اخرین به روز رسانی:

ژانویهٔ ۲۸, ۲۰۲۵

نظام بسته‌ی جمهوری اسلامی و وعده‌های انتخاباتی پزشکیان به زنان/ الهه امانی

انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری ایران در سال ۱۴۰۳ از چند جهت قابل توجه است. طبق آمار رسمی منتشر شده، بخش قابل‌ملاحظه‌ای از مردم در این ‌انتخابات شرکت نکردند. هم‌چنین نبود آمار دقیق در خصوص تفکیک جنسی-جنسیتی، این ‌انتخابات را نسبت به انتخابات در سایر نقاط دنیا متمایز می‌کند.

طبق اذعان رسمی مسئولان، در خلال ۴۵ سال گذشته، از نخستین انتخابات ریاست جمهوری (۵ بهمن ۱۳۵۸) تاکنون، مشارکت سیاسی و شرکت در انتخابات روندی کاهشی داشته ‌است. با این‌که در تمام کشورهای جهان، هرساله از تعداد رای‌دهندگان کاسته می‌شود، اما این‌روند کاهشی، کشوری را که مدعی مردم‌سالاری دینی و حمایت حداکثری است، نسبت به‌سایر کشورها در چالش عمیق‌تری فرو می‌برد.

مطالعه پیرامون دلایل روند کاهشی مشارکت جهانی، در پایگاه داده‌های آماری و بانک اطلاعاتی در سال ۱۹۹۹ کلید خورد و آمارهای باارزشی از مشروعیت انتخابات در کشورهای گوناگون ارائه داد. برخی از این دلایل، دربرگیرنده‌ی موارد زیر است:

۱- عدم علاقه به مشارکت سیاسی با روش‌های سنتی در رای‌گیری (انداختن رای به صندوق‌ها)

۲- سرخوردگی و بی‌اعتمادی از سیستم‌های سیاسی در پاسخ‌گویی به مطالبات، نارضایتی از نهادها و رهبری سنتی و در کل بی‌تفاوتی رای‌دهندگان

۳- مهندسی شدن انتخابات در سیستم‌های سیاسی اقتدارگرا

۴- تغییرات در انسجام اجتماعی و ساختار جمعیتی و به‌عنوان مثال، پیری جمعیت

۵- موانع رای‌گیری و قوانین بازدارنده، هم‌چنین ایجاد شرایط دشوار برای رای‌دهندگان

موارد فوق را می‌توان به‌عنوان برخی از دلایل کاهش مشارکت سیاسی در کشورهای مختلف در نظر گرفت؛ دلایلی که عمدتاً به کاهش مشارکت در انتخابات می‌انجامد. البته در برخی از کشورها، در سال‌های مختلف، این روند افزایشی بوده. به‌عنوان مثال در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، شاهد بیش‌ترین مشارکت، از سال ۱۹۰۰ تا آن ‌روز، با حضور ۶۶.۵ درصد از واجدین شرایط بوده‌ایم.

آمارهای رسمی انتخابات در جمهوری اسلامی –از ابتدای استقرار تاکنون— بسیار محدود است. در انتخابات اخیر، تنها در استان کرمانشاه، آمار به تفکیک آرائ براساس جنسیت، سن و غیره اشاره شده ‌است. طبق این ‌آمار در این استان: «بیش از ۵۴ درصد مرد و ۴۶ درصد زن رای داده‌اند، فعال‌ترین گروه سنی نیز ۳۵-۴۵ سال اعلام شد». این در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان، آمار بر اساس سن، نژاد، جنسیت، قومیت، ملیت و غیره منتشر می‌شود، زیرا این داده‌های آماری برای سیاستمداران و استراتژی‌های آنان می‌تواند ارزشمند باشد.

در بسیاری از کشورها، از جمله آمریکا، زنان مشارکت گسترده‌تری نسبت به‌ مردان در انتخابات دارند، به‌طوری‌که، زنان می‌توانند بر روند کلی انتخابات تاثیرگذار باشند. زنان در آمریکا  از سال ۱۹۸۰ تاکنون، مشارکت بیش‌تری در انتخابات داشته‌اند. در انتخابات سال ۲۰۱۶، رای زنان‌ در انتخاب دونالد ترامپ تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز بود. هم‌چنین در انتخابات سال ۲۰۲۰، درصد مشارکت زنان ۶۸ و مشارکت مردان ۶۵ درصد اعلام شد.

آن‌چه که در انتخابات ۱۴۰۳ در ایران صورت گرفت، عدم شرکت بخش عظیمی از واجدین شرایط، مقبولیت نظام را تحت‌تاثیر قرار داد. مردم با این ‌کنش مدنی نشان دادند که هیچ امید و اعتمادی به حاکمیت برای مقابله با بحران‌هایی که بار سنگین آن بر دوش مردم، به‌ویژه اقلیت‌های قومی، مذهبی، جنسی-جنسیتی و نیمی از جامعه‌ی ایران –یعنی زنان و دختران— است، ندارند. علی‌رغم وعده‌های انتخاباتی و ترفندهای گوناگون و تشویق‌کننده برای شرکت در انتخابات، مردم با کنش‌ورزی و مقاومت مدنی، به انتخابات نمایشی «نه» گفتند.

در انتخابات اخیر، بخش عمده‌ای از مردمی که تحت فشارهای اقتصادی، فقر، بیکاری، ستم و استثمار را تجربه کردند، خانواده‌های دادخواه، زنان و مردانی که صدایشان در سال ۱۴۰۱ شنیده ‌نشد، زنان و دخترانی که حجاب‌بانان آرامش و آسایش آن‌ها را نقض کردند، زندانیان سیاسی، تشکل­های کارگری و معلمی و غیره با صدای بلند، مردم را به عدم مشارکت در انتخابات تشویق ‌کردند. حتی برخی از کسانی که تا دیروز در راس مناصب دولتی و سیاسی جلوس کرده ‌بودند نیز به انتخابات فرمایشی «نه» گفتند.

مسعود پزشکیان، رئیس جمهور کنونی، بیش از سایر نامزدهای انتخاباتی، بر جلب حمایت زنان به‌سود اهداف انتخاباتی سرمایه‌گذاری کرد. او در یکی از بیانیه‌های خود تاکید نمود: «با اتخاذ سیاست‌های دوست‌دار خانواده و فراهم‌کردن تسهیلات برای توازن بین کار و زندگی که عامل پایداری خانواده است، توان افزائی و ظرفیت‌سازی سازمان‌های مردم‌نهاد حوزه‌ی زنان و خانواده را در اولویت خواهم گذاشت».

زهرا بهروزآذر، مدیرکل اسبق امور بانوان شهرداری تهران و عضو معاونت زنان ستاد مسعود پزشکیان، اظهار می‌دارد: «آن‌چه در گفتمان پزشکیان وجود دارد و مرتب تکرار می‌شود، هسته‌ی مرکزی و نگاه به انسان، رفع تبعیض‌ها به اشکال مختلف و توسعه عدالت جنسیتی است».

در مناظره‌ی سوم انتخابات نیز، همه‌ی نامزدها وعده‌ی «احترام به زنان» و بهبود «فضای مجازی» را دادند. مسعود پزشکیان در خصوص حجاب اجباری اظهار داشت: «مسئله‌ی پوشش و حجاب با دستور و قانون حل نمی‌شود.» او برای حل این مسئله گفت: «باید آموزش را از مدرسه و مهدکودک شروع کنیم، باید نگاه برابر را آموزش دهیم» و اضافه کرد: «این دختران را ما تربیت کردیم، بیگانگان که تربیت نکرده‌اند» و در جای دیگر پیرامون آزادی‌های فردی بیان نمود: «ما همه مخالفیم با فیلترینگ اینترنتی و ما همه طرفدار کرامت زنان هستیم. چه کسی حجاب‌بانان را می‌گذارد؟». اطهره نژادی، پژوهشگر و معاونت زنان در ریاست جمهوری در دولت یازدهم و عضو معاونت زنان ستاد مسعود پزشکیان هم گفت: «لایحه حجاب باید بررسی ‌شود، اگر این‌لایحه به‌قانون تبدیل نشود، مسترد و مجدداً بررسی می‌شود، چون پیامدهای اجرای این‌لایحه در جامعه به‌خوبی بررسی نشده ‌است».

این وعده‌‍‌های انتخاباتی، پس از گذشت سال‌ها از انقلاب رنگ باخته و بی‌شک پاسخ‌گوی نیازهای زنان –زنانی که برای تحقق خواسته‌هایشان به‌صندوق‌های رای امید داشتند— نخواهد بود. این انتظارات و جوابگویی‌ها از هم‌کنون آغاز شده. تبلور این‌خواسته، در نامه‌ی کمسیون زنان بنیاد باران، خطاب به مسعود پزشکیان، به روشنی اعلام گردیده‌است: «خواست ما دربرگیرنده‌ی سهم ۳۰ درصدی زنان از مناصب مدیریتی و فرصت‌های شغلی، احترام به انتخاب سبک زندگی برای دختران ایران، برچیدن بساط فشارهای امنیتی و انتظامی و فراهم آوردن بستر امنیت روحی و اجتماعی برای خانواده‌ها و تصویب قانون موثر برای مقابله با خشونت علیه زنان است».

علی‌رغم آن‌چه گفته‌شد، سوال اصلی این است: آیا انتخابات مهندسی شده‌ای که به امید مذاکرات، برای بیرون آمدن از فشارهای اقتصادی حاکمیت سازمان یافت، می‌تواند مطالبات جامعه‌ی ایران را پاسخ دهد؟ آیا مسعود پزشکیان باتوجه به تنش‌هایی که دولت در سایه‌ برایش ایجاد کرده، می‌تواند وعدهایی را که در پاسخ به مطالبات مردم داده، محقق کند؟ و سوال مهم‌تر این‌که آیا اساساً مسعود پزشکیان و سایر صاحبان قدرت در خلال ۴۵ سال گذشته، خواست سیاسی احترام به حقوق و کرامت انسانی زنان، برابری اقتصادی و اجتماعی برای مردم و به‌ویژه اکثریت محروم را در سر داشته‌اند؟

واقعیت این است که مشارکت سیاسی زنان ایران، علیه اقتدارگرایی است؛ چه در حوزه‌ی خصوصی خانواده، چه در عرصه‌ی جامعه و فضای عمومی. خرد جمعی زنان بر این‌ باور شکل گرفته‌ است که قرار نیست انتخابات و صندوق رای، سرنوشت آنان را تغییر دهد و حرکت جامعه به سوی برابری جنسی-جنسیتی را تسهیل نماید. بیانیه‌ی مشترک فعالین خیزش «زن زندگی آزادی»، جنبش زنان و تشکل‌های دانشجویی و دانش‌آموزی درباره‌ی «انتخابات» ریاست جمهوری ۱۴۰۳ بر این تاکید دارد که «رای و انتخاب ما، انقلاب زن زندگی آزادی است که با گام‌ها و فریادهایمان در خیابان‌ها، دانشگاه و مدرسه‌ها اعلام کرده و می‌کنیم».

باشد تا فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم.

توسط: الهه امانی
جولای 22, 2024

برچسب ها

الهه امانی انتخابات انتخابات ریاست جمهوری جلیلی حقوق زنان خط صلح خط صلح 159 رای دهندگان زن زندگی آزادی زنان رای دهنده مسعود پزشکیان