ناامیدی؛ حلقهی گمشدهی خودکشیهای پیاپی/ صبا آلاله
سلامت روان امروزه تعریفی مبنی بر بهزیستی روانی، اجتماعی و جسمانی دارد و به این معناست که فرد با توجه به پیوستگی روانشناختی با تمام ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در ارتباط است و هرگونه نابسامانی و آشفتگی در این ساختارها فرد را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
افزایش آمار خودکشی در سطح یک جامعه نیز برگرفته از آشفتگی و بههمریختگی ساختارهاست و میتواند عوامل مختلفی را شامل شود. هستهی اصلی و مرکزی خودکشی درد روانی است ولی این به معنای آن نیست که عوامل فردی و درونی تنها عامل تهدیدکننده و یا اثرگذار در افکار خودکشی فرد هستند؛ لذا خودکشی یک پدیدهی چندعاملی است که فاکتورهای متفاوتی با توجه به ساختارها میتواند در آن سهم داشته باشند. فاکتورهای زیستی و روانی، فاکتورهای فرهنگی و اجتماعی، فاکتورهای اقتصادی و سیاسی همه به نوعی میتوانند در افزایش آمار خودکشی در یک جامعه نقش داشته باشند. با این حال، اگر بنا باشد جامعهی امروز ایران را مدنظر قرار دهیم، یکی از فاکتورهای اصلی، فاکتورهای اقتصادی و اجتماعی هستند که در نابسامانترین سطح خود قرار گرفته است. برای مثال یکی از عوامل تهدیدکنندهی زیرساختی در خودکشی، توسعه فقر در یک جامعه است، ولی آیا میتوان این عامل را به تمام گروههای اجتماعی بسط داد؟ بنابراین خودکشیهای اخیر و پیدرپی در کادر درمان نیز نشانهای است که خودکشی را فقط مربوط به بخشی از جامعه و یا گروهی نپنداریم چرا که این پدیده میتواند در بین تمام گروههای اجتماعی و گروههای سنی رخ دهد و در واقع افراد در هر طبقهی اجتماعی و یا جایگاه اجتماعی که باشند ممکن است با این بحران مواجه شوند.
امروزه خودکشی یک بحران جمعی و آسیب اجتماعی است که در یک فرایند متناقض که پر از پیچیدگی و ابهام است، اتفاق میافتد. فردی که افکار خودکشی دارد، در فرایندی پر از پیچیدگی به سر میبرد؛ بدین معنا که از جهتی نیاز به کمک و حمایت روانی بالایی دارد، نیاز به درک شدن و دیده شدن دارد و از جهت دیگر برای او بسیار سخت است که با چنین آشفتگی روانی وارد گروه شود و یا طلب کمک کند. همچنین این فرد نیاز به تغییر را در خود احساس میکند ولی در مقابل، توانایی و ظرفیت روانی برای ایجاد هیچگونه تغییری را در خود ندارد.
در نظر داشته باشید که آنچه گفته شد نیز تنها قسمتی از ذهن و فرایندهای روانی فردی را که افکار خودکشی دارد، نشان میدهد. به همین دلیل مدل روانشناختی شکلگیری افکار خودکشی و میل به مردن نه تنها سطحی و زودگذر نیست بلکه فرد ساعتها و روزها و یا شاید ماهها به آن فکر میکند. با توجه به شخصیت فردی و اجتماعی فرد، بین «افکار خودکشی» و «میل به مردن» تا «اقدام به خودکشی» میتواند فاصلهای متفاوت باشد و حتی این افکار میتواند فرد را به اختلالات اضطرابی و افسردگی –که از مشخصترین اختلالاتی است که فردی با تفکرات خودکشی دارد— نزدیکتر کند.
ولی چرا در سالهای اخیر خودکشی در سطح کل جامعه و خاصه در رزیدنتهای پزشکی و کادر درمان، به میزان هشداردهندهای بالا رفته؟ آیا میتوان گفت جامعهی متشکل از کادر درمان به ناامیدی اجتماعی رسیده یا خودکشی در کادر درمان همهگیر شده است؟ با توجه به نابسامانی ساختاری در سطح جامعه –که کادر درمان هم از آن مستثنی نیست— انگار آنها بار روانی مضاعفی را بر دوش میکشند، لذا نیازمند ارزیابی و سنجش گستردهتری هستند. برای این ارزیابی باید سطح شدت و فشار روانی را در چند سال گذشته بررسی کنیم.
کادر درمان در سالهای گذشته نه تنها به صورت فردی با عوامل تهدیدکنندهی خودکشی روبهرو بودهاند، بلکه به صورت مستقیم درگیر برخی وقایع اجتماعی هم شدهاند. یکی از این موارد اپیدمی کرونا بود. کادر درمان در تمام مدت اپیدمی و مشکلاتی که به واسطهی آن به وجود آمده بود، با افراد بیمار و آمار مرگ و میر به صورت کاملاً مستقیم سر و کار داشتند. در این میان شاید به اندازهی کافی نتوانستند از حمایت روانی و کنار خانواده بودن بهرهمند شوند. آنها برای مدتهای طولانی از خانواده و فرزندان خود به دلیل شیفتهای کاری و مقررات مربوط به کرونا دور بودند.
این درست که شرایط برای تمام جهان دگرگون و بحرانی بود ولی برای کادر درمان که روزانه با مرگ و میر زیادی روبهرو بودند و در کنار آن باید دلهره و نگرانی سلامت خانوادهای که از آنها دور بودند هم به جان میخریدند، بار روانی سنگینتر بود. انتظار میرفت که کادر درمان بعد از اتمام دوران سخت و طاقتفرسای کرونا از حمایتهای روانی و مالی نسبتاً خوبی برخوردار شوند تا بتوانند آسیبهای روانی آن دوران را کمی بهبود ببخشند، ولی نه تنها این اتفاق رخ نداد بلکه آنها متاسفانه با تمام زخم روانی آن دوران مجبور به ادامهی فعالیت شدند. تجربهی سوگهای پی در پی بدون داشتن فرصت و اجازهی سوگواری، اضطراب فراگیری برای آنها ایجاد کرد که منجر به از دست دادن معنای زندگی برایشان شد.
بعد از دوران کرونا سطح نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی به شدت افزایش یافت. یکی از استانداردهای روانشناختی، ثبات و توازن در زندگی است که کادر درمان قادر نبودند به یک ثبات اجتماعی و شغلی که نیاز اساسی آنها بود دست پیدا کنند. همین امر موجب شد که آشفتگیهای پیچیدهای برای این افراد به وجود بیاید. زمانیکه این آشفتگی رخ میدهد، فرد در بخش بزرگی از هویت اجتماعی خود احساس خلائ و بیکفایتی میکند. نداشتن ارزشمندی فردی و اجتماعی نیز بار سنگین روانی را برای فرد به دنبال دارد که منشائ بسیاری از تفکرات ناامیدی و یاس نیز همین میتواند باشد که فرد احساس کفایت و شایستگی نکند.
از جهت دیگر تصویرسازی آینده نیز بخش دیگری از استانداردهای سلامت روانی و اجتماعی است و زمانی که قادر به انجام آن نباشیم، ما را با آسیبهای روانی زیادی روبهرو میکند. گسستگی و بیاعتمادی در عدم تصویرسازی از آینده نقش عمدهای داشت و از فاکتورهای اساسی تهدیدکنندهی خودکشی در این گروه به شمار میرود. عدم کنترل و توانایی ایجاد انگیزه و رغبت میتواند زمینهساز یاس باشد که رزیدنتهای پزشکی این روزها به شدت آن را تجربه میکنند. حتی تصویرسازی این گروه با انتخاب این شغل امروزه نه تنها نیازهای فردی و اجتماعی آنها را ارتقائ نمیبخشد بلکه جایگاه اجتماعی خاصی نیز برای آنها در پی ندارد. عدم امید به آینده و عدم کنترل و توانایی سازندگی زندگی فردی و اجتماعی، آنها را دچار ترومای جمعی میکند که از ظرفیتهای روانی آنها خارج است. در کنار فاکتورهای روانشناختی، عدم مزایا و حقوق مناسب و ساعات طولانی کار و شیفتهای پی در پی، آنها را دچار خستگی روانی و فرسودگی میکند. همچنین اختلال خواب، اختلال تغذیه، اختلال حافظه، عدم تمرکز و غیره را نیز متحمل میشوند. در واقع باید در نظر داشت که آنها یک استثمار کاری را تجربه میکنند.
در چنین بسترهای ناامن و بدون هیچ حمایت روانی، ادراک و شناخت از محیط دستخوش تغییرات بسیار میشود و تعاملات اجتماعی گسسته و گاه به معنای واقعی اختلال عملکرد اجتماعی تجربه میشود. پیامد این اختلال عملکردی از دست دادن تمام سرمایههای برونگروهی برای آنهاست. اینجاست که بخش بزرگی از هویت اجتماعیشان به فروپاشی روانی میرسد. پیامد از دست دادن چنین سرمایههایی مجموعهای از احساسات شرم و گناه برایشان به وجود میآورد. ناامیدی و یاسی که متحمل میشوند، میتواند رابطهی زیادی با پدیدهی خودکشی داشته باشند.
امروزه کادر درمان تحت یک اجبار مطلق و در بستری پر از ابهام و تناقض و نادیده انگاری فردی قرار دارند که آنها را دچار محدودیت هیجانی و احساسی کرده و این میتواند در میزان مشارکتهای اجتماعی آنها نقش داشته باشد. این مسائل شکاف عمیقی را بین نیازهای فردی و اجتماعی ایجاد کرده و ممکن است اعتبار اجتماعی آنها را نیز تحت تاثیر قرار دهد. لذا اعتبارزدایی از هویت فردی و اجتماعی کادر درمان نه تنها آسیبهای فردی از قبیل عدم توانایی و تمرکز عقلانی و افت عملکرد شغلی و روزانه را در پی دارد بلکه میتواند به آسیبهای اجتماعی نیز منجر شود. با توجه به چنین آسیبهایی و از دست دادن کلیهی استاندارهای روانی، اینجاست که آنها به یک فروپاشی درونی رسیده و تفکراتی مبنی بر از بین بردن خود، در ذهنشان شکل میگیرد؛ این قطعاً هشداری نه تنها برای کادر درمان بلکه برای سلامت جسمانی و روانی جامعه است.
***
در انتها چند راهکار و توصیهی روانشناختی در برابر افرادی که میل به مردن و یا تفکرات خودکشی دارند ذکر میشود. باید در نظر داشت که افرادی که تفکراتی مبنی بر خودکشی دارند، علائم آشکار و هشداردهندهی زیادی دارند، از جمله احساس ناامیدی شدید، بیانگیزگی و عدم توانایی در تمرکز. بنابراین توصیه میشود:
– نشانههای هشداردهنده مبنی بر تفکرات از بین بردن خود و یاس و ناامیدی و بیانگیزگی در افراد را جدی بگیریم.
– تلاش کنیم به عنوان یک شنوندهی فعال، بدون ارائهی راهکارهای عملی فرد را در یک حلقهی امن نگه داریم.
– از جملاتی شبیه: «فقط به فکر خودت نباش، پس خانوادهات بعد از تو چه خواهند کرد» و یا «به زندگی بقیه نگاه کن شرایط آنها از تو خیلی بدتر است»، به شدت خودداری کنیم.
– از هرگونه شوخی و به سخره گرفتن تفکرات آنها بپرهیزیم.
– یک باور غلط این است که تصور کنیم افرادی که تصمیم به خودکشی گرفتهاند دیگر قطعی اینکار را خواهند کرد، پس کاری از دست ما بر نمیآید.
– باور غلط دیگر اینکه تصور کنیم فردی که چنین تفکراتی دارد فقط برای جلب توجه است، پس نباید به او توجه کرد.
– در آخر اگر خود و یا هر کدام از عزیزانتان تفکراتی مبنی بر خودکشی و یا میل به مردن دارید و یا فرایندهای ذهنی شما سرشار از ناامیدی و یاس مطلق است این افکار را کاملاً جدی بگیرید و تلاش کنید با یک فرد امن گفتگو کنید و ترجیحاً از یک مشاور و روانشناس نیز کمک حرفهای و تخصصی بگیرید.
برچسب ها
امید به آینده پرستار خط صلح خط صلح 157 خودکشی خودکشی رزیدنتهای پزشکی رزیدنت پزشکی رزیدنتهای پزشکی روانشناسی سلامت روان صبا آلاله کادر درمان کرونا ماهنامه خط صلح