اخرین به روز رسانی:

مارس ۳, ۲۰۲۵

سنگینی نگاه مسافران روی تن افراد دارای معلولیت/ ملیحه نظری

ارتقای سلامت روانی و روحی لزوماً بهره‌گیری از حداکثری از باقی‌مانده‌ی توانمندی‌های جسمی افراد دارای معلولیت است و مباحثی چون مناسب‌سازی اماکن عمومی، امکان استفاده از حمل و نقل عمومی و تهیه‌ی ابزارهای مناسب توانبخشی قطعاً در این حیطه مهم و سرنوشت ساز تلقی می‌شوند. بنابراین امکان تردد در مکان‌های عمومی و حمل و نقل مناسب‌سازی شده با شرایط افراد دارای معلولیت، یک ضرورت مهم اولیه است. اگر در این موارد کاستی وجود داشته باشد، بدون شک فرد دارای معلولیت نمی‌تواند مستقل باشد و از پس زندگی روزمره‌ی خودش برآید؛ در نتیجه دچار آسیب‌های روانی مانند افسردگی و اضطراب خواهد شد.

علم روانشناسی علل مختلفی را برای بروز حالات افسردگی در افراد بیان می‌کند؛ عللی نظیر ناکامی در رسیدن به اهداف، تجربیات تلخ، اختلالات زیستی، مشکلات خانوادگی و غیره. با پیدایش معلولیت و بروز نشانه‎های ضعف جسمانی، اتکای افراد دارای معلولیت جسمی بر خویشتن متزلزل گردیده و احساس نیاز به دیگران و وابستگی به غیر در آن‌ها ظاهر شده و به مرور قوت می‌یابد. کاهش اعتماد به نفس، شخصیت‌گرایی منفی، احساس بی‌کفایتی و سر بار بودن، حداقل توانایی‌های فرد دارای معلولیت را تحت‌الشعاع قرار داده و احساس اندوه را در او ظاهر می‌کند. شایع‌ترین این احساسات ناخوشایند نیز اختلالات افسردگی است. افسردگی نوعی اختلال است که با کاهش خلق (حس و حال)، کاهش فعالیت‌های لذت‌بخش زندگی، مشکل در خواب، احساس گناه و افکار مربوط به مرگ و خودکشی همراه است.

متاسفانه مشکلات روحی و روانی و افسردگی یکی از شایع‌ترین پیامدهای معلولیت محسوب می‌شود. بروز این مشکلات در میان افراد دارای معلولیت در کشورهای در حال توسعه –به ویژه در ایران— دامنه‌ی وسیع‌تری دارد و دائماً رو به افزایش است. از آن‌جایی که معلولیت نه فقط در جسم افراد دارای معلولیت، بلکه بیش‌تر در طرز فکرها و نگرش‌های افراد مزبور و دیگر افراد جامعه وجود دارد، تاثیری که بر وضعیت روحی-روانی و روابط خانوادگی و اجتماعی می‌گذارد، انکارناپذیر است. در افراد دارای معلولیت نسبت به جمعیت عمومی، احتمالات بیش‌تری برای ابتلا به مشکلات روانی وجود دارد. ناتوانی جسمی می‌تواند منجر به فشارهای روانشناختی، افسردگی، از دست دادن حقوق و مزایا و نیز حمایت اجتماعی، تغییرات سبک زندگی و قطع روابط و انزوای اجتماعی شود. به همین ترتیب، برخی پژوهشگران عوارض ناشی از تعامل ناتوانی و مشکلات روانشناختی را با احساس بی‌فایدگی اجتماعی و نزول سطح اقتصادی-اجتماعی نشان داده‌اند. پژوهش‌های انجام گرفته غالباً مشکلاتی در عزت نفس، خوداثربخشی، روابط اجتماعی، رضایت از زندگی و نیز وجود احساس تنهایی و ترس از موفقیت را در افراد دارای معلولیت جسمی گزارش کرده‌اند. پذیرش خویشتن، هدفمندی در زندگی، روابط بین فردی ارضائکننده و افسردگی و اضطراب، وجه تمایز سلامت روانی افراد دارای معلولیت جسمی و افرادی که چنین معلولیتی ندارند نیست؛ آن‌چه اساس کاهش سلامت روان در این افراد است و باید در فعالیت‌های مشاوره‌ای و توانبخشی بیش‌تر بر آن‌ها تاکید کرد، ادراک فرد از داشتن اختیار، تسلط بر محیط و توانایی رشد و به تبع آن ارتقای کنش اجتماعی است.

راهکارهایی در جهت کاهش میزان افسردگی در افراد دارای معلولیت

بالا بردن سطح آگاهی جامعه درباره‌ی موضوع کم‌توانی جسمی و معلولیت‌هایی که در اثر بیماری‌های مختلف ایجاد می‌شود، موثرترین راهکار برای جلوگیری از ابتلای افراد دارای معلولیت جسمی به بیماری‌های روانی است. با بالا بردن سطح آگاهی جامعه، افراد دارای معلولیت جسمی راحت‌تر می‌توانند با معلولیت خود کنار بیایند و به خاطر درگیر نشدن در یک سیکل معیوب، ارتباط خود را با جامعه قطع نمی‌کنند.

اختلالات روانپزشکی که پیامد یک معلولیت است، می‌تواند اوضاع فرد را وخیم‌تر کند و باعث شود فرد دارای معلولیت جسمی دچار افسردگی و یا اضطراب شود و هرچه بیش‌تر از نقش‌های اجتماعی خود فاصله بگیرد. بنابراین اختلالاتی مانند افسردگی در افراد دارای معلولیت جسمی پیچیده‌تر است از افراد افسرده‌ای که دارای معلولیت جسمی نیستند و در جامعه شغل و نقش خودشان را دارند. لذا افزایش نقش‌ها و روابط اجتماعی فرد دارای معلولیت جسمی می‌تواند در بهبود وضعیت روانی وی تاثیر شگرفی داشته باشد.

برای این‌که فرد دارای معلولیت جسمی بتواند در جامعه حضور داشته باشد، باید بسترها و زیرساخت‌های شهری— از اماکن عمومی گرفته تا حمل و نقل عمومی شهری و بین شهری— مناسب‌سازی شده باشد. با این حال، در کشور ما برای حمل و نقل شهری و بین شهریِ افراد دارای معلولیت هیچ مناسبی‌سازی صورت نگرفته یا این مناسب‌سازی صرفاً در کلان‌شهرها و به صورت محدود است. فرد دارای معلولیتی که از ویلچر استفاده می‌کند، اگر بخواهد در شهر کوچکی با اتوبوس تردد کند، اساساً اتوبوسی که مناسب‌سازی شده باشد، پیدا نمی‌کند. در نتیجه او اگر بخواهد سوار اتوبوس شود، باید از ویلچر پیاده شده و خودش را از پله‌ها بالا بکشد که در این شرایط شاهد نگاه‌های سنگین مسافران و پچ‌پچ آنان خواهد بود. چنین شرایطی به او حس تحقیر و حس فردی را که اضافه و سربار جامعه است تحمیل می‌کند. نتیجه این‌که فرد دارای معلولیت یا باید همواره با اضطراب در شهر حضور پیدا کند و یا برای فرار از اضطراب در نهایت ترجیح دهد که در خانه بماند که همین مسئله رفته رفته او را دچار افسردگی خواهد کرد.

این همه در شرایطی است که دولت‌ می‌تواند با برنامه‌ریزی دقیق اماکن و ناوگان حمل و نقل عمومی را برای افراد دارای معلولیت دسترس‌پذیر کند. افراد دارای معلولیت جسمی اگر توانمند شوند و خودشان بتوانند زندگی روزمره‌ی خود را اداره کنند، کم‌تر دچار آسیب روانی می‌شوند.

توسط: ملیحه نظری
نوامبر 22, 2023

برچسب ها

اضطراب افراد دارای معلولیت افسردگی توانبخشی حمل و نقل عمومی خط صلح خط صلح 151 ماهنامه خط صلح معلولان معلولیت ملیحه نظری مناسب سازی معابر ناوگان ویلچر