اخرین به روز رسانی:

دسامبر ۱۶, ۲۰۲۵

راه‌حل درست، توسعه بلوچستان برای بلوچ و توسط خود بلوچ است/ احمد بلوچ

بحث انتقال پایتخت ایران از تهران به سواحل مکران در بلوچستان، فراتر از یک تصمیم صرفاً اداری و عمرانی، پیامدهای عمیق فرهنگی، اجتماعی و جمعیتی برای بلوچستان خواهد داشت. این تصمیم که بدون مشارکت واقعی مردم بومی اتخاذ شده است، نه‌تنها منجر به توسعه پایدار نخواهد شد، بلکه زمینه‌ساز تغییر ترکیب جمعیتی، تشدید سیاست‌های تمرکزگرایانه، تضعیف هویت بومی و افزایش محرومیت مردم بلوچ‌ خواهد شد.

یکی از نخستین پیامدهای انتقال پایتخت، افزایش چشم‌گیر مهاجرت غیربومیان به بلوچستان است. در سال‌های اخیر، اجرای پروژه‌هایی تحت عنوان «توسعه مکران» نشان داده است که دولت از طریق سیاست‌های اسکان هدفمند، درصدد تغییر ترکیب جمعیتی این منطقه است. بسیاری از فعالان بلوچ، این روند را «تصرف مکران» می‌نامند، زیرا به‌نظر می‌رسد هدف اصلی این پروژه‌ها، نه توسعه واقعی، بلکه کاهش سهم بلوچ‌ و کاهش جمعیت بلوچ در سرزمین آبا و اجدادی‌شان است. در چنین شرایطی، انتقال پایتخت تنها سرعت این روند را افزایش خواهد داد. با ورود گسترده‌ی مهاجران از سایر مناطق، بلوچ‌ها در برابر موجی از تغییرات جمعیتی قرار خواهند گرفت که به حاشیه‌نشینی و کاهش فرصت‌های اقتصادی و اجتماعی آنان منجر خواهد شد.

در گذشته، سیاست‌های مشابهی در مناطق نفت‌خیز جنوب نیز اجرا شد. برای مثال، در دوران پهلوی‌ها، دولت، از تهران کارمندان غیربومی را به شرکت نفت اهواز منتقل کرد و شهرک‌های مسکونی مخصوص برای آنان ساخت؛ در حالی‌که بومیان منطقه، به کارهای سخت و با دستمزد کم‌ محدود شدند. تجربه نشان داده است که در این‌گونه طرح‌های توسعه‌‌ای، مشاغل کلیدی و فرصت‌های اقتصادی، عمدتاً در اختیار مهاجران قرار می‌گیرد و مردم بومی از روند توسعه کنار گذاشته می‌شوند. تصرف زمین‌‌های بومیان، تحت عنوان پروژه‌های عمرانی و نظامی، مالکیت آنان را بر منابع سرزمین خود کاهش داده و معیشت‌شان را تهدید خواهد کرد. توسعه واقعی باید از درون جوامع محلی و با محوریت خود آنان شکل بگیرد، چرا که راه‌حل درست، توسعه بلوچستان برای بلوچ و توسط خود بلوچ است. اگر چنین توسعه‌ای اتفاق بیافتد، جمعیت جدید نیز به‌طور طبیعی به منطقه جذب خواهد شد، اما با این تفاوت که مردم بلوچ، چرخ اقتصاد را در دست خواهند داشت و در سرزمین خود به حاشیه رانده نخواهند شد.

از گذشته تا امروز، یکی از ابزارهای تغییر جمعیتی، تصرف زمین‌های مردم بومی، تحت عنوان پروژه‌های ملی است. پیش از این، ساخت پایگاه‌های نظامی و پروژه‌های اقتصادی در سواحل مکران، باعث تخریب منازل و مصادره‌ی زمین‌های مردم بلوچ شده است. با انتقال پایتخت، این روند شدت خواهد گرفت و اراضی بیش‌تری از بومیان بلوچ این‌منطقه سلب خواهد شد. این جابه‌جایی‌‌های اجباری، نه‌تنها معیشت مردم را تهدید می‌کند، بلکه آنان را به مهاجرت به مناطق حاشیه‌ای، با امکانات محدود، مجبور می‌سازد که در نهایت چنین اقداماتی، تنها به افزایش فقر، بیکاری و نابرابری اجتماعی منجر خواهد شد.

ورود گسترده‌ی غیربومیان، همواره یکی از عوامل اصلی تضعیف فرهنگ و زبان جوامع بومی بوده است. تجربه‌های مشابه در سایر مناطق ایران نشان داده است که با افزایش حضور گروه‌های مهاجر، زبان و فرهنگ بومی تحت تاثیر قرار می‌گیرد و کارکرد زبان مادری محدودتر می‌شود و زبان فارسی به‌مرور جایگزین زبان این‌منطقه در تمامی حوزه‌ها می‌گردد. علاوه بر این، نهادهای فرهنگی و اجتماعی محلی، تحت نظارت شدیدتر قرار خواهند گرفت و بسیاری از مراسم و آیین‌های سنتی بلوچ‌، یا ممنوع خواهند شد، یا با تغییرات اجباری مواجه خواهند گردید. در چنین شرایطی، روند همگون‌سازی فرهنگی که در سایر مناطق ایران به اجرا گذاشته شده است، در بلوچستان نیز شدت خواهد گرفت و هویت بومیان بلوچ را به‌چالش خواهد کشید.

بلوچستان همواره یکی از مناطق با بیش‌ترین میزان نظارت و کنترل امنیتی در ایران بوده است. با انتقال پایتخت، این وضعیت تشدید خواهد شد. دولت به بهانه‌ی حفظ امنیت پایتخت جدید، حضور نظامی را در منطقه افزایش خواهد داد و بلوچ‌ها با محدودیت‌های بیش‌تری در زمینه‌ی تحرک، فعالیت‌های اقتصادی و حتی زندگی روزمره مواجه خواهند شد. تجربه‌های پیشین نشان داده است که افزایش نیروهای نظامی و امنیتی در یک منطقه، معمولاً به افزایش تنش‌های اجتماعی و نارضایتی مردم منجر می‌شود. در بلوچستان نیز، تشدید فضای امنیتی می‌تواند منجر به سرکوب بیش‌تر فعالان فرهنگی و اجتماعی شود و فضای عمومی برای هرگونه اعتراض یا انتقاد نسبت به سیاست‌های حکومتی محدودتر می‌گردد. علاوه بر این، بسیاری از مردم بلوچ‌ با تبعیض‌های بیش‌تری در زمینه‌ی اشتغال، سرمایه‌گذاری و دسترسی به خدمات عمومی مواجه می‌شوند. حضور گسترده‌ی نیروهای نظامی و امنیتی، معمولاً باعث ایجاد فضای رعب و وحشت در میان مردم بومی می‌شود و آنان را از مشارکت در روندهای تصمیم‌‌گیری و توسعه باز می‌دارد.

یکی دیگر از مشکلات اصلی چنین پروژه‌هایی، بی‌توجهی به حقوق و خواسته‌های مردم بومی است. تاکنون هیچ‌گونه مشورت جدی با مردم بلوچستان در مورد آینده‌ی منطقه و پروژه‌های توسعه‌ای صورت نگرفته است. در چنین شرایطی، تصمیماتی که از سوی دولت اتخاذ می‌شود، نه‌ تنها موجب بهبود وضعیت مردم بلوچ‌ نمی‌شود، بلکه آنان را با مشکلات بیش‌تری روبه‌‌رو می‌کند. انتقال پایتخت به مکران، بدون مشارکت واقعی مردم بومی، می‌تواند نارضایتی‌ها را افزایش دهد و احساس بیگانگی و تبعیض را در میان بلوچ‌ها تشدید کند. این امر ممکن است باعث افزایش شکاف میان دولت و مردم منطقه شود و بحران‌های اجتماعی و امنیتی بیش‌تری را به‌همراه داشته باشد.

توسط: احمد بلوچ
فوریه 19, 2025

برچسب ها

احمد بلوچ انتقال پایتخت بلوچ پایتخت تمرکززدایی تهران توسعه خط صلح خط صلح 166 سیستان و بلوچستان ماهنامه خط صلح مرکزگرایی مکران