
سايبر تروريسم؛ تهديد مجازی، تلفات واقعی/ ساموئل بختیاری
واژهی “سایبر تروریسم” در دههی ١٩٨٠ از سوی باری کالین ابداع شد. امروزه “سایبر تروریسم” خطرناکتر از تروریسم سنتی است. سایبر تروریسم را میتوان این گونه تعریف کرد: اقدامات برنامهریزی شده و هدفمند با اغراض سیاسی و غیرشخصی که علیه رایانهها و امکانات و برنامههای ذخیره شده در درون آنها، از طریق شبکهی جهانی اینترنت صورت میگیرد و هدف از چنین اقدامی نابودی یا وارد کردن آسیبهای جدی به آنهاست.
همانطور که مواد منفجره و سلاحهای گرم، اصلی ترین ابزار تروریسم کلاسیک هستند، محتمل ترین اسلحهی سایبر تروریستها نیز، رایانه است. روشهای زیادی وجود دارد که تروریستها میتوانند از رایانه به عنوان یک وسیلهی تروریستی استفاده کنند. اساسیترین روشهای سایبر تروریسم عبارتند از: هک کردن و ویروسهای رایانهای، جاسوسی الکترونیک، دزدی هویت و تخریب یا دستکاری اطلاعات.
از آنجایی که اینترنت در حال گسترش یافتن است و ابعاد مختلف فعالیتهای انسانی را روز به روز بیشتر در بر میگیرد، تروریستهای مجازی قدرت بیشتری مییابند و از طریق استفاده از مزیت گمنامی و پنهانسازی هویت در اینترنت، تهدید خود بر امنیت، سلامت، ثبات و استقلال افراد، گروهها و احزاب را افزایش میدهند. این تهدیدها اغلب احزاب سیاسی، روشنفکران، نویسندگان و روزنامهنگاران را با آسیبهای اجتماعی و حتی خطرات جانی مواجه میکند. در بحثی کلانتر میتوان گفت سایبر ترریسم امنیت ملی کشورها را به چالش میکشد.
هر از چند گاهی اخباری مبنی بر رخداد حملات سایبری میشنویم؛ تازهترین نمونهی این حملات، یک حملهی سایبری منسوب به دولت کرهی شمالی است که بر علیه سایت شرکت “سونی پیکجرز” صورت گرفت. تهاجمی مجازی که هفتهها موجب جنگ لفظی شدید میان واشنگتن و پیونگ یانگ شد. سناتور جمهوریخواه، مک کین، در سخنرانی خود در ایستگاه رادیویی آریزونا، دربارهی حملات سایبری به شرکت سونی اعلام داشت: “این بزرگترین ضربه به آزادی بیان است که من تا به حال در طول عمر خود دیدهام. ما نسبت به این مسائل پاسخگو هستیم. ایالات متحده قابلیتهای زیادی در فعالیتهای سایبری دارد و ما باید کار را از همین الان شروع کنیم.”
اما به راستی تاثیر حملات سایبری به چه میزان شدید است که دولتها را رودروی یکدیگر قرار میدهد؟ بی تردید بدون بررسی میزان تاثیر تبادل اطلاعات در فضای مجازی بر تحولات در فضای واقعی نمیتوان به این پرسش پاسخ مناسبی داد.
رخداد پدیدهی “بهار عربی” در کشورهای عربی شمال آفریقا با همهی پیشامدهای تلخ و شیرین خود، یک نکته را بر همگان روشن ساخت؛ نیروی نهفته در فضای مجازی. حضور گستردهی تودهی مردم توانست دولتهای بن علی و مبارک را در ظرف چند هفته سرنگون کند، جوانان با استفاده از امکانات فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تظاهرات عظیمی را ترتیب دادند. گردهمایی هزاران تن در خیابانهای تونس و قاهره، نه به وسیلهی فراخوان احزاب شناخته شده و پرمهرهای چون اخوان المسلمین یا النهضه انجام شد نه به کمک دول خارجی، فضای مجازی قدرت تاثیر خود را در فضای واقعی نشان داده بود.
حکومتهای دیکتاتور با نگاه به سرنوشت رفقای خود در شمال آفریقا دریافتند که سرکوب دیگر تنها به وسیلهی ارتش و پلیس مجهز امکان پذیر نیست، در کنار توپ و تانک به نیرویی مجهز جهت سرکوبی این نیروی مجازی که اتفاقاً قدرت واقعی هم دارد نیاز است. تشکیلات جدیدی به نام “ارتش سایبری” جهت کنترل تبادل اطلاعات، رصد فعالیت در فضای مجازی و شناسایی فعالان اینترنتی تولد یافت. کارکرد نسبتاً موثر این ارتش در کنترل فضای مجازی، دولتهای اقتدارگرا و برخی گروههای ستیزه جو را مشتاق بهره مندی آن ساخت. خیل عظیمی از نیروهای متخصص در امور رایانهای به استخدام این ارتشها درآمدند و جبههی جدیدی به نام “جبههی سایبری” نیروهای متخاصم را رودروی یکدیگر قرار داد.
از سوی دیگر، با پیشرفت و افزایش پیچیدگی در صنایع مختلف، کنترل دستی تاسیسات به سرعت جای خود را به سیستمهای اتوماتیک کنترل صنعتی داده است. این سیستمها با افزایش سرعت و دقت کنترل تاسیسات، امکان استفادهی بهینه از زمان، مکان و تجهیزات را در تمام صنایع فراهم کردند. اما استفاده از کامپیوترها و تجهیزات مخابراتی برای ارتباط بین تاسیسات و اجزای سیستم کنترل، احتمال وقوع خطرات جدیدی را به وجود آورد. خطراتی که امنیت اطلاعات کل پروسههای صنعتی تحت کنترل، و نیز ایمنی تاسیسات را تهدید میکند. تاکنون حملههای سایبری، صنایع مختلف را تحت تاثیر قرار داده و خسارات بزرگی به بار آورده است. با گسترش شبکههای اتوماسیون، امروزه کلیهی زیر ساختهای حیاتی از جمله شبکههای برق، سیستمهای نظامی، نیروگاههای اتمی، واحدهای صنعتی، و تجهیزات مدرن شهری و کشوری از سیستمهای کنترل مبتنی بر شبکه، برای پایش، حفاظت و کنترل فرآیندهای خود استفاده مینمایند. این سیستمها، امکان مدیریت، هماهنگی و بهره برداری ایمن، موثر و کارآمد را از این واحدها ممکن میسازند. به بیان دیگر سیستمهای کنترل و اتوماسیون را میتوان به مغز و سیستم عصبی پیکره زیر ساختهای حیاتی تشبیه کرد. حال تصور این موضوع که مغز این سیستم عظیم مورد آسیب قرار گیرد بسیار هراس انگیز است. برای نمونه بر پایهی گزارش موسسهی نورثراپ گرومن که برای ارائه در کنگرهی امریکا تهیه شده بود، ارتش آزادی بخش خلق چین، اهمیت ویژهای برای این تئوری نظامی قائل است که “موفقیت در جنگ بستگی به میزان کنترل و دسترسی به اطلاعات دارد.” برای مثال در این گزارش با اشاره به حمایت نظامی امریکا از تایوان عنوان شده که چین توانایی حملهی سایبری و الکترونیکی علیه امریکا را دارد و میتواند ضمن تدارک دیدن چنین حملههایی از ابزار خود برای تحت کنترل در آوردن سیستمهای امریکایی هم استفاده کند.
حملات موفق سایبری و هک کردن سیستمهای مراکز حساس کمتر از خطر داشتن بمب هستهای نیست. در سالهای ٢٠٠٩ و ٢٠١٠ ایران مدعی شد که کرم سایبری “استاکسنت” تاسیسات غنیسازی اورانیوم این کشور را هدف قرار داده است. پس از انتساب این کرم سایبری به ایالات متحده و اسرائیل، نرمافزارهایی مثل “اسکریپت استارز، دوگو و فلیم” هم به برنامهی هستهای ایران یورش بردند. شاید اگر تاسیسات اتمی ایران به سرانجام رسیده بود و مهاجمین سایبری قصد نابودی این مجموعه را داشتند، فاجعهای بزرگ رخ داده بود.
به باور برخی کارشناسان مسائل امنیتی، اگر سایبر تروریستها را به مثابهی قاتلان یا اراذل و اوباش در جهان واقعی تصور کنیم، هکرها و قفلشکنان اینترنتی مانند دزدان و زورگیرانی هستند که دسترسی غیرقانونی و دزدی اطلاعات، تنها ابزار و روش کار آنهاست.
با توجه به حساسیت این موضوع، سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی برخی از کشورها که سایبر تروریسم را تهدیدی بر امنیت مردم و نخبگان و اهالی سیاست خود میدانند، دپارتمانها و نهادهایی ویژه را برای مبارزه با این پدیدهی نوظهور طراحی کردند. به نظر میرسد در سالهای نه چندان دور شاهد جنگ در فضای مجازی و تلفات انسانی در دنیای غیرمجازی باشیم، تلفاتی که به یقین کمتر از تلفات جنگهای کلاسیک نخواهد بود.
منابع:
1- North Korea deep into cyber warfare, defector says, Kyung Lah and Greg Botelho
2- Iran Nuclear Facilities ‘Under Massive Cyber Attack
Thomas Brewster
3- Cyber War, Free Speech, and National Security, Jongsoo Lee
4- Taking power through technology in the Arab Spring, Ramesh Srinivasan

برچسب ها
ساموئل بختیاری سایبر تروریسم ماهنامه شماره ۴۵