجویان و فعالان کارگری در این تجمع، بیش از هر چیز نشان از نوعی اتحاد صنفی در میان گروههای فرودستی بود. وضعیت معیشتی مشابه در میان کارگران، پرستاران و معلمان، آنها را در شرایط اتحادی نا نوشته قرارداده است. چشم انداز چنین اتحادی، قدرتمندی جامعهی مدنی ایرانی خواهد بود. اما پیش از آن، هرکدام از گروههای صنفی نیازمند سازماندهی گستردهی اعضا و گسترش کمی وکیفی تشکلهای مربوط به خود هستند. درمیان معلمان، کانون صنفی ظرف مناسبی برای سازماندهی گستردهی معلمان است؛ اگر چه در شرایط کنونی توانایی رهبری سراسری ندارد، با این همه تغییر در ساختار مدیریتی و ورود نیروهای جوان به مرکزیت تصمیم گیریها، میتواند پتانسیل لازم برای سازماندهی گسترده را فراهم کند. امروز نسبت به گذشته چشم انداز روشنتری از فعالیتهای صنفی و امکان رسیدن به خواستهها فراهم شده است و امکان رسیدن به اتحاد صنفی چشم اندازی است که تجمع دهم اسفند پیش روی معلمان گذشته است. با این حساب سال 94 سال سرنوشت سازی در کنشهای صنفی /مدنی معلمان خواهد بود. باید به انتظار نشست و دید.

برچسب ها
ماهنامه خط صلح ماهنامه شماره ۴۷ محمد حبیبی معلمان