مروری سریع بر وضعیت دگرباشان جنسی در ایران امروز/ نادیا ریاضتی
فیلم “آینههای روبهرو” به کارگردانی خانم نگار آذربایجانی و تهیه کنندگی خانم فرشته طائرپور در سال ۱۳۸۸ در ایران ساخته شد. در این فیلم آدینه یک دختر ترانس سکشوال ایرانی (فردی که از نظر فیزیکی در ظاهر دارای جنسیتی است متفاوت با هویت جنسیتی خود. لذا حس میکند باید از نظر فیزیکی تغییر جنسیت دهد.) از خانوادهای مرفه است که اصرار بر هویت مردانه دارد و لذا در صدد راهی برای تغییر جنسیت خود است. پدر آدینه که وضعیت دخترش به سان مشکلی لاینحل برای او جلوه کرده است، سعی دارد مشکل را با وادار کردن وی به ازدواج با یکی از آشنایان خود حل کند. در مواجهه با این وضعیت آدینه از منزل میگریزد و در راه با رعنا مواجه میشود. رعنا خانمی بسیار جوان و از طبقهی کارگر با خانوادهای سنتی و مذهبی است. او برای کمک به حل مشکلات مالی خانوادهاش مسافرکشی میکند. رعنا آدینه را در اتومبیل خود سوار میکند و در میانهی راه در گفتگو با آدینه وضعیت وی را در می یابد، به شدت از وی میترسد و دست بر روی آدینه بلند کرده، ضربهای به صورت وی میزند. او از آدینه میشنود که درصدد تغییر جنسیت است… چنین امری برای رعنا امری خلاف رضای خداوند و به منزلهی عبور از خطوط قرمز و اعتقادی و سنتی است. اما سرانجام با مشاهدهی رنج شدید آدینه ناشی از فشارهای اطرافیان بر وی با وجدان آگاه خود آن را جائز نمی داند و به مخالفت با آن فشارها میپردازد.
علت رفتارهایی همچون رفتار اطرافیان آدینه با دگرباشان جنسی، همچون آدینه، در جامعه چیست؟
تحقیقات میدانی نشان میدهند که دگرباشان جنسی (همجنسگرایان زن و مرد دو جنسگرایان و ترانس سکشوال ها) در ایران به انحای گوناگون در معرض تحقیر و سرزنش از جانب خانواده، جامعه و بازجوییهای تحقیر آمیز، شکنجه و صدور احکام سنگین مجازات از جانب مقامات قضائی قرار دارند. زندگی در پس پستوهای سنت که هر گونه سبک زندگی غیر از سبک تجویزی خود را نفی می کند و نیز تنفس در فضایی که قرائت رنج افزا از دین را در طول دهه ها تبلیغ میکند، یکی از پایه های اساسی برای مجاز شمردن و انجام رفتارهای توهین آمیز تحقیر و حملات فیزیکی را به یکی از اقلیتهای حاشیه نشین ایرانی یعنی دگرباشان جنسی فراهم ساخته است.
با مروری بر اظهارات این افراد اتهامات وارد بر آنان را می توان بسته به ماهیت در ۳ گروه، مورد بررسی و تحلیل قرار داد:
1- اتهاماتی که مستقیماً رفتارهای جنسی همجنسگرایان را هدف قرار میدهند. بر اثر این اتهامات رفتارهای جنسی همجنسگرایان جرم انگاشته شده، مستوجب حدود (مجازاتهای تعیین شده در شرع تحت تاثیر هژمونی خوانشی ویژه از تشیع) خواهند بود. اتهاماتی همچون ارتکاب لواط از جمله نمونههایی هستند که اثبات رخداد آنها میتواند تا سر حد اعدام مجازات در پی داشته باشد.
2- اتهاماتی که مستقیماً رفتارهای جنسی به خصوصی را هدف قرار نمیدهند. دستهای از این اتهامات مرتبط با جرائم امنیتی (امنیت ملی) هستند مانند “تبلیغ علیه نظام”، “اخلال در نظم عمومی” و “مشارکت در گروههای غیر قانونی”. این جرائم که مانند جرائم دستهی اول مستوجب حدود هستند بسیار مبهم تعریف شده، از تعریف دقیق و مشخصی برخوردار نیستند و در برخی موارد مانند “افساد فی الارض” مجازات مرگ را به دنبال دارند.
3- دستهی دیگر، اتهام ارتکاب رفتارهای ضد اخلاقی است. این اتهامات نیز مستقیماً و مشخصاً رفتارهای جنسی دگرباشان را منظور نظر و هدف قرار نمیدهند ولی چنانکه پژوهشها نشان میدهند شاید بتوان گفت تقریباً همهی دگرباشان جنسی که اغلب توسط نیروهای امنیتی در فضای عمومی و خصوصی هدف گرفته، دستگیر و بازداشت میشوند به جای اتهام ارتکاب “جرائم” جنسی با اتهاماتی همچون ارتکاب رفتارهای ضد اجتماعی یا رفتارهای خلاف مقدسات دینی مواجه میشوند. و لذا احکام صادره برای آنها هم بر اساس همین اتهامات است. “ایجاد اخلال در نظم و طهارت عمومی” و “توهین به مقدسات” نمونههایی از اتهاماتی با تعاریف مبهم اند که در اکثر موارد، طبق اظهارات آنان، بدون ارائهی مصداق مشخصی در دادگاهها به دگرباشان جنسی وارد شدهاند.
همچنین از اظهارات بسیاری از دگرباشان جنسی در مورد نحوهی برخورد خانواده، همکلاسان، و اطرافیان نزدیک به آنان میتوان دریافت که دگرباشان جنسی نه تنها در حوزهی عمومی و در سطح کلان در دست مقامات امنیتی (پلیس، بسیج و سپاه) در امان نیستند بلکه از تبعیض، تحقیر و نقض حقوقشان در دست کنشگران خصوصی مانند خانواده و نزدیکان نیز رنج میبرند. مصاحبه با این افراد در بسیاری از موارد از یک الگوی متداول تحقیر، ضرب و شتم و نقض حقوق توسط این اطرفیان حکایت دارد. در مقابل بی اعتناییها یا حملات خانواده به دگرباشان، نظر به جرم انگاری هر گونه رفتار جنسی غیر از روابط دگرجنسخواهانه توسط قوانین ایران این افراد به دشواری میتوانند از حمایتهای لازم تحت قوانین داخلی برخوردار باشند. دولت از رسیدگی، محاکمه و مجازات کنشگران خصوصی که بر علیه دگرباشان خشونت روا میدارند، میپرهیزد. رفتارهای جنسی این افراد در فضای زندگی خصوصیشان متداعی با تجاوز، تجسم شر و نارواداری در رابطه با جامعه و از عوامل ایجاد خدشه در نظم اجتماعی قلمداد میشوند. در حقیقت هویت دگرباشان جنسی با حذف عاملیت٬ انسان بودگی و از میان بردن فردیت انسانی آنان در بطن قانون و جامعه و با نمایش آنان به عنوان “بحران” و “خطری” برای “امنیت” عمومی برساخته میشود. با بزرگنمایی خطرات مفروض از سوی این افراد، انسان بودگی آنان مورد پرسش قرار گرفته، عامهی مردم میپندارند که برقراری نظم اخلاقی، آرامش و امنیت در جامعه در گرو بدرفتاری و طرد دگرباشان جنسی از جانب اطرافیان، اعضای خانواده، همکلاسان، همکاران و جامعه و حتی نظارت به هدف مبارزه با این افراد است. این موضوع وضعیت این افراد را نسبت به تحقیر، اخاذی و سو استفاده توسط کنشگران خصوصی آسیب پذیرتر میکند.
فیلم آینههای روبهرو، اما، نشان میدهد که باورمندان دینی هم میتوانند به این باور رسند که رنج دادن یک جوان دگرباش جنسی را ننگ دانسته، از آن ممانعت کنند. علیرغم غفلت بسیار نخبگان دینی و جز آن در خصوص رفتارهای رنج افزای انجام شده با دگرباشان و نیز با وجود محدودیت آزادی بیان در ایران امروز، وجدان جمعی بیدار ایرانیان با بهره جویی از هنر و سایر وسایل اطلاع رسانی میتواند رفتارهای سرکوبگرایانه و غیر انسانی علیه دگرباشان جنسی را به توقف فراخواند. این مهم سرانجام حتی تا بدانجا میتواند قوت یابد که افکار عمومی را برای لغو و ممانعت از اجرای بسیاری از قوانین فعلی علیه دگرباشان جنسی بسیج سازد.
در یک جامعهی سالم همگان باید بتوانند از احترام و حقوق مدنی برابر برخودار باشند. دگرباشان جنسی یکی از اقشار جامعهی ایرانی هستند و مانند سایر ایرانیان انسانهایی هستند که حق دارند از حقوق شهروندی تمام و کمال برخوردار باشند.
برچسب ها
ماهنامه شماره ۴۲